نیت پاک و بینیازی از دیگر اسباب
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: نیت، اخلاص در نیت، عمل صالح، شیطان.
پرسش: اینکه گفته میشود:"
نیت اگر پاک باشد، کافی است و دیگر به اسبابی مثل
ادعیه و
زیارات نیازی نیست"؛ آیا صحیح است؟
پاسخ:
افعال ارادی و اختیاری
انسان برخاسته از "نیت" او هستند. توضیح این که، انسان عاقل اول نسبت به فعل مقصود و مطلوب، علم پیدا میکند و سپس مزایا و ثمرات مثبت و منفی آن را بررسی کرده و بعد نسبت به اقدام (اگر برای او نافع یا مطابق میلش باشد) یا ترک آن (اگر برای او مضر باشد یا مطابق میلش نباشد) تصمیم میگیرد؛ بعد نسبت به ترک یا فعل آن گرایش پیدا کرده قصد ترک یا فعل آن عمل را میکند، و بعد نیت خودش را تحقق میبخشد. به تعبیری، علم به طور کلی، علم به مزایا و معایب آن، گرایش به ترک یا انجام آن، قصد آن، تهیه اسباب کار، قدرت جسمانی و فکری و روحی، صدور فعل یا ترک فعل. از این رو هیچ فعل یا ترک اختیاری انسان بدون نیت تحقق پیدا نمیکند، گرچه ممکن است خود انسان از این امر غافل باشد.
در جای خود به تعالی همّت و ارتقا نیات، در امور دینی، تخلیص آن از شوائب دنیوی تأکید و سفارش گردیده است؛ از این رو میتوان خود نیت را نیز از جمله
افعال اختیاری انسان که قابل اصلاح و تعالی است، محسوب نمود. اثر تعالی و اصلاح نیت در گفتار و رفتار و عکس العملهای او متبلور میگردد و برعکس دون همتی افراد نیز در گفتار و کردار و حالات آنها ظاهر میشود. پس نیت و اصلاح آن، نقشی اساسی در جهت بخشی کردار و گفتار و حالات انسان دارد.
اما نکته اینجا است:آیا نیت و اصلاح آن، ما را از انتخاب افعال شایسته کفایت میکند و نیازی به اقدام بر آنها نیست؟! روشن است که هیچ عاقلی جواب مثبت به این سؤال نمیدهد.
زیرا امکان ندارد که انسان به صِرف نیت تعلیم و تعلم خالصانه، عالمِ و مخلِص شود؛ و یا به صِرف تصور غذا و نیت تناول آن، سیر و قوی گردد!
در مورد سؤال نیز چگونه ممکن است کسی نیت خود را پاک کند، اما هیچ
ارتباطی با خدا (از راه
دعا) و اولیا و محبان او (از راه
زیارت و
توسل) برقرار نکند؟! نیت خود را برای چه پاک کرده است و از چه؟! آیا نیت خود را از توسل و
زیارت ائمه (علیهمالسلام) و دعا و
راز و نیاز پاک کرده است؟! مگر این ها العیاذبالله ارجاس و پلیدی اند که نیت خود را از آنها پاک نماید؟! متأسفانه از ظاهر سؤال و این گونه
القاءات شیطانی چیزی جز این برداشت نمیشود و این امر از جهات عدیدهای باطل است:
ترک کاری مثل دعا و زیارت، خود نیازمند نیت است و بدون آن، این دو ترک نمیشوند. پس باید پرسید:نیت شما در ترک دعا و زیارات چیست؟! به چه ملاکهایی احساس کفایت و بی نیازی از این دو امر میکنید؟! ما که برای این دو پرسش پاسخی قانع کننده نمییابیم.
خداوند متعال که ما نیت خود را برای او پاک کردهایم! به ما دستور دعا و توسل و زیارت داده است؛ چنان چه میفرماید:"مرا بخوانید، من اجابتتان میکنم، همانا هر آن که را از عبادت من استکبار ورزد، او را با سرافکندگی به جهنم داخل میکنم."
و همان گونه که میفرماید:"به خدا چنگ زنید."
میفرماید:"به
ریسمان الهی چنگ زنید و متفرق نشوید."
و نیز میفرماید:"ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا بترسید و
تقوا پیشه کنید، به سوی او دستاویزی بجویید و در راه او تلاش کنید، امید آنکه رستگار شوید."
احادیث مختلفی از ائمه علیهمالسلام رسیده است که: "ما (حبل الهی) و ما (وسیله) او هستیم."
روشن است که از مهمترین راههای چنگ زدن به این بزرگواران زیارت و گرامیداشت قبور و موالید و وفیات ایشان است تا از این طریق بتوانیم با ایشان ارتباط برقرار کرده و از طریق ایشان رفع حوائج و مشکلات دینی و دنیوی خود را از
خدا طلب کنیم.
