• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قرآن و حل مشکلات

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: قرآن مجید، حل مشکلات، مسلمانان، زندگی.، جامعیت قرآن.

پرسش: آیا قرآن مسلمانان همه مشکلات مردم را درباره زندگی حل کرده است؟

پاسخ: ما معتقدیم که قرآن از جامعیت برخوردار است و می‌تواند همه مشکلات بشر را حل کند؛ اما این ادعا بدان معنا نیست که حل همه مسائل را باید از قرآن انتظار داشت؛ حتی مسائل فیزیک و ... .



قرآن کریم، کتاب هدایت برای عموم مردم است و جز این کاری ندارد، و طبیعتاً تنها در این حوزه باید این توقع را از آن داشت که از جامعیت برخوردار باشد و از بیان هیچ نکته هدایتی که بشر بدان محتاج است، دریغ نورزد. البته ما بر این اعتقادیم که قرآن از عهده این امر بر آمده است و هر آن‌چه را که بشر در امر هدایت بدان نیازمند و محتاج بوده است، بیان نموده و مشکلات بشر را حل کرده است. به‌هر‌حال توجه به این نکته مهم است که دین آمده تا آن چیزهایی را در اختیار مردم قرار دهد که مردم با پای خویش نمی‌توانند به آن برسند. خداوند به انسان عقل و خرد و اندیشه ارزانی داشته است و مسلماً دین درصدد از کار انداختن این استعدادهای بشری نیست؛ چراکه لازمه‌اش عبث بودن خلقت حواس و عقل و تجربه بشر است. در این باره مطالعه نمایه: نظریه اندیشه مدوّن در اسلام، سؤال ۹۰۰ (سایت:۹۸۸)، می‌تواند پاسخ‌گوی بخشی از پرسش شما باشد.



تذکر این نکته نیز ضروری به نظر می‌رسد که قرآن از‌آن‌رو که کتاب هدایت است، با سایر کتب آسمانی فرقی ندارد و همانند آنان است، منتها قرآن بر آنان برتری دارد و از این جهت نیز از جامعیت برخوردار است.





توجه به نکاتی می‌تواند ما را در دست‌یابی به پاسخ یاری رساند:




عقیده ما مسلمانان آن است که قرآن از جامعیت برخوردار است؛ اما این بدان معنا نیست که حل همه مشکلات را از قرآن انتظار داشته باشیم.

گرچه درباره جامعیت قرآن تحلیل‌های متعددی از سوی دانشمندان ارائه شده است، اما عمدتاً جامعیت را در راستای اهداف دین تلقی کرده‌اند و جامعیت قرآن را امری اضافی و نسبی دانسته‌اند.

۲.۱ - مراد از جامعیت دین اسلام

ازاین‌رو زمانی که گفته می‌شود دین اسلام از جامعیت برخوردار است، مقصود این نیست که همه مسائل نظری و عملی مربوط به زندگی مادی و معنوی انسان، خواه در سطح مسائل کلان و کلی، و خواه در زمینه مسائل خاص و جزیی، توسط دین بیان شده است؛ بلکه مقصود این است که دین در راستای هدف و رسالتی که دارد، یعنی هدایت انسان به‌سوی کمال واقعی و همه‌جانبه او، از بیان هیچ نکته‌ای فرو‌گذار نکرده است.

۲.۲ - هدف و رسالت دین اسلام

اما باید توجه داشت که دو گونه هدف و رسالت برای دین قابل تصور است:


۲.۲.۱ - أ. هدف دائمی و پایدار

هدف و رسالت دائمی و پایدار (هدف اصلی) که به هیچ دوره تاریخی یا منطقه جغرافیایی اختصاص ندارد.

جهت‌دهی به عقل و حس (یعنی مسیر رسیدن به معرفت‌های حسی و عقلی را روشن سازد) و تکمیل معرفت بشری (یعنی افق‌هایی از حقیقت که از دسترس عقل و حس بیرون است، برای انسان تبیین گردد)، دو هدفی است که در این بخش می‌گنجند و بشر در این دو حوزه همیشه نیازمند دین است.


۲.۲.۲ - ب. هدف مقطعی و ناپایدار

هدف و رسالت مقطعی و ناپایدار (هدف ثانوی)؛ مثل ارائه راهکارهای خاص متناسب با پاره‌ای از شرایط ویژه زمانی و مکانی و بیان برخی مسائل علمی و فکری در دوره‌ای خاص و برای عده‌ای از انسان‌ها در شرایط ویژه.

