• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

امام کاظم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: امام کاظم علیه‌السلام، ولادت، دوران کودکی، عبادت، مقام علمی، کرامات.
پرسش: ولادت و دوره کودکی و نوجوانی امام کاظم ـ علیه‌السلام ـ را توضیح داده و زندگی حضرت پیش از امامت را بیان کنید.
پاسخ:



ولادت امام کاظم ـ علیه‌السلام ـ در اواخر حکومت امویان بوده است؛

۱.۱ - محل تولد

نام مادر گرامی‌اش حمیده و محل تولد آن حضرت ابواء نام دارد. وقتی امام صادق ـ علیه‌السلام ـ به دنیا آمدند، امام فرزند را گرفتند، آداب شرعی ولادت را بجا آوردند و بشارت ولادت ایشان را به اصحاب دادند و فرمودند: «خداوند به من پسری مرحمت فرموده که بهترین مخلوقش است».

۱.۲ - سال تولد

سال ولادت «۱۲۸ هـ ق» و در زمان حکومت عبدالملک بن مروان بوده است.
[۳] مناقب ابن شهر آشوب، بیروت، دارالاضواء، چاپ دوم، ۱۴۲۲ ق، ج ۴ ، ص ۳۴۹.




امام کاظم، به‌تدریج دوران کودکی را پشت سر می‌گذاردند، و در سایه‌ پدر بزرگوارشان تربیت می‌شدند و به درجه والایی از کمال و تهذیب اخلاقی در همان کودکی رسیدند. ایشان قسمتی از دوران کودکی خود را پشت سر گذاشت؛ در‌حالی‌که هر روز به محبت و احترامش افزوده می‌شد. و پدر او را مشمول محبت خود قرار می‌داد. پیروان آن حضرت نیز، با توجه و احترام خاص با ایشان برخورد می‌کردند.


قامتی معقول، با اندام مناسب و زیبا بود، صورتش گندمگون و نورانی و رنگ موهایش مشکی و انبوه چهره‌اش باصفا و ملکوتی، فاصله دندان‌هایش گشاد و کتف‌هایش باز و گسترده، بدنش لاغر و باریک، به‌طوری که در هاله‌ای از ابهت و جلال قرار داشت. هیچ‌کس آن حضرت را مشاهده نمی‌کرد، مگر اینکه هیبتش او را می‌گرفت و او را گرامی می‌داشت.
[۶] ابن عنیه، عمده الطالب، قم، انصاریان، چاپ اول، ص ۱۷۷.
[۷] مناقب ابن شهر آشوب، بیروت، دارالاضواء، چاپ دوم، ۱۴۲۲ ق، ج ۴ ، ص ۱۳۸۴.



هوش و ذکاوت امام کاظم ـ علیه‌السلام ـ در نوجوانی مشهود و آثار نبوغ و تیز‌هوشی امام، از رفتار و کردار ایشان کاملاً نمود داشت؛ به‌طوری که باعث اعجاب و ستایش اصحاب و بزرگان قرار گرفته بود. سخن از اینکه چه عواملی باعث ایجاد چنین شخصیتی شد، زیاد مشکل نیست؛ امام ـ علیه‌السلام ـ تمام صفات پدرانش را، که از سایر مردم امتیاز داشتند، از قبیل: بزرگواری، بخشندگی، بردباری، گذشت، علم و... به ارث برده‌اند، در خانواده‌ای رشد کرده که کانون تقوا و حکمت و دانش است. و ریشه تمام بزرگی‌ها و فضیلت‌ها در اسلام به آن خانواده می‌رسد. امام کاظم ـ علیه‌السلام ـ به مدت بیست سال، تحت سرپرستی پدرش امام صادق ـ علیه‌السلام ـ بزرگ شده است که تاریخ انسانیت، نظیر او را در علم و ایمان و پرهیزکاری و... جز در این خاندان سراغ ندارد.
به این ترتیب، تمام زمینه‌های تربیت صحیح و شخصیت‌ساز برای امام علیه‌السلام، فراهم آمده بود. مورخان و سیره نویسان، نمونه‌هایی از این شخصیت عالی را ذکر کرده‌اند که موجب اعجاب و شگفتی است. و آن احاطه امام را در آغاز عمر به انواع علوم و معارف نشان می‌دهد. با اینکه انسان در این دوره از زندگی، چنین توانایی را ندارد و هیچ دلیلی نمی‌توان برای این امر پیدا کرد. جز آنچه را که شیعه بدان معتقد است.
[۸] باقر شریف قرشی، تحلیلی از زندگی امام کاظم(ع)، مترجم محمدرضا عطایی، قم، کنگره جهانی حضرت رضا(ع)، چاپ اول، ۱۳۶۸ ش، ج ۱ ، ص ۷۱.
[۹] هاشم معروف الحسنی، زندگی دوازده امام، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۷۲ ش، ج ۲، ص ۳۱۳.