توسل به شفیع در امور خطیر امری عقلایی است که در تمامی جوامع متداول است و چه بسا در امور روزمره بارها از آن استفاده میکنیم. عدم توسل به شفیع، در عین نیاز به آن، عاملی جز
استکبار و خود محوری ندارد. هیچ مؤمن صادقی بی نیاز از این
ارتباط با اولیاء الله نیست، زیرا اگر کسی قصد جدّی تکامل و اصلاح و تربیت را دارد، لاجرم باید از تعالیم و هدایتها و عنایتهای این بزرگواران بهره گیرد تا بتواند به سرمنزل مقصود بار یابد و رمز دستور خدا به توسل به ایشان هم در همین نکته نهفته است وإلا آن بزرگواران هیچ نیازی به توجه و احترام و تکریم و زیارت و توسل ما ندارند.
دعا و زیارت جلای قلوبند، و هر که خود را از این دو محروم کند، از فیوضات کثیری به دور میافتد، بلکه ترقی و تعالی او غیر ممکن میشود و سرانجامی جز
خلود در آتش نخواهد داشت!
با توجه به مطالب گذشته، به این نتیجه میرسیم:
۱.توسل و زیارت و دعا از جمله اعمال اختیاری انساناند که بدون "نیت" صدور آنها ممکن نیست.
۲.
حسن نیت و تعالی آن تأثیر مستقیمی بر حسن افعال انسان از جمله این امور دارد.
۳. اقدام بر حسن یکی ما را از تحسین دیگری بی نیاز نمیکند: یعنی برای تعالی انسان هم "
حسن فاعلی" (حسن نیت) شرط است و هم
حُسن فعلی (کار خوب باید انتخاب شود.) به تعبیر دیگر، حسن نیت و حسن فعلی هر دو جزء العلهاند و وجود و اصلاح یکی ما را از انجام و اصلاح دیگری بی نیاز نمیکند. پس ما برای تعالی و تکامل خود به اصلاح و تعالی هر دو نیازمندیم.
حال ممکن است شخصی به برخی احادیث تمسک نموده و آنها را نقضی برای مطالب فوق بپندارد؛ از جمله آنجا که، مثلاً
پیامبر صلیاللهعلیهوآله میفرمایند:"ای
ابوذر ! قصد کار نیک کن هرچند انجامش ندهی."
یا میفرمایند:"نیّت مؤمن بهتر از عمل او است."
یا
امام علی علیهالسلام میفرمایند: "بسا نیتی که از عملی رساتر است."
یا ایشان میفرمایند:"خداوند متعال به سبب نیکویی نیّت و پاکی درون، هر کس از بندگانش را که بخواهد به
بهشت میبرد."
و....
این گونه احادیث در صدد بیان اهمیت
نیت کار خیر داشتن است و هیچ دلالتی بر کفایت از عمل در هنگام توان بر صدور آن ندارد. به عبارتی تأکید دارند که همیشه همّ و غمتان انجام کار خیر باشد و
نیت کار شر را از ذهن دور کنید. خود این امر سبب میشود که رغبت انسان به کارهای خیر بیشتر شده و فکر شر و انجام آن از سرش بیرون رود. از این رو وعدههای فراوانی بر نیت خیر و ضرورت اصلاح و تعالی آن دادهاند، مثلاً میفرمایند:"هر کس به بستر خود رود و نیتش این باشد که
نماز شب بخواند، اما خوابش برد تا صبح شود، آنچه در نیتش بوده برای او نوشته شود و خوابش صدقهای از جانب پروردگارش برای او باشد."
و
امام صادق علیهالسلام:در حقیقت خداوند یاری خود به بندگان را به اندازه نیتهای آنان قرار داده است، پس هر که نیتش درست باشد،
یاری خدا به او کامل رسد و هر که نیتش کاستی داشته باشد، یاری خدا نیز به همان اندازه کاستی دارد."
حدیث اول اشاره به مواردی است که انسان واقعاً قصد انجام کار خیری را دارد اما توان انجام آن را ندارند و یا فرصت انجام آن را نمییابند و حدیث دوم اشاره و تأکید بر حسن نیت بر خداوند است و این که اگر دعا میکند و امیدی به خدا میبندد، به اجابت و عنایت خدا مطمئن باشد و در اجابت او و امداد او تردیدی به دل راه ندهد؛ به علاوه امور عالی و مهم را از خدا مطمئن باشد و در اجابت او و امداد او، تردیدی به دل راه ندهد؛ به علاوه امور عالی و مهم را از خدا امید داشته باشد نه امور پست و بی ارزش را. از این رو اگر احادیث نیت، در کنار احادیثی که بر
زیارت قبور اولیاء الله و
توسل به ایشان و یا بر
اهمیت دعا و تأکید بر آن، دلالت دارند، نهاده شود، این امر محرز میشود که تأکید بر یکی به معنای بی نیازی از دیگری نیست. بله! اگر کسی واقعاً قصد خیری داشت اما در انجام آن موفق نشد، خدا به کرم خود ثواب آن کار را به او میدهد، بر خلاف نیت شر که تا اعمال نشود، عقابی ندارد گرچه آن هم بر
روح انسان اثر منفی خواهد نهاد.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «نیت پاک و بینیازی از دیگر اسباب»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۰/۴.