• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

لطیف بودن زن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: زن، لطیف بودن زن، ضغیف بودن زن، عاطفه، خلقت یکسان، زن و مرد، عدل، قوت و ضعف زن و مرد.

پرسش: آیا زن موجودی لطیف است یا انسانی ضعیف؟

پاسخ: از نظر قرآن زن دارای مقام و منزلت بسیار بالایی است. قرآن مرد و زن را از لحاظ خلقت از یک جنس و در اصل گوهر انسانی یکی می‌داند.
این کتاب آسمانی از زنانی نام می‌برد که مورد لطف خاص الهی و طرف وحی مقام ربوبی بودند و فرشتگان با آنان سخن می‌گفته‌اند و به‌عنوان نمونه و الگو برای ایمان و مقاومت در راه خدا به مردم معرفی شده‌اند. در این زمینه می‌توان به آیات مربوط به حضرت مریم (س) و زن فرعون اشاره کرد.
این‌که مرد در بعضی خصوصیات و توانایی‌ها برجسته تر از زن و زن نیز در بعضی از صفات قوی‌تر از مرد است، دلیل بر قوت یا ضعف هیچ‌کدام نیست و اصلا مقایسه بین زن و مرد از این جهت نیز درست نیست؛ زیرا همان‌طور که پدر (مسئول نفقه) بودن مرد اقتضا می‌کند که دارای نیروی بدنی بیش‌تری نسبت به زن باشد، هم‌چنین مادر (مسئول رشد و تربیت طفل) بودن زن اقتضا می‌کند که دارای احساسات و عطوفت بیش‌تری نسبت به مرد باشد و این همان عدل است که گفته‌اند جای گرفتن هرچیز است در جای خودش.

لطیف و ضعیف بودن از امور نسبی و تشکیک‌پذیر هستند؛ یعنی یک چیز نسبت به چیزی می‌تواند خشن و قوی به حساب آید، اما همان چیز نسبت به چیز دیگر لطیف و ضعیف باشد؛ به‌عنوان نمونه انسان در منطق قرآن موجودی ضعیف شمرده شده است: "خدا می‌خواهد بار شما را سبک کند؛ زیرا آدمی ناتوان آفریده شده است"؛ اما بدیهی است که همین انسان نسبت به بسیاری از موجودات اطرافش قوی به حساب می‌آید.

به‌هرحال زن و مرد دو صنف از انسان‌اند که تفاوت‌ها و تفاضل‌هایی نسبت به یک‌دیگر دارند. آنان از نظر جسمی و شرایط فیزیولوژی متفاوت‌اند، به همین جهت برای انجام وظایف ویژه آفریده شده‌اند. این تفاوت ـ نه تبعیض ـ عین حکمت و برای دوام نسل بشر است.

پس خداوند به مقتضای طبیعت و وظایفی که بر عهده زن است، لطافت و ظرافتی در وجودش قرار داده تا بتواند جوابگوی مسئولیت‌هایش باشد؛ ازاین‌روست که زن نسبت به مرد موجودی لطیف‌تر و ضعیف‌تر است.‌



از نظر قرآن زن دارای مقام و منزلت بسیار بالایی است. قرآن مرد و زن را از لحاظ خلقت از یک جنس و در اصل گوهر انسانی یکی می‌داند.

۱.۱ - آیه ۱ سوره نساء

«ای مردم بپرهیزید و بترسید از خدایی که شما را از نفس واحده آفرید و همسرش را نیز از او خلق کرد و از آن دو مردان و زنان زیادی را آفرید».


از نظر فضیلت و دارا شدن ارزش‌های والای انسانی و مقام معنوی و توانایی کسب صفات عالیه در تعبیرات قرآن تفاوتی بین زن و مرد دیده نمی‌شود. در این زمینه آیات فراوانی در قرآن مجید وجود دارد. در برخی از این آیات، این مضمون به چشم می‌خورد که:

۲.۱ - آیه ۹۷ سوره نحل

«هرکس عمل شایسته انجام دهد و با ایمان باشد چه زن و چه مرد، حیات پاکیزه دارد و به بهشت میرود و نزد خدا مقرب است».


