• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

منافقین

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: منافقان، اهل نفاق، حضرت علی علیه‌السلام.

پرسش: امام علی ـ علیه‌السلام ـ در نهج‌ البلاغه منافقان را چه‌گونه معرفی می‌کند و دارای چه مشخصاتی می‌داند؟

پاسخ:



در ارتباط با منافقان سخنان بسیاری از پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله، امام علی علیه‌السلام و دیگر ائمه اطهار علیهم‌السلام وجود دارد. در دوران امام علی ـ علیه‌السلام ـ منافقان خسارت‌های بسیاری به حکومت امام علیه‌السلام وارد کردند و سبب شکست و حتی شکل‌گیری برخی جنگ‌ها شدند؛ لذا امام به مناسبت‌هایی در توصیف و نکوهش آنان مطالبی بیان نمود که در این‌جا به تعدادی از آنها که در نهج‌البلاغه آمده، اشاره می‌کنیم.

۱.۱ - أ. گمراه بودن و به گمراهی کشاندن دیگران


«أُحَذِّرُکُمْ أَهْلَ النِّفَاقِ فَإِنَّهُمُ الضَّالُّونَ الْمُضِلُّونَ وَ الزَّالُّونَ الْمُزِلُّون‌...»؛ شما را از اهل نفاق می‌ترسانم؛ چراکه آنان‌ گمراه و گمراه‌کننده‌اند، دچار لغزش و لغزاننده‌اند. به هر وسیله کوبنده‌ای برای گمراه کردن شما متوسل می‌شوند، و در هر کمینگاهی کمین می‌کنند. برای فریب مردم به دور از دیده حرکت می‌کنند، و چون روباه در میان جنگل انبوه از درخت می‌جهند.... راه سخت و دشوار باطل را آسان جلوه می‌دهند، و از راه حق بر این پایه که راهی سخت و تنگ است می‌ترسانند. اینان یاران شیطان، و زبانه‌های آتش‌اند، آنان حزب شیطان‌اند، و بدانید حزب شیطان زیانکاران‌اند.

۱.۲ - ب. سخن گفتن بدون فکر و اندیشه


«إِنَّ لِسَانَ الْمُؤْمِنِ مِنْ وَرَاءِ قَلْبِهِ وَ إِنَّ قَلْبَ الْمُنَافِقِ مِنْ وَرَاءِ لِسَانِه‌...»؛ قطعاً زبان مؤمن پشت قلب او، و قلب منافق پشت زبان او است؛ زیرا مؤمن چون بخواهد سخنی گوید درباره آن در دل خود اندیشه نماید، اگر خیر بود آشکارش کند، و اگر شر بود نهفته‌اش دارد. و منافق هرچه به زبانش آید بگوید، نمی‌فهمد چه سخنی برای او سودمند و کدام گفتار برای او زیان‌آور است.

۱.۳ - ج. هراس و پروا نداشتن از انجام گناه


«رَجُلٌ مُنَافِقٌ مُظْهِرٌ لِلْإِیمَانِ مُتَصَنِّعٌ بِالْإِسْلَامِ لَا یَتَأَثَّمُ...»؛ مردی که منافق است و تظاهر به ایمان دارد، خود را در پوشش اسلام نشان می‌دهد، گناه را گناه نمی‌داند (از انجام آن ابایی ندارد) و از معصیت پروا ننماید.

۱.۴ - د. دورویی و دو رنگ بودن


«پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ به من گفت: ... لَکِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُمْ کُلَّ مُنَافِقِ الْجَنَانِ عَالِمِ اللِّسَانِ یَقُولُ مَا تَعْرِفُونَ وَ یَفْعَلُ مَا تُنْکِرُون‌...»؛ ولی بر شما از کسی که در دل منافق و در زبان داناست می‌ترسم، که می‌گوید آن‌چه را خوب می‌دانید، و انجام می‌دهد آن‌چه را زشت به شمار می‌آورید».

«رنگ به رنگ می‌شوند، و به حالات گوناگون ظاهر می‌گردند،... وصفشان به ظاهر دوای درد، و گفتارشان شفاست، اما عملشان دردی است بی‌دوا. باطل می‌گویند ولی حق جلوه می‌دهند. بد وصف می‌کنند و زیبا می‌نمایانند».

۱.۵ - و. دشمنانی بدون بازگشت


«اگر با این شمشیر بر بن بینی مؤمن زنم که با من دشمنی ورزد دشمنی نخواهد کرد. و (لَوْ صَبَبْتُ الدُّنْیَا بِجَمَّاتِهَا عَلَی الْمُنَافِقِ عَلَی أَنْ یُحِبَّنِی مَا أَحَبَّنِی‌...) اگر تمام جهان را در کام منافق ریزم که مرا دوست بدارد دوست نخواهد داشت؛ زیرا قضا جاری شده و بر زبان پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ گذشته که فرمود: یا علی! مؤمن تو را دشمنی نکند، و منافق تو را دوست ندارد».

۱.۶ - ر. دروغ‌گو و جعل‌کننده احادیث برای رسیدن به منافع دنیایی


«...لَا یَتَحَرَّجُ یَکْذِبُ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ ص مُتَعَمِّدا...»؛ عمداً به رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله دروغ می‌بندد. اگر مردم بدانند که او منافق و دروغ‌گو است حدیث را از او نمی‌پذیرند، و گفتارش را باور نمی‌کنند، ولی می‌گویند: صحابی پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ است که رسول خدا را دید، از او حدیث شنید و از او فرا گرفت. بنابراین گفتارش را فرا می‌گیرند. خداوند در قرآن شما را از منافقان خبر داده، و آنان را چنان‌که شایسته است، معرفی نموده است. اینان پس از پیامبر ماندند، و با دروغ و بهتان به پیشوایان گمراه و دعوت کنندگان به آتش، تقرب جستند، پس (با جعل احادیث ) آنها را صاحب اختیار کارها و حاکم بر مال و جان مردم گردانیدند، و به‌وسیله ایشان دنیا را خوردند و بدون شک مردم برای دنیای خود همراه حاکمان‌اند مگر کسی که خداوند او را حفظ کند.

