• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مقارنت رجعت با قیام امام مهدی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: رجعت، حضرت مهدی،

پرسش: آیا رجعت با ظهور حضرت مهدی (علیه‌السّلام) مقارنت دارد و با آن ارتباط دارد؟



در مورد زمان رجعت، به‌طور قاطع می‌توان گفت که رجعت، امری مرتبط با ظهور امام زمان (علیه‌السّلام) است. میان علمای شیعه در این زمینه اختلافی وجود ندارد و تقریباً تمام کسانی که در‌باره رجعت سخن گفته‌اند، آن را مقارن ظهور ایشان دانسته‌اند. شیخ صدوق در احتجاج بر مخالفان، بازگشت مسیح در آخر الزمان و نماز خواندن وی به امامت امام مهدی (علیه‌السّلام) را به نقل از آنان بیان می‌کند.

۱.۱ - نظر شیخ مفید

شیخ مفید، اعتقاد به رجعت هنگام قیام امام مهدی (علیه‌السّلام) را بین امامیّه اجماعی می‌داند و ادلّه‌ای بر آن می‌آورد و به شبهات مخالفان، پاسخ می‌دهد.
شیخ مفید در اوائل المقالات ذیل مسئله ۵۵ با عنوان «القول فی الرجعة» چنین می‌گوید: «و اقول: انّ اللَّه تعالی یردّ قوماً من الاموات الی الدنیا فی صورهم التی کانوا علیها فیعزّ منهم فریقاً و یذلّ فریقاً او یدیل المحقّین من المبطلین و المظلومین منهم من الظالمین و ذلک عند قیام مهدی آل محمّد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)». تعبیر ایشان، «هنگام قیام مهدی خاندان محمّد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) » است. در جای دیگر نیز تعبیری مشابه دارد که در الفصول المختاره آمده است.

۱.۲ - نظر سید مرتضی

سیّد مرتضی نیز رجعت را هنگام ظهور امام زمان (علیه‌السّلام) می‌داند و این عقیده را به کلّ شیعه امامیه نسبت می‌دهد. «اعلم انّ الذی تذهب الشیعة الامامیّة الیه انّ اللَّه تعالی یعید عند ظهور امام الزمان المهدی (علیه‌السّلام) قوماً ممّن کان قد تقدّم موته من شیعته لیفوزوا بثواب نصرته و معونته و مشاهدة دولته و یعید ایضا قوماً من اعدائه لینتقم منهم فیلتذوا بما یشاهدون من ظهور الحقّ و علوّ کلمة اهله»جالب این جاست که وی این سخن را در پاسخ پرسشی می‌گوید که به تفسیری شاذ از رجعت معتقد است و رجعت را به معنای بازگشت دولت اهل‌بیت (علیه‌السّلام) در زمان قائم (علیه‌السّلام) می‌داند، نه بازگشت خود آنها، هر چند در این تفسیر نیز زمان رجعت، در ایّام حکم‌رانی امام مهدی (علیه‌السّلام) تصویر شده است. (صاحب این تفسیر شاذ، معلوم نیست و تنها نقل آن از طریق بزرگانی مانند سیّد مرتضی به ما رسیده است)

۱.۳ - نظر شیخ طبرسی

شیخ طبرسی نیز به صراحت رجعت را هنگام قیام امام مهدی (علیه‌السّلام) می‌داند.
[۶] طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج۳، ص۲۰۳.


۱.۴ - دیدگاه سایر علمای شیعه

علمای بسیار دیگری نیز به زمان رجعت تصریح کرده و آن را هنگام قیام امام زمان (علیه‌السّلام) دانسته‌اند، از جمله: محمّد بن علی ابن شهرآشوب، فیض کاشانی،
[۸] فیض کاشانی، محمد محسن، علم الیقین فی اُصول الدین، ج۳، ص۱۰۰۱.
[۹] فیض کاشانی، محمد محسن،، قرّة العیون فی المعارف و الحکم، ص۳۶۰.
سیّد شرف الدین علی حسینی استرآبادی، شیخ حرّ عاملی
[۱۴] حر عاملی، محمد بن حسن، الایقاظ من الهجعه بالبرهان علی الرجعه، ص۳۸.
محمّدرضا قمی مشهدی،
[۱۵] قمی، محمدبن محمدرضا، کنز الدقائق و بحر الغرائب، ج۹، ص۵۹۵.
محمّد اسماعیل خواجویی، عبد علی بن جمعه عروسی.حتّی مفسّران و عالمان اهل سنّت نیز این نگرش را از علمای شیعه می‌شناسند. مانند آلوسی در روح المعانی و ابن ابی‌الحدید در شرح نهج البلاغة .
[۱۸] آلوسی، شهاب‌الدین، روح المعانی، ج۲۰، ص۲۶.


