• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

انتظار فرج در احادیث‌ حضرت عبدالعظیم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: انتظار فرج، حضرت عبدالعظیم.

پرسش: آیا حضرت عبدالعظیم حدیثی درباره انتظار فرج نقل کرده‌اند؟



یک. کمال الدین: حدّثنا علیّ بن احمد بن موسی الدَّقّاق، قالَ: حدَّثَنا محمّد بن‌هارون الصّوفی، قال: حدَّثَنا ابو تُراب عبداللَّه بن موسی الرویانی، قال: حدّثنا عبدالعظیم بن عبداللَّه بن علیّ بن الحسن بن زید بن الحسن بن علیّ بن ابی طالب علیهم السلام، قالَ:
دَخَلتُ عَلی سَیِّدی مُحَمَّدِ بنِ عَلِیِّ بنِ موسی بنِ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدِ بنِ عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ بنِ عَلِیِّ بنِ ابی طالِبٍ (علیهم‌السّلام) وانا اُریدُ ان اساَلَهُ عَنِ القائِمِ، اهُوَ المَهدِیُّ او غَیرُهُ؟ فَابتَدَاَنی فَقالَ لی:...اَفضَلُ اعمالِ شیعَتِنا انتِظارُ الفَرَجِ.ٍّ
حضرت عبد العظیم (علیه‌السّلام): خدمت امام جواد (علیه‌السّلام) رسیدم و قصد داشتم که از ایشان در باره «قائم» بپرسم که آیا او مهدی است یا دیگری؟ قبل از این که موضوع سؤال را مطرح کنم، ایشان خود آغاز به سخن نمود و فرمود: «...بهترین اعمال شیعیان ما، انتظار فَرَج است».


دو. الکافی: عن الحسین بن علیّ العلوی، عن سهل بن جمهور، عن عبد‌العظیم بن عبد اللَّه الحسنی، عن الحسن بن الحسین العرنی، عن علیّ بن‌هاشم، عن ابیه، عن ابی‌جعفر (علیه‌السلام)، قال:
«ما ضَرَّ مَن ماتَ مُنتَظِراً لِاَمرِنا الّا یَموتَ فی وَسَطِ فُسطاطِ المَهدِیِّ و عَسکَرِهِ!
حضرت عبد العظیم (علیه‌السّلام) به سند خود: امام باقر (علیه‌السّلام) فرمود: «کسی که در انتظار فرا رسیدن دوران ما بمیرد، نمردن در خیمه‌های مهدی (علیه‌السّلام) و لشکرگاه او برایش زیان‌بار نیست».

۲.۱ - شرح

احادیث فراوانی در باره اهمّیت و ارزش «انتظار فَرَج» از اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) نقل شده است، از جمله این دو حدیث که حضرت عبد‌العظیم (علیه‌السّلام) در سلسله سند آنها قرار دارد. بر اساس حدیث اوّل، فضیلت انتظار فرج، برابر است با فضیلت همراهی با امام عصر (علیه‌السّلام) هنگام قیام ایشان برای تشکیل حکومت جهانی اسلام، و طبق حدیث دوم، در عصر غیبت، هیچ عملی به‌اندازه انتظار فَرَج، ارزش ندارد.


با ملاحظه این احادیث، این پرسش پیش می‌آید که: انتظار فَرَج، یعنی چه؟ و کدام منتظر، این همه فضیلت دارد؟
آنچه در زندگی بسیاری از کسانی که خود را «منتظر» تصوّر می‌کنند دیده می‌شود، این است که انتظار دارند امام زمان ظهور کند و با اعجاز الهی، متکبّران را از بین ببرد و رفاه، آسایش و عدالت را در جهان بگسترد و بعد به آنها بگوید: «بفرمایید! سفره آماده است!»، همان‌طور که بنی‌اسرائیل به موسی (علیه‌السّلام) گفتند:
«فَاذْهَبْ اَنتَ وَ رَبُّکَ فَقَتِلَآ اِنَّا هَهُنَا قَعِدُونَ؛ تو و خدایت بروید و با دشمنان بجنگید. ما این‌جا نشسته‌ایم.»

