• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

میانه‌روی در معیشت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلید واژه: اقتصاد، میانه روی، تدبیر اقتصادی، اعتدال اقتصادی.
پرسش: میانه‌روی در معیشت و اقتصاد مالی به چه معناست و آیا در اسلام در این موارد مطالبی گفته شده است.
پاسخ: میانه روی همان اعتدال و عدم افراط و تفریط است، اما در این‌جا میانه‌روی در معیشت یعنی در ارتباط انسان با «کسب درآمد» و نیز در «مصرف» را شامل است و در روایات در این موارد احادیثی وارد شده است.



به طور کلی اعتدال و میانه‌روی در مطلق امور حتی در عبادات
[۱] حسن زاده آملی، حسن؛ هزار و یک کلمه، بوستان کتاب، قم، چ سوم، ۱۳۸۱، ج ۱، ص ۴۱۴.
از اصول مسلم قرآنی و روایی است که بستر بسیاری از توصیه‌ها و هنجارهای اخلاق اسلامی محسوب می‌گردد.
رسول گرامی خدا فرمودند: هیچ بنده‌ای در فهم دین رشد نمی‌یابد مگر این که میانه‌روی او نیز بیشتر می‌شود.
[۲] متقی هندی، علاء الدین علی بن حسامة؛ کنز العمال، داراحیاء التراث العربی، بیروت، چ اول، ۱۴۱۳ق، ج ۳، ص ۲۸.
آن حضرت میانه روی را یکی از ۲۵ جزء نبوت دانسته
[۳] متقی هندی، پیشین، ج ۳، ص ۱۹.
و میانه‌روی در عبادت را بسیار زیبا دانسته
[۴] متقی هندی، پیشین، ج ۳، ص ۱۹.
و رحمای امت خود را اوساط آنان می‌دانستند
[۵] متقی هندی، پیشین، ج ۳، ص ۱۹.
و سه بار می‌فرمود: بر شما باد به میانه‌روی بر شما باد به میانه روی بر شما باد به میانه‌روی
[۶] متقی هندی، پیشین، ج ۳، ص ۲۰.
و توصیه‌های اسلامی در زمینه‌ی اعتدال در ساحت‌های مختلف زندگی خود گفتاری مستقل است.


اقتصاد در لغت به معنای میانه‌روی در کارها است و شامل هر کار می‌شود
[۷] راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ المفردات فی غریب القرآن، دارالعلم‌ الدار الشامیة، دمشق‌ - بیروت، چ اول، ۱۴۱۲ ق، ج ۱، ص ۶۷۲.
اما در این‌جا میانه‌روی در معیشت یعنی در ارتباط انسان با «کسب درآمد» و نیز در «مصرف» را شامل است.
بنابراین، از آن‌جا که این فضیلت دارای دو چهره‌ی مختلف در دو ساحت است، در ارتباط با کسب درآمد، بین دو رذیله‌ی «حرص» و «بیکاری» قرار دارد و در ارتباط با مصرف، بین دو رذیله‌ی «اسراف» (یا تبذیر) و «بخل» قرار دارد که البته -همانطور که گفته خواهد شد- مصرف دارای دو بخش است: مصرف شخصی برای خود و خانواده و دیگری انفاق در راه خدا بر ارحام و دوستان و نیازمندان.


فضیلت میانه‌روی در معیشت از نظر قرآن کریم و روایات شریف پیامبر اعظم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم همواره پس از نمازها از دعاهایی که می‌کرد این بود که: «خدایا، میانه‌روی در هر دو حال از فقر و دارایی را به من نصیب کن» و از خدا می‌خواست که خود و خاندانش و دوستان ایشان را کفاف عطا کند و دشمنان آنان را فراوانی مال دهد
[۹] راوندی، سید فضل الله؛ النوادر للراوندی، دار الکتاب، قم، چ اول، بی‌تا، ص ۱۶.
و از شر بی‌نیازی طغیان‌آور و فقرنسیان‌آور به خداوند پناه می‌بردند.
[۱۰] خرکوشی نیشابوری، ابو سعید؛ شرف المصطفی، دار البشائر الإسلامیة، مکه، اول، ۱۴۲۴ق، ج ۵، ص ۵۲.