بدیهی است که با تغییر شرایط، زمان و مکان راهکارهای ارائه شده توسط دین دیگر کارآیی نخواهند داشت؛ از‌آن‌رو که از اهداف پایدار و دائمی محسوب نمی‌شوند، نباید بر آن راهکار پافشاری کرد. دین نیامده و نخواسته است عقل و اندیشه آدمی را تعطیل کند و رسالت دین قرار دادن وحی به‌جای عقل نیست، بلکه رسالت وحی این است که اولاً: مسیر رسیدن به معرفت‌های عقلانی و تجربی را روشن سازد، و ثانیاً: افق‌هایی از حقیقت را که از دسترس عقل و حس بیرون است، برای انسان روشن کند.
[۱] ربانی گلپایگانی، علی، «جامعیت و کمال دین»، ص ۱۶ ـ ۱۷.


بر این اساس در اهداف پایدار باید به سراغ دین رفت و در اهداف ناپایدار به سراغ عقل و حس.

۲.۳ - ارکان‌ پنج‌گانه‌

اما مکانیسم‌ و سازوکار ویژه‌ای‌ که‌ در سیستم‌ قانون‌گذاری ‌اسلام‌ وجود دارد و به‌واسطه‌ آن‌ می‌توان دو مقوله‌ ثابت‌ و متغیر را در باب ‌دین‌ و زندگی‌ بشر به‌ هم‌ پیوند داد، و آن‌ دو را در کنار هم‌ نشاند، عناصر و ارکان‌ پنج‌گانه‌ای‌ است که عبارتند از:

۱. احکام‌ اولیه‌ و ثانویه؛
۲. تشریع‌ اجتهاد در اسلام؛
۳. نقش‌ کلیدی‌ عقل‌ در اجتهاد؛
۴. ملاکات‌ احکام‌ و قاعده‌ اهم‌ و مهم؛
۵. مسؤولیت‌ها و اختیارات‌ حاکم‌ اسلامی.
[۲] ربانی گلپایگانی، علی، «جامعیت و کمال دین»، ص ۷۷ ـ ۹۴.


۲.۴ - قرآن، کتاب هدایت برای مردم


قرآن کریم، کتاب هدایت برای عموم مردم است و جز این کاری ندارد؛ ازاین‌رو همه آن چیزهایی که برگشتش به هدایت است؛ از معارف حقیقیه مربوط به مبدأ و معاد و اخلاق فاضله و شرایع الاهیه و قصص و مواعظی که مردم در اهتدا و راه یافتنشان به آن محتاج‌اند، در قرآن وجود دارد. دین آمده است آن چیزهایی را در اختیار مردم قرار دهد که مردم با پای خویش نمی‌توانند به آن برسند. اساساً قرآن کریم و هم‌چنین دین، شأنش این نیست که در اموری که مربوط به یافته‌های خود بشر است دخالت کند؛ زیرا خداوند به انسان عقل و خرد و اندیشه ارزانی داشته است.
[۴] معرفت، محمدهادی، «جامعیت قرآن کریم نسبت به علوم و معارف بشری»، فصل‌نامه‌ «نامه مفید»، ‌ ش ۶، ص ۶.
مسلماً دین درصدد از کار انداختن استعدادهای بشری نیست؛ چراکه لازمه‌اش عبث بودن خلقت حواس و عقل و تجربه بشر است.
[۵] معرفت، محمدهادی، فصل‌نامه «نقد و نظر»، ش ۱، ص ۶۳ ـ ۶۴.


۲.۵ - برنامه قرآن

قرآن مجید اساس برنامه خود را بر خداشناسی قرار داده و اعتقاد به یگانگی خدا را اولین اساس دین شناخته است و پس از شناساندن خدا، معادشناسی (اعتقاد به روز رستاخیز که در آن پاداش و کیفر کردار نیک و بد انسان داده خواهد شد) را از آن نتیجه گرفته و اصل دیگر قرار داده است و پس از آن پیامبرشناسی را از معادشناسی نتیجه گرفته است؛ زیرا پاداش اعمال نیک و بد، بدون ابلاغ قبلی - طاعت و معصیت و نیک و بد ـ از راه وحی و نبوت، صورت نمی‌گیرد. و آن را نیز اصل دیگر قرار داده، و در نتیجه اعتقاد به یگانگی خدا و اعتقاد به نبوت و اعتقاد به معاد را اصول دین اسلام شمرده است.

