• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مرتد بودن کمونیست

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: مرتد، ارتداد، کمونیست، مارکسیست، سوسیالیست، ماتریالیسم.

پرسش: کسانی که کمونیست شدند، آیا مرتد محسوب می‌شوند؟

پاسخ: وجود دو مؤلفه اساسی در آموزه‌های مارکسیسم، کفر و الحاد آنان را غیر قابل انکار می‌سازد. از آنجا که این دو مؤلفه زیربنای تفکر مارکسیسم را شکل می‌دهد و حوزه‌های هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی و انسان‌شناسی مارکسیسم متأثر از آن دو است، لذا وجود هر یک از این دو مؤلفه در تفکر هر فردی ـ خواه او را کمونیست بخوانیم یا مارکسیست و یا حتی سوسیالیست ـ دلالت بر کفر وی خواهد کرد. این دو مؤلفه، عبارت‌اند از:
۱. ماتریالیسم تاریخی، سیر تحولات تاریخ را به صورت مادی بررسی می‌کند و برای تمام تحولات جهان در طول تاریخ ریشه‌ای مادی و تلاش برای کسب سود در نظر می‌گیرد. این تفکر از آنجا که ریشه تمام ادیان و مذاهب را اقتصادی و مادی می‌پندارد، تفکری الحادی و کفرآمیز است.
۲. ماتریالیسم دیالکتیک تلاشی برای اثبات اصالت ماده از طریق منطق دیالکتیک است. این مکتب از آن جهت که وجود هرگونه نیروی ماورای طبیعت را نفی و انکار می‌کند، بدون شک مکتبی الحادی است؛ لذا هر کس با هر نام و عنوانی، تابع یکی از این دو تفکر در آموزه‌های مارکسیسم باشد، ملحد مرتد و کافر است و اگر مسلمان باشد، مرتد فطری است و احکام مربوط به آن بر او بار می‌شود و اگر ابتدا کافر بوده، پس از اسلام آوردن به عقیده مارکسیستی و کمونیستی روی آورده باشد، حکم مرتد ملی را داشته و احکام مربوط به مرتد ملی در حق او جاری است.



برای پاسخ به این پرسش ابتدا باید بدانیم به چه کسی مرتد می‌گویند و چه چیزهایی باعث ارتداد می‌شود؟ در کلام فقها، مرتد با عبارات مختلفی تعریف شده است؛ اما از مجموع آن تعاریف این نکته استفاده می‌شود که مرتد یعنی کسی که از دین اسلام خارج شده و یا برخی از ضروریات آن را انکار نماید.


مرتد بر دو قسم است، مرتد فطری و مرتد ملی.

۲.۱ - مرتد فطری

مرتد فطری، کسی است که در حال انعقاد نطفه‌اش یکی از والدین او مسلمان بوده و آن بچه پس از به دنیا آمدن و به حد بلوغ رسیدن اسلام را انتخاب کند؛ سپس از اسلام برگردد.

۲.۲ - مرتد ملی

مرتد ملی، کسی است که در حال انعقاد نطفه، والدین او کافر بوده و بچه پس از به دنیا آمدن و به حد بلوغ رسیدن کفر را برگزیند؛ سپس اسلام را انتخاب نماید و مجدداً کفر را برگزیند و از اسلام خارج شود.


خروج از اسلام و انکار ضروری دین موجب ارتداد می‌شود. خروج از اسلام، یعنی انکار توحید یا نبوت و یا معاد، و ضروری دین چیزهایی هستند که یقیناً از دین هستند؛ به گونه‌ای که انکار آنها مستلزم انکار نبوت می‌شود.


درباره احکام مرتد، فتوای حضرت امام (رحمة‌الله‌علیه) این‌گونه است که مرتد فطری اگر مرد باشد، همسرش بر وی حرام می‌شود و اموال او نیز بین ور‌ّاث تقسیم می‌شود، توبه او قبول نیست و باید کشته شود. اگر زن باشد، توبه او قبول است، اگر توبه نکرد، حبس ابد می‌شود، در اوقات نماز تنبیه می‌شود و بر معیشت او نیز تنگ گرفته می‌شود؛ اما اگر مرتد ملی باشد، احوط آن است که او را تا سه روز توبه دهند، اگر توبه نکرد، روز چهارم باید کشته شود.

