• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

لا اله الا الله‌

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، فقر، عرفان عملی، شریعت، برکات، ابتلا.

پرسش: آیا مداومت بر ذکر لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ موجب فقر می‌شود؟

پاسخ: از دیدگاه شریعت و روایات معصومان همه اذکار الهی مستحب بوده و اثرات مطلوب بسیاری بر آنها مترتب است. با این حال دعوی بی‌معرفت و بدون عمل و در تضاد با خواسته قلبی در تمام اعمال شرعی ـ اعم از ایمان، صلاة و قرائت قرآن هم‌چنین اوراد و اذکار ـ اثرات مطلوبی در پی نخواهد داشت. لذا در تمام این اعمال، اولاً باید فرد معرفت نسبت به عمل خود داشته باشد و ثانیاً دل و زبان در هم آهنگی با هم باشند و مهم‌تر از همه این‌که در تضاد با اعمال نباشند؛ چراکه گفتار نیکو تنها به‌واسطه عمل صالح بالا می‌رود.



تمام اذکار الهی مبارک بوده و دارای برکات مادی و معنوی بسیاری در کوتاه‌مدت و بلندمدت در زندگی انسان است.


درباره برکات و آثار ذکر "لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ" روایات زیادی وارد شده است؛ از جمله در روایت مفصلی از امام جعفر صادق ـ علیه‌السلام ـ درباره اهمیت ذکر لا اله الاالله چنین آمده است: عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ـ علیه‌السلام ـ قَال‌: ... فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص ... مَنْ قَالَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مِائَةَ مَرَّةٍ کَانَ أَفْضَلَ النَّاسِ عَمَلًا ذَلِکَ الْیَوْمَ إِلَّا مَنْ زَاد...؛ امام صادق علیه‌السلام فرمود: ... پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ فرمودند: ... کسی که صد بار ذکر "لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُه" را بگوید، در آن روز (که این ذکر را گفته )از نظر عمل بهترین مردم است؛ مگر کسانی که بیش‌تر این ذکر را گفته باشند (که پاداش آنها بیش‌تر است)... .


گذشته از استحباب کلی اذکار از جمله ذکر مقدس لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ که کلمه توحید و شعار اصلی اسلام است، به نظر می‌رسد لازم است در این‌جا به برخی مطالب مطرح‌شده در عرفان عملی در باب اوراد و اذکار هم اشاره شود؛ چرا‌که بسیاری از شبهات ناشی از خلط مباحث و عدم معرفت نسبت به این امور بوده است.

۳.۱ - اول

در برخی کتب ـ به‌ویژه کتاب‌های مربوط به علوم غریبه ـ مطالبی پیرامون استعمال اوراد و اذکار جهت حصول مطالب گوناگون ذکر شده که بسیاری اوقات از طرف عامه مردم مورد توجه قرار می‌گیرد. برخی از این اوراد و اعمال جهت حصول مطالب مادی و برخی دیگر برای حصول امور باطنی و غیبی ارائه شده که باید طی ریاضت‌هایی خاص و در مدت زمانی خاص (مثلاً در یک اربعین با عددی خاص و معمولاً کمیتی زیاد) انجام شود.

۳.۲ - دوم

طریقه اوراد و اذکار در واقع یک فن روحی و طریقه‌ای عرفانی محسوب می‌شود که تأثیر خاصی را در روح فرد و به تبع آن در عالم بر جای می‌گذارد. طبق این مبانی هر ذکر و هر وردی تأثیری خاص به خود خواهد داشت که سایر اذکار ندارند.


هم‌چنان‌که می‌بینیم این مطالب غیر از نوع مطالبی است که در شریعت ارائه شده و اذکار و عبادات را به‌طورکلی مستحب دانسته‌اند؛ چراکه همه اذکار به‌عنوان یاد خدا، موجب تقرب الی الله بوده و آثار مطلوبی در پی خواهد داشت.


این دو مقام از بحث باعث شده است عامه مردم دچار شبهاتی شده و گمان کنند که مثلاً اگرلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ را صد بار بگویند، حتماً دچار فقر و تنگ‌دستی خواهند شد و باید اذکاری را استعمال کنند که موجب ثروت شده و موفقیت مالی همراه با ثمرات دینی را در پی داشته باشد.

ملاحظه می‌شود که این طرز تلقی کورکورانه از یاد خدا، عملاً تبدیل کردن ذکر و نام خدا به یک ابزار بوده و خلط بین طریقه اوراد و اذکار در عرفان، با امور دنیوی، ثمره‌ای جز این هم نخواهد داشت و به قول مولوی:

۵.۱ - سخن مولوی

حرف درویشان بدزدد مرد دون ••• تا بخواند بر سلیمی زان فسون
[۲] مثنوی معنوی، دفتر اول، بیت ۳۱۹.


نکته دیگری که لازم به تذکر است و استفاده ابزاری و کورکورانه و فاقد معرفت قلبی از اوراد و اذکار را به چالس می‌کشد این است که اساساً هر عمل شرعی که در تعارض با قلب و اعمال فرد باشد، ثمره‌ای جز نفاق نخواهد داشت.


از این دیدگاه در پاسخ به این سؤال که آیا استعمال ذکری خاص ممکن است ابتلائاتی را به همراه داشته باشد؟ باید گفت از دیدگاه قرآنی حتی خود ایمان بدون ابتلا و امتحان پذیرفته نیست: آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: «ایمان آوردیم»، به حال خود رها می‌شوند و آزمایش نخواهند شد: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ».

