• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ویژگی‌های سالک الی الله

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کليدواژه: امام علی، نهج البلاغه، سالک، عقل، نفس اماره.

پرسش: امام علی (علیه‌السّلام) درخطبه ۲۲۰ نهج البلاغه چه ویژگی‌هایی برای «سالک الی الله» اعلام کرده و چه فرد و یا افرادی را مصداق آن می‌داند؟

پاسخ: امام علی (علیه‌السّلام) در خطبه ۲۲۰ با عباراتی کوتاه و گویا به معرفی افراد سالک و پویندگان راه خدا پرداخته و رمز موفقیت آنان را در زنده کردن عقل و مهار هوا و هوس‌های سرکش نفسانی برمی‌شمرد. سپس به سراغ آثار این حرکت عقلانی و ریاضت شرعی رفته و به ثمرات پرارزش آن در چند بخش می‌پردازد.
درباره این که ویژگی‌های موجود در این خطبه، مربوط به شخص خاصی بوده و یا آن که - بدون اعلام مصدق - تنها اوصاف سالک الی الله بیان شده است؛ به نظر می‌رسد این سخن امام علی (علیه‌السّلام) انحصار به شخص خاصی ندارد، بلکه حضرتشان در مقام بیان ویژگی هر سالک و عارف الی الله است. اما برخی ترجمه‌ها و شرح‌های نهج البلاغه، این کلام حضرت علی (علیه‌السّلام) را در توصیف پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دانسته‌اند که البته هیچ شکی در تطبیق آن به پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به عنوان کامل‌ترین فرد در سلوک الی الله نیست.



امام علی (علیه‌السّلام) در ارتباط با ویژگی‌های سالکی که به سوی پروردگارش ره می‌پیماید، چنین می‌فرماید: «همانا عقل خود را زنده کرد، و نفسش را میراند، به طوری که جسمش باریک، و دلش نرم شد، و نوری در نهایت فروزندگی برایش درخشید، که راه را برای او روشن کرد، و به آن نور راه را پیمود، ابواب سلوک، او را به در سلامت و خانه اقامت راندند، و قدم‌هایش همراه آرامش تن در جایگاه امن و راحت استوار شد؛ چرا که قلبش را به کار گرفت و پروردگارش را خشنود ساخت».
[۲] انصاریان، حسین، ترجمه نهج البلاغة، ص۴۷۹ – ۴۸۰، تهران، پیام آزادی، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.



ابن میثم بحرانی در ابتدای شرح این کلام حضرت علی (علیه‌السّلام) می‌گوید: «این سخن امام (علیه‌السّلام) از والاترین سخنانی است که درباره بیان اوصاف سالک الی الله و عارف حقیقی و چگونگی سیر و سلوک او در این طریق آمده است. امام (علیه‌السّلام) در این خطبه با این تعبیر که سالک راه حق عقل خود را زنده کرده، به این مطلب اشاره فرموده‌اند که عارف با ریاضت‌های عارفانه و کوشش‌های سالکانه خود برای به دست آوردن کمالات عقلی؛ از قبیل دانش‌ها و معارف و ویژگی‌های اخلاقی موفقیت‌های شایانی کسب می‌کند، و با دارا بودن خصیصه زهد و انجام دادن عبادات خالصانه، عقل نظری و عقل عملی خویش را کامل و احیا می‌کند».
[۳] ابن میثم بحرانی، میثم بن علی، شرح نهج البلاغة، ج۴، ص۵۳، بی جا، دفتر نشر الکتاب، چاپ دوم، ۱۳۶۲ش.
[۴] محمدی مقدم، قربانعلی، نوایی یحیی زاده، علی اصغر، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۱۰۰، (ابن میثم بحرانی)، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.


۲.۱ - احیای عقل و میراندن نفس

امام (علیه‌السّلام) در این گفتار پرمعنا نخست به احیای عقل و میراندن شهوت می‌پردازد و می‌فرماید: «قد احیا عقله و امات نفسه حتی دق جلیله و لطف غلیظه».
احیای عقل اشاره به بهره گرفتن از استدلالات عقلی برای تکامل ایمان و حسن و قبح عقلی برای تکامل فضایل اخلاقی است. به این ترتیب، واژه عقل در این خطبه هم عقل نظری را شامل می‌شود و هم عقل عملی را.
اما میراندن «نفس» به معنای از بین بردن غرایز نفسانی نیست، بلکه منظور مهار کردن آنها است به گونه‌ای که قدرت نداشته باشند انسان را در دام شیطان گرفتار کنند و از راه خدا باز دارند.
واژه «جلیل» در عبارت «دق جلیله» اشاره به بدن‌های چاق و فربه است که بر اثر پرخوری و افراط در غذاهای چرب و شیرین به این صورت درآمده و با ترک شهوات وزن خود را کم می‌کند و سبک بار می‌شود.
واژه «غلیظ» در «لطف غلیظه» اشاره به خلق و خوی خشن در رذایل اخلاقی است که در پرتو ریاضت نفسانی به لطافت می‌گراید و تصفیه می‌شود.

