حدیثنگاری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: حوزه، حدیثنگاری،
قم، بغداد.
پرسش: تفاوت مکتب حدیثی قم و
بغداد در حدیثنگاری چیست؟
پاسخ:
به دلیل استقبال مردم
قم از
تشیع و روایات فراوانی که از
اهل بیت ـ علیهالسلام ـ در مورد این شهر و مردم آن نقل شده است، همچنین به جهت حضور
امامزادگان متعدد که در رأس آنان حضرت
فاطمه معصومه ـ سلاماللهعلیها ـ باشد، این شهر، محل تجمع راویان و
محدثان علوم شیعی گردید و صاحب روش و مکتبی خاص در برابر دیگر مکاتب حدیثی گردید.
مهمترین محدثان این حوزه حدیثی، علی بن بابویه قمی و فرزندش،
شیخ صدوق ، محمد بن الحسن بن الولید، محمد بن قولویه و فرزندش جعفر هستند.
حوزه حدیثی قم در دو قرن سوم و چهارم، اوج دوران
نشاط و تحرک خود را پشت سر نهاد و سرانجام در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم، مغلوب
مکتب عقلگرایی بغداد شد.
در عصر
امام کاظم ـ علیهالسلام ـ که آن حضرت برای چند سال در شهر بغداد، زندانی بودند، تعداد زیادی از راویان برجسته
شیعه در بغداد گرد هم آمدند که برای نمونه، میتوان به محمد بن ابیعمیر، عبدالرحمان بن حجّاج، یونس بن عبدالرحمان، سعید بن جناح، سندی بن الربیع، عیسی بن سری، فضل بن یونس، قاسم بن عروة، یحیی بن حجاج کرخی، قاسم بن محمد جوهری، نضر بن سوید، یعقوب بنیزید و هشام بن حکم اشاره کرد.
مکتب حدیثی قم با داشتن مشخصات ذیل، از دیگر مکاتب حدیثی شیعه، از جمله مکتب حدیثی
بغداد ، متمایز میشود.
یکی از مشخصههای اصلی
حاکم بر مکتب حدیثی قم، گرایش شدید به عمل بر طبق ظاهر احادیث و پرهیز از دخالت دادن
عقل و
اجتهاد در فهم و نقادی معنای احادیث است. محدثان مکتب قم علاقهای به تحلیل ـ بهویژه تحلیل مسائل کلامی ـ براساس مبانی برگرفته از عقل نشان نمیدادند. به عنوان نمونه، شیخ صدوق (ره) که به اعتباری نماینده قدرتمند فکری مکتب قم محسوب میشود، یک کتاب کلامی به معنای اصطلاحی ندارد، تنها مجموعهای از احادیث در زمینه اعتقادات را جمعآوری نموده است و حتی کتابهای فقهی و فتوایی آنان نیز فقهی حدیثی بوده؛ مانند «من لایحضره الفقیه» که متن روایت بهعنوان
فتوا و حکم شرعی بیان میشد.
در نصگرایی محدثان قمی، روایات، با اصول درست
علم رجال و
علم حدیث نقادی میشد. آنان هر روایتی را با هر کیفیت و وضعی نمیپذیرفتند و بر روایات وارده در مسائل فقهی احاطه و اطلاع کافی داشتند و چهبسا ضوابط و قواعد اصول فقه را در مورد حالات مختلف ادله ولو بهصورت ساده آن میدانستند، حتی قسمتی از این ضوابط را که در روایات راهنمایی شده است، عملاً بهکار میبستند؛ با این همه به رعایت شیوه محافظهکارانه و سنتگرای خود هرگز به
فکر جدا کردن
فقه از
حدیث و تدوین و ترتیب کتابهای فقهی مستقل برنیامدند.
پرهیز از
احادیث ضعیف و غلوآمیز در شأن امامان ـ علیهالسلام ـ و برخورد با ناقلان آن، یکی دیگر از دلایل برتری مکتب حدیثی قم است؛ برای نمونه میتوان بیرون کردن احمد بن محمد بن خالد برقی از قم، توسط احمد بن محمد بن عیسی قمی، به جرم نقل اخبار ضعیف و تکیه بر احادیث مرسله را نام برد؛ یا بیرون کردن
حسین بن عبیدالله قمی و سهل بن زیاد آدمی رازی و ابوسمینه و عدهای دیگر از قم به دلیل گرایشهای غلوّ آمیز و نقل احادیثی در این راستا نمونهای از این گرایش و برخوردهاست.
مکتب حدیثی قم دارای عقاید خاصی در
علم کلام بود؛ مثلاً قائل به سهو نبی و علم
غیب نداشتن امامان ـ علیهالسلام ـ به احکام و یا قائل به آفریده شدن
ارواح در
عالم ذر بودند که مکتب بغداد شدیداً مخالف این عقیده بودند.
بزرگان مکتب قم، خبر واحد را
حجت میدانستند و بر آن ـ حتی در
اصول دین ـ اعتماد میکردند، برخلاف مکتب بغداد خصوصاً رؤسای آنان مثل
شیخ مفید ، شیخ طوسی و سید مرتضی که شدیداً مخالف این عقیده بودند.
در مکتب قم
ماه رمضان را همیشه ۳۰ روز و ماه
شعبان را ۲۹ روز میدانستند و میگفتند برای شروع و پایان ماه رمضان نیازی به رؤیت هلال نیست؛ در حالیکه بزرگان مکتب بغداد مخالف این نظریه بودند.
پایگاه اسلام کوئست.