امام باقر علیه السلام فرمود: خداوند نابود کردن اموال و تضییع آن‌ها را دوست ندارد.
[۱۱] کلینی، پیشین، ج ۵، ص ۲۰۰.



بر اساس روایات، میانه‌روی در معیشت دارای سه حوزه‌ی اساسی است:

۴.۱ - میانه‌روی در کسب

پس از انقلاب صنعتی کارگران بسا روزانه ۱۴ تا ۱۶ ساعت کار می‌کردند. اما اکنون همه کشورها قبول کرده‌اند: هفته‌ای چهل ساعت یعنی روزی هشت ساعت و دو روز تعطیلی در هفته .
[۱۲] مقدمی‌پور، مرتضی؛ روانشناسی کار، موسسه کتاب مهربان نشر، تهران، چ نهم، ۱۳۹۰ش، ص ۲۲۱.

زیرا روانشناسان اجتماعی دریافته‌اند تعیین ساعات کاری و تشویق کارگران به عدم انجام بیش از یک شیفت کاری مانع بیماری‌های جسمی و عصبی خواهد شد.
کاهش ساعات کار علاوه بر این که هدفی انسانی است، ایجاد اشتغال بیشتر و نیز پاسخ دادن به نیازهای اساسی انسان و رسیدگی به زندگی شخصی و استفاده از اوقات فراغت را در بردارد.
[۱۳] توسلی، غلامعباس؛ جامعه‌شناسی کار و شغل، تهران، ۱۳۸۷، انتشارات سمت، چ نهم، ص ۱۶۷.

رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم -با این‌که تلاش‌گر در راه معیشت خانواده‌اش را چونان مجاهد راه خدا می‌دانست
[۱۴] احسایی، ابن ابی جمهور؛ محمد بن علی، عوالی اللئالی العزیزیة، دار سید الشهداء للنشر، قم، چ اول، ۱۴۰۵ق، ج ۳، ص ۱۹۹.
اما- شدت حرص در طلب دنیا را نیز یکی از علامات شقاوت دانسته و می‌فرمود: در طلب روزی به اعتدال و زیبایی عمل کنید. زیرا رزق شما در هر حال به شما می‌رسد.
همانطور که امام حسین به فردی فرمودند: ای فلان! نه چون جنگاوری که طالب غلبه است با تمام قوا در راه روزی بکوش و نه کسب را رها کن به امید توکل . زیرا طلب رزق یک سنت اسلامی است و البته اعتدال در طلب نیز یک نمود برای عفت است و نه آن تلاش وافر، رزقی را زیاد می‌کند و نه این عفت، رزقی را کم می‌کند؛ زیرا رزق مقدر شده و حرص‌ورزی نوعی طلب گناه است.
[۱۷] دیلمی، حسن بن محمد؛ أعلام الدین فی صفات المؤمنین، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، قم، چ اول، ۱۴۰۸ق، ص ۴۲۸.

برخی از روایات ما در این زمینه توصیه‌هایی کاربردی نیز دارند که رسول اکرم در همین زمینه فرمودند: مومن باید زندگی خود را سه بخش کند و می‌فرمودند: خدایت
[۱۸] ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسی؛ تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورّام، مکتبه فقیه، قم، چ اول، ۱۴۱۰ق، ج ۱، ص ۲.
و خانواده و مهمان و نفس تو هر یک بر تو حقی دارند.
[۱۹] ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسی؛ تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورّام، مکتبه فقیه، قم، چ اول، ۱۴۱۰ق، ج ۱، ص ۲.


