• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

زندگی‌نامه حضرت سلیمان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: حضرت سلیمان (علیه‌السّلام)، زندگی‌نامه، بلقیس، اواب، شیاطین، برسبا، جن.

پرسش: مختصری از زندگی‌نامه حضرت سلیمان (علیه‌السّلام) را بیان کنید.

پاسخ: سلیمان نبی (علیه‌السّلام) از پیامبران بزرگ بنی‌اسرائیل بود که در سرزمینی بین مصر و شام (بیت لحم) دیده به جهان گشود. او فرزند داوود نبی (علیه‌السّلام) بود که به مقام نبوت رسید و نام ‌حضرتشان، هفده بار در سوره‌های متعددی از قرآن کریم آمده است. سلیمان (علیه‌السّلام) شریعتی مستقل و کتابی آسمانی نداشت، بلکه مبلِّغ شریعت حضرت موسی (علیه‌السّلام) بود.
قرآن کریم در مورد ویژگی‌های آن‌حضرت می‌فرماید؛ او از جمله پیامبران بزرگ الهی بود که مورد عنایت خاصّ خداوند قرار گرفت و گنجینه نعمت و قدرت الهی بر روی زمین به دست وی داده شد. او به اذن خداوند در روی زمین دارای قدرت و حکومت ظاهری بی‌نظیری در تاریخ شد و خداوند باد را مسخّر وی کرد، و جماعت شیاطین و جنیّان و پرندگان و حیوانات را به خدمت وی در آورد. سلیمان (علیه‌السّلام) نیز مانند دیگر پیامبران الهی، پس از سال‌ها تلاش در راه هدایت مردم سرانجام طعم مرگ را (اما به گونه‌ای خاص) چشید و در سرزمین «فلسطین» در جوار مزار پدربزرگوارش آرام گرفت.



حضرت سلیمان (علیه‌السّلام) از پیامبران بزرگ و نامدار است و نامش هفده بار در قرآن تکرار شده است. قرآن کریم، منابع تاریخی، و روایی
[۴] صدوق، محمد بن علی، امالی، ص۸، بیروت، اعلمی، چاپ پنجم، ۱۴۰۰ق.
تصریح دارند که نام پدر سلیمان، داوود (علیه‌السّلام) بود. اما درباره نام مادر آن‌ حضرت، بسیاری از منابع تاریخی می‌گویند: حضرت داوود همسری به نام «برسبا» داشت که همان مادر حضرت سلیمان (علیه‌السّلام) و همسر سابق «اوریا» (یکی از فرماندهان نظامی حضرت داوود (علیه‌السّلام)) بود.


در مورد تاریخ ولادت حضرت سلیمان (علیه‌السّلام) مانند برخی دیگر از پیامبران، تاریخ دقیقی ذکر نشده است، اما گفته می‌شود که ایشان در هزاره قبل از میلاد مسیح (علیه‌السّلام) ‌می‌زیست. در‌باره محل تولد آن‌حضرت باید گفت: نظر بسیاری از مورّخان اسلامی آن است که حضرت داوود (علیه‌السّلام) در «بیت لحم» فلسطین متولد شد. با توجه به این‌که محل تولد داوود و مرکز حکومت و رسالت، همچنین محل دفن آن‌حضرت شهر بیت لحم بود، می‌توان استفاده نمود که محل تولد حضرت سلیمان (علیه‌السّلام) نیز همان‌جا باشد؛ چرا که مکان حکومت وی نیز همین شهر بود.


