معیاری تشخیص عالمان شایسته
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: مسلمان، عالم،
حکمت.
پرسش: ما در جامعهای زندگی میکنیم که هزاران مسلمان در آن وجود دارند و علمای زیادی هم وجود دارند که خیلی از آنها به نظر ما شایستگی ندارند، با این وجود چگونه میتوان اطمینان کرد، علمائی که
نصیحت و سخنرانی میکنند شایستگی این کارها را از نظر اعتقاد شیعی دارند؟
پاسخ: براساس دستورات اسلام بر عامه مردم لازم است که برای فهمیدن
دین، یا خود با تحقیق و تفحّص علمی به احکام الاهی دست یابند، یا به عالمان دین رجوع کنند و چون اکثر مردم قادر نیستند که خود در مسائل دینی
تفقّه و
تفحص نمایند، بنابراین، باید به عالمان دینی مراجعه نمایند.
ائمه اطهار (علیهالسّلام) معیارهایی برای شناخت علمای شایسته بیان کردهاند که دستیابی به عالمان صالح و شایسته را برای شیعیان آسان میکند؛ مثلا فرمودند: آن کس از علما که پاسدار نفس و حافظ دین و مخالف با هوای خود و فرمانبردار
امر خدا باشد، بر عوام
واجب است که از او
تقلید کنند.
علاوه این که ائمه (علیهالسّلام) فرمودند حکمت گمشده مؤمن است و هر جا بیابد از آن استفاده میکند هر چند نزد کافر باشد.
برای روشن شدن پاسخ تذکر چند نکته ضروری است:
خداوند متعال درباره
فضیلت علم و جایگاه عالم، در
قرآن کریم میفرماید: "بگو: آیا آنهایی که میدانند با آنهایی که نمیدانند برابرند"؟»
در جایی دیگر فرموده است: "خداوند کسانی را که ایمان آوردهاند و کسانی را که علم به آنان داده شده درجات عظیمی میبخشد و خداوند به آنچه انجام میدهید آگاه است".
در روایات نیز ارزش علم و عالم و ضرورت رجوع به عالم به روشنی بیان شده است.
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمودند: "کسی که علم را از اهل آن بیاموزد و به آن عمل کند، نجات یافته است".
نیز فرمودند: "نگاه کردن به صورت عالم
عبادت است،
و در جایی دیگر ضرورت دانشاندوزی را بیان کرده و فرمودند: "طلب علم بر هر مرد و زن مسلمانی
واجب است".
از مجموع آیات و روایات اسلامی فهمیده میشود که آیین اسلام، آیین دائم و جاودانی است و قوانین آن، تا روز رستاخیز برای بشر لازم الاجرا است، لذا بر انسان لازم است که همه آن احکام را بیاموزد و برای رسیدن به این مضامین، دو راه بیشتر ندارد؛ یا این که خود انسان با سرمایه علمی خود به منابع فقهی و دینی رجوع کرده و احکام و مسائل را از درون آنها استخراج کند و در صورتی که خود، قدرت علمی ندارد به اهلفن و خبره رجوع کند.
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و ائمه اطهار (علیهالسّلام) معیارهایی برای تشخیص علمای شایسته بیان فرمودهاند که چند نمونه را بیان میکنیم:
امام حسن عسکری (علیهالسّلام) در باره این آیه: "فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ یَکْتُبُونَ الْکِتابَ بِاَیْدِیهِمْ، ثُمَّ یَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ"؛ وای بر کسانی که کتاب را به دستهای خود (و از پیش خود) مینویسند و سپس میگویند که این از جانب
خدا است، چنین گفت: این آیه در حق
قوم یهود نازل شده است. مردی به
امام صادق (علیهالسّلام) گفت: اگر آن گروه عوام از یهودیان، کتاب (
تورات) را به وسیله علمایشان فرا میگرفتند، پس چگونه آنان را به
تقلید و قبول کردن از علما نکوهش کرده است؟ مگر عوام یهود همچون عوام ما نبودند که از علما تقلید میکنند؟، امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: میان عوام ما و عوام یهود از یک جهت برابری وجود دارد و از جهت دیگر فرق. اما برابری بدان جهت است که خدا عوام ما را به سبب تقلیدشان نکوهش کرده است، همانگونه که عوام ایشان را نکوهش کرده است. و اما فرق بدان جهت است که عوام یهود با این که از دروغگویی آشکار و
حرام خواری و رشوهگیری علمای خود و دست بردن آنان در احکام خدا با خبر بودند، و
یقین داشتند که هر کس چنین باشد فاسق است و شایسته نیست که واسطه میان
خدا و
خلق یا پیامبر خدا و خلق باشد، باز از این گونه عالمانی تقلید و پیروی کردند، عوام ما نیز اگر از علمای خود فسق آشکار و تعصب نابجا و توجه به دنیا و امور
حرام مشاهده کنند و باز هم به تقلید از ایشان ادامه دهند، آنان نیز همچون قوم یهودند که خدا ایشان را به سبب تقلید کردن از عالمان فاسق مذمت کرده است. و اما آن کس از علما که پاسدار نفس و حافظ دین و مخالف با هوای خود و فرمانبردار امر خدا باشد، بر عوام واجب است که از او تقلید کنند. و این جز در بعضی از فقیهان
شیعه، نه همه آنان، نیست، پس هر کس از علما، مرتکب کارهای زشت و قبیح شود، و به راهی برود که دیگر فقیهان فاسد رفتند، از او چیزی را که از ما نقل میکند نپذیرید، و حرمتی برایش قائل نباشید".
رسول گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیز فرمودند: "با هر عالمی همنشین نباشید، مگر آن عالمی که شما را از پنج چیز خطرناک به سوی پنج چیز سودمند دعوت نماید: از
شک به
یقین و از
تکبر به
تواضع و از
ریا و خودنمایی به
اخلاص و از دشمنی و
کنیهتوزی به خیر خواهی و از رغبت و
میل به دنیا به
زهد و بی رغبتی به دنیا".
بر اساس دستورات اسلام، علم، دانش و
حکمت گمشده انسان مؤمن است و در هر جا و نزد هرکس بیابد از آن استفاده میکند"؛ «سَهْلُ بْنُ زِیَادٍ عَنْ بَکْرِ بْنِ صَالِحٍ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیهالسّلام) قَالَ الْحِکْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤْمِنِ فَحَیْثُمَا وَجَدَ اَحَدُکُمْ ضَالَّتَهُ فَلْیَاْخُذْهَا»
یعنی انسان مؤمن به دنبال
علم و
حکمت اصلاح وجود خود است و هر سخنی را که براساس
عقل و حکمت است میپذیرد و به پیروی از
امام علی (علیهالسّلام) به خود سخن و گفتار نگاه میکند، نه به گوینده سخن. «خذ الحکمة ممن اتاک بها و انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال.»
البته این روش در جایی که انسان به خصوصیات و رفتار شخص گوینده آگاهی داشته باشد و رفتار وی را مخالف گفتارش بداند قهرا در میزان تاثیر آن سخن هر چند بر اساس حکمت باشد کاسته خواهد شد، ولی در همین مورد هم انسان میتواند براساس تعلیمات دینی از حکمت و علم او استفاده کند.
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «معیاری تشخیص عالمان شایسته»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۸/۱۳.