مدح و ذم دنیا
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: دنیا، مدح، مذمت، وسیله، هدف.
پرسش: در
نهجالبلاغه امیرالمؤمنین (علیهالسلام) گاهی دنیا را فنا مینامد و
انسان را به
زهد و
عزلت فرا میخواند و گاهی انسان را به دخالت در امور مملکت که
هدف باقی ماندن است، فرا میخواهد، این سخنان چهگونه با هم جمع میشود؟
پاسخ: مواهب
جهان مادی که همه از نعمتهای خداست و حتماً وجودش در نظام
خلقت لازم بوده و هست، اگر به عنوان وسیلهای برای رسیدن به
سعادت و تکامل معنوی انسان مورد بهرهبرداری قرار گیرد، از هر نظر قابل تحسین است؛ اما اگر به عنوان یک هدف و نه وسیله مورد توجه قرار گیرد و از ارزشهای معنوی و انسانی بریده شود که در این هنگام طبعاً مایه
غرور و
غفلت و
طغیان و سرکشی و
ظلم و بیدادگری خواهد بود، در خور هرگونه نکوهش و مذمت است.
اسلام ثروتی را خواهان است که مایه
فساد در
زمین و فراموش کردن ارزشهای انسانی و گرفتار شدن در مسابقه جنونآمیز، «
تکاثر» نگردد و انسان را به «
خودبرتربینی» و «تحقیر دیگران» و حتی رویارویی با پیامبر خدا نکشاند. وسیلهای باشد برای استفاده همگان، برای پر کردن خلاهای موجود اقتصادی، برای مرهم نهادن بر زخمهای جانکاه محرومان و برای رسیدن به نیازها و مشکلات مستضعفان. به هر صورت، علاقه به
دنیا مورد نکوهش اسلام است. بله بهرهگیری از دنیا برای اهداف متعالی مورد توجه اسلام و ممدوح است.
قرآن کریم در
آیات بسیاری، از دنیا و امکانات مادی آن مدح و تمجید نموده است و اگر بخواهیم همه آیاتی را که در رابطه با محترم شمردن امکانات مادی این جهان است جمعآوری کنیم، مجموعه قابل ملاحظهای خواهد شد؛ مثلاً:
در بعضی از آیات،
مال به عنوان
خیر، معرفی شده است.
در بسیاری از آیات، مواهب مادی تحت عنوان فضل خدا آمده است: «
وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللهِ».
در جای دیگر میفرماید: «
هُوَ الذی خَلَقَ لَکُم ما فِی الارْضِ جَمیعًا؛
همه نعمتهای روی
زمین را برای شما آفریده است».
و در بسیاری از آیات آنها را تحت عنوان «
سخرلکم؛ آنها را مسخر شما گردانید»، ذکر کرده است.
ولی با این همه اهمیتی که به مواهب و نعمتهای مادی داده شده، تعبیراتی که آن را مذمت و تحقیر میکند، در آیات قرآن به چشم میخورد.
در یک جا آن را عوض و متاع فانی میشمرد: «
تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیاةِ الدُّنْیا».
در جای دیگر آن را مایه
غرور و
غفلت میشمرد: «
وَ ما الْحَیاةُ الدُّنْیا الاّ مَتاعُ الغُرورِ».
در آیه دیگر آن را وسیله سرگرمی و بازیچه شمرده: «
وَ ما هذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیا الاّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ».
و در آیهای دیگر مایه غفلت از
یاد خدا ذکر مینماید: «
رِجالٌ لاتُلْهیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللهِ».
این تعبیرات دوگانه عیناً در
روایات اسلامی نیز دیده میشود. از یکسو دنیا، مزرعه
آخرت، تجارتخانه مردان خدا،
مسجد دوستان
حق، محل هبوط
وحی پروردگار و سرای
موعظه و پند شمرده شده: «
مسجدُ اَحبّاءِ اللهِ و مصلّی ملائکةِ اللهِ و مهبطُ وحیِ اللهِ و متْجَرُ اولیاءِ الله».