‌برخی نویسندگان فریقین، برای سلیمان (علیه‌السّلام) همسرانی متعدد نقل کرده‌اند که گویا بیشتر برگرفته از نقل عهد عتیق (و دیگر منابع ادیان دیگر) بوده‌اند.
[۱۱] کتاب مقدس، عهد عتیق، کتاب اول پادشاهان، ۱۱/ ۳ و ۴، نقل از سایت اسلام پدیا.
و شاهدی در این رابطه در منابع صحیح روایی، وجود ندارد. البته در صورت پذیرش ازدواج حضرت سلیمان با «بلقیس»؛ فرمانروای سرزمین سبا، نام وی نیز در زمره همسران آن‌حضرت، قرار می‌گیرد.
خداوند داستان حضرت سلیمان (علیه‌السّلام) و ملکه سبا را (بدون آن‌که نامی از او ببرد) در سوره نمل ذکر کرده است. البته بیشتر روایات و نقل‌های تاریخی، نام او را «بلقیس» اعلام کرده‌اند. قرآن درباره ازدواج سلیمان با ملکه سبا، هیچ اظهار نظری نکرده، اما در برخی منابع، نقل شده است؛ حضرت سلیمان با بلقیس که دختر «شرح حمیری» بود، ازدواج کرد. گفته شده است که حضرت سلیمان پس از این ازدواج، سه قلعه بی‌نظیر به نام «سلحین»، «بینون»، «غمدان» در یمن بنا کرد. بلقیس در همان سرزمین یمن ماندگار شد و حضرت سلیمان نیز به سرزمین فلسطین بازگشت، ولی ماهی یک مرتبه به یمن می‌رفت و به مدت سه روز در آن‌جا اقامت می‌کرد.،


‌درباره تعداد فرزندان حضرت سلیمان در منابع تاریخی مطلب مستندی مشاهده نمی‌شود. البته در کتاب مقدس از «رحبعام» (رحبعم) به عنوان فرزند و جانشین حضرت سلیمان نام برده شده است.
[۱۶] کتاب مقدس، عهد عتیق، کتاب اول ملوک، ۱۱، ۴۲ و ۴۳.نقل از سایت اسلام پدیا.
و از میان فرزندان سلیمان جز رحبعام فرزندی باقی نماند.


قرآن کریم حضرتشان را با ویژگی‌های برجسته‌ای می‌ستاید:

۵.۱ - بنده خوب و اوّاب

«ما سلیمان را به داوود بخشیدیم، چه بنده خوبی؛ زیرا همواره به سوی خدا بازگشت می‌کرد».

۵.۲ - پیامبری

«و سلیمان وارث داوود شد...». «... و (نیز) به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط و عیسی و ایّوب و یونس و‌ هارون و سلیمان وحی نمودیم».

۵.۳ - یاد خدا

با وجود حکومت و نعمت‌های فراوانی که خداوند به سلیمان داده بود، اما هیچ‌کدامشان نتوانست حضرتشان را از یاد خداوند غافل کند. هرگاه عنایت تازه‌ای از ناحیه خداوند شامل حالش می‌شد می‌فرمود: «همه اینها از فضل پروردگار من است». یا زمانی که ملکه سبا با فرستادن هدایای گران قیمت، قصد جلب نظر و امتحان سلیمان را داشت، آن‌حضرت فرستادگان او را به نعمت‌هایی که خداوند به او ارزانی داده بود، توجّه داد و فرمود: «آیا می‌خواهید به وسیله مال مرا کمک کنید؟ آنچه خداوند به من ارزانی داشته از آنچه به شما داده، بهتر است». او شخصیتی بود که اگر لحظه‌ای از یاد خدا غافل می‌شد، در صدد جبران بر می‌آمد: «ما سلیمان را آزمودیم و بر تخت او جسدی افکندیم، سپس او به درگاه خداوند توبه کرد».

۵.۴ - شکرگزار

خداوند متعال بعد از اعطای نعمت‌های ویژه به حضرت سلیمان (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «و به آنان گفتیم: ‌ای آل داوود! شکر (این همه نعمت را) به جا آورید، ولی عده کمی از بندگان من شکرگزارند»!
آن‌حضرت نیز از خدا درخواست نمود که توفیق شکر نعماتش را به وی عطا کند: «سلیمان از سخن مورچه تبسّم کرد و با لبی خندان گفت: «پروردگارا! شکر نعمت‌هایی را که بر من و پدر و مادرم ارزانی داشته‌ای به من الهام کن، و توفیق ده تا کردار نیکی که موجب خوشنودی تو است را انجام دهم و مرا به رحمت خود در زمره بندگان صالحت وارد کن!».

