• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سبّوح

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: قدوس، خداوند.

پرسش: صفات سبوح و قدوس خداوند در لغت، قرآن و حدیث به چه معناست؟ و عبارت «سبوح قدوس، رب الملائکة و الروح»، از چه منبعی است و در کجا کاربرد دارد؟سبوح



صفت «سُبّوح (بسیار پیراسته)»، ساخت مبالغه است از مادّه «سبح» که گونه‌ای از عبادت است. و تسبیح، یعنی تنزیه؛ به معنای پیراستن و دور کردن از بدی‌ها. عرب می‌گوید: «سبحانَ مِن کذا»؛ یعنی: چه قدر از آن چیز، دور است. «سبحان اللّه»، یعنی: «تنزیه، از آنِ خداست» و «سبحان» به دلیل مصدر و مفعول مطلق بودن، منصوب شده است. گویا گفته است: «بی‌گمان، خدا را از هر بدی پاک می‌شمارم».
صفت «قدّوس (بسیار پاک)» نیز، ساخت مبالغه است از مادّه «قدس» که بر پاکی دلالت دارد. پس قدّوس، همان پاکیزه پیراسته از عیب‌ها و کاستی‌هاست.


صفت «سبّوح»، در قرآن کریم به‌کار نرفته است؛ امّا برگرفته‌های مادّه «سبح»، بیش از نود بار به‌کار رفته که از این میان، ۱۵ بار با تعبیر «سبحان» است.
صفت «قدّوس»، در قرآن کریم دو بار آمده و در هر دو، با صفت «مَلِک» همراه شده است. صفت «سبّوح» همراه با «قدّوس»، در احادیث بسیاری وارد شده است. برای نمونه، روایت شده است که پیامبر خدا در سجود و رکوع خود می‌گفت: «بسیار پیراسته و پاک است پروردگار فرشتگان و روح» و امیر مؤمنان (علیه‌السلام) می‌گفت: «بسیار پیراسته است، بسیار پاک است و برتر از آن است که از او همان چیزی سر بزند که از آفریدگان سر می‌زند» و وارد شده که ائمه (علیهم‌السلام) می گفتند: «ای بسیار پاک، ‌ای نور پاکی، ‌ای بسیار پیراسته، ‌ای منتهای پیراستگی!».
در بحث واژه شناسی، دیدیم که دو صفت «سبّوح» و «قدّوس»، از نظر معنا، نزدیک به هم هستند. پس هر دو بر پیراستگی آفریدگار از کاستی‌ها و عیب‌ها دلالت دارند و در آیات و احادیث، امور بسیاری آمده که پیراسته دانستن خداوند از آنها، بایسته است (از جمله: انباز و فرزند و جسم داشتن، و کار بیهوده کردن) و طبیعی است که پیراستگی خداوند، به این موارد منحصر نمی‌گردد. پس لازم است که آفریدگار را از همه کاستی‌ها و عیب‌ها پیراسته بدانیم، همان‌گونه که در حدیث آمده: «ای خدایِ بسیار پاک، و‌ای پاکیزه از همه چیز!».
امّا دلیل تأکید آیات قرآنی و احادیث بر مواردی از پیراستگی که در بالا یاد شد، آن است که این موارد، بیشتر از موارد دیگر، محلّ ابتلا هستند؛ چرا که بسیاری از افراد، انباز یا فرزند را به خدای سبحان نسبت می‌دهند و برخی دیگر، جسم‌داشتن و کار بیهوده را به خدا نسبت می‌دهند. خداوند، بسی برتر و بالاتر از همه این امور است.


عبارت «سبوح قدوس، رب الملائکة و الروح»، قسمتی از دعایی است که در روایات اهل بیت (علیهم‌السلام) درباره آن گفته شده است که تسبیح خروس و از تعلیمات خداوند به حضرت آدم (علیه‌السلام) است.

۳.۱ - روایتی از امام صادق

امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: هرگاه صدای آواز خروس را شنیدی این دعا را بخوان: "سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلَائِکَةِ وَ الرُّوحِ سَبَقَتْ رَحْمَتُکَ غَضَبَکَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ وَ بِحَمْدِکَ عَمِلْتُ سُوءاً وَ ظَلَمْتُ نَفْسِی فَاغْفِرْ لِی‌ إِنَّهُ لَا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْت‌"؛ پاک و منزه است خداوند و پروردگار فرشتگان و روح‌القدس، خداوندا! رحمت تو همواره بر خشم تو پیشی گرفته است و معبودی جز تو نیست، تو را تسبیح می‌کنم و حمد تو می‌گویم، مرتکب بدی و گناه شده‌ام و بر خویشتن ستم کرده‌ام؛ از گناهم درگذر که هیچ‌کس جز تو نیست که بتواند گناهان را ببخشاید. هم‌چنین در روایات آمده است که برای هر حیوانی ذکر و دعایی است و ذکر خروس همین ذکر است.

۳.۲ - روایتی از حسن‌بن راشد

در این باره حسن‌بن راشد گفته است: چون از خواب بیدار شدی، بگو آن کلماتی که آدم از پروردگارش دریافت کرد: «سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلَائِکَةِ وَ الرُّوحِ سَبَقَتْ رَحْمَتُکَ غَضَبَکَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ (إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسِی فَاغْفِرْ لِی‌ وَ ارْحَمْنِی) إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ‌ الْغَفُور».


۱. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۴۸۲، انتشارات جامعه مدرسین، قم، ۱۴۱۳ق.    
۲. مجلسی، محمد‌باقر، بحار الأنوار، ج۶۱، ص۴۷، مؤسسة الوفاء، بیروت، لبنان، ۱۴۰۴ ق.    
۳. عیاشی، محمدبن مسعود، تفسیر عیاشی، ص۴۱، چاپخانه علمیه، تهران، ۱۳۸۰ق.    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «سبوح» تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۳/۲۴.    
حدیث‌نت، برگرفته از مقاله «سبوح» تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۳/۲۴.    


رده‌های این صفحه : بررسی سندی | تفسیر حدیث | حدیث شناسی




جعبه ابزار