۱.۵ - دیدگاه علّامه مجلسی

علّامه مجلسی نیز همین نظر را برگرفته از احادیث متعدّد به علمای شیعه نسبت می‌دهد:
اخبار فراوانی از امامان هُدا از اهل پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وجود دارد با این مضمون که هنگام قیام قائم (علیه‌السّلام) خداوند، گروهی از اولیا و شیعیان را که پیش‌تر مرده‌اند، باز می‌گرداند تا ثواب یاری و معاونت امام زمان (علیه‌السّلام) نصیبشان گردد و به دلیل ظهور دولتش شاد گردند و گروهی را هم از دشمنانش باز می‌گرداند تا از آنها انتقام کشد و.... (البتّه این عبارت عین عبارتی است که مرحوم طبرسی در مجمع البیان آورده و مرحوم مجلسی تنها لفظ «قائم» را به جای «مهدی» نشانده است.)
در این باره چند‌گونه حدیث وجود دارد.

۱.۶ - اخبار کلی از رجعت

در برخی احادیث به‌طور کلّی از رجعت در هنگام ظهور، سخن رفته است.
مانند این حدیث: امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: «اِنَّمَا یُساَلُ فِی قَبرِهِ مَن مَحَضَ الاِیمانَ مَحضاً اَو مَحَضَ الکُفرَ مَحضاً فَاَمَّا ما سِوی هذَینِ فَاِنَّهُ یُلهَی عَنهُ» وَ قَالَ فِی الرَّجعَةِ: «اِنَّمَا یَرجِعُ اِلَی الدُّنیا عِندَ قِیَامِ القائِمِ (علیه‌السّلام) مَن مَحَضَ الاِیمانَ مَحضاً اَومَحَضَ الکُفرَ مَحضاً، فَاَمَّا مَا سِوی هذَینِ فَلا رُجُوعَ لَهُم اِلی یَومِ المَآبِ؛ همانا پرسش در گور، از کسی است که ایمان محض یا کفر محض دارد و از دیگران صرف نظر می‌شود»، و در باره رجعت هم فرمود: «همانا هنگام ظهور قائم (علیه‌السّلام) به دنیا برمی‌گردد هر که ایمان محض دارد و یا کفر محض؛ امّا دیگران تا قیامت رجوع ندارند».

۱.۷ - ذکر برخی جزئیات ظهور

برخی دیگر می‌گویند: هنگامی که زمان قیام قائم (علیه‌السّلام) می‌رسد، در ماه جمادیِ آخر و ده روز از رجب، بارانی بی مانند می‌بارد که خداوند به واسطه آن، بدن‌های مؤمنان و گوشت آنان را در قبورشان می‌رویاند و....
«رَوی عَبدُ الکَرِیمِ الْخَثعَمیُّ عَن اَبی عَبْدِ اللَّه (علیه‌السّلام) قَالَ: وَ اذا آنَ قِیامُهُ مُطِرَ النّاسُ جُمادَی الآخِرَةَ و عَشَرَةَ ایّامٍ مِن رَجَبٍ مَطَراً لَم یَرَ الخَلائِقُ مِثلَهُ، فَیُنبِتُ اللَّهُ بِهِ لُحومَ المُؤمِنینَ و اَبدانَهُم فی قُبورِهِم، فَکَاَنّی انظُرُ الَیهِم مُقبِلینَ مِن قِبَلِ جُهَینَةَ، یَنفُضونَ شُعورَهُم مِنَ التُّرابِ؛ و هنگام قیام او، بارانی در ماه جمادیِ آخر و ده روز [اوّلِ] رجب بر مردم فرو می‌ریزد که مانند آن را ندیده‌اند و خداوند، گوشت و پیکر مؤمنان را در قبرهایشان با آن باران می‌رویاند و گویی آنان را می‌بینم که از سوی جُهَینه پیش می‌آیند و موهایشان را از خاک قبر می‌تکانند».

