• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

چگونگی آغاز ارتباط با دیگران

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: آغاز ارتباط، آغازگر ماهر.

پرسش: شروع ارتباط با دیگران ضعیف هستم، چه‌گونه می‌توان با دیگران ارتباط برقرار کرد که از سویی طبق خواسته آن‌ها سخن نگویم تا فقط آن‌ها خوششان آید و از طرفی هم فقط از مسائلی که در نظر خودم مهم است سخن نگویم تا باعث ملالت و خستگی طرف مقابل نشود؟

پاسخ: آغازگری، گرچه این فرصت را به خوبی در اختیارمان قرار می‌دهد که موضوع گفت‌وگو را انتخاب کنیم، اما هرگز بدین معنی نیست که آن را با پرحرفی اشتباه بگیریم. فرد پرحرف هیچ‌گونه فرصتی را در اختیار طرف مقابل خود قرار نمی‌دهد و علاقه شدیدی به پی‌گیری کلام خود دارد؛ بی‌آن‌که به دنبال بازخورد و عکس‌العمل‌های وی باشد. برخلاف آن‌ها، افراد آغازگر به‌خوبی از سکوت بهره می‌گیرند تا نظرات و صحبت‌های طرف مقابل را بشنوند و از سهم مساوی برخوردار باشند و وجود آن‌ها تحمیل‌کننده نیست.



این مسئله تا ‌اندازه زیادی عمومیت دارد، آغاز روابط اغلب سخت است و این مسئله تنها مربوط به افراد خجالتی، منزوی و دارای اعتماد به نفس پایین نیست و هر یک از ما احتمالاً در چنین موقعیت‌هایی قرار گرفته و آن را تجربه کرده‌ایم. هنگامی که در چنین شرایطی قرار می‌گیریم سنگینی فضا را به‌خوبی احساس می‌کنیم. غالب افراد در چنین شرایطی فشار روانی زیادی را احساس می‌کنند و به دنبال سرآغاز مناسب برای گفت‌وگو و ارتباط می‌گردند. درعین‌حال هرچه فشار بیش‌تری تجربه می‌شود، احتمال ناکارآمدی فزونی خواهد یافت. این ناکارآمدی‌ها به صورت‌های مختلفی نمود پیدا می‌کند.


چرا احساس سنگینی فضا در آغاز روابط شایع است؟
احتمالاً به یاد دارید بیش‌تر این موارد مربوط به مواقعی است که با افراد ناآشنا سروکار دارید؛ همین‌طور افراد در روابط رسمی، بیش‌تر از هنگامی که در جوّ و موقعیتی غیر رسمی یا صمیمانه حضور دارند، احتمال بروز چنین احساسی روی می‌دهد. اگرچه در روابط بسیار صمیمی هم امکان بروز آن وجود دارد؛ به‌عنوان مثال افراد هنگامی که در خانواده فردی حضور دارند، پس از بیدار شدن لحظاتی را سکوت می‌کنند و به دنبال یک سرآغاز خوب می‌گردند، تعارفات، طنز و مواردی از این دست که بیان‌کننده مطلبی ویژه‌ نیستند، متداول هستند.


شروع کنم یا هم‌چنان سکوت کنم؟
برای پاسخ دادن به پرسش فوق می‌توان جنبه‌های مختلفی را مورد بررسی قرار داد؛ اما آن‌چه به نحو بهتر می‌تواند راه‌گشا باشد، مسئله «حرمت خود» می‌باشد، لحظات دشواری است، لحظات پیش از شروع ارتباط و گفت‌وگو، به راستی نمی‌دانیم پاسخ طرف مقابل که خواهان برقراری ارتباط با وی هستیم، چه خواهد بود؛ آیا با استقبال گرم وی مواجه خواهید شد یا با بی‌اعتمادی و سردی او روبه‌رو خواهید شد؟ این دو احتمال ذهن هر فردی را اشغال می‌کند. استقبال دیگری می‌تواند منجر به تجارب ارتباطی لذت‌بخش شود؛ اما چنان‌چه با بی‌اعتنایی مواجه شویم یا سؤال ما را به عنوان مزاحمت و جسارت تلقی کند، به «حرمت خود» در ما لطمه خواهد زد؛ مثلاً فرد با خود می‌گوید «نکند بی‌احترامی کند و دعوت من را به گفت‌وگو نپذیرد». این مسئله افراد را به نوعی فرو رفتن در لاک دفاعی می‌کشاند تا منتظر شوند طرف مقابل گفت‌وگو را آغاز کند و آغازگری را به وی محول می‌کنند.