۲.۲ - آثار احیای عقل و میراندن نفس

سپس امام (علیه‌السّلام) به سراغ آثار این حرکت عقلانی و ریاضت شرعی می‌رود و ثمرات پرارزش آن را در چند بخش برمی شمارد:

۲.۲.۱ - نور معرفت و معنویت

در این زمان برقی پرنور برای او می‌درخشد، راه را برای او روشن می‌سازد و او را به مسیر حق و سلوک الی الله می‌برد.
این همان نور معرفت و معنویت است که بر اثر ریاضات عقلانی و نفسانی برای انسان می‌درخشد و مسیر را برای او کاملا روشن می‌سازد.
[۷] ابن میثم بحرانی، شرح نهج البلاغة، ج۴، ص۵۳ -۵۴.
همان گونه که قرآن مجید می‌فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، تقوای الهی پیشه کنید و به رسولش ایمان بیاورید، تا دو سهم از رحمتش به شما ببخشد و برای شما نوری قرار دهد که با آن راه را بپیمایید».
در حقیقت پویندگان راه خدا را به کسانی تشبیه کرده که در یک بیابان ظلمانی به راه افتاده‌اند؛ ولی عنایات ربانی شامل حال آنها می‌شود، برقی از آسمان جستن می‌کند و مسیر را تا اعماق بیابان به آنها نشان می‌دهد.
بعضی از عارفان اسلامی برای انوار هدایت الهی که به دنبال ریاضات نفسانی حاصل می‌شود سه مرحله قائل شده‌اند، مرحله اول را « لوائح » می‌نامند؛ نوری در درون جان آنها می‌درخشد؛ ولی چندان دوام نمی‌یابد. مرحله دوم آن را « لوامع » می‌نامند که با آن سرعت زائل نمی‌شود، ولی سرانجام خاموش می‌گردد. و مرحله سوم آن را « طوالع » گفته‌اند که بقا و دوام قابل ملاحظه‌ای دارد و پویندگان راه خدا را از هرگونه انحراف حفظ می‌کند.

۲.۲.۲ - رسیدن به دروازه سلامت

او در این مسیر پیوسته از دری به در دیگر منتقل می‌شود تا به دروازه سلامت سرای جاودانی راه یابد. همان گونه که قرآن مجید می‌فرماید: «برای آنها خانه امن و امان نزد پروردگارشان است و او ولی و سرپرست آنها است به سبب اعمالی که انجام می‌دادند».
نیز از قول بهشتیان می‌فرماید: «پروردگار ما آمرزنده و سپاس گزار و بخشنده است؛ همان کسی که با فضل خود ما را در سرای جاویدان جای داد که نه در آن رنجی به ما می‌رسد و نه سستی و درماندگی».

۲.۲.۳ - نفس مطمئنه

گام‌های او همراه با آرامش بدنش در جایگاه امن و راحت ثابت می‌گردد. گویا این همان است که قرآن می‌فرماید: «تو‌ای نفس مطمئن ! به سوی پروردگارت بازگرد، در حالی که هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است. پس در سلک بندگان خاص من در آی، و در بهشتم وارد شو!».
انسان در مسیر قرب الی الله، هرزمان در معرض وسوسه‌های شیاطین جن و انس است و ترس از گمراهی وجود او را می‌لرزاند، تا به جایی برسد که ابرهای تیره و تار وساوس نفسانی و شیطانی از آسمان روح او کنار رود و برق معرفة الله تمام وجودش را روشن سازد و آرامش جاودانی به او دست دهد و مفتخر به خطاب «فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی»
شود.

۲.۲.۴ - تاکید بر عقلانیت

امام (علیه‌السّلام) در پایان این سخن بار دیگر بر این حقیقت تاکید می‌کند که: اینها همه برای آن است که عقلش را در راه حق به کار گرفته و پروردگار خویش را راضی ساخته است. این همان است که در آیات بالا بدان اشاره شد که؛ «به سوی پروردگارت بازگرد که هم تو از او خشنود خواهی بود و هم او از تو خشنود است».
هدف از این سیر و سلوک الی الله که با خودسازی و تهذیب نفس و توبه و انابه و ریاضات مشروع شروع می‌شود، همان عبور از نفس اماره به سوی نفس لوامه و از آن جا به سوی نفس مطمئنه و رسیدن به مقام پرافتخار «راضیة مرضیه» است. عبوری که در نهایت به مکاشفاتی منتهی می‌شود و پرده‌ها از برابر چشم انسان برداشته می‌شود. همان گونه که پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) درباره جوان سعادت‌مندی که صبح گاهان در صف نماز جماعت با آن حضرت ملاقات کرد و آثار عبادت شبانه در او نمایان بود، فرمود: «این بنده‌ای است که خداوند قلبش را با ایمان روشن ساخت».
[۱۵] کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۲، ص۵۳، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.