۱.۸ - ذکر نام برخی رجعت کننده‌گان

در برخی احادیث که پیش‌تر گذشتند، نام یا تعداد کسانی از اقوام گذشته بیان شده است که رجعت می‌کنند تا در رکاب امام زمان (علیه‌السّلام) باشند.
مانند این حدیث: رَوی المُفَضَّلُ بنُ عُمَرَ، عَن ابی عَبدِ اللَّهِ (علیه‌السّلام) قالَ: یُخرِجُ القائِمُ (علیه‌السّلام) مِن ظَهرِ الکوفَةِ سَبعَةً وَ عِشرینَ رَجُلاً، خَمسَةَ عَشَرَ مِن قَومِ موسی (علیه‌السّلام) الَّذینَ کانوا یَهدونَ بِالحَقِّ و بِهِ یَعدِلونَ، وَ سَبعَةً مِن اهلِ الکَهفِ، وَ یوشَعَ بنَ نونٍ، وَ سَلمانَ، وَ اَبا دُجانَةَ الاَنصاریِّ، وَ المِقدادَ، وَ مالِکاً الاَشتَرَ، فَیَکونونَ بَینَ یَدَیهِ انصاراً وَ حُکّاماً؛ مفضّل بن عمر گفت: امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: «قائم (علیه‌السّلام) بیست و هفت مرد را از پشت کوفه بیرون می‌آورد که پانزده تن از آنان از قوم موسی هستند که به سوی حق هدایت می‌کنند و به حق و عدالت، داوری می‌کنند و هفت تن دیگر، اصحاب کهف و یوشع بن نون، سلمان، ابو دجانه انصاری، مقداد و مالک اشتر هستند که یاوران و کارگزاران پیش روی او خواهند بود».

۱.۹ - دستور خواندن دعا برای رجعت

در احادیثی دیگر، دستور خواندن دعا برای رجعت پس از مرگ به منظور درک ایام ظهور امام مهدی (علیه‌السّلام) داده شده است.

۱.۹.۱ - روایت از امام صادق

عَن جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ الصّادِقِ (علیه‌السّلام) اَنَّهُ قالَ: مَن دَعا الَی اللَّهِ تَعالی اربَعینَ صَباحاً بِهذَا العَهدِ کانَ مِن انصارِ قائِمِنا (علیه‌السّلام)، فَاِن ماتَ قَبلَهُ اخرَجَهُ اللَّهُ تَعالی مِن قَبرِهِ، وَ اَعطاهُ بِکُلِّ کَلِمَةٍ الفَ حَسَنَةٍ، وَ مَحا عَنهُ الفَ سَیِّئَةٍ، وهُوَ هذا: «اللَّهُمَّ رَبَّ النّورِ العَظیمِ، و رَبَّ الکُرسیِّ الرَّفیعِ، وَ رَبَّ البَحرِ المَسجورِ...؛
[۲۶] ر.ک: سیدابن طاووس، علی بن موسی، مصباح الزائر، ص۳۵، ح۱۴۴۳.
هر کس خدای متعال را چهل بامداد با این عهد بخواند، از یاران قائم ما خواهد بود و اگر پیش از ظهور بمیرد، خدای متعال، او را از قبرش بیرون می‌آورد، و در برابر هر کلمه این دعا، هزار حسنه به او می‌دهد و هزار بدی از او محو می‌کند. و متن آن، این است: «خدایا! پروردگار نور بزرگ، پروردگار کرسی رفیع، پروردگار دریای انبوه!...»

۱.۱۰ - حال مؤمن پس از مرگ

روایت شده که مؤمن پس از مرگ، مانند تازه داماد یا تازه عروس که بر فراش خود آرمیده، با مژده بهشت به خواب می‌رود و اهل‌بیت (علیه‌السّلام) را در بهشت رضوی زیارت می‌کند و...تا این‌که قائم (علیه‌السّلام) قیام می‌کند. در این هنگام، خداوند، مؤمن را بر می‌انگیزاند تا به ندای امام زمان (علیه‌السّلام) پاسخ گوید و همراه دیگران دسته دسته به سوی وی می‌روند.در برخی احادیث، از پرسش مؤمنان از رجعت دیگر مؤمنان در هنگامه ظهور، سخن رفته است.