حال که معنای مرتد، اقسام مرتد و احکام آن معلوم شد، باید ببینیم، کمونیست‌ها چه کسانی هستند یا دارای چه اقسامی هستند و حکم آنها چیست؟


ابتدا باید جهت رفع ابهام، شرح کوتاهی از «سوسیالیسم» (SOCIALISME) دهیم. سوسیالیسم به معنی تقدم جامعه بر فرد و اولویت منافع و مصالح اجتماعی بر منافع فردی است. دغدغه اصلی سوسیالیست‌ها، رفع نابرابری‌های اجتماعی و استثمار انسان به وسیله انسان و لزوم وضع قوانین و مقرراتی برای برقراری عدالت اجتماعی و مالکیت عمومی ابزار تولید است.
[۷] طلوعی، محمود، فرهنگ جامع سیاسی، بیتا، ص۵۷۱.



اما احزاب کمونیست عمدتاً از جناح تندروی سوسیالیست‌ها بوده و از دل این احزاب سر برمی‌آورند.

۶.۱ - سوسیالیست‌های افراطی

سوسیالیست‌های افراطی و پیروان مارکس بیش‌تر در احزاب کمونیستی جمع می‌شوند.

۶.۲ - سوسیالیست‌های معتدل

سوسیالیست‌های معتدل با احترام به آزادی‌های فردی و اصول دموکراتیک و تحدید مالکیت به جای لغو آن، راه خود را از کمونیست جدا کرده‌اند.

۶.۳ - سوسیال دموکرات‌ها

سوسیال دموکرات‌ها ضمن پذیرش اهداف سوسیالیست، از روش‌های خشونت‌آمیز و انقلابی آنان برای برپایی اهداف دوری می‌گزینند و مالکیت خصوصی را با ضوابطی که به ضرر جامعه نباشد، آزاد می‌دانند.


بنابراین نمی‌توان گفت همه سوسیالیست‌ها مرتد هستند؛ چراکه سوسیالیسم بیش از اینکه تفکری فلسفی و معرفت‌شناسانه باشد، راهکاری اجتماعی برای رفع نابرابری است و عناصری که منجر به انکار ضروریات دین شود، در آن مشاهده نمی‌شود؛ لذا کسی که فقط به جنبه‌های سوسیالیستی نظام مارکسیستی عقیده دارد، مرتد و کافر نیست؛ ازهمین‌رو در میان مسلمانان و مسیحیان در نیمه دوم قرن بیستم، سوسیالیست‌های فراوانی سر برآوردند.


گرچه این گرایشات در بین مسلمانان منجر به برخی تفاسیر غیر معمول از اسلام شده است؛ اما در اکثر موارد به خروج از اسلام و انکار ضروری دین منجر نشده است. پیدایش این تفکر سوسیالیستی در بین برخی روشن‌فکران مسلمان ناشی از عدم موفقیت و کارآیی دولت‌های کشورهای اسلامی در برپایی و ایجاد نظام اجتماعی عادلانه مد نظر اسلام و بعضاً ناشی از عدم آگاهی آنان از آموزه‌های اسلامی یا تفاسیر رادیکال آنان از اسلام است.


اما «کمونیسم» (KOMMUNISM) مرحله پیشرفته یا مرحله نهایی سوسیالیسم است.در مرحله سوسیالیسم، کارگران پیروز و انقلابی، دیکتاتوری پرولتاریا (PROLETARIِA) را شکل می‌دهند و اقدام به توزیع عادلانه ثروت و نفی هرگونه مالکیت ـ به ویژه مالکیت ابزار تولید ـ می‌نمایند. این حکومت پس از برقراری نظم جدید به‌تدریج محو شده و جامعه‌ای بدون طبقه و دولت شکل می‌گیرد (کون ثانویه).


