مخالفت والدین با ازدواج فرزند
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: نیاز به ازدواج، مخالفت والدین، کنترل شهوت.
پرسش: جوانی که تمایل به ازدواج دارد و علت ازدواج او هم این است که
قدرت این را ندارد که بر شهوتش غلبه کند و باید طوری خودش را راحت کند، اما والدین او با ازدواج کردنش مخالفاند؛ چراکه میگویند باید کاری و پساندازی داشته باشی، این جوان در مقابل مخالفت پدر و مادر چه باید بکند؟
پاسخ: اگر
انسان فکر میکند که واقعاً به بلوغ فکری و اجتماعی رسیده است و توانایی اداره یک
خانواده را از لحاظ اقتصادی، تربیتی و غیره دارد، باید با والدین خود محترمانه صحبت کند یا از طریق واسطه و غیره آنان را قانع سازد و ثابت کند که مرد
زندگی است؛ وگرنه باید
صبر کند و با
عمل به توصیههایی که در ذیل میآید، در انتظار حصول شرایط لازم باشد. توجه به این نکته مهم است که پر کردن ساعات روز از برنامههای علمی، فرهنگی، شغلی ... در راستای کنترل شهوت میتواند مؤثر باشد. بنابراین برنامهریزی در به کارگیری راهکارهایی که بیان میشود، اهمیت دارد.
کانون
ازدواج یک کانون مبارک و با
برکت در
اسلام است و یکی از سنتهای ارزشمند به شمار میرود و این سنت نیکو علاوه بر ارضای جنسی باعث تکامل،
آرامش و بالندگی روحی و معنوی میگردد و اگر به موقع و طبق ضوابط
عقل و
شرع مقدس انجام شود، باعث تقرب انسان به
خدا و باعث نزول
خیر و
برکات میگردد.
شهید مطهری درباره نقش تربیتی ازدواج میگوید: یک پختگی هست که این پختگی و بالندگی جز در پرتو ازدواج و تشکیل خانواده پیدا نمیشود و این بالندگی مخصوص تشکیل خانواده و ازدواج است.
و پیامبر گرامی اسلام
حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمودند: «
ما بُنِیَ فِیاِلاسلام بَناءٌ اَحَبّ الی اللهِ و اَعَزَّ مِنَ التَّزویج؛
هیچ کانونی در اسلام بر پا نشده است که نزد
خداوند از کانون ازدواج محبوبتر و عزیزتر باشد».
اگرچه ازدواج امری
مقدس و لازم است، ولی نباید از این نکته غافل بود که باید با شرایط خاص خود و در زمان خاص خود انجام گیرد تا آن برکات ویژه بر آن مترتب شود.
از جمله شرایط ازدواج این است که پسر علاوه بر
بلوغ و
عقل ، توانایی اداره یک زندگی ابتدایی را داشته باشد و نباید تصور شود که ازدواج یعنی وسیله دفع شهوت جنسی و بس؛ بلکه ازدواج بناگذاری یک زندگی مشترک و آمادگی برای
تربیت فرزند و قبول مسئولیت خطیر تربیت و پذیرفتن تعهد اخلاقی و اجتماعی در مقابل همسر و خانواده همسر است و دیگر اینکه باید توجه داشت همانطور که تأخیر در ازدواج پسندیده نیست، ازدواجهای زود و ناپخته و همچنین ازدواج با افرادی که صلاحیت یا آمادگی ندارند نیز، مذموم و مشکلآفرین خواهد بود.
یکی از وظایفی که
والدین در
حق فرزند دارند، این است که وقتی به
سن بلوغ و
کمال رسید، برای او همسری انتخاب کنند.
پیامبر گرامی اسلام در این زمینه میفرمایند:
«
مِنْ حَقِّ الْوَلََد علی والِده ثلاثة: یُحْسَِن اِسْمُهُ وَ یُعَلِّمَهُ الکِتابَه وَ یُزَوِّجَهُ اذا بلَغَ؛
از حقوقی که فرزند بر پدر دارد، سه چیز است: نام نیکی برای او انتخاب کند؛ و خواندن و نوشتن یاد دهد؛ و چون به سن بلوغ برسد، همسری برایش انتخاب کند».
و پدران معمولاً این وظیفه اخلاقی را انجام میدهند و تمام تلاش و کوشش آنان این است که فرزند دلبندشان به
سعادت و کمال برسند و بر فرزندان لازم است در امر
انتخاب همسر از نظرات والدین غافل نباشند و به خیرخواهی، دلسوزی و صلاحدید والدین توجه کنند.