۵.۱ - گفت‌وگوی امام با ابوحنیفه

او سفری به مدینه می‌کند، تا با امام صادق ـ علیه‌السلام ـ بحث و گفت‌وگو کند. در بیرون منزل منتظر اجازه ورود می‌نشیند که پسر بچه‌ای پنج ساله بیرون می‌آید و از او می‌پرسد: که یک شخص غریب کجا می‌تواند قضای حاجت کند؟ آن کودک: در جواب، تمام جاهایی که قضای حاجت در آنجا مکروه و حرام و... را بیان می‌کند. از او می‌پرسد: اسمت چیست؟
می‌گوید: موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن ابی‌طالب صلوات الله علیهم
از او می‌پرسد: معصیت مربوط به کیست؟ از جانب خداوند یا بنده؟
امام در پاسخ می‌فرمایند: از سه حال خارج نیست: یا از جانب خداست و هیچ به بنده مربوط نیست، در این صورت، خدا حق ندارد بنده‌ای را که هیچ کاری نکرده، مواخذه کند!
و یا مربوط است هم به بنده و هم به خدا، که خدا تواناترین آن دو است که شریک عمل بوده‌اند، در این صورت برای شریک نیرومند روا نیست که شریک ناتوان خود را به‌دلیل گناهی که هر دو در ارتکاب آن برابر بوده‌اند، مواخذه کند!
یا اینکه گناه تنها مربوط به بنده است. در این صورت خدا اگر بخواهد می‌بخشد و اگر خواست کیفر می‌دهد و بنده نیازمند کمک است.
ابو‌حنیفه که از جواب این کودک نابالغ قانع شده بود، بدون ملاقات امام، رفت و با خود می‌گفت: نوادگان خاندان رسالت علم را یکی پس از دیگری به ارث برده‌اند و همگان عالم و آگاه هستند.
[۱۰] حر عاملی، اثبات الوصیه، تهران، مکتبه المحلاتی، چاپ اول، ۱۳۸۳ ش، ص ۱۹۲.



زمانی که امام صادق ـ علیه‌السلام ـ از دنیا رفتند، امام کاظم ـ علیه‌السلام ـ بیست سال بیشتر نداشتند و در سن جوانی اداره کننده فکری و علمی دانشگاه وسیع و بزرگی بودند که از پدر به میراث مانده بود. دانشگاهی که مدیریت علمی آن به عهده امام واگذار گردید، در حال توسعه و گسترش و دربرگیرنده هزاران استاد و دانشجو بود که در کلاس‌های مختلف آن از مکتب پرفیض امام صادق ـ علیه‌السلام ـ دانش آموخته و در پی مدارج عالی‌تری از دانش و فضیلت بودند، گروه‌های متعددی از متکلمین و فقها و محدثین و مفسرین و... متوجه مقام علمی ـ الهی موسی بن جعفر شده و از کمالات و فضایل و دانش بی‌پایان او حتی در زمان امام صادق علیه‌السلام ـ استفاده می‌کردند.
امام کاظم ـ علیه‌السلام ـ دانشمندترین و با فضیلت‌ترین مرد عصر خویش بود.

۶.۱ - فرمایش امام صادق درباره دانش امام

امام صادق ـ علیه‌السلام ـ در‌باره دانش آن حضرت چنین می‌فرماید: «فرزندم موسی به‌حدی آمادگی علمی دارد که اگر تمام محتویات قرآن را از او پرسش نمایی، با دانش و علم کافی که دارد، به تو پاسخ قانع کننده‌ای می‌دهد؛ او کانون فهم، معرفت و اندیشه است.»

