• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

لعل در قرآن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: اطاعت رستگاری خدا پیروی لعل مشبهه بالفعل


پرسش: چرا خداوند برخی وعده‌های خود را با عبارتی تردید آمیز و با از استفاده از «لعل» به معنای «شاید» بیان می‌کند؟


پاسخ: بنظر می‌رسد لعل در قرآن در تمام موارد قرآن به یک معنا نباشد، بلکه به تناسب حکم و موضوع معنای خاص خودش معنای را داشته باشد.
اما در مواردی که پروردگار، مستقیما از واژگان «لعل» استفاده کرده ظاهرا همان معنای اول که تعلیل باشد صحیح‌تر بلکه مناسب و متعین با مقام است. از این رو برخی از مفسران در بسیاری از مواضع قرآن که از سوی پروردگار متعال «لعل» بکار رفته آن را به «کی» تعلیلیه تفسیر کرده‌اند.



«لعل» از حروف مشبهة بالفعل است که خصوصیات لفظی آن نصب به اسم و رفع به خبر و خصوصیات معنوی آن عبارت از معنای ترجی و امید داشتن است.
«لعل» اگر در کلام انسان واقع شود معنایش روشن است؛ چون انسان از آینده با خبر نیست؛ لذا می‌تواند هر جا از واژه لعل استفاده کند، ولی استعمال آن در کلام خدای متعال که دانای غیب و آشکار است چه معنا دارد؟
به عبارت دیگر، خدا چرا فرموده «لعلک باخع نفسک الا یکونوا مؤمنین». با آن که او می‌دانست که رسولش خود را برای ایمان نیاوردن مردم خواهد کشت یا نه؟ در جواب این سؤال نظراتی وجود دارد.

۱.۱ - تعلیل

«لعل» در این گونه موارد برای تعلیل است: «ثم عفونا عنکم من بعد ذلک لعلکم تشکرون». یعنی بدان علت عفو کردیم که شکر کنید.

۱.۲ - ایجاد طمع در مخاطب

گاهی برای ایجاد طمع در مخاطب و امیدوار کردن او است؛ مانند «فقولا له قولا لینا لعله یتذکر او یخشی». یعنی‌ای موسی و‌ای هارون ، با نرمی با فرعون سخن بگویید، شاید او متذکر شود یا بترسد. هرگاه «لعل» در کلام خداوند واقع شود برای ایجاد امید در مخاطب است.

۱.۳ - امید مقامی نه متکلمی

مثلا در آیه «لعلک باخع نفسک الا یکونوا مؤمنین». امید و ترجی در این جا با خدا قائم نیست، بلکه با مقام، قائم است؛ یعنی هر کسی که در این مقام بوده و ناراحتی تو را از ایمان نیاوردن مردم ببیند خواهد گفت: شاید این شخص در این راه خودش را هلاک کند.


با دقت در این گفتار روشن می‌شود که قائلان هر کدام از این اقوال به بخشی از مورد لعل که در قرآن استعمال شده پرداخته‌اند، نه همه آنها؛ لذا به نظر می‌رسد که لعل در تمام موارد قرآن به یک معنا نباشد، بلکه به تناسب حکم و موضوع معنای خاص خودش (یکی از معانی یاد شده) را داشته باشد.
اما در مواردی که پروردگار، مستقیما از واژگان «لعل» استفاده کرده ظاهرا همان معنای اول که تعلیل باشد صحیح‌تر بلکه مناسب و متعین با مقام است. از این رو برخی از مفسران در بسیاری از مواضع قرآن که از سوی پروردگار متعال «لعل» بکار رفته آن را به «کی» تعلیلیه تفسیر کرده‌اند. چنان که طبرسی نیز در آیه «و اتقوا الله لعلکم تفلحون»، لعل را به «کی» تفسیر نموده است. «و اتقوا الله لعلکم تفلحون» معناه و اتقوا ما نهاکم الله عنه و زهدکم فیه لکی تفلحوا بالوصول الی ثوابه الذی ضمنه للمتقین.»


۱. صفایی بوشهری، غلامعلی، ترجمه و شرح مغنی الادیب، ج۲، ص۲۰۱، قم، قدس، چاپ هشتم، ۱۳۸۷ ش.    
۲. شعراء/سوره۲۶، آیه۳.    
۳. بقره/سوره۲، آیه۵۲.    
۴. طه/سوره۲۰، آیه۴۴.    
۵. شعراء/سوره۲۶، آیه۳.    
۶. قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج۶، ص۱۹۳- ۱۹۴، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش.    
۷. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، صفوان عدنان داود، ص۷۴۱ -۷۴۲، دمشق، الدار الشامیة، بیروت، دارالعلم، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.    
۸. بقره/سوره۲، آیه۱۸۹.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج۲، ص۵۰۹، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.    



پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «لعل در قرآن»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱/۲۰.    



جعبه ابزار