• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نفس اماره و شیطان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: نفس انسان، ابلیس، شیطان، انس، جن، آتش، نفس اماره، نفس لوامه، نفس مطمئنه.

پرسش: فرق شیطان با نفس اماره چیست؟

پاسخ: نفس اماره، به این معناست که تمایلات حیوانی، حاکم بر وجود انسان باشند و حالتی از نفس است که همواره انسان را به بدی‌ها و برآوردن خواسته‌های شهوانی، فرمان می‌دهد؛ اما شیطان در لغت و اصطلاح، به هر موجود طغیانگر و سرکش شیطان گفته می‌شود؛ خواه از جنس انسان باشد یا از جن و یا از حیوانات. نفس اماره، در واقع یکی از ابزار شیطان و راه نفوذ و سلطه بر انسان است و از جنود و سربازان شیطان محسوب می‌شود. پس وسوسه از جانب ابلیس به عنوان شیطان بیرونی، و تحریک و خواهش توسط نفس اماره به عنوان شیطان درونی، انسان را به مرحله سقوط می‌کشاند.



هویت حقیقی انسان، دارای ابعاد و لایه‌های سه‌گانه (حیوانی، انسانی، الهی) است. از آیات قرآن مجید نیز به خوبی استفاده می‌شود که روح و نفس انسانی دارای سه مرحله است:

۱.۱ - نفس اماره

نفس اماره یا لایه حیوانی انسان، در شهوت، غضب و امیال نفسانی خلاصه می‌شود.
[۲] جوادی آملی، عبدالله، حق و تکلیف در اسلام، ص۸۹.
این میل قلبی و حالت نفسانی را قرآن به نفس اماره تعبیر می‌نماید و تأکید می‌کند که: «به‌درستی که نفس، (انسان را) به کارهای زشت و ناروا فرمان می‌دهد».
به همین دلیل به آن اماره (امرکننده به بدی‌ها) گفته‌اند. در این مرحله هنوز عقل و ایمان آن‌ قدرت را نیافته که نفس سرکش را مهار زده و آن را رام کنند؛ بلکه در بسیاری از موارد در برابر او تسلیم می‌گردند و نفس سرکش آن‌ها را شکست می‌دهد.
در گفتار همسر عزیز مصر (گروهی از مفسرین مراد از این جمله را حضرت یوسف دانسته‌اند؛ اما این نظر مورد پذیرش اکثر مفسرین قرار نگرفته است.
به این مرحله اشاره شده است آن‌گاه که گفت: «و ما أبرئ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ»؛ «من هرگز نفس خود را تبرئه نمی‌کن؛ چراکه نفس سرکش همواره به بدی‌ها فرمان می‌دهد».

۱.۲ - نفس لوامه

«نفس لوامه» مرتبه‌ای از نفس است که پس از تعلیم و تربیت و مجاهدت، انسان به این مرتبه ارتقا می‌یابد. در این مرحله ممکن است بر اثر طغیان غرایز گاه‌گاه مرتکب خلاف‌هایی بشود؛ اما فوراً پشیمان می‌گردد و به ملامت و سرزنش خویش می‌پردازد و تصمیم بر جبران گناه می‌گیرد، و دل و جان را با آب توبه می‌شوید.

قرآن کریم این مرحله را «نفس لوامه» تعبیر کرده و می‌فرماید: «وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ»»؛ «و سوگند به (نفس لوّامه) وجدان بیدار و ملامتگر که رستاخیز حق است»!

۱.۳ - نفس مطمئنه

«نفس مطمئنه»، آن مرتبه‌ای است که پس از تصفیه و تهذیب و تربیت کامل، انسان به آن می‌رسد در این مرتبه‌ غرایز سرکش توانایی پیکار با عقل و ایمان در خود نمی‌بینند؛ چراکه عقل و ایمان آن قدر نیرومند شده‌اند که غرائز نفسانی در برابر آن توانایی چندانی ندارند.
این مقام انبیا و اولیا و پیروان راستین آن‌هاست. آنهایی که در مکتب مردان خدا درس ایمان و تقوا آموختند و سال‌ها به تهذیب نفس پرداخته و جهاد اکبر را به مرحله نهایی رسانده‌اند.

