• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

دنیای موازی از دیدگاه اسلام

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه:دنیای موازی، غرب، اسلام.
پرسش:دیدگاه اسلام نسبت به دنیای موازی که غربی‌ها آن را امری اثبات شده می‌دانند چیست؟
پاسخ:در متون و معارف اسلامی شواهدی دال بر وجود دنیاهای موازی قابل ارائه است و حتی برخی از باورهای اسلامی تنها با این نظریه امکان تبیین علمی می‌یابند؛ مانند میثاق الهی از ذریه آدم در عالم ذر، وجود افلاک و آسمان‌ها، وجود دنیای اجنه، معراج نامه پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) (احادیث معراج). برخی از دیدگاه‌های فلاسفه و اسلامی     نیز درباره اقسام عالم، مؤید وجود دنیاهای موازی است.



در حال حاضر سه نوع دنیای موازی مورد بحث فیزیک دانان است:
[۱] میچیو کاکو (۱۳۸۹). فیزیک غیر ممکن‌ها، مترجم، جنابزاده، حمید، ص ۲۰۴، روشنگران و مطالعات زنان، تهران.

۱. دنیای ابعاد بالاتر (Hyperspace)
۲. دنیاهای چندگانه (Multiverse)
۳. دنیاهای موازی کوانتومی
"عقل سلیم می‌گوید که دنیای ما از سه بعد طول و عرض و ارتفاع تشکیل شده است. موقعیت هر شیء را به هر وضعی که باشد با این سه بعد می‌توان تعریف کرد. فضای سه بعدی پایه هندسه یونان است".
[۲] میچیو کاکو (۱۳۸۹). فیزیک غیر ممکن‌ها، مترجم، جنابزاده، حمید، ص ۲۰۴- ۲۰۵.
با این حال در قرون اخیر دانشمندان وجود ابعاد دیگری را نیز برای جهان ثابت کرده‌اند که انحصار فضای سه بعدی را می‌شکند و خبر از دنیاهای نامرئی دیگری می‌دهد که همزمان با جهان محسوس و مرئی ما وجود دارند. کارل گارس، ریاضی‌دان بزرگ قرن نوزدهم، محاسبات و معادلات بعد چهارم (فضا-زمان) را بنیان گذاشت.
[۳] میچیو کاکو (۱۳۸۹). فیزیک غیر ممکن‌ها، مترجم، جنابزاده، حمید، ص ۲۰۵.
این معادلات یک قرن بعد، اساس تئوری نسبیت انیشتین را تشکیل داد. در سال ۱۹۱۹ فیزیک دانی به نام تئودور کالوزا، از وجود بعد پنجم (زمان) خبر داد.
[۴] میچیو کاکو (۱۳۸۹). فیزیک غیر ممکن‌ها، مترجم، جنابزاده، حمید، ص ۲۰۶.
تئوری فراگیر استرینگ شمار این ابعاد را به ۱۰ رساند.
[۵] میچیو کاکو (۱۳۸۹). فیزیک غیر ممکن‌ها، مترجم، جنابزاده، حمید، ص ۲۱۰.
در سال ۱۹۹۴ ادوارد ویتن و پال تواسند، فرضیه‌ای عنوان کردند که ابعاد تئوری استرینگ را از ده به یازده تبدیل کرد.
[۶] میچیو کاکو (۱۳۸۹). فیزیک غیر ممکن‌ها، مترجم، جنابزاده، حمید، ص ۲۱۱.
"بعد یازدهم شکل جدیدی را عرضه می‌کند و همچنین نشان می‌دهد که ممکن است دنیا خودش هم یک پوسته در بعد یازدهم باشد. گذشته از آن تمامی این ابعاد الزاما کوچک نیستند و بعضی از آنها می‌توانند بی‌نهایت بزرگ باشند؛ یعنی امکان وجود دارد که شاید این دنیا جزو یک دنیای چندگانه باشد. تعداد این دنیاها میلیاردها تخمین زده شده است".
[۷] میچیو کاکو (۱۳۸۹). فیزیک غیر ممکن‌ها، مترجم، جنابزاده، حمید، ص ۲۱۲.
دانشمندان می‌گویند: "به احتمال قریب به یقین بیشتر این دنیاهای موازی، دنیاهای مرده‌ای، متشکل از ژازها و ذرات زیر اتمی مثل الکترون و نوترون می‌باشند. در این دنیاها ممکن است پروتون به صورت ناپایدار موجود باشد و به تدریج از بین برود و در نتیجه اجسام مرکب به وجود نیامده باشد".
[۸] میچیو کاکو (۱۳۸۹). فیزیک غیر ممکن‌ها، مترجم، جنابزاده، حمید، ص ۲۱۳.

