امام صادق
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: امام صادق علیهالسلام.
پرسش: درباره
ولادت، کودکی و نوجوانی
امام صادق ـ علیهالسلام ـ تا دوره
امامت آن حضرت توضیح دهید؟
امام صادق ـ علیهالسلام ـ همزمان با سالروز ولادت رسول اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ در هفدهم ماه ربیعالاول در شهر «یثرب» (مدینة الرسول) مصادف با سال هشتاد و سه هجری، در دودمان رسالت و نبوت، قدم به عرصه حیات گذاشت.
نام پدرش
باقر (امام پنجم
شیعیان) و مادرش حضرت «
امفروه» از شیفتگان مقام
ولایت و
عصمت و یکی از بانوان با
فضیلت و باتقوا بود؛
فضیلت او در حدی بود که گاه امام
صادق ـ علیهالسلام ـ را با عنوان «ابن المکرمه» (فرزند بانوی بزرگوار) صدا میکردند.
امام صادق ـ علیهالسلام ـ قد متوسطی داشتند؛ سرخرو، سفیداندام، بینی کشیده و موهای مجعد مشکی داشتند و بر گونهشان خال سیاهی بود.
ایشان در خانواده عصمت و ولایت، در کنار جد (
امام سجاد علیهالسلام) و پدر (
امام باقر علیهالسلام) و در آغوش
مادر، بزرگ شد. امر
تغذیه و شیردهی ایشان را مادرش شخصاً بر عهده گرفت؛ بهویژه که ایشان در دوران کودکی به سببی ضعیف و لاغر بودند.
اسناد تاریخی نشان میدهند که ایشان در دوران کودکی ضعیف الجسم و ضعیف البنیه بوده و بیماریهای متعددی متحمل شدهاند که هرکدام را در سایه عنایت و
دعا ی اهل
خانواده پشت سر گذاشتهاند. از حدود پس از دو سالگی وضع و حال عادی یافته و نیازش به پرستاری و مراقبت کمتر شده است.
امام صادق ـ علیهالسلام ـ ۱۲ تا ۱۵ سال (بنابر اختلاف اقوال) تحت
تربیت جد بزرگوارش
امام سجاد ـ علیهالسلام ـ بودند.
ایشان از آغاز
طفولیت شاهد و نظارهگر رفتوآمد دانشجویان و فضیلت پژوهان به منزل جد بزرگوارش و پدر گرانقدرش بودند. او در این رفتوآمدها تماشاگر بحثها و گفتوگوهای علمی و فقهی آنان در زمینههای مختلف علوم اسلامی بود.
آثار تربیت امام سجاد ـ علیهالسلام ـ بعدها در زندگی امام در
عبادات و حالات و
نماز او، زمزمه و شبزندهداریهایشان مشهود است. و آنقدر خود را در این مسیر به مشقت وامیدارد (قبل از
بلوغ) که مورد
نهی و ممانعت پدر قرار میگیرد.
خود امام در اینباره میفرماید: «من نوجوانی بودم و در
عبادت مستحب بسیار کوشا بودم؛ پدرم به من فرمود: فرزندم با توجه به سن کم، از این عمل کمتر کن، وقتی بندهای محبوب خدا باشد، خدا با عمل کم هم از او راضی میشود.»
امام صادق ـ علیهالسلام ـ پس از
شهادت امام سجاد ـ علیهالسلام ـ در محضر پدرش به فعالیت و تلاش میپرداخت. ایشان ده سال داشته که در جلسات بحث جد و بعدها جلسات درس پدر شرکت میکرد؛ درحالیکه افراد شرکت کننده در آن جلسات همه از افراد
مسن و یا بزرگسال بودند.
روزی
ولید بن عبدالملک بر امام باقر ـ علیهالسلام ـ وارد شد، درحالیکه امام سرگرم
تدریس بود و امام صادق ـ علیهالسلام ـ نیز که در سنین
کودکی یا آغاز
نوجوانی بود، در آنجا حضور داشت. ولید از دیدن او متعجب شد و پرسید او با این سن و سال در اینجا چه میکند؟ پاسخ شنید که وی دانشجوی کلاس درس است. سؤالاتی از امام صادق ـ علیهالسلام ـ کرد و پاسخهای شایسته شنید، و سرانجام چنین گفت که او در آینده از
دانشمندان خواهد شد.
خلاصه آنکه امام صادق ـ علیهالسلام ـ از همان کودکی و نوجوانی عاشق کسب
علم و فضیلت بود و در محضر علمی پدر شرکت میکرد و از دروس
هیئت و
جغرافیا بهره میگرفت و عظمت فکری خود را متجلی میساخت و با اینکه کمسن بود، میان دانشجویان درخششی فوقالعاده داشت.
با اینکه کودکی بیش نبود، ولی کارهای بزرگان را انجام میداد و سخنان او بزرگمنشانه و حاکی از عظمت فکری و روحی او بود. از
تاریخ چنین برمیآید که او هم در کودکی مانند دیگر کودکان
بازی میکرد؛ ولی نوع بازیهایش با دیگران متفاوت و اغلب از نوع
بازیهای فکری بود.
در بین جمع کودکان که برای بازی گرد آمده بودند او
استاد میشد؛ مثلاً از آنان میپرسید: این کدام
میوه است که در فلان فصل پدید میآید و مزهاش شیرین یا ترش است؟ و یا گاهی کلمهای
ذکر میکرد و از کودکان میخواست هموزن و یا مرادف آن کلمه را پیدا کنند و بدین ترتیب او
کودکان را به
تفکر و کسب علم ترغیب میکرد
البته در پايان بايد خاطرنشان كرد كه در مورد دوران كودكی، نوجوانی و جوانی امام بحث زيادی در تاريخ نداريم و بهصورت مستقل بدان پرداخته نشده است؛ گرچه شايد بتوان از لابهلای مباحث تاريخ مباحثی را در اين زمينه استخراج كرد. زندگی و شرايط
امام در دوران كودكی و جوانی تحتالشعاع
حیات جد و پدرشان بوده و از اين جهت
تاریخ درباره بسياری از وقايع و جريانات ريز زندگی ايشان تقريباً ساكت است و تنها بعد از امامت ايشان از سال ۳۴ سالگی به بعد است كه تاريخ روی افعال و گفتار ايشان متمركز شده است.
سایت اندیشه قم