۴.۲ - میانه‌روی در خرج

امام رضا علیه السلام به یکی از اصحاب خود فرمود: طبق فرمایش الهی در مخارج زندگی نه بخل به خرج دهید و نه اسراف کنید.
[۲۰] صدوق، محمّد بن علی بن بابویه؛ الخصال، جامعه مدرسین، قم، چ اول، ۱۳۶۲ش، ج ۱، ص ۵۴.


۴.۳ - میانه روی در انفاق

که مقصود از انفاق ، یعنی هر نوع مخارج در غیر لاز نیازهای واجب خود و خانواده که داده هدیه و کادو به دوستان و ارحام و نیز قرض دادن به افراد و صدقه بر نیازمندان و... همگی را شامل است.
در انفاقات مالی نیز قرآن کریم به پیامبر اعظم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم دستور می‌دهد در انفاق، میانه را در نظر دارد و نه دست را کلاً ببندد و نه چندان بذل کند که برای خود هیچ نگذارد‌ و نیز عبادالرحمن را به وصف اعتدال در خرج کردن که دور از بخل و اسراف به عنوان دو کرانه‌ی افراطی هستند می‌ستاید و به سوگندْشکنان دستور می‌دهد کفاره کار خود را برده آزاد کردن یا غذا دادن یا لباس پوشاندن بر ده نفر مستمند، از غذا و لباس متوسطی است که به خانواده خود می‌دهند قرار دهندو به عنوان قانون کلی به هر کسی که نعمتی مادی دارد دستور می‌دهد خود در مصرف آن زیاده‌روی نکند و حق نیازمند را بپردازد و در این انفاق هم زیاده‌روی نکند و آن فقیر نیز در مصرف صدقات زیاده‌روی نکند.
[۲۵] طباطبایی، سید محمدحسین؛ المیزان فی تفسیر القرآن، دفتر انتشارات اسلامی، قم، پنجم، ۱۴۱۷ق، ج ۱۷، ص ۵۰.



برای دست‌یابی به میانه‌روی راههای وجود دارد که برخی از آنها عبارتند از:

۵.۱ - اصل تنظیم مخارج بر اساس تدبیر الهی

امام صادق علیه‌السلام گاهی غذاهای لذیذ مصرف می‌نمودند و گاهی غذاهای ساده و می‌فرمود تدبیر ما در دست خداست؛ هر وقت وسعت روزی بدهد ما نیز وسعت در مخارج می‌دهیم و هر وقت روزی را بر ما تنگ کند ما نیز مخارج را محدود می‌کنیم.

۵.۲ - برنامه ریزی و اندازه‌گیری در مخارج

یعنی بعد از مراعات اصل قبل، مخارج را بر اساس نظمی خاص تنظیم نمود که این برنامه‌ریزی در روایات ما با عنوان «التقدیر فی المعیشة» یا «التدبیر فی المعیشة» مطرح شده است و رسول گرامی خدا فرمود: بیست صفت فقر می‌آورند؛ مثل اندازه نداشتن در معیشت
[۲۷] شعیری، محمد بن محمد؛ جامع الأخبار، انتشارات حیدریة، نجف اشرف، چ اول، بی تا، ص ۱۲۴.
و آن بزرگوار، این تدبیر را نیمی از معیشت دانسته‌اند.
[۲۸] قضاعی، محمد بن سلامة؛ شرح فارسی شهاب الأخبار (کلمات قصار پیامبر خاتم ص)، مزکز انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، چ اول، ۱۳۶۱ش، ص ۱۲.

