نعمتهای داوود
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: نعمت، حضرت داوود علیهالسلام، فضایل.
پرسش: تفسیر آیات ۱۰ و ۱۱ سوره سبأ چیست و از آیه «انِ اعْمَلْ سابِغاتِ...» چه معنایی برداشت میشود؟
پاسخ: این آیات شریفه، نعمتهایی را که خداوند به حضرت داوود پیامبر ـ علیهالسلام ـ ارزانی داشته بیان میفرماید؛ مانند: همآواز شدن پرندگان با او، ساختن زره جنگی با کیفیت بالا و نرم شدن آهن در دست حضرتشان به فرمان الهی و بهصورت اعجاز.
برخی پیامهای این آیات شریفه چنین است:
۱. صنعت باید با مدیریت افراد صالح و به نفع مردم باشد.
۲. صنعت باید با دقت و کیفیت همراه باشد.
۳. صنایع نظامی باید برای عمل صالح باشد، نه کشورگشایی و
ظلم و ستم.
در آیات مطرحشده میخوانیم:
«
وَ لَقَدْ آتَیْنا داوُدَ مِنَّا فَضْلاً یا جِبالُ أَوِّبِی مَعَهُ وَ الطَّیْرَ وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدِیدَ • أَنِ اعْمَلْ سابِغاتٍ وَ قَدِّرْ فِی السَّرْدِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّی بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ».
واژه «فضل» در آیه «
وَ لَقَدْ آتَیْنا داوُدَ مِنَّا فَضْلاً »، مفهوم وسیعی دارد که تمام مواهب و نعمتهایی را که خدا به حضرت داوود پیامبر ـ علیهالسلام ـ ارزانی داشته بود، شامل میشود، و
ذکر آن بهصورت «نکره» (فضلاً) دلیل بر عظمت آن است.
حضرت داوود مشمول مواهب بسیاری در جنبههای معنوی و مادی از سوی
پروردگار شده بود که
آیات قرآن گویای آن است. در یکجا میفرماید:
«
وَ لَقَدْ آتَیْنا داوُدَ وَ سُلَیْمانَ عِلْماً وَ قالاَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی فَضَّلَنا عَلی کَثیرٍ مِنْ عِبادِهِ الْمُؤْمِنین»؛ «ما به او و فرزندش علم فراوان دادیم، و آنها گفتند خدا را سپاس که ما را بر بسیاری از بندگانش فضل و برتری بخشیده است».
در جایی دیگر مخصوصاً به آگاهی از
سخن حیوانات اشاره شده و بهعنوان یک فضیلت بزرگ مطرح گردیده است:
«
وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ وَ قالَ یا أَیُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیْرِ وَ أُوتینا مِنْ کُلِّ شَیْءٍ إِنَّ هذا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبینُ»؛ «و سلیمان از داود میراث یافت و گفت: ای مردم! ما
زبان پرندگان را تعلیم یافتهایم و از هر چیزی به ما داده شده است. راستی که این همان امتیاز
آشکار است».
معجزات مختلفی که در ذیل آیات مورد بحث از آن سخن به میان خواهد آمد، بخشی از آن فضایل است، و نیز صوت و آهنگ بسیار زیبا، و قدرت بر قضاوت عادلانه که در
سوره «ص» («ما کوهها را با او مسخر ساختیم (که) شامگاهان و بامدادان خداوند را نیایش میکردند. و پرندگان را از هرسو (بر او) گرد (آوردیم) همگی (به نوای دلنوازش) بهسوی او بازگشت کننده (و خدا را ستایشگر) بودند»)
به آن اشاره شده، بخشی دیگر از این فضل الهی میباشد و از همه مهمتر فضیلت نبوت و رسالت بود که خدا در
اختیار داوود ـ علیهالسلام ـ گذاشت.
بعد از این اشاره، قرآن قسمتی از
فضایل معنوی و مادی
داوود علیهالسلام را بدینگونه شرح میدهد:
«
یا جِبالُ أَوِّبِی مَعَهُ وَ الطَّیْرَ»؛ «به کوهها گفتیم با داوود همصدا شوید و همچنین شما ای پرندگان با او همآواز گردید (و هرگاه او ذکر و
تسبیح خدا میگوید زمزمه را سر دهید).
کلمه «أوّبی» در اصل از «تأویب» به معنای ترجیع و گرداندن صدا در گلو است. گاهی به معنای
توبه نیز استعمال میشود؛ بهخاطر اینکه حقیقت آن بازگشت بهسوی خداست.
اگرچه همه ذرات
جهان ذکر و
تسبیح و
حمد خدا میگویند، خواه داوودی با آنها همصدا شود یا نشود؛ ولی امتیاز حضرت داوود ـ علیهالسلام ـ این بود که هنگام بلند کردن صدا و سر دادن نغمه تسبیح، آنچه در درون این موجودات بود، آشکار میگشت و زمزمه درونی به نغمه برونی تبدیل میشد.
همانگونه که در روایتی از
امام صادق علیهالسلام میخوانیم: «حضرت داوود بهسوی دشت و بیابان خارج شد، و هنگامی که
زبور را تلاوت میکرد، هیچ کوه و سنگ و پرندهای نبود، مگر اینکه با او همصدا میشد».
بعد از ذکر این فضیلت معنوی به ذکر یک فضیلت مادی پرداخته میفرماید: «
وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدِیدَ»؛ «و ما آهن را برای او نرم کردیم».
