نقش اعتماد به نفس در زندگی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: اعتماد به نفس، زندگی، عزت نفس، اسلام.
پرسش: نقش اعتماد به نفس در زندگی چیست و اسلام چه نظری در این مورد دارد؟
پاسخ: اعتماد به نفس اساس و منشأ
موفقیت افراد است. کسانی که در زندگی همواره شکست میخورند و عقب میافتند، مهمترین عامل آن فقدان اعتماد به نفس است. زیربنای کامیابی، اعتماد به نفس است. سایر طبقات موفقیت براساس اعتماد به نفس پایهریزی میشود. ریشه همه ناراحتیها و مشکلات جوانان از عدم اعتماد به نفس کافی سرچشمه میگیرد که آن هم از خودناباوری و توجه نکردن به استعدادها و تواناییهای ذاتی است که
خداوند متعال در وجود هر شخص به ودیعه نهاد است.
بسیاری از
جوانان از تنهایی رنج میبرند، مضطرب و نگراناند، احساس عدم درک از سوی دیگران میکنند، خود را حقیر و بیارزش میدانند، در برقراری ارتباط با دیگران دچار وحشت میشوند؛ بدون آنکه به دلایل واقعی این احساسها پی ببرند. بسیاری نیز به رغم جوانی مأیوس، خسته، کسل و بیعلاقه به همه چیز هستند. آنها نیز فکر میکنند دیگران قادر به درک آنها نیستند. آنها فقط میدانند که باید در موقعیت و شرایط بهتری قرار گیرند؛ اما هیچگونه تلاشی برای رسیدن به این موقعیت برتر از خود نشان نمیدهند. اغلب این افراد، از احساس عدم ارزشمندی و در نتیجه عدم
اعتماد به نفس رنج میبرند. آنها روزها، ماهها و سالها را تلف میکنند، بدون اینکه بدانند چهکار میکنند و بدون آنکه کوششی واقعی برای یافتن ریشه ناراحتیهای خود انجام دهند.
اما بهراستی ریشه این همه شکستها و خودکمبینیها از کجا آب میخورد؟ بله، از عدم اعتماد به نفس کافی که آن هم از خودناباوری و عدم توجه به استعدادها و تواناییهای ذاتی است که
خداوند متعال در وجود هر شخص به ودیعه نهاد است؛ زیرا باور ندارد که گل سرسبد
آفرینش است، زیبایی، طراوت و کمالات همه آفرینش در او خلاصه شده است؛ زیرا خداوند متعال
اراده نموده است که انسان، این موجود عظیم و ناشناخته جهان آفرینش قائم مقام او در میان سایر موجودات باشد.
آنگاه که خطاب به
ملائکه فرمود:
«همانا اراده کردهام که جانشینی برای خود در
زمین قرار دهم»؛ «
اِنّی جاعِلٌ فی الْاَرْضِ خَلیفةً».
همچنین به همین دلیل است که
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) این بزرگ انسانشناس
تاریخ میفرمایند:
«پیشبینی و باور مثبت داشته باشید تا آن را (در
زندگی خویش) بیابید: »؛ «
تفاّلوا بالخیر تجدوهُ».
اعتماد به نفس چیست؟
اعتماد به نفس اساس و منشأ
موفقیت افراد است. کسانی که در زندگی همواره شکست میخورند و عقب میافتند، مهمترین عامل آن فقدان اعتماد به نفس است، زیربنای کامیابی، اعتماد به نفس است، سایر طبقات موفقیت براساس اعتماد به نفس پایهریزی میشود.
یکی از روانشناسان میگوید: «اعتماد به نفس باور به قابلیتهای انسانی خویش است».
دیگری میگوید:
«تصویری که یک فرد از خویشتن دارد، به طور ضمنی در همه واکنشهای ارزشی او تجلی میکند. بنابراین ارزشیابی شخص از خویشتن اثرات برجستهای در جریان فکری،
احساسات، تمایلات، ارزشها، رفتارها و هدفهای وی دارد. به منظور شناخت کیفیتهای روانی انسان و پی بردن به روحیات او باید به
طبیعت و میزان حرمت نفس و معیارهای
قضاوت وی درباره خویشتن آگاهی یافت».
کسی که فاقد اعتماد به نفس است، نهتنها از خودشکوفایی باز میماند، بلکه به هیچ موفقیتی در زندگی نخواهد رسید.