وقتی فرد در اضطراب و فشار روانی به سر می‌برد، بی‌محابا دست به آغازگری می‌زند، احتمال آن‌که کار را خراب‌تر کند بیش‌تر می‌شود: «پرحرفی»، «وارد حریم خصوصی دیگران شدن»، «آشفتگی و پریشانی‌ کلام» که فرد «از هر دری سخن می‌گوید» یا «خود‌افشایی‌های نامناسب» که فرد به آن دست می‌زند، همه از جمله مواردی است که افراد را ناکام می‌سازد و به زودی با ارتباط ناموفق یا ناسالم مواجه می‌شود. بنابراین روشن شد چه‌طور زمانی که «دست و پا می‌زنیم» تا بالاخره از یک جایی شروع کنیم به صحبت کردن، کار خراب‌تر می‌شود و دچار تملق، سخنرانی ‌یک‌طرفه که طرف مقابل اصلاً بدان علاقه‌مند نیست و سایر اختلالات ارتباطی می‌شویم.


آغازگری پرحرفی نیست:
آغازگری، گرچه این فرصت را به خوبی در اختیارمان قرار می‌دهد که موضوع گفت‌وگو را انتخاب کنیم؛ اما هرگز بدین معنی نیست که آن را با پرحرفی اشتباه بگیریم، فرد پرحرف هیچ‌گونه فرصتی را در اختیار طرف مقابل خود قرار نمی‌دهد و علاقه شدیدی به پی‌گیری کلام خود دارد؛ بی‌آن‌که به دنبال بازخورد و عکس‌العمل‌های وی باشد. «یک خمیازه»، «توجه به جای دیگر»، و سایر نشانه‌های غیر کلامی و کلامی «بسه دیگه» و «پاسخ نامناسب» می‌رساند که او علاقه‌مند به موضوع یا پرحرفی‌های شما نیست. برخلاف آن‌ها، افراد آغازگر به‌خوبی از سکوت بهره می‌گیرند تا نظرات و صحبت‌های طرف مقابل را بشنوند و از سهم مساوی برخوردار باشند و وجود آن‌ها تحمیل‌کننده نیست.


اشتباه اساسی که افراد کم‌رو با آن مواجه هستند آن است که در یک تصمیم ناگهانی سعی می‌کنند کم‌رویی خود را کنار بگذارند و دست به توسعه روابط زنند؛ درحالی‌که از خزانه مهارت‌های کمی برخوردارند؛ آن‌ها چنین مهارت‌هایی را در طی سالیان متمادی می‌بایست فرا می‌گرفته‌اند. ناگهان متوجه چنین مسئله‌ای می‌شوند و خطاهای آنان که بایستی در سنین خردسالی رخ می‌داد و مورد بخشش دیگران واقع می‌شد، در بزرگ‌سالی نمی‌تواند از این امتیاز برخوردار شود. «یک سؤال خصوصی یا فاش ساختن اطلاعات محرمانه دیگران در کودکی و خردسالی بخشیده می‌شود؛ اما در سنین بزرگ‌سالی موجب تیره شدن روابط می‌گردد».


سؤالات ساده معاشرتی را می‌توان برای شکستن سردی جلسه به کار برد. ساده‌ترین راه شروع صحبت با یک غریبه، استفاده از یکی از دو روش زیر است.
[۱] دون گابور، دون، مهارت‌های گفت‌وگو، ص۲۷، ترجمه مهدی قراچه‌داغی، تهران، انتشارات پیک بهار، ۱۳۸۱ ش.
این روش‌ها به شما کمک می‌کند که از سخنرانی کردن یا تملق دادن دور بمانید.

۷.۱ - طرح یک موضوع با یک سؤال ته باز

موضوعی قابل بحث یا جالب توجه مثل «آب و هوا»، «مسائل جاری اجتماعی» و «پیشرفت و تکنولوژی» را مورد اشاره قرار دهید و سپس آن را با یک سؤالی «ته باز» به او ارجاع دهید و منتظر پاسخ وی بمانید. سؤالات «ته باز» برخلاف سؤالات «ته بسته» که جوابشان «آره»، یا «نه» و یکی کلمه‌ای هستند، نیاز به تشریح دارند؛ به عنوان مثال، «خب، نظر شما در این مورد چیست؟» که فرد را به توضیح و تشریح ترغیب می‌کند.
فقط بایستی به خاطر داشته باشید، از وسوسه توضیح زیادی در مورد مطلب پس از استقبال طرف مقابل دور بمانید؛ چون غالب افراد ناگهان فراموش می‌کنند و باز به سخنرانی می‌پردازند.