قرآن از این مرحله به نفس مطمئنه تعبیر کرده می‌فرماید: «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلی‌ رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی»؛ «ای نفس مطمئن و آرام یافته به سوی پروردگارت بازگرد، در حالی که تو از او خشنودی و او هم از تو خشنود».


اکنون مباحثی را درباره ابلیس و شیطان بیان می‌کنیم:

۲.۱ - ابلیس

منظور از ابلیس، شیطان خاصی است که از جنیان می‌باشد؛ اما به خاطر کثرت عبادت، جزء ملائک قرار گرفت؛ ولی پس از تمرد، حسابش از سایرین جدا شده و از آن مقام قدس ساقط گردید؛ چون امر پروردگارش را اطاعت نکرد و فسق ورزید.

۲.۲ - شیطان

شیطان از ماده «شطن» به معنای مخالفت و دوری می‌باشد؛ و به هر موجود طغیانگر و سرکش شیطان گویند. خواه از انسان‌ها باشد یا از جن و یا از حیوانات.
[۹] معلوف، لویس، المنجد فی اللغة.


۲.۲.۱ - آیه‌ای در قرآن

چنان‌که در قرآن آمده است: «وَ کَذلِکَ جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیاطینَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ...»؛ «بدین‌گونه برای هر پیامبری، دشمنانی از شیاطین انسانی و جن قرار دادیم...».

۲.۲.۲ - نکته

ابلیس را بدین جهت که موجودی متمرد (نافرمان) طغیانگر و خراب‌کار است، شیطان نامیدند.


نفس اماره، در واقع یکی از ابزار شیطان و راه نفوذ و سلطه‌یابی بر انسان است و از جنود و سربازان شیطان محسوب می‌شود.
پس وسوسه از جانب ابلیس به عنوان شیطان بیرونی، و تحریک و خواهش توسط نفس اماره به عنوان شیطان درونی، انسان را به مرحله سقوط می‌کشاند.

۳.۱ - سوگند شیطان

تمام تلاش شیطان، این است که انسان گمراه شده و به حقیقت نرسد و در این خصوص، او به عزت خداوند متعال قسم یاد کرده است؛ چنان‌که در قرآن آمده است: «قالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ»؛ «(شیطان) گفت: به عزتت قسم که همگی آنها را اغوا می‌کنم...» .

۳.۲ - مراد از اغوا

اغوا، از کلمه غی به معنی ضد رشد است، و رشد، به معنی رسیدن به واقع.
شیطان به عزت خداوند قسم یاد کرده که انسان را گمراه خواهد ساخت: «قالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ».
او در به انحراف کشیدن انسان مرحله به مرحله جلو آمده و انسان را تحت تأثیر القائات خود قرار می‌دهد تا جایی که خود انسان، شیطانی می‌شود و به وسیله او دیگر انسان‌ها به انحراف کشیده می‌شوند.
انسانی که بر اثر وسوسه‌های شیطان، تسلیم خواسته و خواهش تمایلات حیوانی گردد، گرفتار نفس اماره شده است.

۳.۳ - حدیثی از امام علی

حضرت علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: «نفس اماره همچون فرد منافق، تملق انسان را می‌گوید و در قالب دوست، جلوه می‌کند تا بر انسان مسلط شود و او را به مراحل بعد وارد کند».
[۱۵] غررالحکم.


۳.۴ - وسوسه کردن انسان‌ها

شیطان انسان‌های ضعیف الایمان را وسوسه کرده و به کمک تمایلات شهوانی و نفس اماره‌شان، قلب آن‌ها منزل خود می‌کند و بالاخره با دست و بدنشان تماس برقرار کرده و مصافحه می‌کند و یار و رفیق آن‌ها می‌شود؛ چون کسی که قلبش منزل شیطان شد، نه تنها مهمان‌دار شیطان، بلکه یار او خواهد بود.
[۱۶] جوادی آملی، عبدالله، مبادی اخلاق در قرآن، ص۱۱۵.