و از سوی دیگر مایه غفلت و بیخبری از یاد خدا و متاع غرور و مانند آن.
پاسخ این پرسش را در خود قرآن میتوان یافت؛ چراکه آنجا که از دنیا و مواهبش نکوهش میکند، کسانی را مخاطب قرار میدهد که این
زندگی تنها هدفشان را تشکیل میدهد.
در
سوره نجم آیه ۲۹ میخوانیم: «
وَ لَمْ یُرِدْ الاّ الحَیاةُ الدُنْیا؛ کسانی که جز زندگی دنیا را نخواهند».
به تعبیر دیگر سخن از کسانی است که آخرت را به دنیا میفروشند و برای رسیدن به مادیات از هیچ خلافکاری و جنایتی ابا ندارند.
در
سوره توبه، آیه ۳۸ میخوانیم: «
ارَضیتُمْ بِالْحَیاةِ الدُّنْیا مِنَ الآخِرَةِ؛ آیا راضی شدید که زندگی دنیا را به جای آخرت بپذیرید»؟!
از
آیه فوق به خوبی استفاده میشود که دلبستگی مجاهدان به زندگی دنیا، آنها را در امر
جهاد سست میکند. مجاهدان راستین باید مردمی پارسا و زاهدپیشه و بیاعتنا به زرق و برق دنیا باشند.
امام علی بن الحسین (علیهالسلام) در ضمن دعایی که برای مرزبانان کشورهای اسلامی میکند، چنین میفرماید: «بار الها!
فکر این دنیای فریبنده را به هنگامی که آنها در برابر دشمنان قرار میگیرند، از نظرشان دور فرما و اهمیت
اموال فتنهانگیز و دلربا را از صفحه قلوبشان محو نما».
و بهراستی اگر
شناخت درستی از وضع
دنیا و آخرت و چگونگی این دو زندگی داشته باشیم، خواهیم دید که این یکی در مقابل آن به قدری محدود و ناچیز است که به حساب نمیآید.
در حدیثی که از
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در این زمینه نقل شده، میخوانیم که فرمود: «
و اللهِ ما الدنیا فی الآخرةِ الاّ لما یجعلُ احدُکم اصبعَه فی الیمّ ثم یرفعُها فلینظرْ بمَِ تَرْجِع؛ به
خدا سوگند دنیا در برابر آخرت مثل این است که یکی از شما
انگشت خود را در
دریا بزند و سپس بردارد و بنگرد چه مقدار از
آب دریا را با آن برداشته است؟!
آیات مورد بحث، خود شاهد این مدعاست، آنجا که میفرماید: «
مَنْ کانَ یُریدُ الْعاجِلَةَ؛
تنها هدفشان همین زندگی زودگذر مادی است.
کوتاه سخن اینکه، مواهب جهان مادی که همه از نعمتهای خداست و حتماً وجودش در نظام
خلقت لازم بوده و هست، اگر به عنوان وسیلهای برای رسیدن به
سعادت و تکامل معنوی انسان مورد بهرهبرداری قرار گیرد، از هر نظر قابل تحسین است؛ اما اگر به عنوان یک هدف و نه وسیله مورد توجه قرار گیرد و از ارزشهای معنوی و انسانی بریده شود که در این هنگام طبعاً مایه
غرور و
غفلت و
طغیان و سرکشی و ظلم و بیدادگری خواهد بود، در خور هرگونه نکوهش و مذمت است.
و چه زیبا فرموده است
علی (علیهالسلام) در آن گفتار کوتاه و پرمغزش: «
من اَبْصرَ بها بصرتْه و من اَبصر الیها اعمتْه؛ آن کس که با چشم بصیرت به آن بنگرد (و آن را وسیله بینایی قرار دهد) دنیا به او آگاهی میبخشد و آن کس که به خود آن نگاه کند،
دنیا او را نابینا خواهد کرد».
