• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

احیاکننده دین

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: احیاکننده دین، اصلاح عمومی، اصلاح خصوصی، اهل سنت، شیعه.
پرسش: آیا حدیث "ان الله یبعث لهذه الامة علی رأس کل مائه من یجدد لها دینها" سندیت دارد یا خیر؟
پاسخ: شهید آیت‌الله مطهری درباره این حدیث می‌گوید: «در دین اسلام مصلح هست، ولی به این صورت که یک اصلاح کلی داریم که به عقیده ما شیعیان متعلق به حضرت حجت ـ عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف ـ است که مصلح جهانی است. این اصلاح، جهانی و عمومی است و ربطی به بحث ما ندارد؛ و یک اصلاح خصوصی است که مبارزه کردن با بدعت‌های بالخصوصی است. این، وظیفه همه مردم است و در همه قرن‌ها هم افراد مصلح (به معنای مذکور) پیدا می‌شوند. خدا هم شرط نکرده (که ظهور این افراد) هر صد سال به صد سال باشد یا دویست سال به دویست سال یا پانصد سال به پانصد سال یا هزار سال به هزار سال. هیچ‌کدام از اینها نیست.



چنین حدیثی در کتاب‌های حدیثی شیعه وجود ندارد؛ اگر‌چه در برخی کتاب‌های علما‌ی شیعه به آن اشاره و استناد شده است. این حدیث از کتاب‌های حدیثی و اولیه اهل سنت فقط در کتاب سنن ابی‌داود (از کتاب‌های حدیثی اهل سنت) آمده است و ظاهراً دیگران (مانند بیهقی و حاکم) از این کتاب نقل کرده‌اند. در کتاب سنن ابی‌داود نیز این مضمون فقط در ضمن یک روایت (همین روایت) وارد شده است که ابوهریره از پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ نقل کرده است: " خداوند در ابتدای هر صد سال شخصی را برای احیای دین اسلام مبعوث می‌کند".
[۱] سجستانی، سلیمان‌بن اشعث (ابو‌داود)، سنن ابی‌داود، ج ۴، ص ۱۷۸، دارالکتاب العربی، بیروت، بی‌تا.



اکثر علمای اهل سنت به این خبر واحد با دید مثبت نگاه کرده و در‌صدد تعیین مصداق برای آن بر‌آمده‌اند.




۳.۱ - اول

درباره معنا و مفهوم این حدیث گفته شده است که در هر صد سال شخصی از علما یا سلاطین یا خلفا و یا اولیا، در راه اصلاح دین قیام می‌کند و چهره جدیدی به دین می‌دهد! پس همان‌طور که مشاهده می‌شود، درباره این‌که چنین شخصی از چه صنفی است، اختلاف شده است.

۳.۲ - دوم

و اختلاف شایع‌تر و عمیق‌تر در تعیین مصداق این شخص است. علمای اهل سنت برخی را از خلفا انتخاب کرده و برخی را از سلاطین و برخی دیگر را علما و فقها!
[۳] حاکم نیشابوری، محمدبن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین (با تعلیقات ذهبی)، ج ۴، ص ۵۶۸، ح ۸۵۹۳، دارالکتب العلمیه، بیروت، ۱۴۱۱ق.
در این میان مفاد این حدیث به شیعه هم سرایت کرده و عده‌ای بنا بر ذوق و سلیقه خود کسانی را به‌عنوان احیا‌کننده دین در هر صد سال نام برده‌اند!
[۴] موسوی زنجانی، سید ابراهیم، عقائد الإمامیة الإثنی عشریة، ج‌ ‌۳، ص ۲۴۹، مؤسسه اعلمی، بیروت، ۱۴۱۳ق.


۳.۳ - سوم

همچنین اختلاف شده است که چه چیزی توسط این شخص احیا می‌شود؟ اصل دین؟ احکام؟ عقاید؟ یا...

۳.۴ - چهارم

اختلاف بعدی این است که آیا یک شخص خاص به‌عنوان احیا‌کننده دین در هر صد سال ظهور می‌کند، یا آن‌که احیای دین توسط عده‌ای از عالمان آن زمان محقق می‌شود.
[۶] میلانی، سید علی، تشیید المراجعات و تفنید المکابرات، ج ‌۲، ص ۹۴، مرکز الحقائق الاسلامیة، قم، ۱۴۲۷ق.



با توجه به این‌که این روایت در منابع حدیثی شیعه وارد نشده است و برخی راویان آن نیز مورد تأیید ما نیستند، چنین حدیثی در بین عالمان شیعه مورد قبول واقع نشده است.