بنابراین کسانی که اذکاری خاص را به‌طور لسانی ورد خود ساخته و هیچ مسئولیتی در قبال ادعای زبانی خود ندارند، از اساس باید در عمل خود تجدید نظر کنند.

همه اعمال عبادی و شرعی و مقدس‌ترین اعمال یک مسلمان (مثلاً نماز و تلاوت قرآن) اگر همراه با تاثیرپذیری قلبی و اعمال هماهنگ با آن نباشد، نه‌تنها ثمره‌ای نخواهد داشت، بلکه تبعات سوئی هم در پی خواهد داشت و فردی که هر روز مرتکب منهیات قرآنی می‌شود و به‌طور مرتب قرائت قرآن را لقلقه زبان خود ساخته است، مصداق کسی است که هربار که قرآن می‌خواند، خودِ قرآن او را لعن می‌کند و ثمره‌ای جز لعنت از قرآن نخواهد برد و تبعات سوء این عمل هم به او خواهد رسید: «رُبّ تالی القرآن و القرآن یلعنه»؛ چه بسیار خواننده قرآان که قرآان او را لعنت می‌کند.

هم‌چنین نماز اگر برای عبودیت خدا و از سر صدق نباشد، همچون نماز منافقان مصداق «فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُون‌» بوده و موجب "ویل" و عذاب خواهد بود.

اوراد و اذکار لسانی هم خصوصاً به نحوه‌ای که در برخی دستور‌العمل‌ها ارائه شده که به‌طور مداوم و در کمیتی زیاد و ایامی متمادی می‌باشد، از این قاعده مستثنی نیست. و برای همین داشتن استادی معنوی در این طریق جزو ضروریات محسوب می‌شود.


در این مقام بعید نخواهد بود که برخی اذکار با آن کیفیت و کمیت و خاصیت معنوی که دارند، اگر در تضاد با لسان قلب و تصدیق عملی استعمال شوند، به‌طور طبیعی امتحان‌هایی برای اثبات صدق دعوی به همراه داشته باشند که البته این خود لطفی الاهی محسوب می‌شود و سخن برخی بزرگان در این مورد ( که گفته‌اند لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ ورد موحد واقعی است) ناظر به این مقام بوده و معنای آن نفی استحباب ذاتی و مطلوبیت اذکار نیست؛ چرا‌که معنای لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ این است که فرد هیچ هدف و معبودی جز الله ندارد و می‌خواهد که از هر چیزی جز خداوند دل برکند و این دعوی توحید با عشق به دنیا و تعلقات دنیوی در تضاد است. این یک حقیقت آشکاری است که اخلاص را شرط توحید می‌داند؛ و نتیجه این امر پرهیز از اذکار نیست؛ چرا‌که اگر این‌گونه باشد نه باید ایمان آورد و نه قرآن خواند و نه نماز؛ چراکه همه این‌ها امتحاناتی در پی دارند؛ بلکه برعکس باید هدف خود را خدا قرار داد و بر اخلاص خود همواره افزود.

بنا بر توصیه قرآن کریم، اکثریت مردمی که از فقر در هراسند ـ که خودِ این ترس یکی از مهم‌ترین دست‌آویز‌های شیطان است ـ ("الشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشاءِ") باید بر این ترس خود چاره‌ای اندیشند؛ چرا‌که با ایمان سازگاری ندارد؛ نه اینکه دنبال اورادی باشند که ثروت به همراه می‌آورد یا تبعات و امتحانات الهی را در پی ندارد. غلبه بر این ترس و شرک جز با معرفت و ایمان امکان‌پذیر نیست و ذکر لسانی نمی‌تواند ثمری در پی داشته باشد.


بنابراین خلاصه بحث این خواهد بود که از دیدگاه شریعت و روایات معصومان همه اذکار الهی مستحب بوده و هیچ اثر نامطلوبی در پی ندارند. با این حال دعوی بی‌معرفت و بدون عمل و بلکه در تضاد با خواسته‌های قلبی در تمام اعمال شرعی ـ اعم از ایمان و قرائت قرآن و صلاة، هم‌چنین اوراد و اذکار ـ اثرات مطلوبی در پی نخواهد داشت و بازی با این امور معنوی جزو خطرناکترین بازی‌هاست که بسیاری از افراد از آن غافلند. لذا در تمام این اعمال، اولاً باید فرد معرفت نسبت به عمل خود داشته باشد و ثانیا زبان و قلب باید در هم آهنگی با هم باشند و مهم‌تر از همه اینکه در تضاد با اعمال نباشند؛ چراکه گفتار نیکو تنها به‌واسطه عمل صالح بالا می‌رود: «إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ».


۱. کلینی،محمد بن یعقوب،الکافی ج ۲، ص ۵۰۵، بَابُ التَّسْبِیحِ وَ التَّهْلِیلِ وَ التَّکْبِیرِ، حدیث۱، نشر دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۶۵ه-ش (۸ جلدی).    
۲. مثنوی معنوی، دفتر اول، بیت ۳۱۹.
۳. عنکبوت (۲۹)، آیه ۲.    
۴. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۸۹، ص ۱۸۴.    
۵. شیخ محمد بن محمد سبزواری، جامع الاخبار، ص ۱۳۰، انتشارات رضی، قم، ۱۳۶۳.    
۶. ماعون (۳۵)، آیه ۴ و ۵.    
۷. بقره (۲)، آیه ۲۶۸.    
۸. فاطر (۳۵)، آیه ۱۰.    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «لا اله الا الله»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۶/۷.    



جعبه ابزار