پس از آن، اصول اخلاق پسندیده و صفات حسنه مناسب اصول سه‌گانه را که یک انسان واقع ‌بین با ایمان باید واجد آنها و متصف به آنها باشد، بیان کرده و سپس قوانین عملی که در حقیقت حافظ سعادت حقیقی و زاینده و پرورش‌دهنده اخلاق پسندیده و بالاتر از آن عامل رشد و ترقی اعتقادات حقه و اصول اولیه است، تأسیس و بیان کرده است. اخلاق پسندیده همیشه با یک رشته اعمال و افعال مناسب زنده می‌ماند. چنان‌که اخلاق پسندیده نسبت به اعتقادات اصلی همین وضعیت را دارند؛ مثلاً کسی که جز کبر و غرور و خودبینی و خودپسندی نمی‌شناسد، اعتقاد به خدا و خضوع در برابر مقام ربوبی را نباید از وی توقع داشت و کسی که یک عمر معنای انصاف و مروت و رحم و عطوفت را نفهمیده است، نمی‌تواند ایمانی به روز رستاخیز و بازخواست داشته باشد.

۲.۵.۱ - نمونه‌ای از آیات


ــ خدای متعال در خصوص ارتباط اعتقادات حقه و اخلاق پسندیده با عمل می‌فرماید: «إلیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه»؛ «سخن (اعتقاد) پاک به‌سوی خدا صعود می‌کند و عمل صالح بلندش می‌کند؛ یعنی در صعود اعتقاد کمک می‌کند».

ــ هم‌چنین در خصوص ارتباط اعتقاد به عمل می‌فرماید: «ثم کان عاقبة الذین اساؤا السوآی ان کذبوا بآیات الله و کانوا بها یستهزؤن»؛ «پس از آن سرانجام کار کسانی که کار بد می‌کردند به این جا کشید که آیات خداوند را تکذیب کردند و به آنها استهزا می‌کردند».


۲.۶ - هدایت قرآن

قرآن مجید مشتمل است بر هدف کامل انسانیت و آن را به کامل‌ترین وجهی بیان می‌کند؛ زیرا هدف انسانیت که با واقع‌بینی سرشته شده ‌است، همان جهان‌بینی کامل است که لازمه آن به کار بستن اصول اخلاقی و قوانین عملی مناسب با آن است که قرآن مجید تشریح کامل این مقصد را به عهده دارد. خدای متعال در وصف آن می‌فرماید: "یهدی الی الحق و الی طریق مستقیم قرآن مجید به‌سوی حق (در اعتقاد) و راهی راست (در عمل) هدایت می‌کند.


۲.۷ - برتری کتاب قرآن بر دیگر کتب آسمانی

قرآن از این جهت که کتاب هدایت است، با سایر کتب آسمانی فرقی ندارد و همانند آنان است منتها قرآن بر آنان برتری دارد.

توضیح این‌که قرآن حقیقت مقاصد همه کتب آسمانی را دربر دارد و هر چیزی که بشر در پیمودن راه سعادت و خوش‌بختی در زمینه اعتقاد و عمل به آن نیازمند است؛ به‌طور تمام و کامل بیان کرده است. از نظر قرآن دین خدا از آدم تا خاتم یکی است؛ همه پیامبران اعم از پیامبران صاحب شریعت و پیامبران غیر صاحب شریعت به یک مکتب دعوت می‌کرده‌اند. قرآن بر این حقیقت تأکید کرده و می‌فرماید: "شرع لکم من الدین ما وصی به نوحاً و الذی اوحینا الیک و ما وصینا به ابراهیم و موسی و عیسی برای شما از (احکام‌) دین همان را تشریع کرد که به نوح سفارش کرد و آن‌چه را که به تو وحی کردیم و آن‌چه را که بر ابراهیم و موسی و عیسی سفارش کردیم.



تفاوت شرایع آسمانی را می‌توان در نکات ذیل بیان داشت:


۳.۱ - اول


در یک سلسله مسائل فرعی و شاخه‌ای که برحسب مقتضیات زمان و خصوصیات محیط و ویژگی‌های مردم مورد دعوت، تفاوت داشته است؛ درحالی‌که همه، شکل‌های متفاوت و اندام‌های مختلف یک حقیقت و به‌سوی یک هدف و مقصود بوده است.


