نتیجه منع از تدوین حدیث و رواج اسرائیلیات و احادیث جعلی این شد که چهرهحدیث مخدوش گشته و دستیابی به احادیث صحیح دشوار گردید و عدهای نیز احادیث صحیح را هم به بهانه جهلزدایی کنار گذاشتند و نحلههای کلامی و فقهی مختلفی شکل گرفت؛
[۱]ناصر، رفیعی محمدی، درسنامه وضع حدیث، ص۲۶۹-۲۷۵، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴.
و این نتایج، بسیار تلخ بود و لازم بود چارهاندیشی شود؛ به همین منظور اقداماتی برای پالایش حدیث خصوصاً در بین شیعه صورت گرفت؛ از جمله:
معیار دیگری که برای این منظور در بعضی روایات مطرح شده، این است که اگر روایتی موافق با نظر اهل سنت بود، آن را رها کنید و اگر مخالف نظر آنان بود، آن را مورد استفاده قرار دهید؛ چراکه آنان سعی میکردند با علی (علیهالسلام) مخالفت کنند و اگر نظر آن حضرت را در چیزی نمیدانستند، میپرسیدند و بعد مخالفش را انتخاب میکردند.
[۶]عسکری، سیدمرتضی، معالم المدرستین، ج۱، ص۱۴۰، بیجا، مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
ملاکهای دیگری هم توسط بعضی پژوهشگران با استفاده از متون دینی ذکر شده است
[۷]ناصر، رفیعی محمدی، درسنامه وضع حدیث، ص۲۲۶-۲۳۲، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴.
لازم به یادآوری است که روش همه کتب رجالی یکسان نیست: أ. بعضی از آنها تنها به نامها و احوال راویان پرداختهاند؛ مانند: کتاب عیاشی؛ ب. بعضی هم به طبقات آنها پرداختهاند؛ مثل: طبقات الرجال برقی؛ ج. گروهی هم به مدح یا ذم راویان پرداختهاند؛ مانند: کتابهای الممدوحین و الضعفاء ابن غصنائری؛ د. برخی دیگر هم درباره راویانی که اثر مکتوب دارند، نوشته شدهاند؛ مانند: فهرست نجاشی و فهرست شیخ طوسی؛
[۹]زین العابدین، قربانی، علم حدیث و نقش آن در شناخت و تهذیب حدیث، ص۸۷-۸۸، قم، انصاریان، چاپ سوم، ۱۳۷۸.
و. بعضی هم به صورت جامع بحث کردهاند؛ مانند: معجم الرجال آیتالله خویی و... .