۱.۱۱ - رجعت امام علی

در حدیث رجعت، امام علی (علیه‌السّلام)، از علائم ظهور به حساب آمده است؛ امّا این حدیث با احادیثی که اوّلین رجعت کننده را امام حسین (علیه‌السّلام) معرّفی می‌کند و رجعت ایشان را هنگام مرگ یا کشته شدن امام زمان (علیه‌السّلام) تعیین کرده است، منافات دارد. شاید بتوان گفت که مراد از اوّلین رجعت کننده در این احادیث، رجعت پس از شهادت امام زمان (علیه‌السّلام) است که اولین رجعت کننده، امام حسین (علیه‌السّلام) است و هم ایشان متکفّل کفن و دفن امام زمان (علیه‌السّلام) خواهد شد.

۱.۱۱.۱ - رجعت بنی‌امیه

از سوی دیگر، رجعت امام علی (علیه‌السّلام) پیش از ظهور، یکی از رجعت‌های امیر مؤمنان (علیه‌السّلام) است؛ زیرا در احادیث متعدّدی ایشان صاحب «رجعات (بازگشت‌ها) معرّفی شده است.در زیارت‌های ایشان نیز این موضوع بیان شده است.در حدیثی گفته شده که علی (علیه‌السّلام) یک رجعت با امام حسین (علیه‌السّلام) دارد تا از بنی‌امیّه انتقام کشد (در این صورت شاید لازم باشد که بنی‌امیّه نیز رجعت کنند، چنان‌که ابن ابی‌الحدید معتزلی، همین موضوع را از سوی شیعیان بیان می‌کند و می‌گوید: چه کسی از بنی‌امیّه در آن زمان وجود دارد که این سخنان در باره آنها گفته شود و از آنان انتقام کشیده شود؟ می‌گویند: امامیّه قائل به رجعت‌اند و گمان می‌کنند هنگامی که امامِ منتظَرشان ظهور کند، گروهی از بنی‌امیّه و دیگران باز می‌گردند تا...از دشمنان گذشته و آینده خاندان محمّد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) انتقام کشیده شود)