از مصادیق تدبیر این است که برخی بزرگان گفته‌اند: هر کس مالی دارد باید اسراف نکند و به تدریج خرج کند تا برای نیازهایش کافی باشد
[۲۹] قضاعی، پیشین، ص ۱۲.قضاعی، پیشین، ص ۱۳.
و نیز از مصادیق مهم و جامع این تدبیر و تقدیر ، اقتصاد به معنی متعارف در زمان ما است که در تعریف آن به عنوان یک علم گفته شده است: اقتصاد، مطالعه تخصیص منابع کمیاب‌ تعریف می‌شود.
تخصیص منابع کمیاب یعنی تعیین‌ اینکه چگونه این منابع را استفاده، مصرف، یا تقسیم کنیم. لذا اقتصاد و یا به عبارت دقیق‌تر تحلیل هزینه-سودمندی،‌ مجموعه‌ای از ابزارهای نظری و تجربی لازم‌ برای بهترین گزینش در هریک از موقعیت‌ها را فراهم می‌آورد.
[۳۰] علیپور حافظی، مهدی؛ مقاله «تعامل مدیریت دانش و اقتصاد اطلاعات»، مجله فصلنامه کتاب،‌ بهار ۱۳۸۶ - شماره ۶۹، ص ۸۸.


۵.۳ - تعقل اقتصادی

در روایات آمده است: تعقل فرد، تدبیر معیشت اوست.
[۳۱] متقی هندی، پیشین، ج ۳، ص ۳۱.
مانند این‌که ابتدا آن‌چه اهم و سپس مهم را در نظر بگیریم.

۵.۴ - ولخرجی نکردن

زیرا رسول گرامی خدا فرمود: به طور کلی مومن کم‌خرج است
[۳۲] قضاعی، پیشین، ص ۴۶.
و بابرکت‌ترین زنان کسانی هستند که کم‌خرج باشند.
[۳۳] قضاعی، پیشین، ص ۴۵.



این دستور قرآنی و روایی نیز چون هر دستور اسلامی دیگر گرچه در ابتدا به نظر می‌رسد برای تنظیم معاش صادر شده است اما اولاً این تنظیم معاش نیز در راستای هدف نهایی خلقت که بندگی خدای متعال است خواهد بود نه اینکه خود موضوعیت مستقل داشته باشد و ثانیاً بسیاری از کمالات معنوی در مسیر پیاده کردن این میانه‌روی در جان و روح انسان به دست خواهد آمد که در این‌جا به این آثار اشاره می‌شود:

۶.۱ - دستیابی به روح اعتدال

دستیابی به روح اعتدال که خود از صفات اخلاق والا و مادر بسیاری از فضایل است و بخشی از فضایل والای اعتدال و میانه روی است.

۶.۲ - رسیدن به فضایل معنوی

رسیدن به فضایل معنوی مانند محبوبیت الهی. زیرا امام صادق فرمود: خدای متعال میانه‌روی در معاش را دوست دارد و رسول گرامی خدا برای مومنانی که به میانه خرج می کنند رحمت الهی را طلب فرمودند و این خود فضیلتی بسیار والا است.
[۳۵] مغربی، نعمان بن محمد تمیمی؛ دعائم الإسلام، دار المعارف مصر، ۱۳۸۵‌ق، ج ۲، ص ۶۶.

امام باقر علیه‌السلام برنامه‌ریزی معیشت را در کنار دین‌ْفهمی و صبر بر مصائب ، یکی از اضلاع سه‌گانه‌ی کمال انسانی دانستند.

۶.۳ - کمبود نداشتن در معاش

زیرا رسول گرامی خدا فرمودند: در معیشت میانه روی کنید تا هرگز فقیر نشوید
[۳۷] متقی هندی، پیشین، ج ۳، ص ۳۲.
و بلکه رفق در معیشت بهتر از بخشی از تجارات است
[۳۸] متقی هندی، پیشین، ج ۳، ص ۳۱.
و کسی که در معیشت خود میانه‌رو باشد، خداوند او را روزی می‌دهد و کسی که زیاده‌روی کند محروم می‌شود.
[۳۹] کلینی، پیشین، ج ۴، ص ۵۴.

زیرا همانطور که آن رسول گرامی خدا فرمودند گاهی هست خداوند روزی بنده‌ای را برای ده روز در یک روز می‌دهد و اگر اسراف نه روز بقیه را باید با تنگدستی بگذراند.
[۴۰] متقی هندی، پیشین، ج۳، ص۳۲.