در قرآن از مرد به‌عنوان پدر و از زن به‌عنوان مادر همواره باهم نام برده شده است و فرزند مکلف گردیده که آنها را احترام بگذارد و بی‌احترامی ننماید و حتی اگر مشرک بودند، با این‌که توصیه آنها را به شرک نباید بپذیرد، ولی درعین‌حال با آنها به نیکی معاشرت نماید و در همه جا پدر و مادر، یکسان و با هم مورد ستایش قرار گرفته‌اند.

۳.۱ - آیه ۳۵ سوره احزاب

در مورد ارزش والای انسانی در مورد زن و مرد به این موارد اشاره کرده است: «مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان مؤمن و زنان مؤمن، مردان فرمان‌بردار و زنان فرمان‌بردار، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صبر‌کننده و زنان صبرکننده، مردان فروتن و زنان فروتن، مردان روزه‌گیر و زنان روزه‌گیر و...».

۳.۲ - زنان نمونه و خاص در قرآن

قرآن کریم از زنانی نام می‌برد که مورد لطف خاص الهی و طرف وحی مقام ربوبی بوده یا فرشتگان با آنان سخن می‌گفته‌اند؛ به‌عنوان نمونه و الگو برای ایمان و مقاومت در راه خدا به مردم معرفی شده‌اند. در این زمینه می‌توان به آیات مربوط به حضرت مریم سلام الله علیها، مادر حضرت موسی و همسر فرعون اشاره کرد:

۳.۲.۱ - آیه ۱۱ سوره تحریم

و خداوند برای مؤمنان، به همسر فرعون مثَل زده است، در آن هنگام که گفت: «پروردگارا! خانه‌ای برای من نزد خودت در بهشت بساز، و مرا از فرعون و کار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهایی‌بخش!ست».

۳.۲.۲ - آیه ۳۷ سوره آل‌عمران

«پروردگارش او (مریم) را پذیرفت، پذیرفتنی نیکو و او را تربیت نیکو داد و زکریا را کفیل او کرد. هرگاه که زکریا در معبد بر او وارد می‌شد، میوه‌ای مخصوص نزد مریم می‌یافت و می‌گفت: این از کجا آمده است؟ می‌گفت: این از جانب خداوند آمده است که خدای هر که را خواهد، روزی بی‌حساب دهد».

۳.۲.۳ - آیه ۴۲ سوره آل‌عمران

و سپس فرمود: «فرشتگان گفتند خداوند تو را برگزیده و پاکت داشته است و از زنان جهان، تو را برگزید».


لازم به ذکر است که لطیف و ضعیف بودن ملازم هم نیستند؛ یعنی این‌طور نیست که هرجا یکی از این دو بود، دیگری هم باید کنارش باشد؛ یعنی می‌شود موجودی خشن باشد؛ اما ضعیف و بالعکس؛ گرچه قابل جمع نیز هستند؛ یعنی موجودی هم لطیف باشد هم ضعیف.

این دو از امور نسبی و تشکیک‌پذیر هستند؛ یعنی یک چیز نسبت به چیزی می‌تواند خشن و قوی به حساب آید؛ اما همان‌چیز نسبت به چیز دیگر لطیف و ضعیف باشد؛ به‌عنوان نمونه انسان در منطق قرآن موجودی ضعیف شمرده است:

۴.۱ - آیه ۲۸ سوره نساء

"خدا می‌خواهد بار شما را سبک کند؛ زیرا آدمی ناتوان آفریده شده است".

اما نسبت به بسیاری از موجودات، قوی به حساب می‌آید. او کارهایی انجام می‌دهد که بسیاری از موجودات قوی از انجام آن عاجزند، باز قرآن می‌فرماید:

۴.۲ - آیه ۴۰ سوره نمل

«کسی که علم و دانشی از کتاب داشت گفت: من تخت او (بلقیس) را قبل از آن که چشم برهم زنی (از یمن) نزد تو (فلسطین) خواهم آورد»!

