• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مالک اشتر و کمیل

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: مالک‌اشتر نخعی، کمیل بن زیاد، امام علی علیه‌السلام، پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله.
پرسش: آیا مالک‌اشتر نخعی از صحابه امام علی ـ علیه‌السلام ـ بوده یا پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله، دیگر اینکه آیا کمیل از اصحاب علی ـ علیه‌السلام ـ بوده؟ توضیح بفرمایید.





۱.۱ - یار باوفا


وی از یاران باوفای امیرالمؤمنین علی ـ علیه‌السلام ـ محسوب می‌شود.

۱.۲ - زمان ولادت


در ارتباط با ولادت او هیچ‌یک از مصادر تاریخی، تاریخ مشخصی ذکر نکرده‌اند؛ اما طبق قراین تاریخی تولد مالک‌اشتر باید بین ۲۵ ـ ۳۰ سال قبل از هجرت مبارک نبوی باشد.

۱.۳ - زندگی مالک پس از ایمان آوردن


از زندگی مالک‌اشتر قبل از اسلام چیزی نمی‌دانیم؛ ولی می‌بینیم که وی بعد از اسلام آوردن و بعد از رحلت پیامبر خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ در دوران خلفای چهارگانه مطرح بوده و تأثیر واضح و جدی در امور سیاسی و اجتماعی و دینی و فرهنگی داشته است.

۱.۴ - رابطه مالک با خلفای سه‌گانه


رابطه مالک‌اشتر با ابوبکر، عمر و عثمان رابطه حسنه‌ای نبوده است. و مانند بسیاری از دیگر صحابه، آنها را غاصب خلافت امیرمؤمنان ـ علیه‌السلام ـ می‌دانسته؛ ولی درعین‌حال در جنگ‌هایی که با هدف گسترش اسلام و حفظ کیان اسلام و پشتیبانی از جنگ‌جویان مسلمان و حفظ مردم و مرزهای مسلمانان بوده است، شرکت می‌کرده است و از اختلاف نظر خودش با حکومت وقت چشم می‌پوشیده.

۱.۵ - زندگی مالک‌ هنگام خلافت امام علی


از زندگی مالک‌اشتر در زمان خلافت علی ـ علیه‌السلام ـ اطلاعات بیشتری در دست می‌باشد. این مرد بزرگ ثابت کرد که در مسائل جنگی و اداره امور و شناخت مردم و جامعه، شایستگی تام دارد و در سیاست و هوش و کارآیی قدرتمند و کم‌نظیر است؛ چنانچه علی ـ علیه‌السلام ـ در بسیاری از سخنان خود و در بسیاری از مواقع به این شایستگی شهادت داده است.

۱.۶ - سخنان امام درباره شایستگی مالک


برای مثال حضرت فرمود:
تو امین‌ترین و مورد اعتمادترین اصحاب من و ناصح‌ترین و خوش‌فکرترین آنها نزد من هستی.
[۱] ثقفی کوفی، ابواسحاق ابراهیم بن محمد، الغارات، سلسله انتشارات انجمن آثار ملی، ص ۱۷۰.

مالک برای من همان‌گونه بود که من برای رسول خدا ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ بودم.
[۲] نهج‌البلاغه، ترجمه دکتر شهیدی، ص ۹۸۹.

خداوند رحمت کند مالک را، مالک که بود؟ اگر کوهی بود، کوهی سرافراز بود و اگر سنگ بود، سنگ سختی بود. به خدا سوگند! در مرگ تو جهانی ویران و دنیایی شادمان گردید. برای کسی چون مالک‌اشتر باید گریه کنندگان بگریند.
[۳] نهج‌البلاغه، ترجمه دکتر شهیدی، نامه ۳۸.




پس با توجه به نکات فوق باید گفت: اگر چه مالک‌اشتر در عصر پیامبر اکرم ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ بوده است، ولی در یمن بوده و توفیق دیدار و همراهی پیامبر را نداشته است و از صحابی علی ـ علیه‌السلام ـ شمرده می‌شود و از نظر اصطلاح علم رجال به این نوع افراد «تابعین درجه اول» گفته می‌شود؛ یعنی کسانی که اگرچه در عصر پیامبر ـ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ـ بودند، ولی ایشان را درک نکرده‌اند.