امام صادق فرمود: خداوند اقتصاد در معاش را دوست دارد و با اقتصاد، چیزی کم نخواهیم داشت و با پرخرجی، هیچ مالی دوام نخواهد آورد.


اقتصاد، نه یعنی خرج نکردن (بخل)؛ جامعه‌ی سرمایه‌داری نیز همواره بر اقتصاد تاکید نموده است اما این تاکید، از آن‌جا که با نگرش توحیدی و آخرت‌گرایانه نبوده است همواره یا سر بر دامان بخل نهاده است و یا حالت اسراف و تبذیر سرمستانه به خود گرفته است.
زیرا اخلاق پروتستانی ، که ریشه‌ی سرمایه‌داری در جهان غرب است، معادل زهد دنیایی (Ascese dans le monde) است.
[۴۲] ریمون آرون؛ مراحل اساسی سیر اندیشه در جامعه‌شناسی، ترجمه پرهام باقر، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ نهم، ۱۳۸۷ش، ص ۶۱۴.
زیرا همواره بر اندوختن سرمایه تاکید نموده است که بدترین نوع زهد در اخلاق اسلامی است که «زهد من الدنیا للدنیا» نام دارد؛
[۴۳] سعادت‌پرور علی، سرالاسراء فی شرح حدیث المعراج، انتشارات تشیع، قم، ۱۳۷۴، چ اول، ج ۱، ص ۸۳.
یعنی زهد در دنیا ورزیدن برای خدمت بیشتر به دنیا و بس! زیرا رسول اعظم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمود: من برای انفاق مال آمده‌ام نه جمع مال
[۴۴] طبرسی، ابوالفضل علی بن حسن؛ مشکاة الأنوار، کتابخانه حیدریه، نجف اشرف، ۱۳۸۵ق، ص ۱۸۳.
که اخلاق کار سرمایه‌داری پروتستانی معتقد است و اکنون که غرب به فراوانی دست یافته است، آن روح ریاضت‌گرایانه را کناری نهاده و همواره در مصرف و تجمل‌گروی مستغرق شده است.
از نظر اسلام، اقتصاد در معیشت هرگز به معنی خرج نکردن در مورد لازم نیست که چنین کاری مصداق صفت بسیار ناپسند بخل خواهد بود.
رسول گرامی خدا فرمودند: بخیل در آسمان و زمین مبغوض است. بلکه مقصود این است که اسراف و خرج بدون دلیل عرفی و شرعی و دور از شان و نیاز زندگی متعارف که آبروی اجتماعی فرد را حفظ می‌کند صورت نگیرد.
رسول گرامی خدا میانه‌روی در فقر و بی نیازی هر دو را نیز تاکید نمودند و آن را یکی از نجات‌دهنده‌های سه‌گانه (که در دنیا و آخرت فرد را از مسئولیت‌ها و گناهان و عذاب الهی می‌رهانند) معرفی نمودند و این حالت یعنی این‌که یعنی در حالت تنگی دست هم نباید مومن به طور کلی دست از خیرات و انفاقات بشوید یا برای خانواده خود خیلی سخت‌گیری کند بلکه قدری که مورد نیاز است را گرچه با قرض هم شده که در گفتار و رفتار رسول خدا و ائمه‌ی هدی دیده شده تامین نماید و البته نه چون حالت دارایی بخواهد رفتار کند بلکه قدری او هم تنگ بگیرد منتهی نه دست خود را کاملاً ببندد؛ زیرا رسول گرامی خدا از طرفی به زبیر فرمودند: ای زبیر، روزی بندگان به اندازه‌ی نفقات (مخارج) آنان است و هرکس زیاد خرج کند به او زیاد می‌رسد و هر کس کم خرج کند کم می‌رسد
[۴۷] ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله؛ شرح نهج البلاغة، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، قم، چ اول، ۱۴۰۴ق، ج ۱۶، ص ۱۱۴.