ممکن است آنچه را پدر و مادر عاقل و فهمیده در «خشت» میبیند، فرزندان جوان در «آیینه» نبینند. این مطلب درست است؛ اما متأسفانه در بعضی موارد بزرگترهایی یافت میشوند که یا از روی خودخواهی و
هوای نفس و یا از روی
جهل و نادانی تیشه به ریشه فرزندان میزنند و با کجسلیقگی، بهانههای خلاف شرع و عقل، ِاعمال نظرهای غلط و دخالتهای بیجا، بر سر راه آنان (جوانان) سنگاندازی کرده، باعث بدبختی و تباهی آنان میگردند.
در اینگونه موارد پسرهای جوان دو راه در پیش دارند:
با افراد بهانهتراش و سنگانداز ـ ولو والدین باشند ـ به صورت مستقیم صحبت کنند و با طرح محترمانه مسائل و بیان نیازهای جنسی و روحی خود و با متذکر شدن وظایف پدری، او را قانع سازند.
با قرار دادن واسطه و فرستادن کسانی که با والدین، رابطه خوب و عاطفی دارند، آنها را نسبت به مشکل جوانان متوجه سازند و با دلایل منطقی آنها را رام کنند.
در وجود
انسان نیازهای متعددی وجود دارد و هر کدام از اینها در موقع خاص باید ارضا شود؛ ولی راه ارضای این نیازها باید منطقی و شرعی باشد و باید طوری باشد که به ارزشهای اخلاقی و دینی لطمه نزند و اگر زمینه ارضای نیازی در جامعه به طور عقلانی وجود نداشته باشد، باید ارضای آن نیاز را به تاخیرانداخت؛ مثلاٌ یکی از نیازهای اساسی انسان، نیاز به غذاست و اگر انسان توانایی برآورده ساختن این نیاز را به طور مطلوب نداشته باشد، باید به حداقل آن کفایت کند و
حق ندارد برای ارضای آن به
اموال دیگران تعدی کند. نیاز به ازدواج هم یکی از نیازهای روحی و جسمانی انسان است؛ ولی اگر شرایط مهیا نبود، باید آن را به تأخیر انداخت تا زمینه فراهم گردد و با راهکارهایی که برای جلوگیری از تحریک شهوت وجود دارد، شهوت جنسی را کنترل نمود.
ما در اینجا راههای چندی را برای جلوگیری از تحریک شهوت جنسی بیان میکنیم.
۱. پرهیز از چشمچرانی و دوری از
نگاه به نامحرم.
۲. اجتناب از تماشای فیلمهای تحریککننده.
۳. پرهیز از شوخیهای جنسی و محرک.
۴. تقید به
عبادات و
واجبات مخصوصاً
نماز و
دعا.
۵. بیشتر روزه گرفتن و پرهیز از غذاهای پر کالری و تند.
۶. اجتناب از خلوت با
زنان نامحرم.
۷.
توسل و انجام
مستحبات.
۸. تفکر نکردن درباره مسائل جنسی و منحرف کردن فکر از آنها.
۹.
ورزش و تلاش جسمانی.
۱۰.
مطالعه و کارهای فکری.
خلاصه کلام اینکه اگر شما برادر ارجمند خیال میکنید که واقعاً به بلوغ فکری و اجتماعی رسیدهاید و توانایی اداره یک
خانواده را از لحاظ اقتصادی، تربیتی و غیره دارید، باید با والدین خود محترمانه صحبت کنید یا از طریق واسطه و غیره آنان را قانع سازید و ثابت کنید که مرد زندگی هستید، والا باید
صبر کنید و با
عمل به توصیههای فوقالذکر در انتظار حصول شرایط لازم باشید. توجه داشته باشید پر کردن ساعات
روز از برنامههای علمی، فرهنگی، شغلی و ... در راستای کنترل شهوت میتواند مؤثر باشد. بنابراین برنامهریزی در به کارگیری راهکارهای فوقالذکر اهمیت دارد.
۱. دکتر علی قائمی، تشکیل خانواده در اسلام، انتشارات امیری، ۱۳۷۳ ش.
۲. محمدجواد طبسی، حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت (علیهمالسلام)، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۶ ش.
۳. حضرت آیتالله حسین مظاهری، اخلاق و جوان، انتشارات شفق، ۱۳۷۶، ج۱ و ۲.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «مخالفت والدین با ازدواج فرزند»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۷/۱۷.