مقام عرفانی معصومین
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: قرب،
فنا.
پرسش: با توجه به این که آخرین مقامی که برای
انسان ذکر شده است مقام
لقاء الله است و بعضی از اولیای الاهی و پیامبران به این مقام رسیدهاند، این بزرگوارانی که به آخرین مقام رسیدهاند بعضی نسبت به دیگری برتری دارند، اگر به آخرین درجه رسیدهاند چطور میشود با هم فرق کنند و یکی بر دیگری برتری داشته باشد؟ چون درجه بالاتری نیست که به آن برسند!
پاسخ: مقام ولایت بالاتر از مقام نبوت است و در بین صاحبان مقام ولایت که معصومین باشند، نیز اختلاف در
مقام ولایت قابل فرض است، اما ممکن است گفته شود که همیشه برخورداری از امتیاز و فضیلتی به معنای برتری در مقام ولایت و نزدیکتر بودن به خدا در
درجات قرب نیست؛ یعنی این امکان وجود دارد که با فرض تساوی در مقام ولایت نیز یکی افضل باشد و از فضیلتهایی؛ چون
نبوت و...بهره ببرد.
هدف اصلی خلقت انسان رسیدن به کمال است. کمال انسان با نزدیک شدن به
خداوند و
قرب الی الله محقق میشود که از آن به مقام ولایت و لقاء الله تعبیر میشود. در این میان پیامبران و معصومین (علیهالسلام) بارزترین افراد در میان انسانها محسوب میشوند. اما این که در بین همین افراد چه کسانی دارای مقامی برجستهترند باید، به این نکته توجه شود که مقام ولایت بالاتر از
مقام نبوت است و در بین صاحبان مقام ولایت که معصومین باشند، نیز اختلاف در مقام ولایت قابل فرض است، اما ممکن است گفته شود که همیشه برخورداری از امتیاز و فضیلتی به معنای برتری در مقام ولایت و نزدیکتر بودن به خدا در درجات قرب نیست؛ یعنی این امکان وجود دارد که با فرض تساوی در مقام ولایت نیز یکی افضل باشد و از فضیلتهایی؛ چون نبوت و...بهره ببرد.
همه سخن ما این است که ما میپذیریم امتیازاتی برای یکی از معصومان به ویژه
امام حسین (علیهالسلام) در روایات بیان گردیده است، اما به صورت قطع نمیتوان گفت که این امتیازات بر اساس اختلافی است که ائمه (علیهالسلام) در مقام
ولایت تکوینی داشتهاند. در واقع این امتیازات نمیتواند دلیل بالاتر بودن بعضی از نظر قرب به خدا باشد.
بدیهی است که هر سنجشی نیازمندِ معیار، ملاک و محک خاصی است. براساس آموزههای دینی، خدایی شدن و به اسما و صفات الاهی متصف گردیدن، معیار برتری انسانها بر یکدیگر است؛ «اِنَّ اَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ اَتْقاکُمْ»
این مقام که از آن به مقام ولایت نیز تعبیر میشود، هدف نهایی خلقت و میزان برتری انسانها بر یکدیگر محسوب میشود،(در عرفان اصطلاح «مقام» در مقابل «حال» قرار دارد. «مقام» به منزل و مرتبهای گویند که عارف پس از سالها رنج و تهذیب و مرارت بدان دست یافته است. بنابراین، زوال و تغییر چیزی که با صعوبت طی شده، عادتاً و غالباً به سهولت انجام نمیگیرد و ثابت و ماندنی است، اما «حال»، بر عکس مقام است. نوعی کیفیت و دگرگونی است که بدون اختیار و به صورت دفعی بر قلب عارف، حادث میشود. همان گونه که ممکن است به صورت دفعی نیز زایل شود. پس «حال»، کیفیت ثابتی نیست و دایم در تغییر و تحول است. به گفته
سعدی:
زمصرش بوی پیراهن شنیدی ••• ولی در چاه کنعانش ندیدی