۷.۲ - طرح موضوعات دیگر

موضوعات دیگری را نیز می‌توانید مورد بحث قرار دهید؛ توجه کردن به موقعیت‌هایی که فرد در آن به سر می‌برد، مثلاً ممکن است فرد با خود یک کتاب در مورد موضوعات پزشکی داشته باشد یا یک وسیله ورزشی؛ می‌توانید حدس بزنید که علاقه‌مند به چنین رشته‌ای باشد، در آن صورت می‌توان با یک مقدمه مثل «همیشه برایم این سؤال مطرح بود، که ... ممکن است در این‌ باره به من اطلاعاتی بدهید؟»، «می‌توانم از شما در این مورد کمک بخواهم؟»، «به نظر می‌آید فوتبالیست تمام عیار هستید! » و ... . مثل این سوالات ساده، می‌توان آغازگر سخن بود.


آغازگران ماهر چه می‌کنند؟
افرادی که آغازگر ماهر هستند، یاد گرفته‌اند که انتظاراتشان را درباره داشتن مکالماتی با اهمیت کاهش داده و به سخنان کوتاه نیز راضی باشند.
[۲] ال. کلینک، کریس، رویارویی با چالش‌های زندگی و فن‌آوری، ص۱۸۳، علی‌محمد گودرزی، تهران، انتشارات رسا، ۱۳۸۲ ش.
این یکی دیگر از مشکلاتی است که احتمالاً به آن اذعان خواهید کرد، کمبود اطلاعات عمومی باعث می‌شود تا نتوانید موضوعات جالبی را برای ارائه به دیگران داشته باشید و در نتیجه فقیر بودن خزانه اطلاعاتی مجبور شوید مسائلی را که می‌دانید مطرح نمایید؛ چون تنها بدان‌ها مسلط هستید. این نیز دو ایراد را دربر دارد.
اول آن‌که معلوم نیست طرف مقابل علاقه‌مند به موضوع مطرح شده، باشد؛
دوم آن‌که مجبورید بدون هیچ ظرافتی مسائل را به صورت غیر منعطف بر وی تحمیل کنید؛ چون فقط همان را می‌دانید و مانند کلاس درس می‌خواهید آن را به طرف مقابل انتقال دهید.
از طرف دیگر، هرگاه دیگران از شما می‌خواهند که در موضوعات آن‌ها مشارکت نمایید، باز هم ملاحظه می‌کنید که به دلیل پایین بودن خزانه اطلاعاتی ـ به هر دلیل مثلاً علاقه‌مند نبودن به بحث‌های اجتماعی، سیاسی، اطلاعات ‌دینی و ورزشی، نمی‌توانید با آن‌ها همراه باشید و طرف مقابل احساس می‌کند باید به گفت‌وگوی بی‌نتیجه پایان دهد.
بنابراین لازم است روزنامه بخوانید، کتاب مطالعه کنید، درباره موقعیت‌های سیاسی و تاریخی مربوط به خودتان و حوادث مربوط به جامعه‌تان اطلاعات خود را همپای دیگران افزایش دهید. از مردم در مورد عقایدشان نسبت به این مسائل سؤال کرده و معلومات خود را با آنان تقسیم کنید.
[۳] ال. کلینک، کریس، رویارویی با چالش‌های زندگی و فن‌آوری، ص۱۸۳، علی‌محمد گودرزی، تهران، انتشارات رسا، ۱۳۸۲ ش.
[۴] ال. کلینک، کریس، رویارویی با چالش‌های زندگی و فن‌آوری، ص۱۸۴، علی‌محمد گودرزی، تهران، انتشارات رسا، ۱۳۸۲ ش.



بسیاری از کسانی که در صحبت و گفت‌وگو ضعیف هستند، به جای این‌که به اطراف و پیرامون خود نگاه کنند. متوجه درون خود می‌شوند، به این فکر می‌کنند که چگونه به نظر می‌رسند، دیگران درباره آن‌ها چگونه فکر می‌کنند و آیا محبوب هستند و دیگران آن‌ها را دوست دارند، آن‌ها به این فکر می‌کنند که آیا دیگران آن‌ها را هوشمند حساب می‌کنند یا احمق و این مسئله باعث می‌شود تا اولاً از موضوعات خارجی فاصله گرفته و نتوانند از آن‌ها در گفت‌وگو بهره گیرند. به علاوه با افزایش اضطراب و نگرانی، کنترل شرایط را از دست بدهند و تمرکز ذهنی خود را نیز به منظور یافتن موضوعی مناسب بر هم زنند؛ اما وقتی به پیرامون خود می‌نگرند، به احساس بهتری دست پیدا می‌کنند. راحت‌تر می‌شوند. اعتماد به نفسشان افزایش می‌یابد. هراس و تردیدهایشان کاهش می‌یابد و صحبت‌هایشان طبیعی‌تر می‌گردد.