۵.۵ - بهره‌مندی از علم و حکمت

خدای متعال در سنین نوجوانی، علم و حکمت را به سلیمان نبی ارزانی داشت: «و داوود و سلیمان را (به خاطر بیاور) هنگامی که درباره کشتزاری که گوسفندان بی‌شبان قوم، شبانگاه در آن چریده (و آن را تباه کرده) بودند، داوری می‌کردند و ما بر حکم آنان شاهد بودیم». «ما (حکم واقعی) آن‌را به سلیمان فهماندیم و به هر یک از آنان (شایستگی) داوری، و علم فراوانی دادیم...». «و ما به داوود و سلیمان، دانشی عظیم دادیم...».

۵.۶ - دانستن زبان پرندگان و حیوانات

•و (سلیمان) گفت: «ای مردم! زبان پرندگان به ما تعلیم داده شد...».
• (سلیمان) بعد از بررسی پرندگان موجود گفت: «چرا هدهد را نمی‌بینم، گویا او از غایبان است؟! ...چندان درنگ نکرد (که هدهد آمد و) گفت: «من بر چیزی آگاهی یافتم که تو آن را نمی‌دانی! من از سرزمین «سبا» یک خبر قطعی برای تو آورده‌ام»...(سلیمان) گفت: «ما تحقیق می‌کنیم ببینیم راست گفتی یا از دروغ‌گویان هستی؟».
• آنها حرکت کردند تا به سرزمین مورچگان رسیدند. مورچه‌ای گفت: «به لانه‌های خود بروید تا سلیمان و لشکرش به صورت ناخواسته شما را پایمال نکنند! سلیمان از سخن او تبسّمی کرد و خندید».

۵.۷ - بهره‌مندی از مواهب الهی

خداوند می‌فرماید: «و سلیمان وارث داوود شد و گفت: «اُوتِینا مِنْ کُلِّ شَیْ‌ءٍ» «ای مردم!...از هر چیز به ما عطا گردیده، این فضیلت آشکاری است».

۵.۸ - مقام و سرانجامی عالی

«و برای او [سلیمان‌] نزد ما مقامی ارجمند و سرانجامی نیکو است».

۵.۹ - پادشاهی بی‌نظیر

قرآن کریم سلیمان را از جمله پیامبران بزرگ الهی می‌داند که مورد عنایت ویژه خداوند قرار گرفت و گنجینه نعمت و قدرت الهی به دست وی سپرده شد. او به اذن خداوند دارای قدرت بی‌نظیری در زمین شد: «گفت: پروردگارا! مرا ببخش و حکومتی به من عطا کن که بعد از من سزاوار هیچ‌ کس نباشد، که تو بسیار بخشنده‌ای! »
خداوند سبحان نیز خواسته وی را این‌چنین اجابت فرمود:

۵.۹.۱ - تسخیر باد

«باد را مسخّر او ساختیم تا به فرمانش به نرمی حرکت کند و به هر جا او می‌خواهد برود! » «و برای سلیمان باد را مسخّر ساختیم که صبح‌گاهان مسیر یک ماه را می‌پیمود و عصرگاهان مسیر یک ماه را...»

۵.۹.۲ - تسخیر شیاطین

«و شیاطین را مسخّر او کردیم، هر بنّا و غوّاصی از آنها را»! «و گروه دیگری (از شیاطین) را در غل و زنجیر (تحت سلطه او) قرار دادیم».

۵.۹.۳ - تسخیر جنیان

«...و گروهی از جنّ پیش روی او به اذن پروردگارش کار می‌کردند و هر کدام از آنها که از فرمان ما سرپیچی می‌کرد، او را عذاب آتش سوزان می‌چشانیدیم! آنها هر چه سلیمان می‌خواست برایش درست می‌کردند: معبدها، تمثال‌ها، و...» .

۵.۹.۴ - روان ساختن چشمه مس مذاب

خدای متعال، مس مذاب را نیز مانند چشمه آب برای او جاری و روان کرد تا هر طور متمایل باشد از آن استفاده نماید: «...و چشمه مس (مذاب) را برای او روان ساختیم...».