دانشمندان زیربنای اعتماد به نفس را عزت نفس میدانند و عزت نفس یعنی تعریفی که شما از خود دارید. هر کسی هر تعریفی از خود داشته باشد، همان
عزت نفس او را نشان میدهد. من کیستم؟ پاسخی که
انسان به این سؤال میدهد، میزان عزت نفس اوست.
ــ راستی چه کسی میتواند بهترین تعریف را در پاسخ به این سؤال ارائه دهد؟ کسی جز خالق انسان نمیتواند او را معرفی کند، آنجا که میفرماید:
«
و لَقَدْ کَرَّمْنا بَنیآدَمَ»؛ ما
فرزندان آدم را،
کرامت بخشیدیم.
ــ و در ذیل
آیه میفرماید:
«
و فضّلناهُمْ علی کثیرٍ مِمّا خَلَقْنا تفضیلاً».
و آنها را بر بسیاری از آنچه
خلق کردهایم، برتری بخشیدیم.
ــ و همچنین در جای دیگر میفرمایند:
«هر آنچه در
زمین و آسمان هستند، در
اختیار شما قرار دادیم»؛ «
سَخَّرَ لکم ما فی السّموات و ما فی الارضِ».
ــ و بالاخره خداوند متعال در مورد انسان اینگونه میفرمایند:
«به طور قطع من اراده کردهام در
زمین جانشینی برای خود قرار دهم»؛ «
اِنّی جاعِلٌ فِی الْارضِ خَلیفَةً».
اینجاست که به اهمیت کلام
حضرت علی (علیهالسّلام) پی میبریم که فرمود:
"
شناخت نفس (
خودشناسی) سودمندترین معارف است".
اگر کسی به اندازه کافی
ارزش خود را بشناسد، ویژگیهای لازم برای کار، تحصیل و روی هم رفته، زندگی شکوفا و سالم را خواهد داشت. این ویژگیها بسیار گوناگوناند؛ اما میتوان به طور خلاصه به موارد زیر اشاره کرد:
این شخص خود را به عنوان یک انسان در حال تحول میپذیرد، میداند که اکنون در راه
پیشرفت و
رشد است و هنوز کامل نشده؛ اما آگاهی به این مسئله، به هیچ وجه اهمیت و ارزش او را به عنوان یک فرد از بین نمیبرد. او از چیزی که هست و از ضعفها و اشتباهها و کمبودهایش احساس شرم نمیکند.
او همیشه به دنبال
شناخت بهتر خود، تحولهای مثبت و ارتباط مؤثر با دیگران است.
او دارای اهداف مشخص و روشنی است که برای رسیدن به آنها تلاش و جستوجو میکند تا اطلاعات و مهارتهای لازم را به دست آورد.
او همیشه آماده تجدیدنظر غیر متعصبانه در باورها و اعتقادات خود است.
او از آشنا شدن و ارتباط با دیگران لذت میبرد؛ همانطور که از شناخت دنیای پیرامونش
لذت میبرد.
شدت و ضعف این احساس در زندگی، از چنان اهمیتی برخوردار است که با نادیده انگاشتن علتهای ژنتیکی و روانشناختی، میتوان ادعا کرد که مشکلات زندگی ما اغلب به کمبود همین احساس مربوط میشود.
اضطراب،
افسردگی، شکستهای تحصیلی، رفتارهای خشونتآمیز و ناهنجار، عدم بلوغ احساسی،
اعتیاد،
خودکشی و... ناشی از کمبود احساس ارزش داشتن (اعتماد به نفس) است.
اکنون دیدگاه
اسلام را درباره اعتماد به نفس بیان میکنیم:
خداوند متعال ما را بر تمام موجودات برتری داده و قائم مقام خود در
جهان هستی معرفی نموده است. (بنابراین ما استعداد همه کمالات وجودی را بالقوه دارا هستیم).
طبق نظر کلیه روانشناسان اولین گام در مسیر
پیروزی و کامیابی،
اراده برای ایجاد دگرگونی و تحول در باورهای منفی است. در اسلام نیز توصیه شده است افکاری زیبا و موفقیتآمیزی داشته باشید تا تجلی آنها را در صحنه واقعی زندگی خود ببینید.
شما این توانایی و قدرت را دارید که زندگی،
شخصیت، رفتار، و حتی صفات خود را معماری کنید؛ از این روست که خداوند متعال میفرماید: «به راستی خداوند
سرنوشت هیچ گروهی را تغییر نمیدهد، مگر آنکه آنان خود، سرنوشت خود را تغییر دهند»؛ «
انه لایُغَیِّرُ ما بقَومٍ حتَّی یُغَیِّروا ما بانفسهم».
