بخشش گناه پیامبر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: عصمت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)،
سوره فتح،
بخشش گناه.
پرسش: با توجه به
عصمت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) چرا خداوند در
آیه دوم از سوره مبارکه فتح به پیامبر میگوید: «
لِیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَمَا تَاَخَّرَ»؛ تا خداوند
گناه گذشته و آینده تو را ببخشد؟
پاسخ: منظور از گناه در آیه کریمه گناه اصطلاحی نیست؛ بلکه مراد مجرم بودن پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) از نظر
مشرکان است (گناه سیاسی). همچنین مراد از
آمرزش آن گناه، خنثیسازی توطئههای مشرکان در مورد آن حضرت است.
«
لِیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَمَا تَاَخَّرَ»؛
تا خداوند گناه گذشته و آینده تو را ببخشد؟
در
تفسیر این آیه دیدگاههایی بیان شده است:
در تفسیر این آیه مرحوم
طبرسی اقوالی را ذکر کرده و متذکر شده که این اقوال با عقیده
شیعیان امامیه در مورد
عصمت انبیاء موافقت ندارد؛ از جمله از
اهل سنت نقل کرده است که گفتهاند: گناهانی را که قبل از
نبوت و بعد از آن انجام دادهای، بیامرزد. یا اینکه
خداوند وعده داده است که گناهانی را که از پیامبر سر زده یا خواهد زد، در صورتی که اتفاق افتد، خواهد بخشید.
علامه طباطبایی (رحمةاللهعلیه) نیز این اقوال را رد مینماید و میفرماید: این اشتباه از اینجا ناشی شده که اینان خیال کردهاند که
ذنب به معنای
معصیت و نافرمانی است و حال آنکه چنین نیست؛ بلکه ذنب عبارت است از هر عملی که به دنبالش ضرر یا از بین رفتن نفعی و یا مصلحتی باشد و نیز مراد از
مغفرت، معنای معروفش که عبارت است از ترک
عذاب در مقابل مخالفت با اوامر و نواهی نیست؛ زیرا مغفرت در
لغت عبارت است از: پرده افکندن بر روی هر چیز.
پس ذنب عبارت است از هر عملی که آثار بدی به همراه داشته باشد و مغفرت هم به معنای پوشاندن هر چیز است. حال با روشن شدن معنای این دو واژه میگوییم که قیام رسول خدا علیه
کفر و
شرک که گاهی به وسیلة
جنگ و
جهاد صورت میگرفت،
انتقام مشرکین را در بر داشت؛ به طوری که از هیچ توطئهایی، برای براندازی حکومت الهی
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دریغ نمیکردند؛ اما خدای سبحان به وسیله
صلح حدیبیه که به
فتح مکه انجامید، شوکت و
قدرت مشرکین را گرفت و به این وسیله پیامبرش را محفوظ داشت تا رسالتش را به اتمام برساند.
روایت مناظره
مأمون عباسی با
امام رضا (علیهالسلام) نیز مؤید همین مطلب است که ذکر آن خالی از لطف نمیباشد.
ابن جهم راوی این حکایت میگوید: روزی در مجلس مأمون حاضر شدم، دیدم
حضرت رضا (علیهالسلام) نزد اوست، مأمون از آن حضرت پرسید: یابن رسول الله! آیا مگر به نظر شما
انبیا معصوم نیستند؟ فرمودند: بله! مأمون: پس بفرمایید معنای این
کلام خدای عزّوجل که فرموده: «
لِیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَمَا تَاَخَّرَ»
چیست؟
حضرت فرمود: در نظر مشرکین
عرب هیچکس گناهکارتر از
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نبود. برای اینکه آنها ۳۶۰ خدا داشتند و حضرت رسول، با بعثتش، آنها را از خدایی انداخت و مردم را به
اخلاص و وحدانیت خدای تعالی دعوت نمود. بزرگان قریش برای
انتقامجویی، به تحریک مردم پرداختند. اینجاست که وقتی خدای تعالی مکه را برای پیامبرش فتح میکند، میفرماید: ما این فتح را برای تو آشکار ساختیم، تا تبعات و آثار سویی را که دعوت گذشته و آیندهات در نظر مشرکین دارد، از بین ببریم تا دیگر درصدد آزارت برنیایند و همینطور هم شد، بعد از فتح مکه، عدهای
مسلمان شدند و بعضی از
مکه فرار کردند، آنهایی هم که ماندند، دعوت آن حضرت را میپذیرفتند. پس با فتح مکه گناهانی را که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در نزد مشرکین داشت، آمرزیده شد؛ یعنی دیگر نتوانستند درصدد انتقام برآیند. یا به عبارتی دست از پا خطا کنند.
بنابراین منظور از گناه در آیه کریمه گناه اصطلاحی نیست؛ بلکه مراد مجرم بودن پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) از نظر
مشرکان است (گناه سیاسی). همچنین مراد از
آمرزش آن گناه، خنثیسازی توطئههای مشرکان در مورد آن حضرت است.
۱. تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، تهران، دارالکتاب اسلامیه، ج۲۲، ص۱۸.
۲. تنزیه الانبیاء، سیدمرتضی علم الهدی، قم، شریف رضی، بیتا.
۳. نهج الحق و کشف الصدق، حسن بن یوسف (علامه حلی)، قم، دارالهجره، اول، ۱۴۰۷ه ق، مسئله رابعه، ص۱۳۹.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «بخشش گناه پیامبر»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۸/۰۵.