۱.۷ - ز. حسادت نسبت به آسایش و راحتی مردم


«حَسَدَةُ الرَّخَاءِ وَ مُؤَکِّدُو الْبَلَاءِ وَ مُقْنِطُوا الرَّجَاءِ لَهُمْ بِکُلِّ طَرِیقٍ صَرِیعٌ و...»؛ بر راحت بودن مردمان حسد می‌برند، بر گرفتاری دیگران می‌افزایند، و امیدواران را نومید می‌کنند. در هر راهی برای ایشان به خاک افتاده‌ای است (برای تباه کردن، راه‌ها در نظر گرفته‌اند) و نزد هر دلی وسیله‌ای دارند (می‌توانند با هر کسی به میل و خواست او سخن گویند) و در هر غم و اندوهی اشک‌ها ریزند (تا به‌وسیله آن به مقصود خود برسند).

۱.۸ - س. آسیب رساندن به مردم در هر شرایطی


«قَدْ أَعَدُّوا لِکُلِّ حَقٍّ بَاطِلًا وَ لِکُلِّ قَائِمٍ مَائِلًا وَ لِکُلِّ حَیٍّ قَاتِلًا وَ لِکُلِّ بَابٍ مِفْتَاحاً وَ لِکُلِّ لَیْلٍ مِصْبَاحا»؛ برابر هر حقی باطلی، و برای هر راستی کژی‌ای، و برای هر زنده‌ای قاتلی، و برای هر دری کلیدی، و برای هر شبی چراغی آماده کرده‌اند. در سؤال اصرار ورزند، و به وقت سرزنش، پرده دری کنند.

۱.۹ - ش. زیبا نشان دادن داشته‌های خود


«یَتَوَصَّلُونَ إِلَی الطَّمَعِ بِالْیَأْسِ لِیُقِیمُوا بِهِ أَسْوَاقَهُم‌...»؛ بی‌نیازی (به مال مردم) را برای طمع و آز خود وسیله قرار می‌دهند تا بازارشان را نگاه داشته و کالاهای بی‌ ارزش خود را که نفیس و پاکیزه می‌پندارند رواج دهند (از راه تزویر، خود را بی‌ علاقه به دنیا نشان داده اظهار بی‌نیازی می‌نمایند تا به هدفشان برسند).



۱. شریف الرضی، محمد بن حسین‌، نهج البلاغة، محقق، مصحح، صبحی صالح، خ ۱۹۴، ص ۴۸۵، قم،‌ هجرت‌، چاپ اول‌، ۱۴۱۴ق‌.    
۲. شریف الرضی، محمد بن حسین‌، نهج البلاغة، محقق، مصحح، صبحی صالح، خ ۱۷۶، ص ۲۵۳، قم،‌ هجرت‌، چاپ اول‌، ۱۴۱۴ق‌.    
۳. شریف الرضی، محمد بن حسین‌، نهج البلاغة، محقق، مصحح، صبحی صالح، خ ۲۱۰، ص ۵۱۶، قم،‌ هجرت‌، چاپ اول‌، ۱۴۱۴ق‌.    
۴. شریف الرضی، محمد بن حسین‌، نهج البلاغة، محقق، مصحح، صبحی صالح، نامه ۲۷، ص ۱۶۱۴، قم،‌ هجرت‌، چاپ اول‌، ۱۴۱۴ق‌.    
۵. شریف الرضی، محمد بن حسین‌، نهج البلاغة، محقق، مصحح، صبحی صالح، خ ۱۹۴، ص ۴۸۶، قم،‌ هجرت‌، چاپ اول‌، ۱۴۱۴ق‌.    
۶. صَبَبْتُ شریف الرضی، محمد بن حسین‌، نهج البلاغة، محقق، مصحح، صبحی صالح، خ ۴۵، ص ۷۸۲، قم،‌ هجرت‌، چاپ اول‌، ۱۴۱۴ق‌.    
۷. شریف الرضی، محمد بن حسین‌، نهج البلاغة، محقق، مصحح، صبحی صالح، خ ۲۱۰، ص ۵۱۶، قم،‌ هجرت‌، چاپ اول‌، ۱۴۱۴ق‌.    
۸. شریف الرضی، محمد بن حسین‌، نهج البلاغة، محقق، مصحح، صبحی صالح، خ ۱۹۴، ص ۴۸۶، قم،‌ هجرت‌، چاپ اول‌، ۱۴۱۴ق‌.    
۹. شریف الرضی، محمد بن حسین‌، نهج البلاغة، محقق، مصحح، صبحی صالح، خ ۱۹۴، ص ۴۸۷، قم،‌ هجرت‌، چاپ اول‌، ۱۴۱۴ق‌.    
۱۰. شریف الرضی، محمد بن حسین‌، نهج البلاغة، محقق، مصحح، صبحی صالح، خ ۱۹۴، ص ۴۸۷، قم،‌ هجرت‌، چاپ اول‌، ۱۴۱۴ق‌.    



پایگاه اسلام کوئست.    



جعبه ابزار