و در یک جمله، نظر اسلام در این باره این است: «دستاورد انسان چیزی جز سعی و تلاش او نیست»؛ «
و اَنْ لَیْسَ للْاِنسانِ الّآ ما سَعی».
اعتماد به نفس از جهت لغت به معنی
خودباوری و خوداتکایی است که در برابر
اعتماد به دیگران است و از نظر اسلام اعتماد به نفس این است که انسان به
رهبری عقل و خرد و در پرتو قدرت اراده و تصمیم و قاطعیت کار خود را ادامه دهد و خود را بر انجام آن
عمل توانا بشمارد. اعتماد به نفس از نظر اسلام دو نوع ممدوح (در مسیر طاعت
حق) و مذموم (در مسیر
معصیت) است.
۱. از شخصیت واقعی خود گریزاناند؛ ۲. خودستا و گزافهگو هستند؛ ۳. نقاط ضعف خود را میپوشانند ۴.
خجالتی و کمرو هستند؛ ۵. به پنهانکاری راغباند؛ ۶. همیشه خود را با دیگران مقایسه میکنند ۷. انتقادپذیر نیستند؛ ۸. عصبی هستند؛ ۹. در سختیها
استقامت ندارند؛ ۱۰. خود را بیارزش نشان میدهند؛ ۱۱. از
نظم و برنامه گریزاناند؛ ۱۲. منزوی و تنهایند؛ ۱۳. ترسو و ناتواناند؛ ۱۴. دارای بیماری جسمی ۱۵. دچار سوء تعبیر و برداشتند؛ ۱۶. مأیوس؛ ۱۷. بدبین هستند؛ بهگونهای که دیگر دست به تلاش نمیزنند؛ ۱۸. به خداوند
توکل و اعتماد ندارند.
با توجه به نشانههای زیر باید گفت که اسلام مدافع و تربیتکننده چنین افرادی با این ویژگیهاست:
۱. خود را دوست دارند و برای دیگران ارزش قائل میشوند؛ ۲. در سخن گفتن متین و آرام هستند؛ ۳. بیشتر از خود توقع دارند تا از دیگران؛ ۴. به لیاقت و مهارت خود نسبتاً مطمئن هستند؛ ۵. از شکست و محرومیت دیگران شادکام نیستند؛ ۶. برای زندگی و کار خود برنامهریزی میکنند؛ ۷. از شکست و محرومیتهای پیشآمده پند میگیرند؛ ۸. در برابر مشکلات و سختیهای زندگی صبورند؛ ۹. به خداوند و مقدرات الهی خوشبیناند؛ ۱۰. بلند همت؛ ۱۱. رفق و مدارا با دیگران؛ ۱۲. اهل
تفکر و تأمل؛ ۱۳. مردمگرایی؛ ۱۴. خوشبین؛ ۱۵. امیدوار به
رحمت خداوند؛ ۱۶. مسئولیتپذیرند؛ ۱۷. توجه زیادی به خودشناسی دارند؛ ۱۸. از بیکاری
نفرت دارند؛ ۱۹. قانعاند ۲۰. اهل
عفو و بخششاند؛ ۲۱. در کارها انصاف دارند؛ ۲۲. متواضعاند و..؛.۲۳. ریاستطلب نیستند؛ اگرچه آمادگی لازم را دارند که مقتدرانه دست به رهبری در مواقع حساس بزنند و آنقدر عزت نفس دارند که تحت تأثیر هر کس قرار نمیگیرند؛ ۲۴. خودخواه نیستند، بسیار مایلند تا جایی که میتوانند از افراد دیگر مواظبت کنند؛ ۲۵. آنقدر بر خورد تسلط دارند که با توجه به انرژی درونی خود میتوانند در هر زمان که لازم باشد در مقابل دیگران نه بگویند؛ ۲۶. از
دانش و مهارت کافی برخوردارند؛ اما آزادانه و بهسادگی محدودیتهای خویش را میپذیرند و از اینکه در برخی زمینهها دیگران مهارت بیشتری دارند احساس
تهدید و
ترس نمیکنند ۲۷. دوست ندارند
سلامت و شادابی خود را برای
پول بیشتر فدا کنند و نیازی (کمبودهای روحی و روانی و...) ندارند که با نشان دادن
ثروت خود دیگران را تحت تأثیر قرار دهند و...