۳.۵ - حدیثی دیگر

درباره این گروه، امام علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: «فنظر بأعینهم ونطق بالسنتهم»؛ «پس شیطان با چشمان آن‌ها نگاه می‌کند و با زبان آن‌ها حرف می‌زند».


شیطان و نفس اماره هر دو دشمن انسان هستند.

۴.۱ - آیه ۱۶۸ سوره بقره

قرآن هم از شیطان به عنوان دشمن آشکار انسان یاد می‌کند و انسان را سفارش می‌کند که او را دشمن خود بداند:
«... إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ»؛ «او برای شما دشمن آشکار است».

۴.۲ - حدیثی از رسول خدا

و هم در روایات معصومین (علیهم‌السلام) به نفس اماره (هوا و هوس) دشمن شمرده شده است:
قال النبی (صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم): «اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک»؛ پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) فرمود: «دشمن‌ترین دشمن تو نفس توست».
به این مرحله از نفس اشاره دارد.

۴.۳ - مراد از دشمن‌ترین دشمنان

راز تعبیر نفس به «دشمن‌ترین دشمنان»، درونی بودن آن است. دشمن و سارق بیرونی، نمی‌تواند بدون همراهی این دشمن و دزد درونی آسیب برساند. این دشمن درونی، محرم و به همه جا آشناست و با استفاده از همین آگاهی، خواسته شخص را به شیطان گزارش می‌دهد.

و از سوی دیگر، پیام و فرمان ابلیس را که امارة بالسوء بیرونی است، می‌رساند؛ ازاین‌رو نفس اماره خود نیز از جنود (سربازان) شیطان محسوب است؛ چنان‌که بسیاری از اوصاف آن، در شمار جنود شیطان است.
[۲۰] جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج۸، ص۵۱۶.
پس نفس اماره با توجه به زمینه و گرایش حیوانی موجود در انسان، تحت تأثیر وسوسه شیطان واقع شده و شیطان نیز مرحله به مرحله جلو می‌آید، تا جایی که فرد نیز جزء حزب شیطان می‌شود:
«اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ أُوْلَئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ»؛ «شیطان بر آن‌ها چیره شده، پس یاد خدا را از خاطرشان برده است، آن‌ها حزب شیطان‌اند».


۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‌۲۵، ص۲۸۱.    
۲. جوادی آملی، عبدالله، حق و تکلیف در اسلام، ص۸۹.
۳. یوسف/سوره۱۲، آیه۵۳.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۹، ص۴۳۳ ۴۳۴.    
۵. یوسف/سوره۱۲، آیه۵۳.    
۶. قیامت/سوره۷۵، آیه۲.    
۷. فجر/سوره۸۹، آیه۲۷-۲۸.    
۸. طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۸، ص۲۶.    
۹. معلوف، لویس، المنجد فی اللغة.
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‌۱، ص۱۹۲.    
۱۱. انعام/سوره۶، آیه۱۱۲.    
۱۲. ص/سوره۳۸، آیه۸۲-۸۳.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱، ص۶۳۱.    
۱۴. ص/سوره۳۸، آیه۸۲ ۸۳.    
۱۵. غررالحکم.
۱۶. جوادی آملی، عبدالله، مبادی اخلاق در قرآن، ص۱۱۵.
۱۷. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه ت حسون، ص۵۲، خطبه۷.    
۱۸. بقره/سوره۲، آیه۱۶۸.    
۱۹. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۶۷، ص۶۴.    
۲۰. جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج۸، ص۵۱۶.
۲۱. مجادله/سوره۵۸، آیه۱۹.    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «نفس اماره و شیطان»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۵/۲۰.    



جعبه ابزار