• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نفاق و منافق

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: نفاق، منافق، منافقان.

پرسش: جریان نفاق که در طول ۲۳ سال نزول قرآن، وجود داشت، با رحلت رسول اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) چه وضعی پیدا کرد؟ منافقین در زمان کنونی چه کسانی هستند و طریقة شناسایی آن‌ها چگونه است؟ نفاق چیست؟ و منافق کیست؟

پاسخ: نفاق به معنای دو رویی کردن آمده و مقابل وفاق است. منافق کسی است که به دل باور ندارد و کافر است؛ ولی به ظاهر خود را مسلمان و باورمند جلوه می‌دهد.



نفاق به معنای دو رویی کردن آمده و مقابل وفاق است.
[۱] معینی، محمد، فرهنگ فارسی، ج۴، ص۴۷۶۶.



نَفَق، نقبی است زیرزمینی که درب دیگری برای خروج دارد. موش صحرایی دو لانه می‌سازد، یکی به نام نافقاء که آن را مخفی می‌دارد و دیگری به نام قاصعاء که آشکار است؛ چون دشمن در قاصعاء به او حمله کند، وارد نافقاء شده و از آن‌جا خارج می‌شود. منافق نیز چنین کند.
آن‌ها که به خدمتش نفاق آوردند سرمایه‌های عمر خویش طاق آوردند.


منافق کسی است که به دل باور ندارد و کافر است؛ ولی به ظاهر خود را مسلمان و باورمند جلوه می‌دهد.

۳.۱ - دیدگاه طبرسی

مرحوم طبرسی در وجه تسمیه آن می‌گوید: منافق به سوی مؤمن با ایمان و به سوی کافر با کفر خارج می‌شود. در جای دیگر می‌گوید: وجه تسمیه منافق، این است که از ایمان به کفر طرف کفر خارج شده است.

اول‌ای جان، دفعِ شرِّ موش کن و آن گهان در جمع گندم جوش کن
گرنه موش دزد در انبارِ ماست گندم اعمالِ چل ساله کجاست
[۴] مثنوی معنوی، دفتر اول، ابیات: ۳۸۰ و ۳۸۲.



قرآن شریف در این راستا سنگ تمام گذاشته و تمام رفتار و گفتار آن‌ها را زیر ذرّه‌بین قرار داده است.
قرآن کریم از منظرهای گوناگون، مسئله نفاق و منافق را مورد دقت قرار داده است؛ از جمله محورهای اصلی مورد توجه قرآن در این زمینه، عبارت‌اند از:

۱. زمینه‌های نفاق؛
۲. پی‌آمدهای نفاق؛
۳. نفاق‌زدایی؛
۴. توبه منافق و نسبیت نفاق؛
۵. نفاق‌شناسی؛
۶. نشانه‌های نفاق؛ و غیره.

در بیش‌تر سوره‌های قرآن، سخن از نفاق و منافق به میان آمده است. سوره‌ای مستقل نیز به نام «سوره منافقون» وجود دارد که دروغ‌های منافقان را مورد توجه قرار داده است. با مراجعه به سوره منافقون روشن می‌شود که قرآن کریم، فراتر از کفر با مسئله نفاق و منافق برخورد نموده است.


در روایات نیز تأکید زیادی بر این مسئله شده است.

۵.۱ - روایاتی از پیامبر

ــ پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) فرموده‌اند: «آفة المنافِقِ ثلاثٌ، اِذا حَدَّثَ کَذِبَ و اذا وَعَدَ اَخْلَفَ و اِذا ائتُمِنَ خان؛
[۱۱] پاینده، ابوالقاسم، نهج‌الفصاحه، ح ۷، ص۲.
نشانه‌ منافق سه چیز است: ۱. به دروغ سخن گوید؛ ۲. از وعده تخلف کند؛ ۳. و در امانت خیانت نماید».
ــ در جای دیگر فرموده است: «بیش از هر چیز از منافق دانا بر امت خود بیم دارم».
[۱۲] پاینده، ابوالقاسم، نهج‌الفصاحه، ح ۷، ص۲.


