• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ذبح کردن عبدالله

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: ذبح عبدالله، عبدالمطلب، نذر.
پرسش: جریان واقعه ذبح عبدالله پدر پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ چه بود؟
پاسخ: جریان این بود که حضرت عبدالمطلب ‌نذر کرد که اگر خداوند ده پسر به او عطا فرماید، یکی از ده فرزند را ذبح کند.! چون شماره پسران به ده نفر رسید گفت: باید به نذر خویش وفا کنم. بین فرزندان خود قرعه انداخت. قرعه به نام عبداللَّه پدر رسول خدا که محبوب‌ترین فرزندانش بود در آمد.! بار دوم و سوم نیز قرعه را تکرار کرد؛ اما هر بار به نام عبدالله درآمد. تصمیم بر ذبح او گرفت؛ اما قریش مانع شدند. دخترش عاتکه پیشنهاد کرد بین عبدالله و تعدادی از شتران خود قرعه کشیده و آن‌قدر به تعداد آنها بیفزاید تا پروردگار راضی شود. عبدالمطلب ده شتر کنار گذاشت و قرعه میان آن ده شتر و عبداللَّه زد. قرعه به نام عبداللَّه درآمد. آن‌گاه بر عدد شتران ده‌ده می‌افزود تا به صد شتر رسید و قرعه به‌نام شتران بیرون آمد. سه بار این قرعه را تکرار کرد؛ اما در هر سه بار قرعه به‌نام شتران بود. عبدالمطلب دستور داد که شتران را نحر کنند و گوشتشان را در اختیار مردم بگذارند.



این واقعه همان واقعه نذر حضرت عبدالمطلب است که ما آن را از کتاب خصال شیخ طوسی نقل می‌کنیم:

۱.۱ - روایتی از حسین بن علی بن فضال

"حسین بن علی بن فضال گوید: از امام رضا علیه‌السلام معنای فرمایش پیغمبر را که فرمود: من فرزند دو ذبیحم، پرسیدم فرمود: مقصود از دو ذبیح یکی اسماعیل فرزند ابراهیم خلیل است و دیگری عبداللَّه فرزند عبدالمطلب‌،....

۱.۲ - جریان ذبح عبدالله

اما (عبدالله) جریانش این بود که روزی حضرت عبدالمطلب ‌حلقه کعبه را گرفت و از خداوند خواست که ده پسر به او عطا فرماید! و به منظور استجابت این دعا نذر کرد که یکی از ده فرزند را ذبح کند.!
چون شماره پسران به ده نفر رسید گفت: خداوند به وعده خود وفا کرد، من نیز باید به نذر خویش وفا نمایم. آن‌گاه فرزندان خود را به میان خانه کعبه برد و قرعه به نامشان انداخت. قرعه به نام عبداللَّه پدر رسول خدا که محبوب‌ترین فرزندانش بود درآمد.! بار دوم قرعه‌ها را درهم آمیخت، باز قرعه بنام عبداللَّه درآمد.! برای بار سوم قرعه کشید و قرعه به نام عبداللَّه در آمد.! عبدالمطلب ‌عبداللَّه را گرفته و نگاه داشت و تصمیم بر ذبحش گرفت.! قریش اجتماع کرده و مانع او از ذبح عبدالله شدند. زنان خاندان عبدالمطلب ‌گرد آمده به گریه و شیون پرداختند.

۱.۲.۱ - پیشهاد عاتکه

عاتکه دختر عبدالمطلب ‌گفت: پدر جان در کشتن پسرت عذری میان خود و خداوند بیاور، گفت: دخترم چه عذری بیاورم؟ بگو که دختر با برکتی هستی! عاتکه گفت: میان فرزندت (عبدالله )و شترانی که در حرم داری قرعه بکش و آن‌قدر به پروردگارت عطا کن تا راضی شود. عبدالمطلب ‌کس فرستاد و شتران را آوردند. ده شتر کنار گذاشت و قرعه میان آن ده شتر و عبداللَّه زد قرعه به نام عبداللَّه در آمد. عبدالمطلب ‌بر عدد شتران ده‌ده می‌افزود تا به صد شتر رسید و قرعه به نام شتران بیرون آمد. این وقت عبدالمطلب ‌تکبیر گفت.! قریش نیز تکبیری گفتند که کوه‌های مکه را لرزاند.! عبدالمطلب ‌گفت: تا سه بار قرعه به نام شتران بیرون نیاید، نخواهم پذیرفت.! سپس سه بار دیگر قرعه زد و در هر سه بار قرعه به شتران اصابت می‌کرد و در بار سوم زبیر و ابوطالب و برادرانش، عبداللَّه را از دست پدر گرفته و بر روی دست بلند کرده و می‌بوسیدند و خاک از سر و صورتش می‌زدودند، عبدالمطلب ‌دستور داد که شتران را در کشتارگاه نحر کنند و گوشتشان را بی‌دریغ در اختیار مردم بگذارند.
[۲] صدوق خصال، ج ‌۱، ص ۶۶، ترجمه فهری زنجانی، سید احمد ‌، انتشارات علمیه اسلامیه، تهران، دوجلدی.



۱. شیخ صدوق، خصال، ج ۱، ص ۵۷.    
۲. صدوق خصال، ج ‌۱، ص ۶۶، ترجمه فهری زنجانی، سید احمد ‌، انتشارات علمیه اسلامیه، تهران، دوجلدی.



پایگاه اسلام کوئست.    


رده‌های این صفحه : اجداد پیامبر | تاریخ اسلام




جعبه ابزار