بگفت احوال ما برق جهان است ••• گهی پیدا و دگر دم نهان است)
اما خود ولایت دو نوع است:
ولایت تشریعی که به معنای حق تشریع و قانون گذاری است و ولایت تکوینی که به معنای توان و اقتدار نفس بر تصرف در ماده کائنات به اذن تکوینی خدا است. (به بیانی دیگر؛ صاحب ولایت تکوینی به همّت خود چیزی را در خارج از محل همّت، خلق میکند. براین اساس؛ تمامی معجزات و کراماتی که اولیای الاهی دارند به واسطه همین ولایت تکوینی آنها است.) البته باید دانست که مقام ولایت با
قرب الی الله و نزدیک شدن به خدا و
فنای فی الله، پدید میآید و قرب به خدا نیز با اطاعت از خداوند، حاصل میشود. (بر این اساس؛
امام مجتبی (علیهالسلام) فرمودند: «من عبدالله عبدالله له کل شیء»؛ هر کس بنده خدا شد خداوند همه چیز را تحت فرمان و بندگی او قرار میدهد. این جمله امام به آن معنا است که منشاء ولایت تکوینی بندگی خدا است.) به عبارت دیگر؛ خدایی شدن با نزدیک شدن به خداوند محقق میشود و نزدیک شدن به آن جناب نیز در گرو اطاعت پروردگار است. براین اساس؛ بدیهی است که مقام ولایت نیز به مقدار و میزان درجات قرب به خدا و فنای فی الله، (فنا دارای چند رتبه است: اول، فنای ظاهر که فنای افعال است؛ دوم، فنای باطن که فنای صفات است؛ سوم، فنای ذات.)
شدت و ضعف پیدا کند و از مراتب برخوردار گردد (گفتنی است که سلوک عرفانی در چهار سفر واقع میشود: الف. از خلق به سوی حق؛ ب. از حق به سوی حق بالحق؛ ج. از حق به سوی خلق بالحق؛ د. از خلق به سوی خلق بالحق)
(عرفای واصل میگویند: مقام ولایت اگرچه برای سالک در پایان سفر اول حاصل میشود، اما در سفر دوم دائره ولایت کامل میگردد. بنابراین سالکین، به تناسب این که در چه مرحلهای از سیر و سلوک قرار دارند، به رتبهای از مقام ولایت دست خواهند یافت.) و دو انسانی که از مقام ولایت برخوردارند، در مقایسه با یکدیگر در رتبه همسانی نباشند؛ یعنی به هر مقدار که به منبع لایزال الاهی متصل و به خدا نزدیکتر گردند، اسما و صفات خدا بیشتر در آنها تجلی پیدا کند و یکی بر دیگری برتری یابد.
بیگمان تمام
اهل بیت (علیهالسلام) صاحب مقام ولایت بوده و هستند.
حضرت علی (علیهالسلام) در بیان خصوصیات اهلبیت میفرماید: «وَ لَهُمْ خَصَائِصُ حَقِّ الْوِلَایَة»؛ ویژگیهای ولایت از آن آل محمد است.
از سویی دیگر با بررسی تفاوتهای مقام ولایت با
مقام نبوت به این نکته میرسیم که که مقام ولایت بالاتر از مقام نبوت است. بر این اساس به آسانی میتوان گفت که چهارده معصوم به جهت برتری مقام ولایت آنان بر پیامبران در رتبه بالاتری قرار دارند. (در روایات وارد شده است که بعد از ظهور
حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) حضرت عیسی (علیهالسلام) به آن حضرت اقتداء میکند.)
اما در مورد برتری هر یک از معصومین بر دیگری باید کمی تامل نمود.
باید بدانیم که چهارده معصوم حقیقت واحدی دارند، و به تعبیر دیگر؛ از نور واحدی هستند. این اتحاد نوری اهل بیت (علیهالسلام) به صراحت در روایات بسیاری وارد شده است، البته این اتحاد نوری الزاماً به معنای اتحاد در درجه نوری نیست و میتوان با فرض پذیرش درجات متفاوتِ نوری نیز به آن ملتزم شد. (یعنی میتوان برای اهل بیت هم، برتری نسبت به یکدیگر متصور شد.)