۵.۲ - روایتی از امام علی

امام علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «شما در زمانی به سر می‌برید که گوینده حق ‌اندک است، و زبان در گفتن راست ناتوان. آنان که با حقّ‌اند، خوارند و مردم به نافرمانی ـ خدا ـ گرفتار، و خلق با یک‌دیگر بدرفتار، جوانشان بدخو و پیرشان گنه‌کار. عالمشان دو رو و منافق، قاری‌شان سودجو ـ نه خُردشان سالمند را حرمت نهد، و نه توانگرانشان مستمند را کمک دهد».
روایات زیادی در این وجود دارد که بررسی همه آن‌ها در این نیست.


اما جریان نفاق و منافق پس از رحلت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم):
در هیچ عرصه و عصری جریان نفاق و منافق، پایان‌یافته تلقی نمی‌شود. اتفاقاً این جریان بعد از رحلت پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پیچیده‌تر و پنهان‌تر بوده است و ضربه آن بر پیکر دین و مسلمین ، سهمگین‌تر.
جریان سقیفه خود نوعی نفاق سیاسی بود.
معاویه به‌تنهایی در عصر امام علی (علیه‌السلام) و در زمان امام حسن (علیه‌السلام) برابر با هزار سال، تخم «نفاق» کاشته است.
داستان «پیراهن خونین عثمان»، عین نفاق و یکی از کارهای اصلی منافقان بود.
جریان نماز جمعه در چهارشنبه نیز، یکی دیگر از کارهای سرکردگان منافقان است.
قرآن شریف را بر فراز نیزه‌ها بردن، نیز از جمله نقشه‌های عمروعاص و معاویه می‌باشد.

۵.۲ - روایتی از امام علی

حضرت علی (علیه‌السلام) این قرآن ناطق همسان قرآن صامت، با جریان نفاق و منافق به مبارزه پرداخته است و می‌فرماید: «بندگان خدا! شما را به ترس از خدا می‌خوانم و از منافقان می‌ترسانم، که آنان گمراه‌اند و گمراه‌کننده، خطاکارند و به خطاکاری وادارنده. پی‌در‌پی رنگ می‌پذیرند و راهی را نپیموده راه دیگر می‌گیرند. هر وسیلتی را برای گمراهی‌تان می‌گزینند، و از هر سو بر راهتان می‌نشینند. درونشان بیمار است و برونشان پاک، پوشیده می‌روند، چون خزنده‌ای زیانمند و زهرناک، وصف‌شان داروست و گفتارشان بهبود جان و کردارشان درد بی‌درمان... یاران شیطان‌اند و زبان‌های آتش سوزان. آنان پیروان شیطان‌اند و بدانید که پیروان شیطان زیان‌کاران‌اند».

این بخشی از کلام امام علی (علیه‌السلام) پیرامون نفاق و منافق است که به بهترین وجه چهره کریه منافق را فاش کرده و نشانه‌های آن را برشمرده و طریقة شناسایی آن را به همه انسان‌ها آموزش داده است.


بلی تنها فرقی که بین نفاق و منافق در زمان رسول اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) با بعد از رحلت وی می‌باشد، این است که در زمان پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) جریان نفاق از طریق وحی و نزول قرآن فاش و افشاء می‌شد؛ مانند داستان مسجد ضرار، ترور پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) و...ولی بعد از وفات آن حضرت این چنین نیست و باید با هشیاری و بهره‌گیری از قرآن، با جریان پنهان نفاق و با منافقان شیطان، مبارزه شود.