و از طرف دیگر فرمودند: مومن به ادب الهی اخذ می‌کند: اگر او وسعت در روزی بدهد مومن هم وسعت می‌دهد (بدون اسراف) و اگر او روزی را محدود کند مومن هم مخارج را محدود می‌کند (اما نه بخل ورزد و خوف ناداری وجود او را بگیرد و همواره در فکر پس‌انداز باشد). و به افرادی که با وجود داشتن اموال ظاهری نامرتب داشتند توصیه کردند وقتی خدا به تو نعمتی داده اثر آن باید بر تو آشکار شود
[۴۹] ابو داوود سجستانی، سلیمان بن اشعث؛ سنن ابی داوود، بیروت، اول، ۱۴۲۱ق، ج ۴، ص ۷۲.
و هر کس خود را به فقر بزند (با وجود دارایی اظهار فقر کند) خدا نیز او را فقیر می‌نماید.


۱. حسن زاده آملی، حسن؛ هزار و یک کلمه، بوستان کتاب، قم، چ سوم، ۱۳۸۱، ج ۱، ص ۴۱۴.
۲. متقی هندی، علاء الدین علی بن حسامة؛ کنز العمال، داراحیاء التراث العربی، بیروت، چ اول، ۱۴۱۳ق، ج ۳، ص ۲۸.
۳. متقی هندی، پیشین، ج ۳، ص ۱۹.
۴. متقی هندی، پیشین، ج ۳، ص ۱۹.
۵. متقی هندی، پیشین، ج ۳، ص ۱۹.
۶. متقی هندی، پیشین، ج ۳، ص ۲۰.
۷. راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ المفردات فی غریب القرآن، دارالعلم‌ الدار الشامیة، دمشق‌ - بیروت، چ اول، ۱۴۱۲ ق، ج ۱، ص ۶۷۲.
۸. کلینی، ابو جعفر محمد بن یعقوب؛ الکافی، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چ‌چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج ۲، ص ۵۴۸.    
۹. راوندی، سید فضل الله؛ النوادر للراوندی، دار الکتاب، قم، چ اول، بی‌تا، ص ۱۶.
۱۰. خرکوشی نیشابوری، ابو سعید؛ شرف المصطفی، دار البشائر الإسلامیة، مکه، اول، ۱۴۲۴ق، ج ۵، ص ۵۲.
۱۱. کلینی، پیشین، ج ۵، ص ۲۰۰.
۱۲. مقدمی‌پور، مرتضی؛ روانشناسی کار، موسسه کتاب مهربان نشر، تهران، چ نهم، ۱۳۹۰ش، ص ۲۲۱.
۱۳. توسلی، غلامعباس؛ جامعه‌شناسی کار و شغل، تهران، ۱۳۸۷، انتشارات سمت، چ نهم، ص ۱۶۷.
۱۴. احسایی، ابن ابی جمهور؛ محمد بن علی، عوالی اللئالی العزیزیة، دار سید الشهداء للنشر، قم، چ اول، ۱۴۰۵ق، ج ۳، ص ۱۹۹.
۱۵. کلینی، پیشین، ج ۲، ص ۲۹۰.    
۱۶. کلینی، پیشین، ج ۲، ص ۷۴.    
۱۷. دیلمی، حسن بن محمد؛ أعلام الدین فی صفات المؤمنین، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، قم، چ اول، ۱۴۰۸ق، ص ۴۲۸.
۱۸. ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسی؛ تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورّام، مکتبه فقیه، قم، چ اول، ۱۴۱۰ق، ج ۱، ص ۲.
۱۹. ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسی؛ تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورّام، مکتبه فقیه، قم، چ اول، ۱۴۱۰ق، ج ۱، ص ۲.