۵.۹.۵ - لشکریانی از جن و انس و پرندگان

«لشکریان سلیمان، از جنّ و انس و پرندگان، نزد او جمع شدند. آن قدر زیاد بودند که باید توقّف می‌کردند تا به هم ملحق شوند».


قرآن کریم آن‌گاه که از نعمت وحی الاهی سخن گفته، حضرت سلیمان را نیز در ردیف سایر پیامبران ذکر می‌کند: «ما به تو وحی فرستادیم همان‌گونه که به نوح و پیامبران بعد از او وحی فرستادیم. و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط و عیسی و ایّوب و یونس و‌ هارون و سلیمان وحی نمودیم و به داوود زبور دادیم».
در باره مرسل بودن سلیمان در تفسیر آیه ۱۰۲ سوره بقره آمده است:
«... سلیمان (علیه‌السّلام) مقامش بلندتر و ساحتش مقدس‌تر از آن است که سحر و کفر به وی نسبت داده شود. برای این‌که خدا قدر او را در چند جا از کلام خود؛ یعنی در سوره‌های مکی که قبل از بقره نازل شده؛ مانند سوره انعام، انبیاء، نحل و ص، عظیم شمرده و او را بنده‌ای صالح و نبی مرسل خوانده است...».


پیامبران معروف صاحب شریعت جهانی عبارت‌اند از: نوح، ابراهیم، موسی، عیسی (علیه‌السّلام) و پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)؛ که نام سلیمان (علیه‌السّلام) در میان آنان نیست و نیز مانند پدرش داوود (علیه‌السّلام) که کتاب زبور به او وحی شد، نام کتاب آسمانی خاصی نیز برای سلیمان (علیه‌السّلام) در قرآن و منابع معتبر مشاهده نمی‌شود؛ از‌این‌رو به نظر می‌رسد که حضرتشان مروج دین و آیین پیامبران گذشته، بویژه حضرت موسی (علیه‌السّلام) بود.


در میان پیامبران، قرآن کریم تنها به حکومت و سلطنت سلیمان (علیه‌السّلام) و پدرشان داوود (علیه‌السّلام) تصریح کرده است.
از امام جواد (علیه‌السّلام) نقل شده است: «خداوند به داوود (علیه‌السّلام) وحی کرد که سلیمان (علیه‌السّلام) را جانشین کند و او کودکی بود که گوسفند می‌چرانید...» . سلیمان (علیه‌السّلام) پس از پدرش داوود نبی (علیه‌السّلام)،
[۵۰] طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۹، ص۸۷، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
و در سن ۲۲ سالگی به پادشاهی رسید و در چهارمین سال حکومت خود شروع به ساختن بیت‌المقدس نمود.
سلطنت سلیمان (علیه‌السّلام) بسیار عظیم، فراگیر و منحصر به فرد بود؛ زیرا این نوع از حکومت، درخواست شخص او از خدا بود. چنانچه قرآن کریم به نقل از او می‌فرماید: «پروردگارا! مرا ببخش و حکومتی به من عطا کن که بعد از من سزاوار هیچ‌کس نباشد، که تو بسیار بخشنده‌ای».
در این راستا امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: چهار نفر پادشاه همه روی زمین شدند؛ دو نفر مؤمن و دو کافر. دو مؤمن؛ سلیمان و ذو القرنین بودند و دو کافر؛ نمرود و بخت النصر!
میزان حکومت او بیست و یا چهل سال ذکر شده است.


درباره مرگ سلیمان (علیه‌السّلام) نقل شده که خدای متعال به او وحی نمود: نشانه مرگ تو رویش درختی به نام «خرنوبه» در بیت المقدس است. روزی سلیمان متوجه شد که درختی در بیت المقدس روییده است. از او پرسید: چه نام داری؟ گفت: «خرنوبه»! سلیمان بی‌درنگ به محل عبادتش بازگشت و همان‌طور که ایستاده بود از دنیا رفت، در حالتی که بر عصایش تکیه داده بود. سلیمان بعد از مرگش چند روزی به همان وضع بود و جنّ‌ها و انسان‌ها به تصوّر این‌که او زنده است و نگاهشان می‌کند، مانند گذشته مشغول فعالیت بودند تا سرانجام موریانه‌ای وارد عصایش شده و درون آن‌را خورد. عصا شکست و سلیمان بر زمین افتاد. (این‌جا بود که همه فهمیدند او از دنیا رفت).
[۵۸] ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج۸، ص۱۴۴.