البته در نحوه وجود دنیاهای موازی نیز میان دانشمندان اختلاف نظر وجود دارد. برخی اعتقاد به وجود این دنیاهای چندگانه را ناشی از خاصیت هولوگرافیک (توهمی) ذهن انسان می‌دانند و معتقدند این دنیاها مجازی هستند.
[۹] مایکل تالبوت (۱۳۸۵). جهان هولوگرافیک، مترجم، مهرجویی، داریوش، ص ۸۷، تهران، هرمس.
در مقابل عده‌ای نیز آنها را همچون دنیای محسوس، واقعی می‌پندارند.


در متون و معارف اسلامی شواهدی دال بر وجود دنیاهای موازی قابل ارائه است و حتی برخی از باورهای اسلامی تنها با این نظریه امکان تبیین علمی می‌یابند؛ مانند میثاق الاهی از ذریه آدم در عالم ذر ( )، وجود افلاک و آسمان‌ها (در بسیاری از آیات قرآن آسمان به صورت جمع آمده است )، وجود دنیای اجنه، معراج نامه پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) (احادیث معراج).


برخی از دیدگاه‌های فلاسفه و عرفای اسلامی نیز مؤید وجود دنیاهای موازی است. فلاسفه اسلامی از جهان، تعبیر به «عالم» کرده‌اند. در دائرة المعارف فارسی درباره اقسام «عالم» و تعاریف آنها آمده است:
عالم، کلمه عربی به معنای جهان، یعنی تمام موجودات و ماسوی الله (به جز ذات خدا)، و در نزد کسانی که قائل به وجود خدا نیستند؛ یعنی مجموع موجودات. بعضی از قدما عالم را عبارت از مجموع موجودات جسمانی می‌دانستند، و تعریف آن را طبق نظریه بطلمیوسی چنین می‌گفتند: «آنچه سطح بیرون فلک اعلی (فلک الافلاک) آن را در بر گرفته است». آنچه در درون سطح بیرونی فلک اعلی است، نیز به عقیده ایشان بر دو قسم بود: عالم علوی یا جهان بالا؛ و عالم سفلی؛ یا جهان زیرین. عالم علوی شامل افلاک و ستارگان است؛ که از اثیر تشکیل یافته‌اند، و عالم سفلی شامل اجسام عنصری یا عناصر چهارگانه (آب، آتش؛ خاک و باد) می‌باشد. عالم سفلی یا عالم عناصر را عالم کون و فساد (یعنی جهان پیدایش و تباهی) می‌خواندند؛ زیرا معتقد بودند که عالم علوی که عالم افلاک و ستارگان است، و از جسم اثیری تشکیل یافته، تباهی بردار نیست، و پیدایش و تباهی، خاصّ عالم عناصر است. اما معتقدان به وجود عالمی غیر از عالم جسمانی به طور کلی به دو عالم قائل بودند: عالم روحانی و عالم جسمانی. علمای اسلام و مفسران و متکلمان بر این دو عالم نام‌هایی نهاده‌اند که از قرآن مجید اقتباس شده است؛ مثل عالم خلق (یعنی عالم جسمانی) و عالم امر (یعنی عالم غیر جسمانی)؛ یا عالم شهادت (عالمی که به حس در می‌آید یعنی عالم محسوسات یا اجسام)؛ و عالم غیب (عالمی که از حواس انسانی پنهان است و به حس در نمی‌آید؛ یعنی عالم غیر جسمانی). اسامی دیگری نیز به این دو عالم داده شده است، از قبیل عالم ملک و عالم ملکوت؛ عالم تکوین و جهان ازل؛ جهان طبع و جهان خرد (عالم طبیعت و عالم عقل)؛ و جهان جزئی و جهان کلی.

۳.۱ - دیدگاه شیخ اشراق

شیخ اشراق شمار عوالم را چهار می‌داند:
۱. عالم عقول و ملائکه و مقربان، که به اصطلاح او عالم انوار قاهره است؛
۲. عالم نفوس، که عالم انوار مدبره دانسته است؛
۳. عالم برزخیان، که عالم حس و عبارت است از عالم افلاک و ستارگان و عالم عناصر؛
۴. عالم مثال و خیال که به اصطلاح او، عالم صور معلقة ظلمانیه و مستنیره است؛ و ارواح اشقیا و سعدا، هر دو در آن عالم است.