علاوه بر نشانه‌هایی که برای شناسایی نفاق و منافقان، در کلام پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و امامان (علیهم‌السلام) آمده است، قرآن کریم نیز، راهکار زیبایی در این راستا ارائه می‌دهد و نشانه‌های منافقان را برمی‌شمرد و راه شناسایی آن‌ها را برای همه، در هر عصری هموار می‌کند.
از جمله نشانه‌های نفاق از دیدگاه قرآن کریم، عبارت‌اند از:

۸.۱ - بی‌حالی در عبادت و ریاکاری

می‌فرماید: «منافقان می‌خواهند به خدا نیرنگ بزنند، حال آن‌که او به آنان (به جزای عملشان) نیرنگ می‌زند و اینان چون به نماز برخیزند، کسل‌وار برخیزند؛ (و) با مردم ریاکاری کنند و خدا را جز‌ اندکی یاد نمی‌کنند».

۸.۲ - بدبینی

«و تا مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را که درباره خداوند بداندیشند، عذاب کند؛ پیش‌آمد بد روزگار بر آنان باد و خداوند بر آنان خشم گرفته و لعنت آورده و بر ایشان دوزخ را آماده ساخته است و بد سرانجامی است».

۸.۳ - خودنمایی و ریاکاری

«همانند کسانی مباشید که از سرزمینشان برای سرمستی و نمایشگری (و ریاکاری) در چشم مردم، بیرون شدند و (مردمان را) از راه خدا باز می‌داشتند و خداوند به کار و کردار ایشان چیره است».

۸.۴ - غرور و استکبار

«چون به ایشان (منافقان) گفته شود بیایید تا پیامبر خدا برای شما آمرزش بطلبد، سرهای خود را (به کفار) برگردانند؛ و بنگر ایشان را که از سر استکبار روی گردانند. در حق آنان یکسان است چه برایشان آمرزش بخواهی، چه برایشان آمرزش نخواهی؛ هرگز خداوند آنان را نخواهد آمرزید، بی‌گمان خداوند نافرمانان را هدایت نمی‌کند».

۸.۵ - ذائقه ناسالم سیاسی و فرهنگی

«مردان و زنان منافق، همه مانند یک‌دیگرند که امر به منکر و نهی از معروف می‌کنند و دستشان را (از نفاق) بسته می‌دارند؛ خداوند را فراموش کرده‌اند و خدا هم (به کیفر آن) فراموششان کرده است؛ بی‌گمان منافقان از فاسقان‌اند و به مردان و زنان منافق و کافران از آتش جهنم بیم داده است که جاودانه در آن‌اند و همان ایشان را بس؛ و خداوند لعنشان کرده است و عذابی پاینده (در پیش) دارند».

۸.۶ - بی‌ادبی

«خواندن (و صدا زدن) پیامبر را در میان خودتان همانند خواندن هم‌دیگر (و آدم‌های کوچه بازاری) مشمارید؛ به‌راستی خداوند کسانی از شما (منافقان را) که پنهانی و پناه‌جویانه خود را بیرون می‌کشید، می‌شناسد؛ باید کسانی که از فرمان او سرپیچی می‌کنند، برحذر باشند از این‌که بلایی یا عذابی دردناک بر آنان برسد».


برخی دیگر از راه‌های شناسایی نفاق و منافقان، عبارت‌اند از:

۱. فاصله دل و زبان و حرف و عمل.
۲. بیماری دل و بداندیشی.
۳. محرومیت از شعور و باریک‌بینی.
۴. امتیاز خواهی و تبعیض‌گرایی و انحصارطلبی.
۵. جوپذیری.
۶. خطرگریزی و ترس از مرگ.
۷. غفلت از علم و قدرت حق.
۸. وابستگی مادی و خودمحوری.
۹. طبقه‌گرایی و اشرافیت بر پایه اصالت زور و زر.
۱۰. فرصت‌طلبی.
۱۱. سازش کاری و گرایش به دشمن.
۱۲. محرومیت از‌ اندیشه منسجم.
۱۳. نظم‌گریزی و بی‌انضباطی.
۱۴. هرزه‌باوری و شایعه‌پذیری.
۱۵. تن‌پروری و مشقت‌گریزی.
۱۶. پیمان‌شکنی.
۱۷. مسخره‌گری و تحقیر مؤمنان بر مبنای بینش اشرافی و طبقانی.