البتّه می‌توان یک فرض دیگر را نیز در نظر داشت و آن، این‌که مقصود از بنی‌امیّه، کسانی هستند که به اعمال آنها رضایت دارند، چنان‌که در بسیاری از آیات قرآن خطاب به یهودیان معاصرِ پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) گفته می‌شد که: «چرا شما پیامبران را کشتید؟»، در حالی که این کار از سوی پیشینیان آنان صورت گرفته بود. دلیل این‌گونه خطاب‌ها، آن است که آنان به کار پیشینیان خود، راضی بودند و هر کس به کار فرد یا گروهی راضی باشد، مانند آن است که خودش آن کار را انجام داده است. در احادیث اسلامی، بر این موضوع تأکید شده است. شیخ صدوق، بابی را می‌گشاید با این عنوان که: «چرا قائم (علیه‌السّلام) فرزندان قاتلان ابا عبد اللَّه (علیه‌السّلام) را به دلیل کار پدرانشان می‌کشد؟». سپس این حدیث را در مقام پاسخ می‌آورد: عن عَبدِ السَّلامِ بنِ صالِحٍ الهَرَویِّ قَالَ قُلتُ لاَِبِی الحَسَنِ عَلِیِّ بنِ مُوسَی الرِّضا (علیه‌السّلام): یا ابنَ رَسُولِ اللَّهِ! ما تَقُولُ فی حَدیثٍ رُوِیَ عَنِ الصادِقِ (علیه‌السّلام) اَنَّهُ قالَ اِذا خَرَجَ القائِمُ قَتَلَ ذَرارِیَ قَتَلَةِ الحُسَینِ (علیه‌السّلام) بِفِعالِ آبائِها فَقَالَ (علیه‌السّلام): هُوَ کَذلِکَ فَقُلتُ فَقَولُ اللَّهِ عزّ و جلّ: «وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزرَ اُخری» ما مَعناهُ فَقالَ صَدَقَ اللَّهُ فی جَمیعِ اَقوالِهِ لکِنَّ ذَرارِیَّ قَتَلَةِ الحُسَینِ یَرضَونَ اَفعالَ آبائِهِم وَ یَفتَخِرُونَ بِها وَ مَن رَضِیَ شَیئاً کانَ کَمَن اَتَاهُ وَ لَو اَنَّ رَجُلاً قُتِلَ فِی المَشرِقِ فَرَضِیَ بِقَتلِهِ رَجُلٌ فِی المَغرِبِ لَکانَ الرَّاضِی عِندَ اللَّهِ شَریکَ القَاتِلِ وَ اِنَّما یَقتُلُهُمُ القَائِمُ اِذا خَرَجَ لِرِضاهُم بِفِعلِ آبائِهِم؛ عبد السلام بن صالح هروی می‌گوید: از امام رضا (علیه‌السّلام) پرسیدم: که نظر شما در باره حدیثی که از امام صادق (علیه‌السّلام) نقل شده، چیست که فرمود: «هنگامی که قائم (علیه‌السّلام) خروج کند، فرزندان قاتلان حسین (علیه‌السّلام) را به خاطر کار پدرانشان می‌کشد».
امام رضا (علیه‌السّلام) فرمود: «بله، همین‌طور است». گفتم: پس این فرموده خداوند (عزّ‌و‌جلّ) که «هیچ بارکشی بار دیگری را بر نمی‌کشد» چه معنایی دارد؟ فرمود: «خداوند در همه گفته‌هایش راستگوست؛ لیکن فرزندان قاتلان حسین (علیه‌السّلام) راضی به کار پدرانشان هستند و به آن افتخار می‌کنند و کسی که به چیزی رضایت داشته باشد، مانند کسی است که آن کار را انجام داده است. اگر کسی در مشرق کشته شود و کسی در مغرب به این کار راضی باشد، فرد راضی نزد خداوند، شریک قاتل به حساب می‌آید. قائم (علیه‌السّلام) آنها را به هنگام خروجش، تنها به این دلیل می‌کشد که به کار پدرانشان راضی هستند.»)احادیث در این باره بسیارند. و یک رجعت با پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دارد تا خلیفه او باشد و سایر امامان (علیه‌السّلام) از عوامل وی باشند. (این حدیث، قابل اعتماد است؛ زیرا راویان آن، همگی مورد وثوق‌اند و تنها برخی در مورد عمرو بن شمر، تردید کرده‌اند؛ زیرا نجاشی و ابن غضائری وی را تضعیف کرده‌اند؛ امّا در برابر، ابن قولویه وی را ثقه می‌داند و شیخ مفید به وی اعتماد کرده است. محدّث نوری نیز به دلیل اعتماد پنج تن از اصحاب اجماع و شیخ مفید، او را قبول دارد
[۴۳] خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۳، ص۱۰۷.
شاید تضعیف امثال ابن غضائری، به دلیل اختلاف فکری وی با امثال این راویان باشد که وی آنها را به دلیل همین‌گونه روایات، از غُلات به حساب می‌آورد. بنا‌بر‌این، می‌توان نتیجه گرفت که حدیث در مجموع، قابل اعتماد است، بویژه این که پنج نفر از اصحاب اجماع به وی اعتماد کرده‌اند و این خود، گواهی بر وثاقت وی نزد آنان است.) علّامه مجلسی می‌گوید: امام علی (علیه‌السّلام)، هم پیش از ظهور و هم مقارن آن و هم پس از ظهور، رجعت دارد. با این بیان، مشکل تعارض برطرف می‌شود.

۱.۱۲ - تعدد رجعت

نتیجه این‌که تعدّد رجعت از ویژگی‌های امیر مؤمنان (علیه‌السّلام) است که در هر سه موضع تحقّق می‌پذیرد؛ امّا رجعت بقیّه افراد، مؤمن یا کافر، هنگام ظهور است، هر چند نمی‌توان در تعیین دقیق زمان آن و چگونگی تقارنش با ظهور، سخنی قاطع و دقیق گفت.

۱.۱۳ - ارتباط رجعت با ظهور امام مهدی

اجمالاً این موضوع قابل اثبات است که رجعت با ظهور امام مهدی (علیه‌السّلام) ارتباط دارد و زمان وقوع آن، نزدیک ظهور است؛ امّا تقدیم و تأخیر وقایع ظهور و تعیین دقیق زمان رجعت و این‌که در پی کدام واقعه مرتبط با ظهور اتّفاق خواهد افتاد، میسّر نیست و ضرورتی هم برای تعیین دقیق آن وجود ندارد.
احادیث در این باره بسیارند و نیازی به ذکر همه آنها نیست. آنچه اهمّیت دارد و از حکمت‌های رجعت بر می‌آید، همان علم اجمالی به وقوع رجعت با ویژگی‌های کلّی آن است و علم به جزئیات آن، هیچ تأثیری در اعتقاد به رجعت و تلاش برای به دست آوردن صلاحیت‌های مرتبط با آن ندارد.