گفتنی است؛ این سخن حضرت علی (علیه‌السّلام) اشاره به حکمت حقیقی است؛ حکمت حقیقی، جاذبه‌ای عقلانی بر ضد کشش‌های نفسانی است که هر اندازه در جان انسان قوت یابد، به همان اندازه، تمایلات نفسانی در او ضعیف می‌شوند، تا آن جا که کاملا از بین می‌روند. در این حال است که عقل به طور کامل، زنده می‌گردد و زمام انسان را به دست می‌گیرد و از آن پس، زمینه‌ای برای انجام دادن کارهای ناشایست، در وجود انسان، باقی نمی‌ماند. در نتیجه، حکمت، با عصمت ، همراه می‌گردد و در نهایت، همه ویژگی‌های حکیم و عالم حقیقی، برای آدمی حاصل می‌گردد و در بالاترین مراتب علم و حکمت، به والاترین درجات خودشناسی، خداشناسی، امامت و رهبری دست می‌یابد.

۲.۳ - تطبیق این سخن بر پیامبر اسلام

اینک باید دید که آیا این اوصاف و ویژگی‌ها مربوط به شخص خاصی است، یا این که شخص خاصی مورد نظر نیست، بلکه در این سخن امام علی (علیه‌السّلام) به طور کلی اوصاف و ویژگی‌های سالک الی الله بیان شده است؟
به نظر می‌رسد این سخن امام علی (علیه‌السّلام) در توصیف شخص خاصی نیست، بلکه آن حضرت در مقام بیان ویژگی هر سالک و عارف الی الله است. اما در برخی از ترجمه‌ها و شرح‌های قدیمی و متاخر نهج البلاغه دیده می‌شود که این کلام حضرت علی (علیه‌السّلام) را در توصیف پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دانسته‌اند:
۱. در ترجمه فارسی نهج البلاغه مربوط به قرن ششم - که مترجم آن نامعلوم است - چنین آمده است: «و من کلام له (علیه‌السّلام) فی صفة النبی صلی الله علیه و آله».
[۱۸] سید رضی، نهج البلاغه، ج۲، ص۱۲۲، مترجم: نامعلوم (با ترجمه فارسی قرن پنجم و ششم)، مصحح: جوینی، عزیز الله، دانشگاه تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.

۲. مرحوم ن واب لاهیجی در ابتدای شرح این سخن امام علی (علیه‌السّلام) می‌نویسد: «و من کلامه (علیه‌السّلام) فی وصف النبی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)».
[۱۹] نواب لاهیجی، میرزا محمد باقر، شرح نهج البلاغه، ص۱۹۵، تهران، اخوان کتابچی.

به هر حال؛ چه شخصیت خاصی در این خطبه مورد نظر باشد یا نه، بی گمان این اوصاف به پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به عنوان کامل‌ترین فرد در سلوک الی الله تطبیق می‌کند.


۱. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، ص۳۳۷.    
۲. انصاریان، حسین، ترجمه نهج البلاغة، ص۴۷۹ – ۴۸۰، تهران، پیام آزادی، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.
۳. ابن میثم بحرانی، میثم بن علی، شرح نهج البلاغة، ج۴، ص۵۳، بی جا، دفتر نشر الکتاب، چاپ دوم، ۱۳۶۲ش.
۴. محمدی مقدم، قربانعلی، نوایی یحیی زاده، علی اصغر، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۱۰۰، (ابن میثم بحرانی)، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
۵. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المؤمنین، ج۸، ص۲۹۸، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المؤمنین، ج۸، ص۲۹۸.    
۷. ابن میثم بحرانی، شرح نهج البلاغة، ج۴، ص۵۳ -۵۴.
۸. حدید/سوره۵۷، آیه۲۸    
۹. قشیری، ابوالقاسم عبد الکریم، الرسالة القشیریة، ص۱۵۱ – ۱۵۲، قم، بیدار، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.    
۱۰. انعام/سوره۶، آیه۱۲۷.    
۱۱. فاطر/سوره۳۵، آیه۳۴ – ۳۵.    
۱۲. فجر/سوره۸۹، آیه۲۷ – ۳۰.    
۱۳. فجر/سوره۸۹، آیه۲۹ – ۳۰.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المؤمنین، ج۸، ص۳۰۰.    
۱۵. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۲، ص۵۳، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
۱۶. جاذبه محمدی ری شهری، محمد، غلامعلی، مهدی، آریانی، جعفر، حکمت نامه لقمان، ص۱۷ – ۱۸، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.    
۱۷. بن ابی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغة، ج۱۱، ص۱۲۷، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.    
۱۸. سید رضی، نهج البلاغه، ج۲، ص۱۲۲، مترجم: نامعلوم (با ترجمه فارسی قرن پنجم و ششم)، مصحح: جوینی، عزیز الله، دانشگاه تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.
۱۹. نواب لاهیجی، میرزا محمد باقر، شرح نهج البلاغه، ص۱۹۵، تهران، اخوان کتابچی.



پایگاه اسلام کوئست برگرفته از مقاله «سالک الی الله»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۴/۰۷/۲۹.    



جعبه ابزار