۳.۲ - تقسیمات عالم غیب

برای عالم غیب، تحت تأثیر حکمت نوافلاطونی و مکتب تصوف، تقسیماتی قائل شده‌اند، از قبیل عالم ملکوت و عالم جبروت، که عالم ملکوت عالم حقایق و عقول و ارواح است، و عالم جبروت به عقیده بعضی عالم برزخ (یعنی عالم متوسط میان جسمانیات و روحانیات) است، و عالم مثال نیز خوانده می‌شود. بعضی عالم جبروت را عالم اسما و صفات دانسته‌اند. غزالی لوح محفوظ را از عالم ملکوت می‌داند، و عبدالرزاق کاشانی آن را از عالم جبروت.

۳.۳ - دیدگاه ملاصدرا

ملاصدرا مجموع عوامل را سه می‌داند: عالم عقل، عالم خیال، و عالم حس.

۳.۴ - دیدگاه قیصری

قیصری در مقدمه شرح فصوص الحکم شمار عوالم را پنج می‌داند: عالم اعیان ثابته، عالم ملک، عالم عقول و نفوس مجرده، عالم مثال، و عالم انسانی (که جامعه جمیع عوالم است).

۳.۵ - دیدگاه صوفیه

در نظر صوفیه، مجموع موجودات، عالم کبیر خوانده می‌شود، و انسان که مظهر و جامعه جمیع عوالم است، عالم صغیر.

۳.۶ - دیدگاهی دیگر

عالم لاهوت (مشتق از الاه، یعنی عالم الاهی)، که حلاج آن را پیشتر ذکر کرده است، تقریباً معادل عالم غیب است، و در برابر آن عالم ناسوت (مشتق از ناس، یعنی عالم انسانی) است، که معادل عالم شهادت می‌باشد.
[۱۹] غلامحسین مصاحب (۱۳۸۰). دائرة المعارف فارسی، ج ۲. تهران: علمی و فرهنگی، ص۱۶۵۳



۱. میچیو کاکو (۱۳۸۹). فیزیک غیر ممکن‌ها، مترجم، جنابزاده، حمید، ص ۲۰۴، روشنگران و مطالعات زنان، تهران.
۲. میچیو کاکو (۱۳۸۹). فیزیک غیر ممکن‌ها، مترجم، جنابزاده، حمید، ص ۲۰۴- ۲۰۵.
۳. میچیو کاکو (۱۳۸۹). فیزیک غیر ممکن‌ها، مترجم، جنابزاده، حمید، ص ۲۰۵.
۴. میچیو کاکو (۱۳۸۹). فیزیک غیر ممکن‌ها، مترجم، جنابزاده، حمید، ص ۲۰۶.
۵. میچیو کاکو (۱۳۸۹). فیزیک غیر ممکن‌ها، مترجم، جنابزاده، حمید، ص ۲۱۰.
۶. میچیو کاکو (۱۳۸۹). فیزیک غیر ممکن‌ها، مترجم، جنابزاده، حمید، ص ۲۱۱.
۷. میچیو کاکو (۱۳۸۹). فیزیک غیر ممکن‌ها، مترجم، جنابزاده، حمید، ص ۲۱۲.
۸. میچیو کاکو (۱۳۸۹). فیزیک غیر ممکن‌ها، مترجم، جنابزاده، حمید، ص ۲۱۳.
۹. مایکل تالبوت (۱۳۸۵). جهان هولوگرافیک، مترجم، مهرجویی، داریوش، ص ۸۷، تهران، هرمس.
۱۰. آیه ۱۷۲ سوره اعراف    
۱۱. «وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلی‌ أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلی‌ شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلِینَ».    
۱۲. بقره/سوره ۲،آیه ۳۳.    
۱۳. بقره/سوره ۲،آیه ۱۰۷.    
۱۴. بقره/سوره ۲،آیه ۱۱۶.    
۱۵. بقره/سوره ۲،آیه ۱۱۷.    
۱۶. بقره/سوره ۲،آیه ۱۶۴.    
۱۷. بقره/سوره ۲،آیه۲۵۵.    
۱۸. بقره/سوره ۲،آیه ۲۸۴.    
۱۹. غلامحسین مصاحب (۱۳۸۰). دائرة المعارف فارسی، ج ۲. تهران: علمی و فرهنگی، ص۱۶۵۳



پایگاه اسلام کوئست    


رده‌های این صفحه : عوالم هستی | فلسفه اسلامی




جعبه ابزار