با توجه به اینکه شاید ساخت زرههای جنگی در زمان قبل از داوود نیز وجود داشته، ممکن است گفته شود
خداوند بهصورت اعجازمانندی روش نرم کردن آهن را به داوود نبی ـ علیهالسلام ـ تعلیم داد؛ آنچنانکه بتواند از آن مفتولهای نازک و محکمی برای بافتن زره بسازد، یا گفته شود که قبل از داوود برای دفاع در جنگها از صفحات آهن استفاده میشد که هم سنگین بود و هم اگر آن را به خود میبستند، چنان خشک و انعطافناپذیر بود که برای جنگجویان سخت و دشوار بود، و هیچکس تا آن
روز نتوانسته بود از مفتولهای باریک و محکم آهن چیزی همچون زره ببافد که مانند لباس بهراحتی در تن برود و با حرکات بدن نرم و روان باشد.
ولی ظاهر آیه این است که نرم شدن آهن در دست حضرت داوود به فرمان الهی و بهصورت
اعجاز انجام میگرفت، چه مانعی دارد همان کسی که به کوره داغ خاصیت نرم کردن آهن را داده، همین خاصیت را به شکل دیگر در پنجههای داوود قرار دهد؟
در بعضی
روایات نیز به همین معنا اشاره شده است.
حضرت داوود ـ علیهالسلام ـ از این توانایی که خدا به او داده بود، در بهترین طریق یعنی ساختن وسیله
جهاد، آن هم وسیله حفاظت در برابر دشمن استفاده میکرد، و هرگز از آن در وسایل عادی
زندگی بهرهگیری ننمود، و تازه از درآمد آن علاوه بر اینکه زندگی ساده خود را اداره میکرد، چیزی هم به نیازمندان
انفاق مینمود.
علاوه بر همه اینها فایده دیگر این کار آن بود که معجزهای گویا برای او محسوب میشد.
نقل شده است: هنگامی که داوود نخستین زره را میبافت، لقمان به حضورش آمده و مشاهده کرد که او آهن را بهصورت مفتولها و حلقههای متعددی درآورده و در هم فرو میکرد. این منظره سخت نظر لقمان را به خود جلب کرد، و در
فکر فرو رفت؛ ولی همچنان نگاه میکرد، و هیچ سؤال ننمود، تا اینکه داوود بافتن زره را به پایان رسانید، برخاست و بر تن کرد و گفت: چه وسیله دفاعی خوبی برای
جنگ است؟! لقمان که
هدف نهایی را دریافته بود، چنین گفت: «خاموشی
حکمت است، اما کمتر کسی آن را انجام میدهد».
سپس درباره زره ساختن داوود ـ علیهالسلام ـ و فرمان
پروردگار در این زمینه میفرماید:
«
أَنِ اعْمَلْ سابِغاتٍ وَ قَدِّرْ فِی السَّرْدِ»؛ «ما به او گفتیم زرههای کامل بساز، و حلقههای آنها را به اندازه و متناسب کن».
«سابغات» جمع «سابغ» به معنای زره کامل و فراخ است، و «اسباغ نعمت» نیز به معنای فراخی
نعمت است.
«سرد» در اصل به معنای بافتن اشیا خشن همانند زره است،
جمله «
وَ قَدِّرْ فِی السَّرْدِ» مفهومش همان رعایت کردن اندازههای متناسب در حلقههای زره و طرز بافتن آن است.
در واقع خداوند به داوود دستوری میدهد که باید سرمشقی برای همه صنعتگران و کارگران با
ایمان جهان باشد، دستور محکم کاری و رعایت دقت در کیفیت و کمیت در مصنوعات، آنچنانکه مصرفکنندگان بهخوبی و راحتی بتوانند از آن استفاده کنند. به داوود گفته میشود: زره را گشاد و راحت درست کن، تا جنگجو به هنگام پوشیدن گرفتار نشود، یعنی نه حلقهها بیش از اندازه کوچک و باریک باشد تا حالت انعطاف خود را از دست بدهد، و نه زیاد درشت و بیقواره که گاه نوک شمشیر و خنجر و نیزه و تیر از آن بگذرد، همه چیزش به اندازه و متناسب باشد. خداوند هم
ماده اصلی ساخت زره یعنی آهن را به مقتضای «
وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدِیدَ» در اختیار داوود گذاشت، و هم طرز صورت بخشیدن و ساختن زره را به او آموزش داد.
بنابراین پیامهای این آیه شریفه چنین است:
۱. صنعت باید با مدیریت افراد صالح و به نفع مردم باشد.
۲. صنعت باید با دقت و کیفیت همراه باشد («
وَ قَدِّرْ فِی السَّرْدِ»).
۳. صنایع نظامی باید برای عمل صالح باشد، نه کشورگشایی و
ظلم و ستم.
در پایان، داوود و خاندانش را مخاطب ساخته میگوید:
«
وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّی بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ»؛ «عمل صالح بهجا آورید که من نسبت به آنچه انجام میدهید، بصیر و بینا هستم».
مخاطب در آغاز
آیه تنها حضرت داوود ـ علیهالسلام ـ است، و مخاطب پایانی، او و خاندانش یا او و قومش میباشد؛
چراکه همه این مسائل مقدمه برای عمل صالح است، هدف، ساختن زره و کسب درآمد نیست، هدف عمل صالح است، و اینها وسیلهای است در آن مسیر که هم داوود از آن بهره میگرفت و هم خاندانش؛ و یکی از شئون عمل صالح آن است که در صنایع دقت کافی را از هر جهت رعایت کنند و محصول کامل و مفیدی ارائه دهند و از هرگونه بدکاری و کمکاری بپرهیزند.
این احتمال نیز وجود دارد که مخاطب به این خطاب، حضرت داوود و تمام کسانی که از دسترنج و دستباف او استفاده میکردند بوده باشد، اشاره به اینکه این وسیله دفاعی را در راه عمل صالح به کار گیرند، نه در طریق ظلم و جور و
گناه.
پایگاه اسلام کوئست.