نقش معاویه در قتل عثمان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: معاویه،
قتل عثمان،
امام علی (علیهالسلام)، شورش،
مدینه، اهل شام.
پرسش: چرا معاویه
عثمان را نجات نداد و با این حال برای خونخواهی او
قیام کرد؟!
پاسخ: عثمان هنگام محاصره، چندین بار از معاویه و شامیان درخواست کمک کرد. معاویه نیز به دلیل موقعیت اجتماعی و وابستگی به خاندان
بنیامیه به دنبال یکی از درخواستها دوازده هزار نیروی نظامی را از
دمشق خارج نمود؛ اما به آنان توصیه کرد که در مرزهای شام بمانند و آنها نیز تا زمان قتل عثمان، هیچ اقدامی جهت کمک به او انجام ندادند. شاید دلیل این رویکرد معاویه، آن باشد که وی ترجیح میداد با بهانه خونخواهی از عثمان،
حکومت تمام ممالک اسلامی را به دست گیرد، نه آنکه با طرفداری از او و نجاتش، همچنان به عنوان یک استاندار باقی بماند. نیز او شاید با آیندهنگری نخواست تا
شخصیت او بعد از شکست عثمان به عنوان فردی که در برابر
صحابه و دیگر
مسلمانان مقاومت کرده، مطرح شود.
معاویة بن ابیسفیان در زمان خلیفه دوم به حکومت
شام گماشته شد و در زمان خلیفه سوم به
قدرت بسیاری دست یافته، از حکمرانان بزرگ و با نفوذ او گردید.
با اینکه منشأ توسعه
قدرت معاویه، حمایتهای عثمان بود، اما او هنگام محاصره عثمان توسط گروهی از
صحابه و مسلمانان، از حمایتش دریغ کرده، او را تا زمان کشته شدن تنها گذاشت.
ما در این نوشتار به دنبال آن نیستیم که در مورد لزوم دفاع از عثمان، شورش علیه او یا بیطرفی در این ماجرا ابراز عقیده کنیم؛ بلکه به دنبال این نکته هستیم که چون معاویه به صورت غیر مستقیم در
قتل عثمان نقش پررنگی داشت، او نمیتواند
امام علی (علیهالسلام) و پیروانش را به شرکت در قتل عثمان متهم سازد،
و اگر بنا بر اتهام است، اتهام بیشتری متوجه خود معاویه خواهد بود.
با ذکر این مقدمه باید گفت معاویه در حمایت از عثمان دو برخورد متفاوت داشت؛ تا زمانی که خطر، چندان جدی نشده بود و خلیفه هنوز قدرت داشت، از او حمایت کرد؛ اما بعد از جدیتر شدن خطر، دیگر حاضر به حمایت از او نشد!
امام علی (علیهالسلام) در این مورد، خطاب به معاویه فرمود: «اما جار و جنجالت نسبت به عثمان و کشندگانش! تو وقتی به یاری او برخاستی که از آن یاری، سودی میبردی؛ اما هنگامی که کمک تو برای او سودمند بود، به یاریش اقدام نکردی».
آری؛ زمانی که مخالفتها علیه خلیفه آغاز شد و هنوز به اوج خود نرسیده بود، معاویه تا حد امکان از عثمان
دفاع میکرد و حتی زمانی که عثمان از مردم مدینه مینالید، به او پیشنهاد کرد تا به
شام بیاید که مردم آنجا تماماً تحت فرمان او خواهند بود: «با من به شام بیا که اهل شام طاعت خود را ادامه میدهند و من میترسم که مردم بر تو هجوم کنند و تو طاقت دفاع نداشته باشی.
[
عثمان
]
گفت: من جوار
پیامبر را با چیز دیگر عوض نمیکنم؛ حتی اگر رگ گردنم را قطع کنند».
همچنین نقل شده است معاویه زمانی که هنوز
آتش فتنه چندان شعلهور نشده بود، به خلیفه اعلام کرد که سپاهیانی برای کمک به او خواهد فرستاد: «معاویه گفت: پس من برای حمایت تو لشکر میفرستم که در همینجا اقامت کنند تا اگر حادثه ناگوار رخ داد، از تو دفاع کنند.
عثمان گفت: من همسایگان پیامبر را دچار زحمت و تنگدستی نخواهم کرد (به سبب اقامت لشکر در
مدینه و کم شدن خواربار بر مردم سخت خواهد گذشت).
معاویه گفت: به
خدا سوگند تو را خواهند کشت و بر تو هجوم خواهند آورد. عثمان گفت: «حسبی الله و نعم الوکیل»
خداوند که بهترین وکیل و حامی من است و برای من کافی خواهد بود. بعد از آن،
معاویه از نزد عثمان رفت».
اما هنگامی که اوضاع بر عثمان بسیار دشوار شد، رویکرد معاویه تغییر کرد؛ عثمان بارها از او کمک خواست؛ اما پاسخی نشنید: «زمانی که عثمان کار خویش و قیام مردم را دید به معاویه که در شام بود، چنین نوشت:... اما بعد، مردم مدینه
کافر شدهاند و از
اطاعت بیرون رفته و پیمان شکستهاند. از جنگآوران شام که پیش تو هستند، به هر وسیله که میشود به پیش من بفرست».
