عدم امکان رؤیت خدا با چشم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: خداوند،
قرآن،
حدیث.
پرسش: آیا رؤیت خداوند ممکن است؟
پیروان مکتب اهل بیت (علیهمالسّلام) بر پایه آموزههای قرآن و
سنّت و
حکم قطعی عقل و
برهان، بر این باورند که دیدار حسّی خداوند متعال، ممتنع (غیر ممکن) است.
پیروان
مکتب معتزله از اهل سنّت نیز مانند
امامیه، معتقد به عدم امکان رؤیت حسّی خداوند متعال هستند؛ امّا
اشاعره و گروهی از
اهل حدیث (که «
مُشبِّهه» یا «
حَشویّه» نامیده میشوند)، قائل به امکان رؤیت حسّی خدا هستند، با این تفاوت که حشویه، قائل به جسم بودن خداوندند؛ امّا اشاعره به گفته
قاضی ایجی، معتقدند که: «خداوند، جسم نیست و در جهتی قرار ندارد و از اینرو، در رؤیت او، ظهورِ شرایطی مانند: مواجهه و تاثّر حَدَقه و...، محال است. با این حال، میتواند مثل ماه شب چهارده، بر بندگانش منکشف شود و به دیده در آید، چنانکه در احادیث صحیح، وارد شده است».
تفاوت دیگر عقیده اشاعره و حشویه، این است که حشویه میگویند خداوند در
دنیا و
آخرت، قابل رؤیت است؛
امّا اشاعره میگویند که خداوند، تنها در آخرت با چشم دیده میشود؛ امّا لازمه رؤیت او، جسم بودن او و تشبیه خالق به مخلوق نیست.
هر چند قائلان به امکان دیدار خدا با چشم، گفتهاند که ما بر مدّعای خود، هم دلیل عقلی داریم و هم دلیل نقلی؛ امّا بطلان دلیل عقلی آنان، به قدری واضح است که نیازی به بررسی ندارد، مانند این دلیلشان که «صِرف وجود اشیا، مقتضیِ امکان رؤیت آنهاست»
یا آنچه
ابن تیمیه گفته که رؤیت، وجود محض است و تنها به موجود متعلَّق میشود، نه معدوم. پس هر چه وجودش کاملتر است، بلکه وجودش
واجب باشد، بدان سزاوارتر است از آنچه عدم، لازمه آن است.
پاسخ این سخنان، این است که: اوّلاً اثبات این ادّعا که «صِرف وجود، مقتضی امکان رؤیت است» یا «هر چه وجود کاملتر باشد، سزاوارتر است که دیده شود»، دلیل میخواهد.
ثانیا تجربه نشان میدهد که خیلی چیزها قابل رؤیت حسّی نیستند. مگر کسی توانسته تاکنون نیروی تفکّر را با چشم ببیند؟!
ثالثا همانطور که در
روایات اهل بیت (علیهمالسّلام) ملاحظه شد، چشم، تنها چیزی را میتواند ببیند که دارای رنگ و کیفیت باشد و چنین چیزی نمیتواند نامحدود و آفریدگار باشد.
دلیل نقلی قائلان به امکان رؤیت خداوند (که به گفته
قاضی ایجی، دلیل اصلی آنها برای اثبات امکانِ رؤیت است) احادیثی است که ذیلاً به شماری از آنها اشاره میکنیم:
ابن عمر از
پیامبر خدا در
تفسیر آیه ۲۲ و ۲۳
سوره قیامت:
«وُجُوهٌ یَوْمَـئِذٍ نَّاضِرَةٌ...؛
آن روز، چهرههایی خرّماند»
آورده است:
مِنَ البَهاءِ وَ الحُسنِ، ناظِرَةٌ فی وَجهِ اللّهِ تَعالی؛
از روشنایی و زیبایی
[
خُرّماند
]
و به سیمای
خدای متعال مینگرند.
