• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نظم و تقوا

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: تقوا، نظم، نهج‌البلاغه، امام علی (علیه‌السلام).

پرسش: با توجه به کلام امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) «اوصیکُم بِتَقْوَی اللّه وَ نَظمِ اَمْرِکُم»، نظم به چه معناست؟ و نظم چه رابطه‌ای با تقوا دارد؟ و چرا امیرالمؤمنین از بین همه مطالب بر نظم تأکید کرده‌اند؟

پاسخ: تقوا حالت درونی و نفسانی است که انسان را از گناه باز می‌دارد؛ ولی نظم حالت کمّی و کیفی کارهای انسان در خارج است که چگونه بین آن‌ها ترتیب برقرار کند. شاید راز تأکید امیرالمؤمنین به این علت باشد که نظم نقش عمده‌ای در موفقیت انسان در برنامه‌ریزی کارها و بهره‌برداری شایان از وسیله‌ها و ابزارها دارد و در یک جمله، نقش مهمی در پیشرفت انسان ایفا می‌کند.



مقصود از تقوا نگهداری نفس از انجام معاصی الهی است و حالت درونی است که در انسان متقی باعث می‌شود که او را از ارتکاب گناه و معصیت باز می‌دارد.


و مقصود از نظم در کلام امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) عبارت است از انجام گرفتن کارها در زمان خود و در جای خود «که هر چیزی به جای خویش نیکوست».


از نظر مفهومی نظم غیر از تقوا است و هر کدام معنایی جدای از دیگری دارند؛ ولی از نظر مصداقی گاهی با هم جمع و گاهی از هم جدا می‌شوند.
انجام دادن اعمال واجب و مستحب و دستورات الهی با پرهیز از گناه اگر به صورت منظم انجام گیرد، چنین کاری هم مصداق نظم است و هم مصداق تقوا، و ارتکاب گناه و معصیت و ظلم اگر به صورت دقیق و منظم باشد، چنین کاری مصداق نظم است؛ ولی مصداق تقوا نیست.
گاهی موردی ممکن است مصداق تقوا باشد، ولی مصداق نظم نباشد؛ مانند این‌که کسی در زندگی، واجبات را انجام می‌دهد، محرمات را ترک می‌کند و مرتکب گناهی نمی‌شود؛ ولی کارها و عبادت‌های او، نظم خاصی ندارد، یک روز اول وقت، یک روز وسط وقت و روزی هم ... در این مورد تقوا هست، ولی نظمی وجود ندارد و نظمی قابل ستایش است که در جهت تقوا باشد، نه در مسیر معصیت و گناه و خوردن مال مردم.
[۲] سبحانی، جعفر، مدخل مسائل جدید در علم کلام، ص۷۴، قم، مؤسسه تعلیماتی و تحقیقاتی امام صادق، چ۱، ۱۳۷۵ ش.



نظم مقوله‌ای جدا از تقوا می‌باشد و ارتباط خاصی با تقوا ندارد.
تقوا حالت درونی و نفسانی است که انسان را از گناه باز می‌دارد؛ ولی نظم حالت کمّی و کیفی کارهای انسان در خارج است که چگونه بین آن‌ها ترتیب برقرار کند.


امام در نامه ۴۷ نهج‌البلاغه، مطالب مهمی را کنار هم ذکر می‌کند که ارتباطی با هم دیگر ندارد و ضرورتی هم ندارد که این مطالب با هم‌دیگر ارتباط داشته باشد؛ زیرا بسا انسان مطالب مهمی را به عنوان امور مهم یاد می‌کند که با هم‌دیگر ارتباط ندارد.
و شاید سرّ تأکید امیرالمؤمنین روی این جهت باشد که نظم نقش عمده‌ای در موفقیت انسان در برنامه‌ریزی کارها و بهره‌برداری شایان از وسیله‌ها و ابزارها دارد و در یک جمله نظم نقش مهمی در پیشرفت انسان ایفا می‌کند؛ البته سفارش حضرت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) اختصاص به نظم ندارد؛ بلکه حضرت در کنار وصیت به تقوا به چند مسئله دیگر (از جمله نظم) اشاره می‌کند. درباره مسائل دیگر تأکیدهای بیش‌تری دارد.

۵.۱ - خلاصه نامه

در این‌جا به خلاصه نامه ۴۷ اشاره می‌شود: «شما را به ترس از خدا و دوری از دنیا و دشمنی با ستمگران، یاری ستم‌دیدگان و نظم در کارها و آشتی در میان خود سفارش می‌کنم. خدا را در نظر بگیرید، درباره یتیمان و همسایگان، به قرآن، نماز و جهاد در راه خدا و حج خانه خدا، بر شما باد ارتباط با هم‌دیگر، کمک کردن و دوستی با هم، مبادا با هم قهر کنید. امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نکنید که بدان شما بر شما تسلط می‌گردند، آن‌گاه هر چه خدا را بخوانید جو اب ندهد.


۱. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۵۳۰، دفتر نشر الکتاب، چ۲، ۱۴۰۴ ق.    
۲. سبحانی، جعفر، مدخل مسائل جدید در علم کلام، ص۷۴، قم، مؤسسه تعلیماتی و تحقیقاتی امام صادق، چ۱، ۱۳۷۵ ش.
۳. امام علی (علیه‌السلام)، نهج‌البلاغه، محمد دشتی، ص۲۸۶، نامه ۴۷.    



سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «نظم و تقوا»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۷/۰۸.    







جعبه ابزار