مارکسیسم بعدها با ترکیب آموزه‌هایی (مانند مائوئیسم، تروتسکیسم، استالینیسم، و حتی تیتوئیسم، خروشچفیسم و گورباچوفیسم) درهم آمیخت؛ لذا بیان گزارشی روشن و شفاف از تفکر مارکسیستی، امری دشوار است؛ اما در مجموع وجود دو مؤلفه اساسی در آموزه‌های مارکسیسم، کفر و الحاد آنان را غیر قابل انکار می‌سازد. از آنجا که این دو مؤلفه زیربنای تفکر مارکسیسم را شکل می‌دهد و حوزه‌های هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی و انسان‌شناسی مارکسیسم متاثر از آن دو است، لذا وجود هر یک از این دو مؤلفه در تفکر هر فردی خواه او را کمونیست بخوانیم یا مارکسیست و یا حتی سوسیالیست، دلالت بر کفر وی خواهد کرد. این دو مؤلفه عبارت‌اند از: ۱. ماتریالیسم تاریخی (به این منبع رجوع کنید:
[۸] قادری، حاتم، اندیشه‌های سیاسی در قرن بیستم.
و نیز رجوع کنید به: )؛ ۲. ماتریالیسم دیالکتیک.

۱۰.۱ - ماتریالیسم تاریخی

ماتریالیسم تاریخی سیر تحولات تاریخ را به صورت مادی بررسی می‌کند و برای تمام تحولات جهان در طول تاریخ ریشه‌ای مادی و تلاش برای کسب سود در نظر می‌گیرد. این تفکر از آنجا که ریشه تمام ادیان و مذاهب را اقتصادی و مادی می‌پندارد، تفکری الحادی و کفرآمیز است.

۱۰.۲ - ماتریالیسم دیالکتیک

ماتریالیسم دیالکتیک تلاشی برای اثبات اصالت ماده از طریق منطق دیالکتیک است. این مکتب از آن جهت که وجود هرگونه نیروی ماورای طبیعت را نفی و انکار می‌کند، بدون شک مکتبی الحادی است؛ لذا هر کس با هر نام و عنوانی، تابع یکی از این دو تفکر در آموزه‌های مارکسیسم باشد، ملحد مرتد و کافر است و اگر مسلمان باشد، مرتد فطری است و احکام مربوط به آن بر او بار می‌شود و اگر ابتدا کافر بوده، پس از اسلام آوردن به عقیده مارکسیستی و کمونیستی روی آورده باشد، حکم مرتد ملی را داشته و احکام مربوط به مرتد ملی در حق او جاری می‌باشد.


۱. ورشکستگی لیبرالیسم و سوسیالیسم، یوسف القرضاوی، ترجمه محمدتقی رهبر، سازمان تبلیغات اسلامی، بهار ۱۳۷۱.
۲. «نقدی بر مارکسیسم»، استاد شهید مطهری، انتشارات صدرا.


۱. امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه)، سیدروح‌الله، تحریرالوسیله، ج۲، ص۳۹۵، کتاب الارث، مسئله ۱۰.    
۲. امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه)، سیدروح‌الله، تحریرالوسیله، ج۲، ص۳۹۵، کتاب الارث، مسئله ۱۰.    
۳. امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه)، سیدروح‌الله، تحریرالوسیله، ج۱، ص۱۲۴، الکلام فی النجاسات.    
۴. امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه)، سیدروح‌الله، تحریرالوسیله، ج۱، ص۱۲۴، الکلام فی النجاسات.    
۵. امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه)، سیدروح‌الله، تحریرالوسیله، ج۲، ص۳۹۵، کتاب الارث، مسئله ۱۰.    
۶. امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه)، سیدروح‌الله، تحریرالوسیله، ج۲، ص۵۲۹، کتاب الحدود، القول فی الارتداد، مسئله ۱.    
۷. طلوعی، محمود، فرهنگ جامع سیاسی، بیتا، ص۵۷۱.
۸. قادری، حاتم، اندیشه‌های سیاسی در قرن بیستم.
۹. مرتضی مطهری، مرتضی، مجموعه آثار (کتاب نقدی بر مارکسیسم).    




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «مرتد بودن کمونیست»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۲/۱۷.    







جعبه ابزار