نکته جالب در برخی نامههای خلیفه سوم این است که او ملتمسانه از دیگران تقاضای کمک میکند، اما جوابی نمیشنود.
او در یکی از نامهها که اهل شام و معاویه را مورد خطاب قرار داده، میگوید: «مدت زمان درنگ من در میان این مردم، طولانی شده است، مرا میان دو کار مخیّر کردهاند، یا سوار شتری پیر شده و از میان آنان بروم و یا اینکه پیراهن
خلافت را از تن به در آورم: فیا غوثاه یا غوثاه، و لا امیر علیکم دونی، فالعجل العجل یا معاویة، و ادرک ثم ادرک، و ما اراک تدرک؛ به دادم برسید! به دادم برسید! به غیر از من امیری بر شما نیست، عجله کن معاویه، عجله کن! زودتر خودت را برسان! هرچه زودتر!
هرچند گمان نمیکنم که کمکت به من برسد».
جالب است که خود عثمان پیشبینی میکند که معاویه به کمکش نخواهد آمد! معاویه هنگامی که با این درخواستهای مکرر مواجه شد، طبیعتاً نمیتوانست هیچ نوع عکسالعملی انجام ندهد و مشخص بود که همپیمانانش که طرفدار عثمان نیز بودند، او را به جهت عدم حمایت از عثمان مؤاخذه خواهند کرد. به همین دلیل، معاویه سپاهی دوازده هزار نفری را از
دمشق خارج کرد، (در برخی نقلها آمده که این سپاه را بزرگان شام فرستادند و معاویه در آن نقشی نداشت.)
اما به آنها گفت: در مرزهای شام بمانید! سپس پیکی برای عثمان فرستاد تا از کار او آگاه گردد. وقتی فرستاده او نزد عثمان آمد، عثمان از تعداد لشکر پرسید؟ آن پیک گفت: آمدهام که نظرت را بدانم و آنگاه نزد آنان برگشته و ایشان را به مدینه آورم. عثمان گفت: نه، به
خدا قسم! میخواهید من کشته شوم و بعد از آن پرچم خونخواهی را بلند کنید! برگرد و آنان را نزد من برسان. بعد از آن، دیگر پیک به سوی عثمان برنگشت تا او کشته شد».
تحلیل عثمان کاملاً درست بود؛ معاویه خونخواهی را بر حمایت ترجیح میداد. اگر او هیچ سپاهی نمیفرستاد، مورد سرزنش دوستان عثمان قرار میگرفت و در آینده نیز نمیتوانست خود را خونخواه او معرفی کرده، درصدد توسعه
قدرت خود برآید.
همچنین اگر خود به همراه سپاهی به مدینه آمده و از عثمان تمام قد دفاع میکرد، مشکل او دو چندان میشد و خود را در مقابل انبوهی از مردم که
صحابه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیز در میانشان بودند قرار میداد.
در نهایت دلیل رویکرد محافظهکارانه معاویه را میتوان اینگونه تحلیل کرد؛ او نمیدانست در برابر
اصحاب رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) چه واکنشی نشان دهد؟ بر این اساس تصمیم گرفت تا دعوتهای مکرر و درخواستهای عاجزانه عثمان را برای حمایت از وی، پشت گوشانداخته و منتظر بماند تا ببیند
سرنوشت نزاع داخلی میان عثمان و مردم به کجا خواهد انجامید. به عبارت دیگر، اگر عثمان بر جای میماند، معاویه همچنان بر مسند قدرت باقی بود، اگر هم کشته میشد، راه برای یک
جنگ داخلی که معاویه امیدوار بود در آن پیروز شود، هموار میشد؛ جنگی که به بهانة خونخواهی عثمان انجام میشد. به محض کشته شدن عثمان، کوشش معاویه برای تحمیق مردم شام ضد مردم مدینه و اصحاب پیامبر آغاز شد.
اما تضاد میان این اهمال و آن خونخواهی برای بسیاری از صاحبان
بصیرت، روشن و مشخص بود.
حضرت علی (علیهالسلام) در نامههای بسیاری که به معاویه نوشت، او را به شدت
توبیخ کرده و بیان میدارد که معاویه خود در
قتل عثمان شریک بوده، حال چگونه خونخواهی او میکند؟!
«سپس آنچه میان من و عثمان روی داد، یادآوری کردهای، محض نسبتی که با او داری به تو پاسخ میدهم: از من و تو کدامیک دشمنیاش با او بیشتر بود، و راه را برای قتل او هموارتر کرد؟ آیا آنکه یاریش را از او دریغ ننموده و از او خواست به جایش بنشیند و دست از اعمالش بردارد، یا کسی که عثمان از او یاری خواست و او یاری دادنش را به تأخیر انداخت، و سپاه
مرگ را بر سرش ریخت تا قضای
حق بر او جاری شد؟».
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «نقش معاویه در قتل عثمان»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۶/۷.