• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ویژگی‌هایی نیروی کارآمد انسانی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: وجدان کاری، نیروی کارآمد، آگاهی، تخصص.

پرسش: از نگاه قرآن و حدیث؛ یک نیروی کارآمد انسانی باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟

پاسخ: در منابع اسلامی‌معیارها و ویژگی‌هایی درباره نیروی کارآمد انسانی و موفقیت در مسئولیّت‌ها و فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی بیان شده است؛ مانند: توان مدیریت، تخصص و آگاهی، امانت‌داری، پرهیز از تنبلی و تن‌پروری‌، قبول کار و مسئولیّت در حدّ توان، استفاده بهینه از منابع تولید، وجدان کاری و....




در صحنه کار و تلاش در امور اجتماعی و سیاسی؛ نیروی کارآمد و موفق انسانی نقش بسزائی را کنار ابزار و امکانات ایفا می‌کند. در قرآن و روایات معیارها و ویژگی‌هایی درباره نیروی کارآمد انسانی بیان شده است، که در این‌جا به برخی از آنها اشاره می‌شود:

۱.۱ - تخصص و امانت‌داری

در قرآن می‌خوانیم که یوسف به حاکم مصر گفت: «مرا سرپرست خزائن سرزمین (مصر) قرار ده، که نگهدارنده و آگاهم».
ایشان می‌دانست یکی از ریشه‌های مهم نابسامانی‌ در آن جامعه که مملوّ از ظلم و ستم است در مسائل اقتصادیش نهفته است، اکنون که آنها به حکم اجبار به سراغ او آمده‌اند، چه بهتر که نبض اقتصاد کشور مصر را در دست گیرد و به یاری مستضعفان بشتابد، از تبعیض‌ها تا آن‌جا که قدرت دارد بکاهد، حق مظلومان را از ظالمان بگیرد، و به وضع بی‌سر و سامان آن کشور پهناور سامان بخشد.
تعبیر یوسف نبی (علیه‌السّلام) که می‌فرماید: «اِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ» دلیل بر اهمیت مدیریت در کنار امانت است، و نشان می‌دهد که پاکی و امانت به تنهایی برای پذیرش یک پست حساس اجتماعی کافی نیست، بلکه علاوه بر آن آگاهی و تخصص و مدیریت نیز لازم است، چرا که «علیم» را در کنار «حفیظ» قرار داده است.

۱.۲ - پرهیز از تنبلی و تن‌پروری


یکی از عوامل مهم در کار و تلاش؛ پرهیز از تنبلی و تن‌پروری و سستی در انجام وظیفه است که دوری از این رذیلت اخلاقی؛ تا حدودی کارآمدی نیروی انسانی را در مسئولیت‌های اجتماعی افزایش می‌دهد.
قرآن، دو عنصر را عامل مهم و مؤثّر در پیشرفت جامعه بشری می‌شناسد: یکی طبیعت (زمین، آب و درخت) و دیگری نیروی انسانی اعم از فکری و فیزیکی پس بهره‌گیری از مواهب طبیعی جُز با تلاش و ایجاد هماهنگی میان طبیعت و نیروی انسانی امکان‌پذیر نیست؛ بشر باید با استفاده از فرصتهای خدادادی به کسب معاش بپردازد، از تنبلی و تن‌پروری دور باشد، در استخراج و بهره‌گیری از پدیده‌های عالم، بطور مستقیم سهیم باشد، و سنگینی معاش خود را به دوش دیگران نیفکند. پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌فرماید: «کُلُوا مِنْ کَدِّ ایْدیکُمْ؛ از حاصل دسترنج خود بخورید.»


در احادیث؛ کم‌کاری، تنبلی و سستی در انجام وظیفه به شدّت نکوهش شده است: امام باقر (علیه‌السّلام): «تنبلی، به دین و دنیای انسان، ضرر می‌زند». «من دوست ندارم که مرد در کار دنیا سست و تنبل باشد؛ کسی که در کار دنیا تنبل باشد، در کار آخرتش تنبل‌تر است».
امام صادق (علیه‌السّلام): «سستی و تنبلی، دشمن کار است».