اسلام در دستورات و تعالیم خود سعی دارد با قرار دادن انسان در بستر
تربیت و تعلیم اسلامی، به پرورش استعدادهای درونی انسانها بپردازد. استعدادها و تواناییهایی که هر کدام نقش مثبت و مؤثری در خودپنداره، فرد (تصور فرد از خود و تواناییاش) میگذارند. اسلام به ما دستور
خودشناسی یعنی (شناخت استعدادها و نیروهایی که برای تکامل نیاز است، میدهد و با توجه دادن به قدرت
اراده و
اختیار از ما میخواهد که با پیمودن راه
انبیا و
ائمه (علیهمالسلام) به مقام تقرب الهی برسیم. مقامی که در
قرآن از آن به مقام خلیفه الهی یاد شده است.
حضرت علی (علیهالسّلام) به ما میفهماند که به هر کجا که بخواهیم میتوانیم برسیم؛ به شرط اینکه به نیروی عظیم خدادادی خود باور داشته باشیم و اسیر شهوات نشویم.
دوائُک فـیک و مـا تَشْعُرُ ••• وَدائُک مـنـک و مـا تُبْصِرُ
اتحسبُ انّک جرمٌ صغیرٌ ••• و فیک انطوی العالم الاکبرُ
یعنی ای انسان! دوای تو در وجودت نهفته است و تو نمیفهمی و بیماریها و گرفتاریهایت نیز از طرف خودت سرچشمه میگیرد و آگاهی به این مطلب نداری و خیال میکنی که موجودی ضعیف هستی در صورتی که جهان بزرگ در وجودت پیچیده شده است و این
کلام به ما میگوید که به نیروهای خودت (اختیار، اراده، تواناییها و سعی و...) اعتماد داشته باش و در پرتو این خودباوری به عالیترین نقطه برس؛ کما اینکه کسی که از این حقیقت غافل باشد و خلاف این جهت حرکت کند، پستتر از حیوان خواهد شد.
یکی از چیزهایی که اسلام به آن تأکید میکند،
تفکر است (یکی از ابعاد مهم نفس) تا جایی که
قرآن شریف میفرماید: بسیاری از جهنمیها وقتی مورد خطاب قرار میگیرند که چرا به اینجا آمدهاید، میگویند به خاطر اینکه درِ تفکر و تأمل را به روی خود بستیم و اهل تفکر نبودیم.
در
حدیث از
عقل به پیامبر درونی یاد شده است، چیزی که اگر به کار گرفته شود و به تواناییهای معادی و معاشی آن اعتماد گردد،
سعادت دنیا و آخرت انسان را در پی خواهد داشت.
خودباوری و
اعتماد به نفس مؤمن منافاتی با اعتماد به قدرت الهی ندارد؛ چراکه انسان مؤمن همه چیز را از آنِ
خدا میداند و در هر کاری که میکند، به قدرت الهی واقف است. فرد
مؤمن در مسیر صحیح
تربیت دینی به شکوفایی ابعاد
شخصیت خود (عقلی، اجتماعی، دینی، عاطفی، جسمی و...) میپردازد و او تحت تعالیم همهبعدی
اسلام قرار میگیرد و از
خودشناسی خود به
خداشناسی میرسد (
مَنْ عَرَفَ نَفْسَه فقد عَرَفَ رَبَّه)؛
اما همین انسان اگر به قدرت و تواناییهای خودش تکیه کند و خود را محور ببیند، دچار
عُجب،
تکبر، خودپرستی،
خودبینی و خودخواهی میگردد و خود میشود یک
طاغوت که از اطاعت حق سرپیچی میکند و آنقدر مست
شهوات و قدرت ظاهری و مال خود میشود که خود را خداوند عالم میخواند (
فرعون).
اسلام با دستورات خود سعی دارد
انسان را تشویق کند که با قوه عقل،
اراده، تواناییهای جسمی و روحیاش آشنا سازد تا با بهکارگیری آن خود را در مسیر
حق قرار دهد و به درجه
عبودیت برسد. همان درجهای که
امام صادق (علیهالسّلام) آن را معادل مقام ربوبیت خواندند. در تعالیم اسلام خودباوری و اتکای به نفس، امری است مثبت؛ به شرط اینکه همیشه در راه صحیح آن یعنی
بندگی حضرت حق باشد. خودباوریای که باعث سرکشی و خودخواهی گردد، مغایر با تعالیم تعالیبخش اسلام است.
۱. جوان و نیروی چهارم زندگی، محمدرضا شرقی، تهران، سروش.
۲. رمز پیروزی مردان بزرگ، استاد جعفر سبحانی، انتشارات نسل جوان، قم.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «نقش اعتماد به نفس در زندگی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۶/۳۰.