در حقیقت تفاوت میان دنیای مذموم و ممدوح، همان چیزی است که از «الیها» و «بها» استفاده میشود که اولی
هدف را میرساند و دومی وسیله را.
اسلام به عنوان یک وسیله مؤثر و کارساز روی
ثروت تکیه میکند و در آیه ۱۸۰ سوره بقره، از «مال» تعبیر به «خیر» کرده است.
در حدیثی از
امام باقر (علیهالسلام) میخوانیم: «
نعم العون الدنیا علی طلب الاخرة؛ دنیا کمک خوبی است برای رسیدن به آخرت».
آیات سوره قصص که شدیدترین مذمت را از قارون ثروتمند مغرور میکند، شاهد گویایی بر این موضوع است، منتهی اسلام ثروتی را میپسندد که به وسیله آن «ابتغاء و از آخرت» و طلب سرای دیگر شود؛ چنانکه دانشمندان بنیاسرائیل به قارون گفتند: «
وَ ابْتَغِ فیما آتاکَ اللهُ الدّارَ الآخِرةَ؛
و در آنچه خدا به تو داده، سرای آخرت را جستوجو کن».
اسلام ثروتی را میپسندد که در آن: «
وَ احْسِنْ کَما احْسَنَ اللهُ الَیْکَ؛
همانگونه که خدا به تو نیکی کرده است، نیکی کن» و نیکی به همگان باشد.
اسلام ثروتی را مدح میکند که در آن: «
وَ لاتَنْسَ نَصیبَکَ مِنَ الدُّنْیا؛
بهرهات را از دنیا فراموش منما»، تحقق یابد.
بالاخره اسلام ثروتی را خواهان است که مایه
فساد در
زمین و فراموش کردن ارزشهای انسانی و گرفتار شدن در مسابقه جنونآمیز، «
تکاثر» نگردد و
انسان را به «خودبرتربینی» و «
تحقیر دیگران» و حتی رویارویی با پیامبر خدا نکشاند. وسیلهای باشد برای استفاده همگان، برای پر کردن خلأهای موجود اقتصادی، برای مرهم نهادن بر زخمهای جانکاه محرومان و برای رسیدن به نیازها و مشکلات
مستضعفان.
به هر صورت، علاقه به دنیا مورد نکوهش اسلام است. بله بهرهگیری از دنیا برای اهداف متعالی مورد توجه
اسلام و ممدوح است؛ چنانکه در حدیثی میخوانیم:
یکی از یاران
امام صادق (علیهالسلام) خدمتش آمد و شکایت کرد که ما دنبال دنیا هستیم و از این میترسیم که
دنیاپرست باشیم. امام (که پاکی و تقوای آن مرد را میدانست) فرمود: با این ثروت دنیا چه میخواهی انجام دهی؟ در پاسخ عرض کرد: هزینه خود و خانوادهام را تهیه کنم و به خویشاوندانم کمک نمایم، در راه خدا
انفاق کنم و حج و عمره به جا آورم،
امام فرمود: «
لیس هذا طلب الدنیا هذا طلب الآخرة؛ این،
دنیاطلبی نیست، این طلب آخرت است».
و از اینجا فاسد بودن عقیده دو گروه روشن میشود: گروهی از مسلمانهای بیخبر از تعلیمات اسلام که اسلام را حامی
مستکبران معرفی میکنند و گروهی از
دشمنان معرض که میخواهند
چهره اسلام را دگرگون نشان داده و آن را ضد
ثروت و طرفدار
فقر نشان دهند.
۱. تفسیر نمونه، آیتالله مکارم شیرازی و دیگران، ج۱۲، ص۶۷، دارالکتب الاسلامیة.
۲. یکصد و هشتاد پرسش و پاسخ، همان، ص۳۶۴ـ۳۶۸، دفتر نشر برگزیده.
۳. سیری در نهج البلاغه، مرتضی مطهری (بحث دنیا).
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «مدح و ذم دنیا»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۴/۱۲.