این نوع انتظار، انتظار واقعی نیست؛ بلکه اصلاً انتظار نیست. انتظار، یعنی چشم به راه بودن، و چشم‌به‌راه بودن هر کس، متناسب با رهاورد اوست. رهاورد امام عصر (علیه‌السلام)، قیام برای بر پا داشتن ارزش‌های انسانی و در رأس آنها، عدالت اجتماعی است. بنا‌بر‌این، انتظار واقعی، به معنای آمادگی برای همراهی با امام عصر (علیه‌السّلام) در گسترش توحید و حاکمیت اسلام بر جهان است.

برای شناخت منتظران واقعی، باید دید مقتضای آمادگی برای همراهی با امام عصر (علیه‌السّلام) در گسترش توحید و حاکمیت جهانی اسلام چیست؟



مقتضای انتظار حقیقی، زمینه‌سازی فرهنگی برای جهانی شدن اسلام به رهبری امام مهدی (علیه‌السّلام) است؛ زیرا انقلاب مهدوی، بزرگ‌ترین انقلاب فرهنگی در جهان است، و هنگامی امام زمان (علیه‌السّلام) ظهور خواهد کرد که زمینه برای چنین تحوّل بزرگی فراهم باشد. بنا بر این، نخستین مسئله در زمینه‌سازی جهت برقراری حکومت مهدوی، یافتن راه‌های گسترش فرهنگ اهل بیت (علیهم‌السّلام) در جهان است، که خوش بختانه آنان خود، این راه‌ها را نشان داده‌اند. این راه‌ها عبارت‌اند از:

۴.۱ - انتقال معارف اهل‌بیت به جهانیان

نخستین راه گسترش فرهنگ اهل بیت (علیهم‌السلام)، انتقال معارف این خاندان در زمینه‌های اعتقادی، اخلاقی و عملی به جهانیان است. عبد السلام بن صالح هروی می‌گوید: از امام رضا (علیه‌السّلام) شنیدم که فرمود: «رَحِمَ اللَّهُ عَبداً احیا اَمرَنا؛ رحمت خدا بر آن بنده‌ای که امر ما را زنده کند!». گفتم: چگونه امر شما را زنده کند؟ فرمود:
«یَتَعَلَّمُ عُلومَنا و یُعَلِّمُهَا النّاسَ؛ فَانَّ النّاسَ لَو عَلِموا مَحاسِنَ کَلامِنا لَا تَّبَعونا؛ علوم ما را فرا گیرد و به مردم بیاموزد؛ زیرا اگر مردم زیبایی‌های سخن ما را بدانند، از ما پیروی می‌کنند.»

این سخن، به روشنی نشان می‌دهد که اصلی‌ترین راه برای زنده کردن امر اهل بیت (علیهم‌السّلام) که همان حاکمیت سیاسی آنان است ، آشنا کردن مردم جهان با سخنان زیبا و منطقی این خاندان است. هر چه مردم جهان با معارف نورانی اهل بیت (علیهم‌السّلام) بیشتر آشنا شوند، گرایش آنان بیشتر می‌گردد و زمینه حاکمیت سیاسی آنان بیشتر فراهم می‌شود.

۴.۲ - تبلیغ عملی

دومین اقدام اساسی برای گسترش فرهنگ اهل بیت (علیهم‌السلام)، تبلیغ عملی است. در حدیثی از امام صادق (علیه‌السّلام) آمده است که به پیروان خود، توصیه فرمود که خاموش و بدون سخن، مردم را به مکتب اهل بیت (علیهم‌السّلام) دعوت کنند «و ان تَکونوا لَنا دُعاةً صامِتین». و وقتی از ایشان پرسیدند که چگونه می‌شود بدون سخن، مردم به خاندان دعوت شوند، فرمود:

