• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مهلت دادن به شیطان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: مهلت دادن به شیطان، آیات ۳۶ ـ ۴۰ سوره حجر، وسوسه کردن شیطان، درخواست شیطان.

پرسش: چرا خداوند درخواست ابلیس مبنی بر فرصت دادن به او تا روز قیامت را پذیرفت؟ (وقتی که ابلیس گفت: «قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنی‌ إِلی‌ یَوْمِ یُبْعَثُونَ»؛ چرا خداوند خواسته او را پذیرفت؟ امام علی ـ علیه‌السلام ـ در این‌ باره فرمود: به خاطر سه چیز: «فَأَعْطَاهُ اللَّهُ النَّظِرَةَ اسْتِحْقَاقاً لِلسُّخْطَةِ وَ اسْتِتْمَاماً لِلْبَلِیَّةِ وَ إِنْجَازاً لِلْعِدَةِ». ترجمه و توضیح این سه جمله چیست؟)

پاسخ:




ابلیس، نام جنّی است که از فرمان خداوند در سجده بر آدم علیه‌السلام، خودداری کرد. بعد از این خودداری، او دلیلی واهی برای توجیه سجده نکردن بر آدم ـ علیه‌السلام ـ ابراز داشته و در پی آن، مورد لعن خداوند قرار می‌گیرد.


در نهایت شیطان از خداوند می‌خواهد او را تا قیامت، زنده نگه دارد:

«قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنی‌ إِلی‌ یَوْمِ یُبْعَثُونَ»؛ «گفت: پروردگارا! پس مرا تا روزی که (همگان‌) برانگیخته می‌شوند، مهلت ده».

و در این مدت برای نیل به هدف خود تلاش کند که قرآن این خواسته را این‌گونه نقل می‌کند:

«قالَ رَبِّ بِما أَغْوَیْتَنی‌ لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ إِلاَّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ»؛ «گفت: پروردگارا! به سبب آن‌که مرا گمراه ساختی، من (هم گناهانشان را) در زمین برایشان می‌آرایم و همه را گمراه خواهم ساخت، مگر بندگان خالص تو از میان آنان را».


بنا بر تصریح آیات قرآن خداوند این مهلت را به او می‌دهد:

«قالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرینَ إِلی‌ یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ»؛ «(خدا) گفت: تو از مهلت یافتگانی، تا روز (آن‌) وقت معین».


آیات قرآن تنها به بیان همین امر بسنده کرده و به‌صراحت بیان نمی‌کند که چرا این مهلت به شیطان داده شده است. اما در روایات، نکاتی پیرامون این موضوع وجود دارد مانند آن‌چه در نهج البلاغه نقل شده است:

«فَأَعْطَاهُ اللَّهُ النَّظِرَةَ اسْتِحْقَاقاً لِلسُّخْطَةِ وَ اسْتِتْمَاماً لِلْبَلِیَّةِ وَ إِنْجَازاً لِلْعِدَةِ»؛
[۴] . شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، خطبه اول، ص ۴۲، هجرت، قم، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
خداوند هم او را برای مستحق شدنش به خشم حق، و تمام کردن آزمایش و به انجام رسیدن وعده‌اش مهلت داد، در این‌جا امام علی علیه‌السلام به سه نکته و دلیل برای این‌ کار اشاره می‌کند که به ترجمه و توضیح آنها می‌پردازیم:

۴.۱ - أ. غضب و خشم

«اسْتِحْقَاقاً لِلسُّخْطَةِ»؛ کلمه «سُخطة» از ماده «سخط» به معنای غضب و خشم است
[۵] . ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج ۷، ص ۳۱۳،‌ دارالفکر، دار صادر، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
و در مقابلِ معنای رضایت قرار دارد.
[۶] فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، محقق، مصحح، مخزومی، مهدی، سامرایی، ابراهیم، ج ۴، ص ۱۹۲، هجرت، قم، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.


۴.۱.۱ - مورد لعن واقع شدن شیطان

در ابتدا وقتی انسان با این عبارت مواجه می‌شود گمان می‌کند که ابلیس با مخالفتی که با خداوند کرده، مستحق غضب الهی نبوده و خداوند به او مهلت داد تا مستحق غضب الهی گردد. اما ‌چنین نیست؛ ابلیس مورد غضب و لعنت الهی قرار گرفت و به او مهلت داده شد تا گناه و اشتباه خود را بیش‌تر کند تا در نهایت عقوبت بیش‌تری ببیند.
[۷] خویی، میرزا حبیب‌الله‌ هاشمی، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، محقق، مصحح، میانجی، ابراهیم‌، ج ۲،‌ ص ۶۲،‌ مکتبة الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۰ ق‌.


علاوه بر این خداوند در قرآن درباره ابلیس آورده:

«وَ إِنَّ عَلَیْکَ اللَّعْنَةَ إِلیَ‌ یَوْمِ الدِّینِ»؛ «و بی‌تردید تا روز قیامت لعنت بر تو خواهد بود».

بنابراین به او مهلت داد تا مستحق چنین لعنتی که تا قیامت است، گردد.
[۹] صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج ۱۶، ص ۱۸۱، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم، چاپ دوم، ۱۳۶۵ش.


