مقدم نشدن حدیث بر قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: مقدم شدن، احادیث، قرآن، امامان (علیهمالسلام)، احادیث معارض، تباین، خاص و عام، مقید و مطلق.
پرسش: آیا صحیح است که احادیث بر قرآن مقدم شوند یا خیر؟
پاسخ: عصمت ائمه، وجوب اطاعت از ایشان و حجیت کلام این بزرگواران، بر ما ثابت شده است. همچنین روایات ائمه طبق گفتههای پیامبر اکرم (صلیاللهعليهوآلهوسلم) در حد گفتار
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) اعتبار و
ارزش دارند؛ پس هرگاه بین دو
روایت تعارض شد، به قرآن مراجعه میشود و در صورت
تباین روایت با قرآن، باز قرآن مقدم است؛ ولی در صورت عام و مطلق بودن میشود با روایت معتبر، قرآن را تخصیص و تقیید زد.
با توجه به عصمت ائمه، وجوب اطاعت از ائمه و حجیت کلام ائمه، باید گفت:
اولاً، طبق نظر علمای
شیعه با توجه به
عصمت امامان (علیهمالسلام) هیچگاه سخنان
ائمه (علیهمالسلام) خلاف قرآن نخواهد بود، بلی ممکن است بر اثر گذشت زمان و نقل نادرست بعضی از احادیث، یا در حال
تقیه بودن آنها، گاهی با قرآن تنافی پیدا کنند. لیکن از آنجا که یکی از معیارهای
شناخت حدیث، عدم مخالفت آن با
قرآن است، هیچگاه
حدیث بر قرآن مقدم نمیگردد؛ ازاینرو در صورتی که دو
خبر از پیامبر (صلیاللهعليهوآلهوسلم) یا ائمه (علیهمالسلام) رسیده باشند که با هم تعارض دارند، هر کدام که موافق قرآن بود، اخذ میشود و آنکه مخالف قرآن بود، طرد میشود و این معیاری است که در روایات آمده است: «فما وافق کتاب الله فخذوه و ما خالف کتاب الله فردوه».
ثانیاً، روایات رسیده از ائمه (علیهمالسلام) گاهی ممکن است تعارض تباینی با قرآن داشته باشند، در این صورت حتماً قرآن مقدم میشود؛ مثلاً قرآن فرموده است: «اقیموا الصلوة؛ نماز را به پا دارید». هزاران حدیث بگویند «لاتقیموا الصلوة» سخن قرآن مقدم است؛
اما اگر تعارض به صورت عام و خاص باشد یا مطلق یا مقید اگر خاص در روایت آمده باشد و
روایت هم سنداً معتبر باشد، عام قرآنی را تخصیص میزند؛ مثلاً در
قرآن مجید وارد شده است که «والمطلقات یتربصن بانفسهن ثلاثة قروء»؛
یعنی
زنان مطلقه لازم است بعد از
طلاق تا سه
عادت ماهانه شوهر نکنند و عده نگه دارند؛ پس از آن آزادند، از آن طرف در
حدیث معتبری که
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) یا ائمه (علیهمالسلام) وارد شده است که اگر زنی به
عقد مردی درآید و پیش از آنکه رابطه
زناشویی میان آنها برقرار شود، زن مطلقه شد، لازم نیست
زن عده نگه دارد، در این صورت این حدیث در حقیقت
مفسر آن آیه است و به منزله مخصص است و به هیچ وجه معارض نیستند؟ چون در قانون بشری گاهی قانونی به صورت کلی ذکر میشود و سپس موارد استفاده بیان میشود. قرآن هم براساس محاورات عمومی با بشر
سخن گفته است.
از طرف دیگر، خود قرآن حدیث پیغمبر را معتبر شمرده و گفته است «آنچه پیامبر (صلیاللهعليهوآلهوسلم) برای شما آورد، بگیرید و
عمل نمایید».
در اینگونه موارد، خاص
روایت را به منزله استثنا برای
عام تلقی میکنیم و میگوییم عام را به وسیله خاص «تخصیص» میدهیم: همچنین در مطلق و مقیّد، مقید،
مطلق را قید میزند.
با توجه به اینکه روایات ائمه (علیهمالسلام) طبق گفتههای پیامبر اکرم (صلیاللهعليهوآلهوسلم) در حد گفتار پیامبر (صلیاللهعليهوآلهوسلم) اعتبار و
ارزش دارند، هرگاه بین دو روایت تعارض شد، به قرآن مراجعه میشود و در صورت
تباین روایت با قرآن، باز قرآن مقدم است؛ ولی در صورت عام و مطلق بودن میشود با
روایت معتبر، قرآن را
تخصیص و تقیید زد.
۱. آشنایی با علوم اسلامی، اصول فقه، مرتضی مطهری.
۲. علم الحدیث، دکتر رضا مؤدب.
۳. آشنایی با حدیث، مهریزی.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «مقدم نشدن حدیث بر قرآن»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۲/۱۰.