گریه برای امام حسین(ع)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلید واژه: مصیبت،
گریه،
امام حسینپرسش: باسلام میخواستم ببینم در
مصیبت امام حسین علیه السلام برای چه باید گریه کنیم آیا برای مظلومیت اویا برای اینکه به ما یک توجهی بکنند یا برای اینکه ما را شفاعت کنند یا چیز دیگر هدف اصلی است به خاطر اینکه ما سالهاست که برای امام حسین علیه السلام گریه میکنیم ولی تاثیری در خود نمیبینیم معلوم میشود که یک جای کار مشکل دارد و آن هم ندانستن اینکه دلیل گریه برای چیست واینکه ما در حال گریه چه چیزی را مدنظر داشته باشیم لطفا به گونه ای توضیح دهید که قانع شوم چون این مطلب خیلی برایم مهم است؟
پاسخ: احیا و زنده داشتن
نهضت عاشورا موجب زنده نگه داشتن و ترویج دائمی مکتب قیام و انقلاب در برابر طاغوتها و تربیت کننده و پرورش دهندة روح حماسه و ایثار است.گریه بر مصائب سالار شهیدان باعث زنده نگه داشتن نهضت حسینی است. چنان که به اسارت رفتن خاندان امام باعث پایمال نشدن خون شهیدان کربلا شد. در اثر رساندن پیام امام به
مردم کوفه و شام توسط
امام سجاد(ع) و
حضرت زینب(س) نهضت عاشورا به ثمر نشست.
مسأله
عاشورا دو جنبه و دو چهره دارد:
چهره زیباییها؛یعنی عظمتی که
حضرت ابا عبداللَّه (ع) و یاران ایشان در ابعاد مختلف آفریده و عالیترین جلوههای کمال انسانی را با عمل خویش ترسیم نموده و بزرگ ترین درس را به کل تاریخ بشریت آموخته اند. این بُعد از
حادثه عاشورا بسیار غرورانگیز و افتخارآفرین است و به راستی باید به خود بالید که در چنین مکتب درخشانی پا به عرصه وجود نهاده و در آن رشد یافته ایم و با آن میمیریم و حاضریم همه هستی خود را در این راه نثار کنیم.
چهره دیگر
عاشورا جنبه تراژدیک، غمبار و اسفبار آن است. اسف از این که چرا امت، حق
امام (ع) را پاس نداشته و ناجوانمردانهترین حرکات را نسبت به محبوبترین خلق خدا و شریفترین انسانها روا داشتند. آری ظلمی که بر امام (ع) و اهل بیت و یاران ایشان تحمیل شد، دل هر انسان نیکوسیرتی را به درد میآورد و روح آدمی را سخت میآزارد.
کیست که بشنود در آن صحرای سوزان با وجود عطش جانکاه، در میان صدها یا هزاران مأمور دشمن
حضرت ابو الفضل العباس (ع) خود را به شریعه رساند و چون در رودی عظیم و آب گوارا قرار گرفت و آب را تا دهان برآورد، ولی همین که به یاد تشنگی
حضرت ابی عبداللَّه (ع) و فرزندانشان افتاد به خود اجازه نوشیدن نداد و
لب تشنه با مشک پر از آب برگشت، این مردانگی و شرافت او را به ریختن اشک وادار نسازد؟!
در توضیح این سخن بیان می داریم:
شهادت امام حسین و یارانش براساس دو رویکرد قابل بررسی است:
براساس رویکرد شخصی و فردی شهادت برای شخص
شهید یک موفقیت، بلکه بزرگ ترین موفقیت است.
امام حسین (ع) می فرمود:جدم پیامبر به من فرمود:تو نزد خدا مرتبه ای داری که جز با شهادت به آن نایل نمی گردی.پس شهادت آن حضرت، برای خود او یک ارتقاء و عالی ترین حد کمال به حساب می آید. بر این اساس مرگ به صورت شهادت برای شهید یک پیروزی به شمار می آید و جشن و شادمانی را می طلبد.
سید بن طاووس می گوید: اگر نبود که دستور
عزاداری به ما رسیده است، من ایام
شهادت امامان را جشن می گرفتم.
علی (ع) آن گاه که می بیند مرگش به صورت
شهاد نصیبش شد،از خوشحالی در پوست خود نمی گنجید.