۶.۲ - سخن دیگری از امام صادق

در وسعت و تبحر علمی او کافی است که در نظر آوریم که دانشمندان و محدثان در فنون مختلف اسلامی از ایشان حقایقی نقل کرده‌اند که کتاب‌ها و دفترهای خود را پر ساخته‌اند؛ به‌حدی که آن حضرت به لقب عالم شهرت یافته است. امام صادق ـ علیه‌السلام ـ در‌حالی‌که موسی در سنین جوانی بودند، فرمودند: «علم و حکمت و فهم و سخاوت و آشنایی با حوایج دینی مردم و حسن خلق و معاشرت نیک در او جمع است. او یکی از درهای رحمت الهی است»
در چهارسالگی درباره‌اش فرمودند: «هو حق والحق معه و منه»؛ او (موسی) حق است و حق با اوست و سرچشمه حق است.


امام کاظم ـ علیه‌السلام ـ در خاندان پاکی و تقوا رشد کرده و در پایگاه عبادت و طاعت بزرگ شده ایشان تمام انواع و اشکال تقوا و عبادت را در خانه خود مجسم دیده، با آنها خو گرفته است. همچنان‌که نقل کرده‌اند: او عابدترین فرد زمان خود بوده تا آنجایی که ملقب به سجاد، صالح و زین المجتهدین شده است. ایشان بیست سال از دوران عمر شریفشان را در کنار پدر که سمبل عبادت بودند، گذرانده‌اند.

۷.۱ - سخن امام به صفوان جمال

امام هنوز کودکی خردسال است، در عادات و حالات کودکی به سر می‌برند که صفوان جمال وارد محضر امام صادق ـ علیه‌السلام ـ می‌گردد و از پیشوای آینده سؤال می‌کند؛ امام می‌فرمایند: «صاحب این منصب کسی خواهد بود که لهو و لعب در زندگی او راه ندارد.» در این هنگام کودکی خردسال که در دست خود، بره گوسفندی (بزغاله‌ای) را گرفته و با خود همراه داشت، با علاقه‌ای که خود به سجده دارد، به آن حیوان اصرار می‌کند که سجده کن و سر آن را پایین می‌آورد که بر آفریدگار خود سجده کند، پدر او را در آغوش می‌کشد و می‌فرماید: «تو آن هستی که لهو‌و‌لعب در زندگی تو راه ندارد».

۷.۲ - روایتی از عبدالرحمان بن حجاج

زیباترین ساعات کودکی امام به هنگام خلوت کردن با آفریدگارش همراه با پدر گرامیشان سپری می‌شد. عبدالرحمان بن حجاج چنین گوید: منزل حضرت صادق ـ علیه‌السلام ـ رفتم، حضرت در اتاق مخصوص مشغول عبادت بودند، ایشان دعا می‌کردند و موسی آمین می‌گفت...

۷.۳ - اولین جملات امام بعد از تولد

امام کاظم ـ علیه‌السلام ـ وقتی به دنیا آمدند، اولین جملاتش چنین بود: «شهد الله انه لا اله الا هو و الملائکه و الروح و اولو العلم قائماً بالقسط لا اله الا هو العزیز الحکیم»


امور خارق‌العاده‌ای که سیره نویسان از طول بیست سال قبل از امامت حضرت ثبت نموده‌اند، بسیار محدود و انگشت‌شمار است.
از ذکریا بن آدم نقل می‌کنند که: حضرت رضا ـ علیه‌السلام ـ فرمودند: پدرم از کسانی بود که در گهواره سخن می‌گفتند»؛ مثل سخن گفتن عیسی و یحیی.

۸.۱ - روایتی از صفوان بن عمران

روایتی از صفوان بن عمران در رابطه با طی‌الارض امام در سن کودکی نقل شده که: به دستور امام صادق ـ علیه‌السلام ـ شتری آماده کرده بودم که امام کاظم ـ علیه‌السلام ـ به‌سرعت آمدند، سوار بر شتر و غائب شدند. نگران شدم. ساعتی از روز گذشته بود که بازگشتند.
پیش امام صادق ـ علیه‌السلام ـ رفته، فرمودند: آیا می‌خواهی بدانی ابالحسن در این ساعت کجا رفت؟ او رفت به جاهایی که ذوالقرنین مسافرت کرده بود و حتی بیشتر از آنها و به هر زن و مرد مؤمنی سلام مرا رساند.

۸.۲ - روایتی از محمد بن فضل

محمد بن فضل نقل می‌کند که پیرامون دشمنان اهل‌بیت از امام صادق ـ علیه‌السلام ـ سؤال کردم، ایشان به فرزندشان موسی فرمودند: عصا را بیاور؛ دوباره فرمودند: «ای موسی آن را بر زمین بزن و دشمنان امیرالمؤمنین ـ علیه‌السلام ـ را به او نشان بده.» با عصا بر زمین زد، شکافته شد، سنگ سیاهی پدیدار شد، ضربه‌ای به سنگ زد، دری باز شد و در آنجا امام دشمنان را نشان دادند که گرفتار عذاب الهی بودند.


۱. اربلی، کشف الغمه، بیروت، دارالکتاب الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۰۱ ق، ج ۲، ص ۲.    
۲. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، اسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۹۶ ق، ج ۴۸، ص ۲ ۳.    
۳. مناقب ابن شهر آشوب، بیروت، دارالاضواء، چاپ دوم، ۱۴۲۲ ق، ج ۴ ، ص ۳۴۹.
۴. فضل بن حسن طبرسی، اعلام الوری، قم، آل‌البیت، ‌چاپ اول، ۱۴۱۷ ق، ج ۲، ص ۶.    
۵. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، اسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۹۶ ق، ج ۴۸، ص ۲۴۸.    
۶. ابن عنیه، عمده الطالب، قم، انصاریان، چاپ اول، ص ۱۷۷.
۷. مناقب ابن شهر آشوب، بیروت، دارالاضواء، چاپ دوم، ۱۴۲۲ ق، ج ۴ ، ص ۱۳۸۴.
۸. باقر شریف قرشی، تحلیلی از زندگی امام کاظم(ع)، مترجم محمدرضا عطایی، قم، کنگره جهانی حضرت رضا(ع)، چاپ اول، ۱۳۶۸ ش، ج ۱ ، ص ۷۱.
۹. هاشم معروف الحسنی، زندگی دوازده امام، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۷۲ ش، ج ۲، ص ۳۱۳.
۱۰. حر عاملی، اثبات الوصیه، تهران، مکتبه المحلاتی، چاپ اول، ۱۳۸۳ ش، ص ۱۹۲.
۱۱. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، اسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۹۶ ق، ج ۴۸، ص ۱۰۶.    
۱۲. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، اسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۹۶ ق، ج ۴۸، ص ۱۲.    
۱۳. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، اسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۹۶ ق، ج ۴۸، ص ۱۲.    
۱۴. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، اسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۹۶ ق، ج ۴۸، ص ۲۱.    
۱۵. شیخ مفید، الارشاد، قم، دفتر نشر و فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۳ ش، چاپ اول، ج ۲، ص ۳۰۲.    
۱۶. شیخ مفید، الارشاد، قم، دفتر نشر و فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۳ ش، چاپ اول، ج ۲، ص ۳۰۴.    
۱۷. آل‌عمران(۳)، آیه ۱۸.    
۱۸. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، اسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۹۶ ق، ج ۴۸، ص ۲.    
۱۹. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، اسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۹۶ ق، ج ۴۸، ص ۳۲.    
۲۰. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، اسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۹۶ ق، ج ۴۸، ص ۱۰۰.    
۲۱. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، اسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۹۶ ق، ج ۴۸، ص ۸۴.    
۲۲. حسین بن عبدالوهاب شریف رضی، عیون المعجزات، قم، چاپ اول، ۱۴۱۴ ق، ص ۹۹.    



سایت اندیشه قم    


رده‌های این صفحه : امام کاظم | تاریخ معصومان




جعبه ابزار