۳.۲ - دوم


پیامبران بعدی به موازات تکامل بشر از لحاظ عقلی، تعلیمات خویش را که همه در یک زمینه بوده، در سطح بالاتری القا کرده‌اند.
این تکامل دین است، نه اختلاف ادیان؛ لذا پیامبران پیشین، مبشر پیامبران پسین بوده‌اند و پسینیان مؤید و مصدق پیشینیان.


۳.۲.۱ - سخن خداوند متعال


قرآن می‌فرماید: "و انزلنا الیک الکتاب بالحق مصدقاً لما بین یدیه من الکتاب و مهیمناً علیه و فرو فرستادیم این کتاب را به‌سوی تو به حق در‌حالی‌که کتاب آسمانی را که در برابر خود دارد تصدیق می‌نماید و نسبت به آن مسلط و نگهبان است.


۳.۲.۲ - مراد از مهیمن


"مهیمن" به معنای مراقب و حافظ و حاضر است و اگر قرآن مهمین بر کتب دیگر آسمانی قرار داده شده است؛ یعنی اولاً: حافظ آن‌هاست و وجود آنها (کتب آسمانی) را تثبیت و تصدیق می‌کند و ثانیاً: مراقب و مسلط بر آنهاست و آن‌چه از اغلاط و تحریف و نسیان را که بر آنها راه یافته بیان می‌کند. ((فقیه نام‌دار شیعه، مرحوم کاشف الغطاء در این مورد می‌گوید: اگر رسول اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ و قرآن نمی‌بود، هرگز نامی از مسیحیت و یهود باقی نمی‌ماند؛ زیرا تورات و انجیل تحریف شده، که خدا را در مصاف و کشتی با یعقوب ـ علیه‌السلام ـ توصیف و انبیا علیهم‌السلام را میگسار معرفی می‌کنند و زنان پاک‌دامن را در معرض اتهام قرار می‌دهند، هرگز توان بقا و دوام را ندارند. قرآن کریم همراه با نشر توحید، دامن تمام انبیا را از این‌گونه اتهام‌ها مبرا نمود و ابراهیم خلیل و سایر انبیا ـ علیهم‌السلام ـ را به عزت و عظمت ستود و مریم عذرا را به طهارت و پاکی یاد کرد. قرآن کریم کتب انبیا سلف را نیز از تحریف‌هایی که در آنها واقع شده است تنزیه نمود... علاوه بر تنزیه کتاب‌های آسمانی از تحریف‌های اصولی، ساحت آنها را از تحریف‌های فروع دین نیز منزه دانسته است.
[۱۲] قرشی، سید علی‌اکبر، «قاموس قرآن»، ج ۷، ص ۱۶۶.
))
[۱۳] جوادی آملی، عبدالله، «شریعت در آینه معرفت»، ص ۱۰۵ - ۱۰۶.
و این یقیناً، علاوه بر شریعت و احکام، شامل مسائل کلی اعتقادی نیز می‌شود.



۱. ربانی گلپایگانی، علی، «جامعیت و کمال دین»، ص ۱۶ ـ ۱۷.
۲. ربانی گلپایگانی، علی، «جامعیت و کمال دین»، ص ۷۷ ـ ۹۴.
۳. طباطبایی، محمدحسین، «المیزان فی تفسیر القرآن»، ج ۱۲، ص ۳۴۷.    
۴. معرفت، محمدهادی، «جامعیت قرآن کریم نسبت به علوم و معارف بشری»، فصل‌نامه‌ «نامه مفید»، ‌ ش ۶، ص ۶.
۵. معرفت، محمدهادی، فصل‌نامه «نقد و نظر»، ش ۱، ص ۶۳ ـ ۶۴.
۶. فاطر (۳۵)، آیه ۱۰.    
۷. روم (۳۰)، آیه ۱۰.    
۸. احقاف (۴۶)، آیه ۳۰.    
۹. طباطبایی، محمدحسین، «المیزان فی تفسیر القرآن»، ج ۱۵، ص ۴۷.    
۱۰. شوری (۴۲)، آیه ۱۳.    
۱۱. مائده (۵)، آیه ۴۸.    
۱۲. قرشی، سید علی‌اکبر، «قاموس قرآن»، ج ۷، ص ۱۶۶.
۱۳. جوادی آملی، عبدالله، «شریعت در آینه معرفت»، ص ۱۰۵ - ۱۰۶.



پایگاه اسلام کوئست.    



جعبه ابزار