آن حضرت بعد از ضربت خوردن می فرماید:
«والله ما فجأنی من الموت وارد کرهته و لا طالع انکرته و ما کنت الاکقارب ورد و طالب وجد و ما عند الله خیر للابرار. »
به خدا سوگند هیچ امر خلاف انتظاری برای من رخ نداده است؛ آن چه پیش آمده است همان است که من در آرزوی نیل به آن بودم.مَثَل من مَثَل کسی است که در جستجوی آب در صحرایی می گردد که نا گهان چاه آبی یا چشمه ای پیدا می شود. مَثَل من مَثَل جوینده ای است که به مطلوب خود رسیده است.
•••••
دوش وقت سحر از غُصّه نجاتم دادند
اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
چه مبارک سحری بودوچه فرخنده شبی
آن شب قدر که این تازه براتم دادند.
آری بر اساس این رویکرد، شهادت اولیای الهی جشن و شادی را می طلبد؛ جشن و شادی برای رسیدن به عالی ترین مرتبه کمال و لقای محبوب از طریق شهادت.
از جهت بُعد اجتماعی و وظیفه ای که مردم نسبت به آن دارند:می گوییم:عزاداری برای سید شهیدان حسین بن علی (ع) و یاران مظلومش از آثار و فواید اجتماعی فراوانی بهره مند است. از جمله:
قرآن و روایات ،
دوستی خاندان رسول اکرم(ص) و
اهلبیت(ع) را بر مسلمانان واجب کرده است.
روشن است که دوستی لوازمی دارد و محبّ صادق، کسی است که شرط دوستی را - چنان که باید و شاید - به جا آورد. یکی از مهمترین لوازم دوستی، هم دردی و هم دلی با دوستان در مواقع سوگ و اظهار سرور و شادی در شادی آنان است
از این رو در احادیث، بر برپایی جشن و سرور در ایام شادی
اهلبیت(ع) و ابراز حزن و اندوه در مواقع سوگ آنان، تأکید فراوان شده است.
حضرت علی(ع) در روایتی میفرماید:«یفرحون لفرحنا و یحزنون لحزننا و یبذلون اموالهم و انفسهم فینا،اولئک منّا و الینا؛
شیعه و پیروان ما در شادی و حزن ما شریکند و دارایی و جان خویش را در راه ما بذل می کنند،آنان از ما هستند و بازگشتشان به سوی ما است.»
امام صادق(ع) فرمود:«شیعتنا جزء منا خلقوا من فضل طینتنا یسوؤهم ما یسؤنا و یسرّهم ما یسرّنا؛
شیعیان ما پارهای از وجود ما هستند واز زیادی گل ما آفریده شدهاند؛ آن چه که ما را بدحال یا خوش حال میسازد، آنان را بدحال و خوش حال میگرداند.»
بر این اساس وظیفه عقلانی و
شرعی ، ایجاب میکند که در ایام
عزاداری اهلبیت(ع) ، حزن و اندوه خود را به «زبان حال»؛ یعنی، با اشک، آه و ناله و زاری، از نظر خوراک، با کم خوردن و کم آشامیدن مانند افراد غمزده اظهار نماییم؛ طبق فرموده
امام صادق(ع) :
عزاداران سیدالشهدا در
روز عاشورا از آب و غذا دوری جویند تا آن که یک ساعت از وقت
فضیلت نماز عصر بگذرد، آن گاه به جامی از آب بسنده کنند
و از نظر پوشاک، با پوشیدن لباسی که از حیث جنس و رنگ و نحوه پوشش در عرف، حکایتگر اندوه و ناراحتی است، آشکار سازیم.
در روایت دیگر
امام رضا (ع) به
ریان بن شبیب ، که روز اول محرم به محضر آن حضرت شرفیاب شد، فرمود:« یا ابن شبیب ان کنت باکیا لشیئ فابک علی الحسین فانه ذبح کما یذهب الکبش...؛
ای پسر شبیب اگر بر مصیبتی گریه می کنی، بر
حسین بن علی گریه کن چون که آن بزرگوار را همانند گوسفند سر بریدند و همراه او هیجده تن از اهل بیت او -که در زمین همانندی نداشتند- به شهادت رسیدند. » سپس خضرت فرمود:«...فاحزن لحزننا و افرح لفرحنا؛
اگر خوش حال می شوی از این که در درجات عالی بهشت با ما باشی،در حزن ما محزون ودر شادی ما شاد باش. »
از آن جا که در فرهنگ شیعی، عزاداری باید از سر معرفت و شناخت باشد؛ همدردی با آن عزیزان، در واقع یادآوری فضایل، مناقب و آرمانهای آنان است و بدین شکل، آدمی را به سمت الگوگیری و الگوپذیری از آنان سوق میدهد.