۴.۱.۲ - مهلت به سبب افزودن بر گناهان

مانند چنین مهلتی، خداوند به کفار نیز مهلت می‌دهد تا بر گناهان خود بیافزایند:

«وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّما نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِین»؛ «و کسانی که کافر شدند، گمان نکنند مهلتی که به آنان می‌دهیم به سودشان خواهد بود، جز این نیست که مهلتشان می‌دهیم تا بر گناه خود بیفزایند، و برای آنان عذابی خوار کننده است».

۴.۲ - ب. امتحان


«اسْتِتْمَاماً لِلْبَلِیَّةِ»؛ کلمه «بلیّة» از ابتلا به معنای امتحان است.
[۱۱] فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ج ۲،‌ ص ۶۲، منشورات دارالرضی، قم، چاپ اول، بی‌تا.


این علت در واقع به جهت انسان‌ها بیان شده است؛ یعنی خداوند به شیطان مهلت داده تا امتحان انسان‌ها را تکمیل کند. ‌انسان‌ها علاوه بر عوامل درونی، شیطان را نیز در مقابل خود می‌بینند که وسیله امتحان الهی بوده و تلاش در گمراهی انسان می‌کند و انسان طبیعتاً با گذشت از این موانع می‌تواند به آن‌چه شایسته مقام اوست، برسد.

۴.۲.۱ - بیان یک نکته

البته توجه به این نکته ضروری است که وسوسه شیطان برای انسان، به هیچ وجه جنبه قهری و اجبار ندارد؛ بلکه او تنها انسان را وسوسه می‌کند و شخص با اختیار خود آن‌ را انتخاب می‌کند:

«وَ قالَ الشَّیْطانُ لَمَّا قُضِیَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَ ما کانَ لِیَ عَلَیْکُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لی‌ فَلا تَلُومُونی‌ وَ لُومُوا أَنْفُسَکُمْ...»؛ «در آن هنگام که کار بندگان خاتمه پذیرد، شیطان می‌گوید: خداوند به شما وعده درست داد و من نیز به شما وعده دادم؛ ولی خُلف وعده کردم. من بر شما تسلطی نداشتم. فقط دعوت کردم، شما هم پذیرفتید، بنابراین مرا ملامت نکنید؛ بلکه خود را ملامت نمایید. ...».

۴.۳ - ج. رابطه اعمال و عدل الهی

«وَ إِنْجَازاً لِلْعِدَةِ»؛ از جمله تفاسیر این کلام آن است که خداوند به اقتضای عدالتش، عمل هیچ شخصی را نابود نمی‌کند؛ شیطان از جمله افرادی بود که مدت زمان طولانی، خداوند را عبادت می‌کرد. خداوند با دادن این مهلت خواسته تا عبادت طولانی او را قبل از روز قیامت به نحوی جبران کند که در آخرت جزای خیری برای او باقی نماند.
[۱۳] خویی، میرزا حبیب‌الله‌ هاشمی، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، محقق، مصحح، میانجی، ابراهیم‌، ج ۲،‌ ص ۶۳،‌ مکتبة الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۰ ق‌.


البته تفاسیر دیگری نیز بر این مطلب وجود دارد که در این مختصر نیازی به بیان آنها نیست.
[۱۴] صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج ۱۶، ص ۱۸۱ و ۱۸۲، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم، چاپ دوم، ۱۳۶۵ش.





۱. حجر (۱۵)، آیه ۳۶.    
۲. حجر (۱۵)، آیه ۳۹ و ۴۰.    
۳. حجر (۱۵)، آیه ۳۷ و ۳۸.    
۴. . شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، خطبه اول، ص ۴۲، هجرت، قم، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
۵. . ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج ۷، ص ۳۱۳،‌ دارالفکر، دار صادر، بیروت، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
۶. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، محقق، مصحح، مخزومی، مهدی، سامرایی، ابراهیم، ج ۴، ص ۱۹۲، هجرت، قم، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
۷. خویی، میرزا حبیب‌الله‌ هاشمی، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، محقق، مصحح، میانجی، ابراهیم‌، ج ۲،‌ ص ۶۲،‌ مکتبة الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۰ ق‌.
۸. حجر (۱۵)، آیه ۳۵.    
۹. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج ۱۶، ص ۱۸۱، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم، چاپ دوم، ۱۳۶۵ش.
۱۰. آل‌عمران (۳)، آیه ۱۷۸.    
۱۱. فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ج ۲،‌ ص ۶۲، منشورات دارالرضی، قم، چاپ اول، بی‌تا.
۱۲. ابراهیم (۱۴)، آیه ۲۲.    
۱۳. خویی، میرزا حبیب‌الله‌ هاشمی، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، محقق، مصحح، میانجی، ابراهیم‌، ج ۲،‌ ص ۶۳،‌ مکتبة الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۰ ق‌.
۱۴. صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج ۱۶، ص ۱۸۱ و ۱۸۲، انتشارات فرهنگ اسلامی، قم، چاپ دوم، ۱۳۶۵ش.



پایگاه اسلام کوئست.    



جعبه ابزار