به علایق مشترک توجه کنید:
اگر به خاطر داشته باشید که گفت‌وگو وسیله‌ای است تا درباره موضوعات مختلف بیاموزید و از تجارب دیگران استفاده کنید و هر دو از این تبادل بهره‌مند گردید. دیگر هرگز وسوسه نمی‌شوید یگانه سخن‌گوی حاضر باشید یا جاه‌طلبانه بخواهید «همه را به فیض برسانید». در این صورت درخواهید یافت که گاهی نقش گوینده خوب را بازی کنید و نوبت را به طرف مقابل واگذار کنید. به این فکر کنید که فرصت خوبی است تا اطلاعات مفیدی را به دست آورم.


در نهایت توصیه می‌شود:

۱۱.۱ - پرهیز از سخن گفتن بیش از حد

از کوشش برای سخن گفتن بیش از حد در یک گفت‌وگوی ساده و کوتاه بپرهیزید.
[۵] ساپنیگتون، اندرو. اِ.، بهداشت روانی، ص۲۵۱، ترجمه حمیدرضا حسینی مشاهی، تهران، نشر روان، ۱۳۷۹ ش.


۱۱.۲ - شنونده خوب بودن

سعی کنید نقش گویندگی را به طرف مقابل خود نیز بسپارید و از اطلاعات مربوط به او در ادامه یا شروع گفت‌وگو استفاده کنید؛ یعنی شنونده خوبی هم باشید.

۱۱.۳ - استفاده از سکوت کارآ

از سکوت کارآ استفاده کنید و اجازه بدهید تا طرف مقابل پس از یک جمع‌بندی، مطالب خود را بیان کند و عجله نکنید.

۱۱.۴ - به فکر یک مقدمه‌ خوب بودن

سکوت و سردی آغازین ارتباط را جزء ضعف‌های خویش محسوب نکنید؛ در مقابل به فکر مقدمه‌ای خوب براساس راهنمایی‌های فوق باشید.

۱۱.۵ - تمرین‌های پیاپی

هر یک از راهبردها مبانی خاص خود را داراست و تمرین‌های پیاپی می‌تواند شخصی را به موفقیت برساند؛ به‌هر‌حال ابتکار عمل در دستان خود فرد است.


۱. مهارت‌های گفت‌وگو، دون گابور، مهدی قراچه‌داغی، پیک بهار، تهران، ۱۳۸۱ ش.
۲. شیوه‌های گفت‌وگوی مؤثر، برت دِکِر، فهیمه نظری، انستیتو ایز ایران، تهران، ۱۳۸۰ ش.
۳. مهارت‌های تلفن کردن، پاتریک فورسیث، ایرج صفا، انستیتو ایز ایران، تهران، ۱۳۸۰ ش.
۴. دشواری‌های گفت‌وگو، داگلاس استون، مهدی قراچه‌داغی، نشر پیکان، تهران، ۱۳۸۰ ش.
۵. معجزه ارتباط و ان.ال.پی، جری ریچارد سون، مهدی قراچه‌داغی، نشر پیکان، تهران، ۱۳۸۱ ش.


۱. دون گابور، دون، مهارت‌های گفت‌وگو، ص۲۷، ترجمه مهدی قراچه‌داغی، تهران، انتشارات پیک بهار، ۱۳۸۱ ش.
۲. ال. کلینک، کریس، رویارویی با چالش‌های زندگی و فن‌آوری، ص۱۸۳، علی‌محمد گودرزی، تهران، انتشارات رسا، ۱۳۸۲ ش.
۳. ال. کلینک، کریس، رویارویی با چالش‌های زندگی و فن‌آوری، ص۱۸۳، علی‌محمد گودرزی، تهران، انتشارات رسا، ۱۳۸۲ ش.
۴. ال. کلینک، کریس، رویارویی با چالش‌های زندگی و فن‌آوری، ص۱۸۴، علی‌محمد گودرزی، تهران، انتشارات رسا، ۱۳۸۲ ش.
۵. ساپنیگتون، اندرو. اِ.، بهداشت روانی، ص۲۵۱، ترجمه حمیدرضا حسینی مشاهی، تهران، نشر روان، ۱۳۷۹ ش.




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «چگونگی آغاز ارتباط با دیگران»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۳/۲۸.    



رده‌های این صفحه : مقالات ‌اندیشه قم




جعبه ابزار