فردی که با معرفت در
مجالس عزاداری ، شرکت میکند،
شعور و شور و شناخت و عاطفه را درهم میآمیزد و در پرتو آن، انگیزهای قوی در او پدیدار می گردد و هنگام خروج از مراسم عزاداری مانند محبی میشود که فعّال و شتابان به دنبال پیاده کردن اوصاف محبوب در وجود خویشتن است.
هنگامی که
مجلس عزاداری ، موجب
انسانسازی گشت؛ تغییر درونی انسان به عرصه جامعه نیز کشیده میشود و آدمی میکوشد تا آرمانهای
اهلبیت(ع) را در جامعه حکمفرما کند.
به بیان دیگر، عزاداری بر
اهلبیت(ع) ؛ در واقع با یک واسطه زمینه را برای حفظ آرمانهای آنان و پیاده کردن آنها فراهم میسازد. به همین دلیل میتوان گفت:یکی از
حکمتهای عزاداری ، ساختن جامعه براساس الگوی ارائه شده از سوی
اسلام است.
کسی نمیتواند
منکر این حقیقت شود که نسل جدید در سنین کودکی، در مجالس عزاداری با
فرهنگ اهلبیت(ع) آشنا میشوند. به راستی عزاداری و
مجالس تعزیه ، یکی از عناصر و عوامل برجستهای است تا آموزههای نظری و عملی امامان راستین، به نسلهای آینده منتقل شود.
مراسم عزاداری ، به دلیل قالب و محتوا، بهترین راه برای
تعلیم و تربیت نسل جدید و آشنایی آنان با گفتار و کردار
اهلبیت(ع) است.
احیا و زنده داشتن
نهضت عاشورا موجب زنده نگه داشتن و ترویج دائمی مکتب قیام و انقلاب در برابر طاغوتها و تربیت کننده و پرورش دهندة روح حماسه و ایثار است.گریه بر
مصائب سالار شهیدان باعث زنده نگه داشتن
نهضت حسینی است. چنان که به اسارت رفتن خاندان امام باعث پایمال نشدن خون
شهیدان کربلا شد. در اثر رساندن پیام امام به
مردم کوفه و شام توسط
امام سجاد(ع) و
حضرت زینب(س) نهضت عاشورا به ثمر نشست.
گریستن در سوگ
شهدای کربلا ، تجدید بیعت با عاشورا و فرهنگ شهادت و تغذیه فکری و روحی با این مکتب است. اشک ریختن نوعی بیعت و امضا کردن پیمان و قرارداد دوستی با
سید الشّهدا و ابراز انزجار و تنفّر از قاتلان حضرت است. از این رو
ائمه(ع) به گریستن بر
مظلومیت شهدای کربلا تأکید کرده اند. برای گریه بر
مصیبتهای امام حسین(ع) ثوابها و فضیلتهای فراوان ذکر کرده و فرمودهاند که چشم گریان بر
کربلائیان ، چشمه فیض خدا است،
زیرا اشک ریختن در عزای حسین(ع) نشانه پیوند قلبی با
اهل بیت(ع) و
سیدالشّهدا(ع) است. اشک، دل را سیراب میکند، عطش روح را برطرف میسازد، و نتیجه محبتی است که نسبت به اهل بیت حاصل میشود. نیز نشانه همدلی و هماهنگی روحی با ائمه اطهار(ع) است. قلبی که مهر حسین(ع) داشته باشد، بی شک به یاد مظلومیت و شهادت او میگرید.
فضیلتها و ثوابهای زیادی که برای گریه بر
امام حسین(ع) در روایات ذکر شده، در صورتی است که گناه و فسق و آلودگی انسان در حدی نباشد که مانع رسیدن فیض الهی گردد. اشکی که مبیّن پیوند عاطفی و رابطه مکتبی واتصال روحی با راه و فکر و
خطّ سیّد الشهدا است که حتماً زمینه ساز پرهیز از گناه میگردد.
به تعبیر شهید مطهری «
گریه بر شهید ، شرکت در حماسه او و هماهنگی با روح وی و موافقت با نشاط و حرکت او است».
آری چنین اشکی سزاوار آن همه
ثواب است.
گریه در
فرهنگ عاشورائیان سلاح همیشه برّانی است که فریاد اعتراض به ستمگران را دارد. اشک زبان دل است و گریه فریاد عصر
مظلومیت ، رسالت اشک نیز پاسداری از خون شهید است.
به تعبیر حضرت
امام خمینی(ره) «گریه کردن در عزای امام حسین،
زنده نگهداشتن نهضت است.
گریه بر مظلوم ، فریاد مقابل
ظالم است».
مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی