• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سوره‌ کوثر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: سوره کوثر.
پرسش: خلاصه تفسیر سوره کوثر را بیان کنید؟
پاسخ: سوره «کوثر» سه آیه دارد و مشهور آن است که در مکه نازل شده است؛ علت نزولش تسلی خاطر به پیامبر اسلام ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ در برابر کسانی است که آن حضرت را ابتر (بدون ذریه) می‌خواندند. مفسران برای کوثر تفسیرهای متعددی ارائه کردند که به نظر می‌رسد تفسیر کوثر به نسل و ذریه مناسب‌تر باشد؛ به دلیل آن‌که در آیه سوم می‌گوید: دشمنان تو ابترند. خداوند در مقابل کوثری که به پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ عنایت کرده، می‌فرماید: در برابر شکرانه آن نماز بخوان و قربانی کن.



سوره «کوثر» سه آیه دارد.




۲.۱ - اول

مشهور این است که در مکه نازل شده.
[۳] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۱۰، ص ۸۳۵، ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ش.


۲.۲ - دوم

ولی بعضی احتمال مدنی بودن آن‌ را داده‌اند.

۲.۳ - سوم

این احتمال نیز داده شده است که این سوره دو بار نازل شده باشد، یک‌بار در مکه و بار دیگر در مدینه.

۲.۴ - چهارم

ولی روایاتی که در شأن نزول این سوره وارد شده، قول مشهور را تأیید می‌کند.


در شأن نزول این سوره می‌گویند: عاص بن وائل که از سران مشرکان بود، پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ را هنگام خارج شدن از مسجدالحرام ملاقات کرد، و مدتی با حضرت گفت‌وگو نمود، گروهی از سران قریش در مسجد نشسته بودند و این منظره را از دور مشاهده کردند، هنگامی که عاص بن وائل وارد مسجد شد به او گفتند: با که صحبت می‌کردی؟ گفت با این مرد «ابتر»! این تعبیر را به خاطر این انتخاب کرد که عبداللَّه پسر پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ از دنیا رفته بود، و عرب کسی را که پسر نداشت، ابتر (بدون عقب) می‌نامید؛
[۵] واسطی زبیدی، محب الدین سید محمدمرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، محقق، مصحح، شیری، علی، ج ۶، ص ۴۴، دارالفکر للطباعة و النشر و التوزیع، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.‌
ازاین‌رو قریش این نام را بعد از مرگ پسر پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ برای حضرت انتخاب کرده بود. این‌جا بود که سوره کوثر نازل شد و پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ را به نعمت‌های بسیار و کوثر بشارت داد، و دشمنان او را ابتر خواند.
[۷] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۱۰، ص ۸۳۶، ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ش.



روی سخن در تمام این سوره به سمت پیامبر اسلام ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ است.
[۸] مانند سوره و الضحی و سوره ا لم نشرح.



یکی از اهداف مهم این سوره، تسلی خاطر مبارک رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در برابر انبوه حوادث دردناک و زخم زبان‌های مکرر دشمنان است.


در این سوره، نخست می‌فرماید: ما به تو کوثر عطا کردیم: «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ». «کوثر» وصف است که از ریشه «کثرت» به معنای خیر و برکت فراوان است.
[۹] قرشی، سید علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج ۱۲، ص ۵۴، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۷۱ش.
[۱۰] واسطی زبیدی، محب الدین سید محمدمرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، محقق، مصحح، شیری، علی، ج ۷، ص ۴۳۶، دارالفکر للطباعة و النشر و التوزیع، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.‌

در این‌که منظور از «کوثر» در این‌جا چیست؟ مفسران دیدگاه‌های مختلفی ارائه کرده‌اند.




۷.۱ - أ. نهری در بهشت

در روایتی آمده است که:
«قال ابن عباس لما نزلت إنا أعطیناک الکوثر صعد رسول الله ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ المنبر فقرأها علی الناس فلما نزل قالوا یا رسول الله ما هذا الذی أعطاک الله قال نهر فی الجنة أشد بیاضا من اللبن و أشد استقامة من القدح حافتاه قباب الدر و الیاقوت».
وقتی این سوره نازل شد، پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله بر فراز منبر رفت و این سوره را تلاوت فرمود، اصحاب عرض کردند: این چیست که خداوند به تو عطا فرموده؟ گفت: نهری است در بهشت، سفیدتر از شیر، و صاف‌تر از قدح (بلور) در دو طرف آن قبه‌هایی از دُرّ و یاقوت است.
[۱۲] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۱۰، ص ۸۳۶، ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ش.


۷.۲ - ب. نهری در بهشت، در عوض عبدالله

«روی عن أبی عبدالله ـ علیه‌السلام ـ أنه قال نهر فی الجنة أعطاه الله نبیه ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ عوضا من ابنه».
از امام صادق ـ علیه‌السلام ـ نقل شده است: کوثر نهری است در بهشت که خداوند آن‌ را به پیامبرش در عوض فرزندش (عبداللَّه که در حیات او از دنیا رفت) به حضرت عطا کرد.
[۱۴] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۱۰، ص ۸۳۶، ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ش.


۷.۳ - ج. حوض کوثر

بعضی نیز گفته‌اند: منظور همان «حوض کوثر» است که تعلق به پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ دارد و مؤمنان به هنگام ورود در بهشت از آن سیراب می‌شوند.
[۱۶] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۱۰، ص ۸۳۶، ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ش.


۷.۴ - د. نبوت

عده‌ای آن‌ را به نبوت تفسیر کرده‌اند.
[۱۸] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۱۰، ص ۸۳۶، ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ش.


۷.۵ - و. کثرت فرزندان از نسل فاطمه زهرا

بعضی به کثرت فرزندان و ذریه که همه آنها از نسل دخترش فاطمه زهرا علیهاالسلام به وجود آمدند.
[۲۰] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۱۰، ص ۸۳۶، ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ش.


۷.۶ - ه. شفاعت

بعضی نیز آن‌ را به «شفاعت» تفسیر نموده‌اند و....
[۲۲] طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۱۰، ص ۸۳۶، ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ش.

در مجموع بیش از ۲۶ نظر در این باره نقل شده است. به نظر می‌رسد بیشتر این تفسیرها بیان مصداق‌های روشنی از مفهوم وسیع و گسترده خیر کثیر باشد.

۷.۷ - ر. کثرت ذریه‌

به‌هر‌حال این‌که در آخر سوره فرمود: «إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ» با در نظر گرفتن این‌که کلمه «ابتر» در ظاهر به معنای مقطوع النسل و بدون ذریه است، و نیز با در نظر گرفتن این‌که جمله مذکور از باب قصر قلب است،
[۲۵] اصطلاح بلاغی است، برای رد اعتقاد طرف مقابل، یعنی این لقب (ابتر) را که به پیامبر داده‌اید خود شما هستید.
چنین به دست می‌آید که منظور از کوثر، تنها کثرت ذریه‌ای است که خدای تعالی به پیامبر اسلام ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ ارزانی داشته.

۷.۸ - ز. خیر کثیر و کثرت ذریه

یا مراد هم خیر کثیر است و هم کثرت ذریه، منتها کثرت نسل یکی از مصادیق خیر کثیر است.

۷.۸.۱ - نکته

اگر منظور از کوثر مسئله ذریه به استقلال یا به‌طور ضمنی نبود، آوردن کلمه «انّ» در جمله «إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ» فایده‌ای نداشت؛ زیرا کلمه «انّ» علاوه بر تحقیق، تعلیل را هم می‌رساند؛ چراکه معنا ندارد خداوند بفرماید ما به تو حوض دادیم؛ چون که بدگوی تو مقطوع النسل است.


روایات فراوانی هم بیان می‌کند که سوره مورد بحث در پاسخ کسی نازل شده که رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ را به مقطوع النسل بودن زخم زبان زد و این زخم زبان هنگامی بود که قاسم و عبداللَّه فرزندان رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ از دنیا رفتند.


«فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ»؛ پس برای پروردگارت نماز بخوان و قربانی کن. از سیاق و ظاهر این‌که حرف «فاء» بر سر این جمله در آمده، استفاده می‌شود که امر به نماز و قربانی کردن که متفرع بر جمله «إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ» شده، از باب شکر نعمت است، و چنین معنا می‌دهد؛ حال که ما بر تو منت نهادیم و خیر کثیر به تو دادیم این نعمت بزرگ را با نماز و قربانی کردن شکر گزاری کن.


«إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ». کلمه «شانئ» به معنای دشمن خشمگین،
[۲۷] واسطی زبیدی، محب الدین سید محمدمرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، محقق، مصحح، شیری، علی، ج ۱، ص ۱۸۲، دارالفکر للطباعة و النشر و التوزیع، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.‌
و کلمه «أبتر» به معنای بدون دنباله است، و این کسی که چنین زخم زبانی را به رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ زده بود، عاص بن وائل بود.


۱. کوثر (۱۰۸)، آیه ۱.    
۲. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‌۲۰، ص ۳۶۹، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۴۱۷ق.    
۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۱۰، ص ۸۳۵، ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ش.
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‌۲۷، ص ۳۶۸، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۷۴ش.    
۵. واسطی زبیدی، محب الدین سید محمدمرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، محقق، مصحح، شیری، علی، ج ۶، ص ۴۴، دارالفکر للطباعة و النشر و التوزیع، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.‌
۶. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۱۰، ص ۴۵۹.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۱۰، ص ۸۳۶، ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ش.
۸. مانند سوره و الضحی و سوره ا لم نشرح.
۹. قرشی، سید علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج ۱۲، ص ۵۴، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۷۱ش.
۱۰. واسطی زبیدی، محب الدین سید محمدمرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، محقق، مصحح، شیری، علی، ج ۷، ص ۴۳۶، دارالفکر للطباعة و النشر و التوزیع، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.‌
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۱۰، ص ۴۵۹.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۱۰، ص ۸۳۶، ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ش.
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۱۰، ص ۴۵۹.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۱۰، ص ۸۳۶، ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ش.
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۱۰، ص ۴۵۹.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۱۰، ص ۸۳۶، ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ش.
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۱۰، ص ۴۶۰.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۱۰، ص ۸۳۶، ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ش.
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۱۰، ص ۴۶۰.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۱۰، ص ۸۳۶، ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ش.
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۱۰، ص ۴۶۰.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۱۰، ص ۸۳۶، ناصر خسرو، تهران، ۱۳۷۲ش.
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‌۲۰، ص ۳۷۰، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۴۱۷ق.    
۲۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‌۲۷، ص ۳۷۱، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۷۴ش.    
۲۵. اصطلاح بلاغی است، برای رد اعتقاد طرف مقابل، یعنی این لقب (ابتر) را که به پیامبر داده‌اید خود شما هستید.
۲۶. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‌۲۰، ص ۳۷۰ و ۳۷۱، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۴۱۷ق.    
۲۷. واسطی زبیدی، محب الدین سید محمدمرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، محقق، مصحح، شیری، علی، ج ۱، ص ۱۸۲، دارالفکر للطباعة و النشر و التوزیع، بیروت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.‌



پایگاه اسلام کوئست.    






جعبه ابزار