«تَعمَلونَ ما امَرناکُم بِهِ مِنَ العَمَلِ بِطاعَةِ اللَّهِ، وتَتَناهَونَ عَمّا نَهَیناکُم عَنهُ مِنِ ارتِکابِ مَحارِمِ اللَّهِ، وتُعامِلونَ النّاسَ بِالصِّدقِ وَالعَدلِ، وتُؤَدّونَ الاَمانَةَ، وتَامُرونَ بِالمَعروفِ، وتَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ، ولا یَطَّلِعُ النّاسُ مِنکُم الّا عَلی خَیرٍ؛ فَاِذا رَاَوا ما انتُم عَلَیهِ قالوا: هؤُلاءِ الفُلانِیَّةُ، رَحِمَ اللَّهُ فُلاناً ما کانَ احسَنَ ما یُؤَدِّبُ اصحابَهُ! وعَلِموا فَضلَ ما کانَ عِندَنا فَسارَعوا الَیهِ.

اشهَدُ عَلی ابی؛ مُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ - رِضوانُ اللَّهِ عَلَیهِ ورَحمَتُهُ وبَرَکاتُهُ - لَقَد سَمِعتُهُ یَقولُ: کانَ اولِیاؤُنا وشیعَتُنا فی ما مَضی خَیرَ مَن کانوا فیهِ؛ ان کانَ امامُ مَسجِدٍ فِی الحَیِّ کانَ مِنهُم، وان کانَ مُؤَذِّنٌ فِی القَبیلَةِ کانَ مِنهُم، وان کانَ صاحِبُ وَدیعَةٍ کانَ مِنهُم، وان کانَ صاحِبُ امانَةٍ کانَ مِنهُم، وان کانَ عالِمٌ مِنَ النّاسِ یَقصُدونَهُ لِدینِهِم و مَصالِحِ اُمورِهِم کانَ مِنهُم.فَکونوا انتُم کَذلِکَ؛ حَبِّبونا الَی النّاسِ، ولا تُبَغِّضونا الَیهِم»
به دستوری که در طاعت از خداوند داده‌ایم، عمل کنید، از انجام دادن حرام‌های خداوند (که از آنها نهیتان کرده‌ایم)، اجتناب کنید، با مردم با راستی و عدالت رفتار کنید، امانت را ادا نمایید، امر به معروف و نهی از منکر کنید و مردم، از شما جز خوبی سراغ نداشته باشند، که اگر شما را بر این حال ببینند، خواهند گفت: "اینها پیرو فلانی هستند.خداوند، فلانی را رحمت کند که چه قدر خوب یارانش را فرهیخته کرده است! " و ارزش آنچه را که نزد ماست، می‌شناسند و به سوی آن، شتاب خواهند کرد. من شهادت می‌دهم که از پدرم (باقر (علیه‌السلام) شنیدم که می‌فرمود: دوستان و شیعیان ما در گذشته، بهترین مردم دوران خود بودند. اگر در قبیله‌ای، امامی بود، از ایشان بود. اگر در قبیله‌ای مؤذّنی بود، از میان آنان بود. اگر نگاه دارنده سپرده‌ای [از مال مردم] بود، از آنان بود و اگر عالمی در میان مردم بود که برای دین و مصلحتِ کارشان، به او مراجعه می‌کردند، از ایشان بود. شما نیز چنین باشید. ما را در نظر مردم، محبوب کنید و در نظرشان، مبغوض نسازید.


۱. صدوق، محمد بن علی، کمال الدّین و تمام النّعمه، ص۳۷۷، ح۱.    
۲. مجلسی، محمد‌باقر، بحار الانوار، ج۵۱، ص۱۵۶، ح۱.    
۳. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۳۷۲، ح۶.    
۴. مائده/سوره۵، آیه۲۴.    
۵. صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، ص۱۸۰، ح۱.    
۶. تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام، ج‌۱، ص‌۵۶.    
۷. تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام، ج۱، ص۵۷.    



حدیث‌نت، برگرفته از مقاله «انتظار فرج در احادیث‌ حضرت عبدالعظیم» تاریخ بازیابی۱۳۹۷/۹/۵.    


رده‌های این صفحه : احادیث | انتظار | حضرت عبدالعظیم حسنی




جعبه ابزار