نقل دیگر آن است که روزی سلیمان گفت: دوست دارم تنها وارد قصر خود شوم و با خیالی راحت، استراحت کنم و شاد باشم. سپس وارد قصرش شده و درِ آن‌را قفل کرد تا هیچ‌کس وارد نشود و خود به نقطه بالای قصر رفت و با نشاط به مُلک خود نگریست. نگهبانان در همه جا ناظر بودند که کسی وارد قصر نشود. ناگهان سلیمان جوانی زیبا و خوش‌قامت را در برابرش دید و به او گفت: «چه کسی به تو اجازه داد که وارد قصر شوی، با این‌که من امروز تصمیم داشتم در خلوت باشم و آن‌را به آسایش بگذرانم؟!
جوان گفت: «با اجازه خدا!». سلیمان گفت: «پروردگار قصر، قدرتش از من بیشتر است، اکنون خود را معرفی کن! » جوان گفت: «من عزرائیل هستم». سلیمان گفت: «چرا این‌جا آمدی»؟ عزرائیل گفت: «آمده‌ام تا روح تو را قبض کنم». سلیمان گفت: «به ماموریت خود عمل کن».... همان دم عزرائیل جان او را گرفت، در حالی‌که به عصایش تکیه داده بود....
اما در مورد مقدار عمر او اختلاف وجود دارد: پنجاه و خورده‌ای، دویست و پنجاه سال
[۶۲] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج‌۱، ص۵۰۳.
و حتی هفت‌صد و دوازده سال ذکر کرده‌اند.


در منابع تاریخی آمده است: قبر سلیمان (علیه‌السّلام) در بیت لحم، در کشور «فلسطین» و در کنار قبر پدر بزرگوارشان قرار دارد.