۵.۱ - نقل حدیث در سنن ابی‌داود

در پایان مناسب است نظر شهید مطهری درباره این حدیث را به‌صورت مختصر بیاوریم. ایشان تحت عنوان "خرافه‌ای در مسئله احیای دین‌" به این مسئله پرداخته و می‌گوید: «وقتی که می‌خواستم آن سخنرانی «احیای فکر دینی» را انجام بدهم، به این فکر افتادم که این موضوع را پیدا کنم. هرچه جست‌وجو کردم دیدم در اخبار و روایات ما چنین چیزی وجود ندارد و معلوم نیست مدرک این موضوع چیست. اخبار اهل تسنن را گشتم، دیدم در اخبار آنها هم وجود ندارد. فقط در سنن ابی‌داود یک حدیث بیشتر نیست، آن‌هم از ابی‌هریره نقل شده است به این عبارت: انَّ اللَّهَ یَبْعَثُ لِهذِهِ الْامَّةِ عَلی‌ رَأْسِ‌ کُلِ‌ مِائَةٍ مَنْ یُجَدِّدُ لَها دینَها؛ پیغمبر فرمود: خدا برای این امت در سرِ هر صد سال کسی را مبعوث می‌کند تا دین این امت را تازه کند. غیر از ابی‌داود کس دیگری این روایت را نقل نکرده است. حالا چطور شد که شیعه این را قبول کرده است؟

۵.۲ - شخص اصلاح‌کننده

.... این روایت از آن روایات خوش‌شانس و از اهل تسنن است. آنها در این فکر رفته‌اند و راجع به این موضوع در کتاب‌ها زیاد بحث کرده‌اند؛ مثلًا می‌گویند اینکه پیغمبر گفته است در ابتدای هر صد سال یک نفر می‌آید که دین را تجدید کند، آیا او برای تمام شئون دینی است یا اینکه برای هر شأنش یک نفر می‌آید؟ یکی از علما می‌آید که در کارهای علمی اصلاح کند، یکی از خلفا یا سلاطین می‌آید که دین را اصلاح کند؟ مثلاً در اول قرن دوم عمربن عبدالعزیز بود، در اول قرن سوم‌ هارون‌الرشید بود و ... از قرن هفتم به بعد که چهار مذهبی شدند، گفتند آیا برای هریک از این مذاهب باید یک مجدّد بیاید یا برای هر چهار مذهب یک مجدّد؟

۵.۳ - وارد کردن حدیث به‌وسیله شیخ بهایی

.... این فکر به شیعه سرایت کرده است. من کتاب‌ها را خیلی گشتم. به نظر من اولین کسی که این فکر را در شیعه وارد کرد، شیخ بهایی بود، نه به‌عنوان اینکه این را یک حقیقت بداند و بگوید که این حدیث درست است، بلکه در رساله کوچکی که در «رجال» دارد، وقتی که راجع به شیخ کلینی بحث می‌کند، می‌گوید: شیخ کلینی چقدر مرد باعظمتی است که علمای اهل تسنن او را مجدّد مذهب شیعه دانسته‌اند. شیخ بهایی یک مرد متبحر بود، از حرف‌های اهل تسنن اطلاعاتی داشت، خواست این را به‌عنوان فضیلتی از شیخ کلینی ذکر کند، نه اینکه بگوید این حدیث، حدیث درستی است.

۵.۴ - مصلح در دین اسلام

..... در دین اسلام مصلح هست؛ ولی به این صورت که یک اصلاح کلی داریم که به عقیده ما شیعیان متعلق به حضرت حجت ـ عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف ـ است که مصلح جهانی است. این اصلاح، جهانی و عمومی است و ربطی به بحث ما ندارد؛ و یک اصلاح خصوصی است که مبارزه کردن با بدعت‌های بالخصوصی است. این، وظیفه همه مردم است و در همه قرن‌ها هم افراد مصلح (به معنی مذکور) پیدا می‌شوند. خدا هم شرط نکرده (که ظهور این افراد) هر صد سال به صد سال باشد یا دویست سال به دویست سال یا پانصد سال به پانصد سال یا هزار سال به هزار سال. هیچ‌کدام از اینها نیست».
[۷] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج ‌۲۱، ص۲۴۷ تا ۲۵۳ با تلخیص، انتشارات صدرا، تهران.




۱. سجستانی، سلیمان‌بن اشعث (ابو‌داود)، سنن ابی‌داود، ج ۴، ص ۱۷۸، دارالکتاب العربی، بیروت، بی‌تا.
۲. ابن‌کثیر، معجزات النبی، ص ۳۷۸، المکتبة التوفیقیه، بی‌جا، بی‌تا.    
۳. حاکم نیشابوری، محمدبن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین (با تعلیقات ذهبی)، ج ۴، ص ۵۶۸، ح ۸۵۹۳، دارالکتب العلمیه، بیروت، ۱۴۱۱ق.
۴. موسوی زنجانی، سید ابراهیم، عقائد الإمامیة الإثنی عشریة، ج‌ ‌۳، ص ۲۴۹، مؤسسه اعلمی، بیروت، ۱۴۱۳ق.
۵. ابن‌کثیر، معجزات النبی، ص ۳۷۸، المکتبة التوفیقیه، بی‌جا، بی‌تا.    
۶. میلانی، سید علی، تشیید المراجعات و تفنید المکابرات، ج ‌۲، ص ۹۴، مرکز الحقائق الاسلامیة، قم، ۱۴۲۷ق.
۷. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج ‌۲۱، ص۲۴۷ تا ۲۵۳ با تلخیص، انتشارات صدرا، تهران.



پایگاه اسلام کوئست.    


رده‌های این صفحه : بررسی سندی | حدیث شناسی




جعبه ابزار