• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

واسطه وحی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلید واژه: جبرئیل، حضرت محمد ، حضرت موسی ، وحی، قرآن.
پرسش: چرا خداوند با پیامبر اسلام (ص) هم مانند حضرت موسی بی‌واسطه سخن نگفت؟
پاسخ: آنچه به حضرت موسی خطاب کرد؛ درخت بوده نه خداوند به صورت مستقیم؛ یعنی خداوند در درخت ایجاد سخن کرده است، درحالی که خدا با پیامبر بدون واسطه سخن گفت.



پدیده «وحی» از مباحث مهم علوم قرآنی می‌باشد و اهمیت آن از این جهت است که قرآن کریم که سخن خدای متعال و کتاب هدایت انسان‌ها به شمار می‌رود از طریق «وحی» نازل شده است.


مرحوم علامه طباطبائی (ره) درباره «وحی» می‌نویسد: «وحی یک نوع تکلیم آسمانی (غیرمادی) است که از راه حس و تفکر عقلی درک نمی‌شود؛ بلکه با درک و شعور دیگری است که گاهی در برخی از افراد ـ به حسب خواست خدائی ـ پیدا می‌شود و دستورات غیبی یعنی نهان از حس و عقل را از وحی دریافت می‌کند؛ عهده‌داری این امر نیز، نبوت نامیده می‌شود.»
[۱] طباطبائی، سید محمّدحسین، قرآن در اسلام، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ هشتم، ۱۳۷۵، ص۸۵.



«وحی» نسبت به پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ به سه صورت انجام می‌گرفت: گاهی در خواب به او وحی می‌شد که این بیشتر در اوایل رسالت حضرتش بود (رؤیای صادقه) و زمانی بدون وساطت فرشته‌ای، مستقیماً از جانب خداوند مورد وحی قرار می‌گرفت و گاهی هم جبرئیل واسطه وحی بود.
قرآن کریم از دو طریق اخیر، یعنی مستقیماً و یا به وسیله جبرئیل به پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ وحی شده است.

۳.۱ - رؤیای صادقه

رؤیای صادق، راهی برای نزول وحی بر پیامبر است و چه بسا در خواب دانستنی‌ها به وی القا می‌شد.
حضرت علی ـ علیه السلام ـ در این زمینه می‌گوید: «رؤیا الانبیاء وحی؛
[۳] طوسی، امالی، ص ۲۱۵.
یعنی: خواب پیامبران وحی است».
اولین وحی به پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه وآله ـ از طریق رؤیای صادقانه بود، رؤیایی که چون صبح روشن، برای او نورانی و واضح بود و مقدمه‌ای برای وحی از طریق جبرئیل به شمار می‌آمد، آن‌گاه حضرتش،‌ خلوت را پسندید و در «غار حرا» خلوت می‌کرد و به عبادت مشغول می‌شد تا آن‌که در همین غار، ناگهان فرشته‌ای بر وی وارد شد و گفت: بخوان....
[۴] صحیح بخاری، با شرح کافی، ج ، ص۳۱، ح۳.
[۵] صحیح مسلم، ج۱، ص۸۵.


۳.۱.۱ - نمونه‌ای از رؤیای صادقه پیامبر

علی بن ابراهیم قمی نقل کرده است که: محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ ۳۷ ساله بود که در خواب دید کسی به طرف او می‌آید و خطاب به او می‌گوید: ای رسول خدا! محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ این حادثه را چندی پوشیده نگه داشت، گاهی نیز که در دره‌ها، به چوپانی گوسفندان ابوطالب مشغول بود، کسی را می‌دید که او را به عنوان پیامبر خدا خطاب می‌کرد، حضرت از او پرسید: تو کیستی؟ او در جواب گفت: من جبرئیل هستم و مرا خداوند فرستاده است تا تو را به پیامبری برگزیند.

۳.۱.۲ - منظور از نبی

امام باقر ـ علیه السلام ـ در این رابطه می‌فرماید: «نبی» کسی است که به نبوت خود از طریق رؤیا آگاه شود و مانند رؤیای حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ و رؤیای محمّد ـ صلّی الله علیه و آله ـ که مقدمات نبوت خود را قبل از وحی در خواب دید این‌که جبرئیل با پیام رسالت از جانب خداوند بر وی نازل شد.
منظور از قبل از «وحی» در روایت، آن است که هنوز به محمّد ـ صلّی الله علیه و آله ـ براستی رسالتی که مأمور به تبلیغ آن باشد، وحی نشده بود و این بیان، تفسیری است برای مفهوم «نبی» پیش از آن‌که رسول باشد، زیرا نبی بشری است که به وی وحی می‌شود، قبل از آن‌که به تبلیغ آن مأمور باشد.
یعنی او با عالم بالا رابطه روحی دارد و ملکوت عالم برای او مشهود است ولی مأمور به تبلیغ نیست؛ چنان‌که پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ قبل از بعثتش چنین بود.