بنابراین جریان نفاق در هیچ عصری پایان نیافته و بعد از رحلت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) گسترده‌تر وارد صحنه شده و تا قیامت این جریان در مقابل حق قرار دارد. بعد از انقلاب جمهوری اسلامی نیز منافقان کوردل جنایت‌های بسیاری کردند؛ از جمله ترور شخصیت‌ها و... اینک نیز نشانه‌های زیادی وجود دارد که می‌توان با آن چهره‌ منافقان را برملا ساخت و ما باید با این نشانه‌های خاص و با درایت و دوراندیشی برای درازمدت، آن‌ها را شناسایی کنیم.


۱. تفسیر المیزان، ج۱ و ج۱۹.
۲. تفسیر نمونه، ج۱ و ۲۴.
۳. تفسیر تسنیم، ج۲.
۴. نگاهی دیگر، حسین رحمانی.
۵. دو چهرگان، نفاق آفت دین و اجتماع، محمد حسینی.


۱. معینی، محمد، فرهنگ فارسی، ج۴، ص۴۷۶۶.
۲. قرشی، سید علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۷، ص۹۸، تهران، دارالکتب الاسلامیه.    
۳. قرشی، سید علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۷، ص۹۸، تهران، دارالکتب الاسلامیه.    
۴. مثنوی معنوی، دفتر اول، ابیات: ۳۸۰ و ۳۸۲.
۵. بقره/سوره۲، آیه۸.    
۶. بقره/سوره۲، آیه۹.    
۷. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۴۰-۱۴۱.    
۸. توبه/سوره۹، آیه۱۰۲-۱۰۶.    
۹. محمد/سوره۴۷، آیه۳۰.    
۱۰. توبه/سوره۹، آیه۵۴.    
۱۱. پاینده، ابوالقاسم، نهج‌الفصاحه، ح ۷، ص۲.
۱۲. پاینده، ابوالقاسم، نهج‌الفصاحه، ح ۷، ص۲.
۱۳. امام علی (علیه‌السلام)، نهج‌البلاغه، شریف رضی، ص۵۷۰، خطبه ۲۳۳.    
۱۴. امام علی (علیه‌السلام)، نهج‌البلاغه، شریف رضی، ص۴۸۸، خطبه ۱۹۵.    
۱۵. توبه/سوره۹، آیه۱۰۷.    
۱۶. نساء/سوره۴، آیه۱۴۲.    
۱۷. فتح/سوره۴۸، آیه۶.    
۱۸. انفال/سوره۸، آیه۴۷.    
۱۹. منافقون/سوره۶۳، آیه۶۸.    
۲۰. توبه/سوره۹، آیه۶۷.    
۲۱. توبه/سوره۹، آیه۵-۶.    
۲۲. نور/سوره۲۴، آیه۶۳.    
۲۳. بقره/سوره۲، آیه۸.    
۲۴. بقره/سوره۲، آیه۱۰.    
۲۵. بقره/سوره۲، آیه۱۲.    
۲۶. منافقون/سوره۶۳، آیه۷-۸.    
۲۷. مائده/سوره۵، آیه۶۱.    
۲۸. بقره/سوره۲، آیه۱۷-۲۰.    
۲۹. مجادله/سوره۵۸، آیه۵-۶.    
۳۰. آل عمران/سوره۳، آیه۱۵۲-۱۵۸.    
۳۱. توبه/سوره۹، آیه۶۷.    
۳۲. نساء/سوره۴، آیه۷۱-۷۴.    
۳۳. نساء/سوره۴، آیه۱۳۷-۱۴۳.    
۳۴. نساء/سوره۴، آیه۱۵۰-۱۵۱.    
۳۵. مائده/سوره۵، آیه۴۱-۵۰.    
۳۶. مائده/سوره۵، آیه۴۱.    
۳۷. توبه/سوره۹، آیه۸۱-۸۲.    
۳۸. توبه/سوره۹، آیه۷۷.    
۳۹. توبه/سوره۹، آیه۷۹-۸۰.    



سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «نفاق و منافق»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۹/۱۴.    



جعبه ابزار