۱. ص/سوره۳۸، آیه۳۰.    
۲. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج۲، ص۱۸، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ق.    
۳. برقی، احمد بن محمد، المحاسن‌، ج۲، ص۵۵۴‌، محقق، مصحح، محدث، جلال الدین، قم، دار الکتب الاسلامیة، چاپ دوم، ۱۳۷۱ق.    
۴. صدوق، محمد بن علی، امالی، ص۸، بیروت، اعلمی، چاپ پنجم، ۱۴۰۰ق.
۵. یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب‌، تاریخ الیعقوبی، ج۱، ص۵۳، بیروت، دار صادر، چاپ اول، بی‌تا.    
۶. ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۶۳، تحقیق، عبد القادر، محمد، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، ۱۴۱۸ق.    
۷. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج۲، ص۱۵.    
۸. ر.ک:ابن اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج‌۲، ص۵۲، بیروت، دار صادر، دار بیروت، ۱۳۸۵ق، ۱۹۶۵م.    
۹. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج‌۲، ص۱۰۱.    
۱۰. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج‌۲، ص۲۹.    
۱۱. کتاب مقدس، عهد عتیق، کتاب اول پادشاهان، ۱۱/ ۳ و ۴، نقل از سایت اسلام پدیا.
۱۲. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج۲، ص۱۲۸، ‌ قم، دار الکتاب، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق.    
۱۳. دینوری، ابو‌حنیفه احمد بن داود، الاخبار الطوال، ص۲۱، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۸ش.    
۱۴. ر.ک:سایت اسلام کوئست، مقاله «ازدواج حضرت سلیمان با بلقیس».    
۱۵. ابن‌عبری، تاریخ مختصر الدول، ص۳۳، تحقیق، انطون صالحانی الیسوعی، بیروت، دار الشرق، چاپ سوم، ۱۹۹۲ق.    
۱۶. کتاب مقدس، عهد عتیق، کتاب اول ملوک، ۱۱، ۴۲ و ۴۳.نقل از سایت اسلام پدیا.
۱۷. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج‌۲، ص۳۲.    
۱۸. ابن‌عبری، تاریخ‌ مختصر الدول، ص۳۳.    
۱۹. ص/سوره۳۸، آیه۳۰.    
۲۰. نمل/سوره۲۷، آیه۱۶.    
۲۱. نساء/سوره۴، آیه۱۶۳.    
۲۲. نمل/سوره۲۷، آیه۴۰.    
۲۳. نمل/سوره۲۷، آیه۳۶.    
۲۴. ص/سوره۳۸، آیه۳۴.    
۲۵. سبا/سوره۳۴، آیه۱۳.    
۲۶. نمل/سوره۲۷، آیه۱۹.    
۲۷. نمل/سوره۲۷، آیه۷۸.    
۲۸. نمل/سوره۲۷، آیه۷۹.    
۲۹. نمل/سوره۲۷، آیه۱۵.    
۳۰. نمل/سوره۲۷، آیه۱۶.    
۳۱. نمل/سوره۲۷، آیه۲۰.    
۳۲. نمل/سوره۲۷، آیه۲۲.    
۳۳. نمل/سوره۲۷، آیه۲۷.    
۳۴. نمل/سوره۲۷، آیه۱۸ - ۱۹.    
۳۵. نمل/سوره۲۷، آیه۱۶.    
۳۶. ص/سوره۳۸، آیه۴۰.    
۳۷. ص/سوره۳۸، آیه۳۵.    
۳۸. ص/سوره۳۸، آیه۳۶.    
۳۹. سبا/سوره۳۴، آیه۱۲.    
۴۰. ص/سوره۳۸، آیه۳۷.    
۴۱. ص/سوره۳۸، آیه۳۸.    
۴۲. سبا/سوره۳۴، آیه۱۲ - ۱۳.    
۴۳. سبا/سوره۳۴، آیه۱۲.    
۴۴. نمل/سوره۲۷، آیه۱۷.    
۴۵. نساء/سوره۴، آیه۱۶۳.    
۴۶.طباطبایی، سید محمد‌حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۲۳۵، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.‌    
۴۷. ر.ک:سایت ویکی پرسش، مقاله «پیامبران اولوالعزم».    
۴۸. ر.ک:سایت اسلام کوئست، مقاله «پیامبرانی که رسالت جهانی داشتند».    
۴۹. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج‌۱، ص۳۸۳، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۵۰. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۹، ص۸۷، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
۵۱. دینوری، احمد بن داود، الاخبار الطوال، ص۲۰.    
۵۲. ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۱۱۲، تحقیق خلیل شحادة، بیروت، دار الفکر، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.    
۵۳. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج‌۲، ص۳۲.    
۵۴. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۱، ص۵۰۳، تحقیق، ابراهیم، محمد ابو الفضل، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، ۱۳۸۷ق.    
۵۵. ص/سوره۳۸، آیه۳۵.    
۵۶. شیخ صدوق، خصال، ج۱، ص۲۵۵، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.    
۵۷. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج‌۲، ص۳۲.    
۵۸. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج۸، ص۱۴۴.
۵۹. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۲۶۵-۲۶۶، محقق، مصحح، ‌لاجوردی، مهدی، تهران، نشر جهان، چاپ اول، ۱۳۷۸ق.    
۶۰. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج‌۲، ص۳۲.    
۶۱. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج‌۱، ص۵۰۳.    
۶۲. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج‌۱، ص۵۰۳.
۶۳. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۵۲۴، محقق و مصحح:غفاری، علی اکبر، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ دوم، ۱۳۹۵ق.    
۶۴. یاقوت حموی، شهاب الدین، معجم البلدان، ج۱، ص۵۲۲، بیروت، دار صادر، چاپ دوم، ۱۹۹۵م.    
۶۵. ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، تاریخ ابن خلدون، ج‌۲، ص۱۱۴.    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «زندگی‌نامه حضرت سلیمان»، تاریخ بازیابی۱۴۰۱/۱/۲۹.    






جعبه ابزار