۳.۱.۳ - تذکر در مورد طریق نزول قرآن

لازم به ذکر است که اگر چه یکی از طرق وحی پیامبر، خواب بود ولی قرآن کریم از این طریق بر پیامبر نازل نشده است، بلک از دو طریق وحی مستقیم یا به وسیله فرشته وحی به حضرت داده شده است.

۳.۲ - نزول وحی به وسیله جبرئیل

فرشته‌ای که بر پیامبر نازل می‌شد و وحی را به وی ابلاغ می‌کرد جبرئیل بود، جبرئیل کلام خدا را از راه گوش به پیامبر القا می‌کرد و پیامبر گاهی او را می‌دید و گاه هم او را نمی‌دید ولی جبرئیل، وحی را بر قلب او نازل می‌کرد چنان‌که می‌فرماید: « نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ عَلی قَلْبِک»در قرآن کریم، در آیات متعدّدی نسبت به نزول قرآن از طریق جبرئیل تصریح شده است.

۳.۳ - وحی مستقیم

قسمتی از وحی به طور مستقیم و بدون وساطت فرشته انجام می‌گرفت، اصحاب پیامبر ـ صلّی الله علیه وآله ـ نقل کرده‌اند که: هنگام وحی، درد شدیدی به پیامبر دست می‌داد، حالت بی‌هوشی بر وی عارض می‌شد، سر او به زیر می‌افتاد، رنگ صورتش تغییر می‌کرد و عرق از روی او جاری می‌شد، حاضران در جلسه نیز تحت تأثیر این وضع قرار می‌گرفتند و بر اثر این منظره ترسناک، سرهای آنان نیز به زیر می‌افتاد، خداوند متعال می‌فرماید: «إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیک قَوْلاً ثَقِیلاً» یعنی: ما گفتار سنگینی را به تو القا کردیم.

۳.۳.۱ - علت مدهوش شدن پیامبر در زمان وحی

در توحید صدوق از امام صادق ـ علیه السلام ـ نقل شده که از حضرتش پرسیدند: «آن حالت مدهوش شدن که به پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ به هنگام وحی دست می‌داد، چه بود؟ فرمود: این در هنگامی بود که در میان او و خداوند هیچ کس واسطه نبود و خداوند مستقیماً بر او تجلی می‌کرد».
[۱۱] طاهری، حبیب‌الله، درس‌هایی از علوم قرآن، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۷، ج۱، ص۲۵۱ـ۲۵۸.

گاهی نیز هنگام وحی مستقیم خداوند بر پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه وآله ـ چنین حالتی به ایشان دست نمی‌داد که به عنوان نمونه به گفتگوی خداوند با پیامبر در شب معراج می‌توان اشاره نمود.
بنابراین پیامبر اسلام(ص) انواع گوناگون وحی را دارا بوده است و در بعضی موارد که وحی مستقیم بود، آن حالت فشار روحی هم برای او ایجاد نمی‌شد و شاید این حالت روحی بخاطر ماهیت وحی بوده است که موجب فشار روح نمی‌شد.
قرآن می‌فرماید: «قَوْلاً ثَقِیلاً» گفتار سنگینی را بر تو وحی کردیم که بخشی از وحی چنین بود که موجب فشار روحی نمی‌شد با آن‌که مستقیم هم بوده است.


۱. طباطبائی، سید محمّدحسین، قرآن در اسلام، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ هشتم، ۱۳۷۵، ص۸۵.
۲. بحار الانوار، ج۱۱، ص۶۴.    
۳. طوسی، امالی، ص ۲۱۵.
۴. صحیح بخاری، با شرح کافی، ج ، ص۳۱، ح۳.
۵. صحیح مسلم، ج۱، ص۸۵.
۶. بحارالانوار، ج۱۸، ص۱۸۴.    
۷. اصول کافی، ج۱، ص۱۷۶.    
۸. بحار الانوار، ج۱۸، ص۲۶۶.    
۹. شعراء/سوره ۲۶، آیه۱۹۳.    
۱۰. مزمل/سوره ۷۳، آیه۵.    
۱۱. طاهری، حبیب‌الله، درس‌هایی از علوم قرآن، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۷، ج۱، ص۲۵۱ـ۲۵۸.



سایت اندیشه قم    


رده‌های این صفحه : اقسام وحی | قرآن شناسی | وحی




جعبه ابزار