۲۰. صدوق، محمّد بن علی بن بابویه؛ الخصال، جامعه مدرسین، قم، چ اول، ۱۳۶۲ش، ج ۱، ص ۵۴.
۲۱. اسراء/سوره۱۷، آیه۲۹.    
۲۲. فرقان/سوره۲۵، آیه۶۷.    
۲۳. مائده/سوره۵، آیه۸۹.    
۲۴. انعام/سوره۶، آیه۱۴۱.    
۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین؛ المیزان فی تفسیر القرآن، دفتر انتشارات اسلامی، قم، پنجم، ۱۴۱۷ق، ج ۱۷، ص ۵۰.
۲۶. برقی، احمدبن محمدبن خالد؛ المحاسن،دارالکتب الإسلامیة، قم، ۱۳۷۱ ق، چ دوم، ج ۲، ص ۴۰۰.    
۲۷. شعیری، محمد بن محمد؛ جامع الأخبار، انتشارات حیدریة، نجف اشرف، چ اول، بی تا، ص ۱۲۴.
۲۸. قضاعی، محمد بن سلامة؛ شرح فارسی شهاب الأخبار (کلمات قصار پیامبر خاتم ص)، مزکز انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، چ اول، ۱۳۶۱ش، ص ۱۲.
۲۹. قضاعی، پیشین، ص ۱۲.قضاعی، پیشین، ص ۱۳.
۳۰. علیپور حافظی، مهدی؛ مقاله «تعامل مدیریت دانش و اقتصاد اطلاعات»، مجله فصلنامه کتاب،‌ بهار ۱۳۸۶ - شماره ۶۹، ص ۸۸.
۳۱. متقی هندی، پیشین، ج ۳، ص ۳۱.
۳۲. قضاعی، پیشین، ص ۴۶.
۳۳. قضاعی، پیشین، ص ۴۵.
۳۴. صدوق، محمّد بن علی بن بابویه؛ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، دار الرضی - قم، چ:اول، ۱۴۰۶ق، ص ۱۸۶.    
۳۵. مغربی، نعمان بن محمد تمیمی؛ دعائم الإسلام، دار المعارف مصر، ۱۳۸۵‌ق، ج ۲، ص ۶۶.
۳۶. کلینی، پیشین، ج ۱، ص ۳۲.    
۳۷. متقی هندی، پیشین، ج ۳، ص ۳۲.
۳۸. متقی هندی، پیشین، ج ۳، ص ۳۱.
۳۹. کلینی، پیشین، ج ۴، ص ۵۴.
۴۰. متقی هندی، پیشین، ج۳، ص۳۲.
۴۱. کلینی، پیشین، ج ۲، ص ۱۱۹.    
۴۲. ریمون آرون؛ مراحل اساسی سیر اندیشه در جامعه‌شناسی، ترجمه پرهام باقر، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ نهم، ۱۳۸۷ش، ص ۶۱۴.
۴۳. سعادت‌پرور علی، سرالاسراء فی شرح حدیث المعراج، انتشارات تشیع، قم، ۱۳۷۴، چ اول، ج ۱، ص ۸۳.
۴۴. طبرسی، ابوالفضل علی بن حسن؛ مشکاة الأنوار، کتابخانه حیدریه، نجف اشرف، ۱۳۸۵ق، ص ۱۸۳.
۴۵. کلینی، پیشین، ج ۴، ص ۳۹.    
۴۶. کلینی، پیشین، ج ۴، ص ۵۳.    
۴۷. ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله؛ شرح نهج البلاغة، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، قم، چ اول، ۱۴۰۴ق، ج ۱۶، ص ۱۱۴.
۴۸. کلینی، پیشین، ج ۴، ص ۱۲.    
۴۹. ابو داوود سجستانی، سلیمان بن اشعث؛ سنن ابی داوود، بیروت، اول، ۱۴۲۱ق، ج ۴، ص ۷۲.
۵۰. مجلسی، محمد باقر؛ بحار الأنوار، مؤسسة الطبع و النشر، بیروت، اول، ۱۴۱۰ ق، ج ۷۳، ص ۳۱۶.    



سایت پژوهه.    






جعبه ابزار