۱. صدوق، محمد بن علی‌، الاعتقادات، ص۶۲.    
۲. مفید، محمد بن محمد، اوائل المقالات، ص۷۷ - ۷۸ ذیل مسئله۵۵.    
۳. ر.ک:مفید، محمد بن محمد، الفصول المختاره، ص۱۵۵.    
۴. ابو القاسم، شریف مرتضی، رسائل الشریف المرتضی، ج۱، ص۱۲۵.    
۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۷، ص۳۶۷.    
۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، ج۳، ص۲۰۳.
۷. ابن شهرآشوب، محمد بن علی، متشابه القرآن و مختلفه، ج۲، ص۶۹.    
۸. فیض کاشانی، محمد محسن، علم الیقین فی اُصول الدین، ج۳، ص۱۰۰۱.
۹. فیض کاشانی، محمد محسن،، قرّة العیون فی المعارف و الحکم، ص۳۶۰.
۱۰. فیض کاشانی، محمد محسن، الوافی، ج۲، ص۴۶۰.    
۱۱. فیض کاشانی، محمد‌محسن، تفسیر الصافی، ج۴، ص۷۴.    
۱۲. فیض کاشانی، محمدمحسن، الاصفی فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۹۱۵.    
۱۳. حسینی استرآبادی، علی، تاویل الآیات الظاهرة، ج۱، ص۴۰۸.    
۱۴. حر عاملی، محمد بن حسن، الایقاظ من الهجعه بالبرهان علی الرجعه، ص۳۸.
۱۵. قمی، محمدبن محمدرضا، کنز الدقائق و بحر الغرائب، ج۹، ص۵۹۵.
۱۶. خواجویی، محمد اسماعیل، جامع الشتات، ص۲۶.    
۱۷. حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، ج۴، ص۱۰۰.    
۱۸. آلوسی، شهاب‌الدین، روح المعانی، ج۲۰، ص۲۶.
۱۹. ابن ‌ابی‌الحدید، عبد‌الحمید، شرح نهج‌ البلاغه، ج۷، ص۵۹.    
۲۰. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۵۳، ص۱۲۶ - ۱۲۷.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۷، ص۳۶۷.    
۲۲. مفید، محمد بن محمد، تصحیح اعتقادات الامامیه، ص۹۰.    
۲۳. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۶، ص۲۵۳.    
۲۴. ر.ک:مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج۲، ص۳۸۱.    
۲۵. ر.ک:مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج۲، ص۳۸۶.    
۲۶. ر.ک: سیدابن طاووس، علی بن موسی، مصباح الزائر، ص۳۵، ح۱۴۴۳.
۲۷. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۳، ص۱۳۱، ح۴.    
۲۸. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۶، ص۱۹۸، ح۵۱.    
۲۹. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۸، ص۵۰، ح۱۴.    
۳۰. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۵۳، ص۹۳.    
۳۱. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۵۳، ص۹۱ - ۹۲.    
۳۲. ر.ک:کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۱۹۷، ح۳.    
۳۳. حلی، حسن بن سلیمان، مختصر بصائر الدرجات، ص۱۹۹، ح۱.    
۳۴. حلی، حسن بن سلیمان، مختصر بصائر الدرجات، ص۴۱.    
۳۵. حلی، حسن بن سلیمان، مختصر بصائر الدرجات، ص۲۰۴.    
۳۶. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۵۳، ص۱۰۱، ح۱۲۳.    
۳۷. ر.ک:حلی، حسن بن سلیمان، المزار الکبیر، ص۳۰۵.    
۳۸. ابن ‌ابی‌الحدید، ابوحامد عبد‌الحمید، شرح نهج‌ البلاغه، ج۷، ص۵۹.    
۳۹. صدوق، محمّد بن علی، علل الشرائع، ص۲۲۹، ح۱.    
۴۰. ر.ک:صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا (علیه‌السّلام)، ج۱، ص۲۷۳، ح۵.    
۴۱. حلی، حسن بن سلیمان، مختصر بصائر الدرجات، ص۲۹.    
۴۲. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۵۳، ص۷۴، ح۷۵.    
۴۳. خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۳، ص۱۰۷.
۴۴. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۲۵، ص۳۵۵.    



حدیث‌نت، برگرفته از مقاله «مقارنت رجعت با قیام امام مهدی» تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۱۱/۹.    



جعبه ابزار