درباره برتری هر یک از اهل بیت بر دیگری؛ در برخی از منابع دینی این برتری برای پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، حضرت علی، (آنگاه که
امام باقر (علیهالسلام) با زبان حال از
امام سجاد (علیهالسلام) خواستند که در انجام عبادت پروردگار، کمتر به خود سختی و زحمت دهند، آن حضرت از عبادتهای امام علی (علیهالسلام) یاد کردند و فرمودند: کیست که تاب نیروی عبادت علی (علیهالسلام) را داشته و میتواند پا به پای ایشان عبادت کند قَالَ مَنْ یَقْوَی عَلَی عِبَادَةِ عَلِیٍّ (علیهالسلام))
حضرت فاطمه (از برخی ادله استفاده میشود که این برتری از آنِ حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) بوده است. در حدیثی منسوب به
امام حسن عسکری (علیهالسلام) آمده است: «نحن حجج اللَّه علی خلقه و جدتنا فاطمة حجة اللَّه علینا»؛ ما حجج الاهی بر بندگانش هستیم و جده ما فاطمه حجت الاهی بر ما است.)
و
امام حسین (علیهالسلام)، (در متون روایی، امتیازات فراوانی برای امام حسین (علیهالسلام) در نظر گرفته شده است. جهت نمونه به برخی از آن اشاره میشود:
الف.انتقال مقام امامت به نسل امام حسین (علیهالسلام). ب. شفا در تربت امام حسین (علیهالسلام). ج. استجابت دعا نزد قبر
سیدالشهداء (علیهالسلام). د.
نماز در حائر حسینی. اِنَّ اللَّهَ تَعَالَی عَوَّضَ الْحُسَیْنَ (علیهالسلام) مِنْ قَتْلِهِ اَنْ جَعَلَ الْاِمَامَةَ فِی ذُرِّیَّتِهِ وَ الشِّفَاءَ فِی تُرْبَتِهِ وَ اِجَابَةَ الدُّعَاءِ عِنْدَ قَبْرِه...)
قرار داده شده است.
اما آیا این برتری گویای اختلافِ مقام و تفاوتِ درجه ولایت اهل بیت (علیهالسلام) و پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است؟ ممکن است گفته شود که همیشه برخورداری از امتیاز و فضیلتی به معنای برتری در مقام ولایت و نزدیکتر بودن به خدا در درجات قرب نیست؛ یعنی این امکان وجود دارد که با فرض تساوی در مقام ولایت نیز یکی افضل باشد و از فضیلتهایی؛ چون
نبوت و...بهره ببرد.
این مطلب زمانی است که شرایط و زمانه چنین اقتضائاتی را داشته باشد. نبوت فضیلتی بود که در شرایط و زمانه حضرت عیسی (علیهالسلام) نصیب حضرتش شده بود و امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) را از آن فضیلت بهرهای نیست، اما همگان میدانیم که امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) از جهتِ مقام ولایت در رتبه بالاتری از حضرت عیسی (علیهالسلام) قرار دارد. اما همه سخن ما این است که این فضیلت و آن توجه ویژه، با تساوی درجه ولایت امامان نیز قابل جمع است. به بیانی دیگر؛ ما میپذیریم که امتیازاتی برای یکی از معصومان به ویژه امام حسین (علیهالسلام) در روایات بیان گردیده است، اما به صورت قطعی نمیتوان گفت که این امتیازات بر اساس اختلافی است که ائمه (علیهالسلام) در مقام
ولایت تکوینی داشتهاند، اگرچه بتوان امکان این اختلاف را در
مقام ثبوت پذیرفت، ولی سخن ما این است که نمیتوان در
مقام اثبات به شواهد روشنی در این باره دست یافت.
به هرحال، این مقدار قطعی است که همه معصومان جلوهای از یک نورند، و همه از ولایت تکوینی برخوردارند و اگر هریک جای دیگری میبودند همان کاری را انجام میدادند که دیگری انجام داده است.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «مقام عرفانی معصومین»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۷/۲۸.