۲.۱ - قبول مسئولیت تنها در حد توان‌

در امور اجتماعی و سیاسی، توان کاری، تجربه و تخصّص افراد، یک اصل مهم تلقّی می‌شود؛ و در کارآمدی و موفقیت کارها، مدیریّت‌ها و مسئولیت‌ها تاثیر دارد. هر کس باید تنها در حدّ توان فکری و جسمی‌خود، کاری را بر عهده گیرد تا بتواند آن‌ را بدرستی و کامل انجام دهد و نیاز به تکرار و انجام مجدّد نیفتد، وقت و سرمایه به هدر نرود؛ رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌فرماید: «ابن مسعود! هر گاه کاری را انجام می‌دهی با علم و‌اندیشه انجام ده، مبادا عملی را بدون تدبیر و آگاهی انجام دهی که خداوند فرموده است: همانند آن زن (سبک مغز) نباشید که پشم‌های تابیده خود را، پس از استحکام، وامی‌تابید! «همانند آن زن (سبک مغز) نباشید که پشم‌های تابیده خود را، پس از استحکام، وامی‌تابید!».
اگر کسی مسئولیتی را بپذیرد که شایستگی و قدرت لازم را ندارد، تیر به تاریکی‌انداخته و دست به خیانت زده است، مانند کسی که از پشت بام به خانه‌ای وارد شده باشد که ورودش مشکل و بیرون رفتنش مشکل‌تر خواهد بود؛ امام باقر (علیه‌السّلام) در تفسیر آیه ۱۸۹ بقره می‌فرماید: «(این‌که خدا در قرآن فرموده است‌): "وَ اْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ابْوابِها"؛ مقصود این است که کارها را از راه درست و مجرای صحیح خود انجام دهید».
در منطق دین، کشاورز، مهندس، مدیر و کارگری که به جهت نداشتن ‌آمادگی‌های لازم، نتواند کارش را به خوبی انجام دهد، خیانت‌کار خوانده شده است؛ امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «اگر شخص خیانت‌پیشه‌ای را امین در کارهای خود بدانم یا شخص (ناتوان و غیر متخصّصی) که ضایع کننده است، در عمل به یک نتیجه خواهم رسید»؛ یعنی شخصی که به عمد، در کاری خیانت می‌کند با کسی که بدون داشتن علم و آگاهی کافی، در کاری دخالت می‌کند یکسان است، چرا که وی سبب رکود کار، ضایع شدن مواد و امکانات تولید و حقوق دیگران می‌گردد. نیروها و سرمایه‌های موجود در غیر موردش به کار می‌رود، و پیشرفتی حاصل نمی‌شود؛ پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌فرماید: «هر کس کاری را بدون علم و آگاهی انجام دهد خرابکاری او بیش از اصلاحاتش خواهد بود».
گفتنی است؛ از نظر «اخلاق اقتصادی» افرادی که خود را، در کاری توانمند و برای مسئولیتی شایسته می‌بینند موظّفند برجستگی‌ها و توانایی‌های خود را یادآور شوند و مسئولیت‌های پیشنهادی را بپذیرند.

۲.۲ - رها نگذاردن منابع تولید

رها نگذاردن منابع تولید و استفاده بهینه از آنها در مسئولیت‌های اقتصادی: خداوند منابع تولیدی و موادّ اوّلیّه تامین زندگی چون: آب، خاک، دام، معادن و... را در زمین قرار داده و آن‌را برای بشر گسترده است، و از طرفی به انسان‌ها قدرت فکری و علمی‌داده تا بتوانند آن‌را تسخیر کنند و از آنها خواسته که زمین را آباد سازند تا به معاش و آسایش برسند. با وجود این شرایط کسی که منابع عظیم تولید در اختیار دارد نباید آنها را به حال خود رها کند، بلکه باید با تدبیر و تلاش و به کمک تجهیزات روزآمد، آن‌را در قالب فعالیتهای کشاورزی و صنعتی به کار گیرد.
امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «هیچ چیز برای انسان بی‌فایده‌تر از ثروت راکد نیست». (راوی می‌گوید) گفتم با آن مال چه کند؟ فرمود: «آن‌را در باغ و بُستان و خانه به کار‌اندازد».
جامعه بشری برای خود شخصیّتی واحد دارد که مالک همه اموال روی زمین است و خداوند زندگی این شخصیّت واحد را به وسیله این اموال تامین می‌کند. پس بر این شخصیّت لازم است که آن‌را در معرض رشد و ترقی قرار دهد و با کسب و تجارت آن‌ را به جریان‌ اندازد تا به همه مردم کفاف دهد. بدین منظور باید در ارتزاق از آن حدّ اعتدال و میانه روی را پیش گیرد و آن‌ را از ضایع شدن و فساد حفظ کند.

۲.۳ - وجدان کاری‌

دست پر قدرت آفرینش، گوهر گرانبها و صادقی را در درون آدمی‌تعبیه کرده که از آن به «وجدان» و «نفس لوامه» تعبیر می‌شود. «وجدان»، آدمی‌را پس از انجام کار، مورد بازخواست قرار می‌دهد تا سره را از ناسره بازشناسد، بر کارهای نیکو بیفزاید و از زشتی‌ها دست شوید و منظور از «وجدان کاری»، در کوتاه‌ترین و زیباترین کلام، خوب و دقیق و کامل انجام‌دادن بهینه کار است.

۲.۴ - انضباط داشتن

لزوم نظم و ترتیب در کارها به حدّی روشن و بدیهی است که باید گفت شرط لازم زندگی است و بدون آن، کسی نمی‌تواند نیروی انسانی کارآمدی برای مسئولیت‌ها و فعالیت‌های اجتماعی باشد؛ زیرا در محیط کار جمعی، اگر نظم و قانون حاکم نباشد، هرج و مرج پیش خواهد آمد و در مدت کوتاهی، روحیه و کارآیی افراد کاهش خواهد یافت.