۳.۱ - یکی از یاران دیرین امام علی


یکی از برجسته‌ترین و نامدارترین یاران امام امیرالمؤمنین علی ـ علیه‌السلام ـ کمیل بن زیاد نخعی است که اگرچه بیشتر مردم با نام و یاد این شخصیت بزرگ از راه دعا ی شریف و مشهور کمیل آشنایند، اما اهمیت و عظمت این مرد الهی را تنها در تلقین دعای مذکور نباید دید؛ بلکه ایشان از یاران دیرین امام علی ـ علیه‌السلام ـ است.

۳.۲ - همراهی با امام در سفر یمن


از سال نهم هجرت و در سفری که علی ـ علیه‌السلام ـ به یمن عزیمت فرمودند، توفیق تشرف به محضر حضرت را یافته و از آن پس، به‌عنوان یکی از اصحاب خاص و صدیق امام، به خدمت خود تا هنگام شهادت آن بزرگوار ادامه داد و در برابر «ناکثین» و «قاسطین» و «مارقین» مبارزه نمود. و بعد از آن نیز در خدمت امام حسن مجتبی ـ علیه‌السلام ـ و امام حسین ـ علیه‌السلام ـ درآمد.

۳.۳ - سال و سن شهادت


سرانجام به دست یکی از تبهکارترین حکام جور یعنی حجاج بن یوسف ثقفی در سال ۸۳ هـ.ق در سن ۹۰ سالگی شربت شهادت را نوشید.

۳.۴ - سخن علامه طباطبایی


مرحوم علامه طباطبایی می‌نویسد:
حضرت علی علیه‌السلام گروه انبوهی از رجال دینی و دانشمندان اسلامی را تربیت کرد که در میان ایشان جمعی از زهاد و اهل معرفت مانند اویس قرنی، کمیل بن زیاد، میثم تمار و رشید هجری وجود دارند که در میان عرفای اسلامی مصادر عرفان شناخته شده‌اند.»
[۴] علامه طباطبایی، سیدمحمدحسین، شیعه در اسلام، انتشارات جهان آرا، ص ۲۰.


۳.۵ - حدیث حقیقت


آری عرفا، کمیل را از اصحاب سر حضرت علی ـ علیه‌السلام ـ می‌دانند و آنچه که می‌تواند مؤید این مطلب باشد، این است که در حدیث حقیقت
[۵] شوشتری، قاضی نورالله، مجالس المؤمنین، انتشارات کتابفروشی اسلامیه، ج ۲، ص ۱۰.
بعد از اينكه كميل از حضرت علی ـ علیه‌السلام ـ درباره حقيقت سؤال نموده، ‌حضرت می‌فرمايد: تو را به حقيقت چكار؟
كميل سؤال خود را بدين صورت ادامه داد كه: «أولستُ صاحب سرّك» آيا من صاحب سر شما نيستم؟ حضرت در پاسخ، صاحب سر بودن او را تأييد مي‌فرمايد: آری تو صاحب سر من هستی...



بنابراين طبق حديث حقيقت، صاحب سر بودن كميل موضوعی است كه كميل از آن به‌عنوان قدر منزلت خود اظهار داشته و حضرت علی ـ عليه‌السلام ـ آن را تأييد نموده و در ضمن به او توجه می‌دهد كه به‌اندازه گنجايش از سر آن حضرت آگاهی می‌يابد.


 
۱. ثقفی کوفی، ابواسحاق ابراهیم بن محمد، الغارات، سلسله انتشارات انجمن آثار ملی، ص ۱۷۰.
۲. نهج‌البلاغه، ترجمه دکتر شهیدی، ص ۹۸۹.
۳. نهج‌البلاغه، ترجمه دکتر شهیدی، نامه ۳۸.
۴. علامه طباطبایی، سیدمحمدحسین، شیعه در اسلام، انتشارات جهان آرا، ص ۲۰.
۵. شوشتری، قاضی نورالله، مجالس المؤمنین، انتشارات کتابفروشی اسلامیه، ج ۲، ص ۱۰.




سایت اندیشه قم    






جعبه ابزار