در حدیثی دیگر از پیامبر خدا روایت شده است:
«انَّ ادنی اهلِ الجَنَّةِ مَنزِلَةً لَمَن یَری فی مُلکِهِ الفَی سَنَةٍ، و انَّ افضَلَهُم مَنزِلَةً لَمَن یَنظُرُ فی وَجهِ اللّهِ تَعالی کُلُّ یَومٍ مَرَّتَینِ، ثُمَّ تَلا: «وُجُوهٌ یَوْمَئذٍ نَّاضِرَةٌ...» قالَ: البَیاضُ وَالصَّفا «اِلَی رَبِّهَا نَاظِرَةٌ»
قالَ: یَنظُرُ کُلَّ یَومٍ فی وَجهِ اللّهِ (عزوجل)؛
کممنزلتترین فرد بهشتی، دو هزار
سال طول میکشد تا مملکت خود را بنگرد و بالاترین آنان، هر روز دوبار به وجه خدا مینگرد. سپس تلاوت کرد: «آن روز، چهرههایی خرّماند»؛ یعنی سپیدرو و باصفا، «به پروردگار خود مینگرند»؛ یعنی هر روز به وجه خدا مینگرند.»
در حدیث دیگری از پیامبر خدا نقل شده است:
«اذا دَخَلَ اهلُ الجَنَّةِ الجَنَّةَ، قالَ: یَقولُ اللّهُ (تَبارَکَوتَعالی): تُریدونَ شَیئا ازیدُکُم؟ فَیَقولونَ: الَم تُبَیِّض وُجوهَنا؟ الَم تُدخِلنَا الجَنَّةَ و تُنَجِّنا مِنَ النّارِ؟ قالَ: فَیَکشِفُ الحِجابَ، فَما اُعطوا شَیئا احَبَّ الَیهِم مِنَ النَّظَرِ الی رَبِّهِم (عزوجل)؛
چون بهشتیان به
بهشت درآیند، خدای (تبارکوتعالی) به آنان میفرماید: «میخواهید چیزی برایتان بیفزایم؟». میگویند: آیا سیمایمان را سپید نکردی؟ آیا ما را به بهشت در نیاوردی و از آتش، رهایمان نساختی؟ پس حجاب، کنار میرود و چیزی به آنها عطا نشد که برایشان دوست داشتنیتر از نگریستن به وجه خدا باشد.
پاسخ این است که بر فرض، ادّعای
اهل حدیث را مبنی بر صحّت احادیث یاد شده بپذیریم، اوّلاً رؤیت در این روایات، قابلیتِ انطباق با «رؤیت قلبی» با تفسیر صحیحی که از آن خواهد آمد، دارند.
ثانیا با توجّه به این که
قرآن و
برهان، امکان رؤیت حسّی را رد کردهاند، اگر روایتی قابل توجیه نباشد، قطعا قابل قبول نیست. لذا
امام رضا (علیهالسّلام) در پاسخ
ابو قرّه که از ایشان پرسید: «آیا روایات را دروغ میدانی؟» فرمود:
اذا کانَتِ الرِّوایاتُ مُخالِفَةً لِلقُرآنِ کَذَّبتُ بِها؛
هنگامی که روایات با قرآن مخالف باشد، تکذیبشان میکنم.»
همچنین استدلال به آیه: «وُجُوهٌ یَوْمَئذٍ نَّاضِرَةٌ• اِلَی رَبِّهَا نَاظِرَةٌ»،
بر امکان رؤیت حسّی صحیح نیست؛ زیرا جمع میان این آیه و سایر آیاتی که دلالت بر عدم امکان رؤیت حسّی دارند، مانند: «لاَّ تُدْرِکُهُ الْاَبْصَـرُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الْاَبْصَـرَ»،
اقتضا میکند که مقصود از آن، رؤیت حسّی نباشد، چنانکه در روایات اهل بیت (علیهمالسلام)، نگریستن به خدا در آیه یادشده، تفسیر به: نگریستن به رحمت یا پاداش خدا و یا نگریستن به وجه انبیا و اولیا شده است.
گفتنی است که آنچه در این روایات آمده است، چند نمونه از مصادیق تفسیر «نظر به وجه اللّه» است و برترین نمونه آن، رؤیت قلبی خداست که تفسیر آن خواهد آمد
و ظاهرا به خاطر عدم سوء استفاده از این تفسیر، در روایات یاد شده، به این معنا اشاره نشده است.
حدیثنت، برگرفته از مقاله « عدم امکان رؤیت خدا با چشم» تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۳/۲۴.