۲.۵ - گزینش کارگزاران شایسته

اهمیت و معیارهای اصلی گزینش کارگزاران شایسته: امام علی (علیه‌السّلام) درباره اهمیت و برخی ویژگی‌ها و معیارهای اصلی کارگزاران شایسته و نیروی کارآمد انسانی، به مالک اشتر سفارشاتی می‌فرماید که خلاصه آن چنین است:
۱. هریک از تهی دستان را بر زمامدار، حقّی است به‌اندازه‌ای که زندگی‌اش را سامان دهد و زمامدار، چنان‌که باید، از عهده آنچه خداوند بر او واجب کرده، برنیاید، جز با کوشش و یاری جُستن از خداوند و آماده کردن خویش بر همراهی حق و پایداری در انجام دادن آنچه بر او آسان باشد یا دشوار.
۲. از میان لشکریانت، آن‌را که از نظر تو برای خدا و پیامبر و امام خود، خیرخواه‌تر است، به فرماندهی برگزین؛ کسی که دامنش پاک‌تر و بُردباری‌اش بیشتر است؛ از میان آنان که دیر به خشم آیند، و به پذیرش پوزش، تن‌دهند و بر ناتوانان رحمت آورند، و در برابر قوی‌دستان، سر فرود نیاورند، و از آن کسان که درشتی، آنان را بر نمی‌انگیزد و ناتوانی، آنان را بر جای نمی‌نشانَد.
۳. به آنان که صاحب فتوّت و بزرگ منشی‌اند و از خاندانی پارسایند و از سابقه‌ای نیکو برخوردارند، نزدیک شو... پس در کارهای آنان، چنان بیندیش که پدر و مادر، نسبت به فرزندان خویش می‌نگرند.
۴. در کار کارگزاران خویش بیندیش و آنان را پس از آزمون، به کار گمار و به میل خود و بدون مشورت، آنان را به کار مگیر که این (خودسری و خودرایی)، شاخه‌های ستم و خیانت را گِرد آورد. چنین افرادی را از میان کسانی که تجربه و حیا دارند و از خاندان‌های شایسته که در مسلمانی قدمتی بیشتر دارند، جستجو کن؛ زیرا که آنان، دارای خُلق و خویی گرامی‌ترند و آبرویشان، محفوظ‌تر و طمعشان، کمتر و عاقبت نگریشان، فزون‌تر است.
۵. در گزینش آنان، تنها به خواست و اطمینان و خوش گمانی خود، اعتماد مکن؛ چرا که شخصیت‌ها برای جلب نظر زمام‌داران، به آراستن ظاهر و خوش خدمتی می‌پردازند؛ ولی در پسِ آن، از خیرخواهی و امانتداری نشانی نیست.
۶. بر کسی اعتماد کن که نیکوترین اثر را در میان همکاران داشته و به امانتداری، از همه شناخته شده‌تر است که این، نشانه خیرخواهی تو برای (دین) خدا و کسانی است که کار آنها را بر عهده گرفته‌ای.
۷. بر سرِ هریک از کارهایت رئیسی بگمار که بزرگیِ کار، او را ناتوان نسازد و بسیاری‌اش، وی را پریشان نکند.
[۱۹] امام علی، نهج البلاغة، نامه ۵۳، ص۴۳۲ – ۴۳۳، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.

۸. «برای سرپرستی کارها؛ پرواپیشگان، اهل دانش و اهل سیاست را برگزین».


۱. یوسف/سوره۱۲، آیه۵۵.    
۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‌۱۰، ص۵، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.    
۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‌۱۰، ص۱۰، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.    
۴. ملک/سوره۶۷، آیه۱۵.    
۵. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج‌۶۳، ص۳۱۴، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.    
۶. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۳۰۰، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.    
۷. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج‌۵، ص۸۵، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۸. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج‌۵، ص۸۵، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.    
۹. نحل/سوره۱۶، آیه۹۲.    
۱۰. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص۴۵۸، قم، شریف رضی، چاپ چهارم، ۱۴۱۲ق.    
۱۱. عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، ج‌۱، ص۸۶، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، ۱۳۸۰ق.    
۱۲. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج‌۵، ص۳۰۱.    
۱۳. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج‌۱، ص۴۴.    
۱۴. الهامی‌نیا، علی اصغر، اخلاق اقتصادی، ص۲۶، قم، مرکز تحقیقات اسلامی‌.    
۱۵. رحمن/سوره۵۵، آیه۱۰.    
۱۶. هود/سوره۱۱، آیه۶۱.    
۱۷. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج‌۵، ص۹۱.    
۱۸. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‌۴، ص۱۷۰، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.    
۱۹. امام علی، نهج البلاغة، نامه ۵۳، ص۴۳۲ – ۴۳۳، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
۲۰. تحف العقول عن آل الرسول، ص۱۳۷.    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «ویژگی‌هایی نیروی کارآمد انسانی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۳/۹.    



جعبه ابزار