(دومین نفر مرد صالحی بود که آگاهی قابل ملاحظه‌ای از" کتاب الهی" داشت؛ چنان‌که قرآن در حق او می‌گوید: " کسی که علم و دانشی از کتاب داشت گفت: من تخت او را قبل از آنکه چشم بر‌هم زنی نزد تو خواهم آورد"!! و هنگامی که سلیمان با این امر موافقت کرد، او با استفاده از نیروی معنوی خود تخت ملکه سبا را در یک" طرفة العین" نزد او حاضر کرد:" هنگامی که سلیمان آن را نزد خود مستقر دید، زبان به شکر پروردگار گشود و گفت: این از فضل پروردگار من است، تا مرا بیازماید که آیا شکر نعمت او را به‌جا می‌آورم یا کفران می‌کنم"؟! این شخص یکی از نزدیکان با ایمان، و دوستان خاص سلیمان بوده است، و غالباً در تواریخ نام او را «آصف بن برخیا» نوشته‌اند، و می‌گویند وزیر سلیمان و خواهرزاده او بوده است).

پس باید ملاک‌ها در قضاوت‌ها تبیین گردد؛ یعنی اگر بر مبنای و ملاکی مثل توانایی جسمی یک موجودی ضعیف‌تر است، ممکن است براساس ملاک دیگر مثل توانایی علمی و... قوی تر به حساب آید و... .


زن و مرد اگرچه از یک نوع هستند، و هرچه از تکوین و تشریع که برای انسان از جهت انسان بودن ثابت است، برای زن و مرد هر دو ثابت است؛ اما باید توجه داشت که این دو صنف، تفاوت‌ها و تفاضل‌هایی نسبت به هم‌دیگر دارند. آنان از نظر جسمی و شرایط فیزیولوژی متفاوت‌اند؛ به همین جهت برای انجام وظایف ویژه آفریده شده‌اند. این تفاوت ـ نه تبعیض ـ عین حکمت و برای دوام نسل بشر است و بدان معنی نیست که راه کمال بر زنان بسته شده یا محدود است، ویژگی روحی جدایی‌ناپذیر زنان روحیه انفعالی و تأثیرپذیری در قبال عواطف و احساسات می‌باشد؛ لذا زودتر از مردان دست‌خوش انفعالات نفسانی مثل شادی و نگرانی و گریه و خنده می‌شوند.

۵.۱ - زنان کانون مهر و محبت

به عبارت دیگر، خلقت و سرشت زنان کانون مهر و محبت است. این خود نوعی نگرش مثبت و ارزشی نسبت به مقام زن است. جنبه عاطفی بودن زن ذاتاً مانع از تعدیل قوای عقلی و فکری او نیست و زن هم می‌تواند چون مرد از اعتدال عقل نظری برخوردار باشد و جنبه خردورزی و فرزانگی مقهور عاطفه و احساس او نگردد؛ البته ممکن است که زنان بیش‌تر از مردان نیاز به تمرین تعدیل عواطف داشته باشند.
[۱۰] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱۵، ۳۵۳.


زن و دختر از آن‌جا که موجود بسیار لطیفی هستند و به فرمایش حضرت علی علیه‌السلام: «... فان المرأه ریحانه و لیست بقهرمانه... .»؛ «زن گل خوشبو است»، حساس‌تر و شکننده‌تر است و با یک نسیم ممکن است پرپر شود؛ به همین جهت باید مواظبت‌ها و مراقبت‌های خاص خود را داشته باشد.

۵.۲ - چگونگی برقراری عدل میان زن و مرد

این‌که مرد در بعضی خصوصیات و توانایی‌ها برجسته‌تر از زن است، زن نیز در بعضی از صفات قوی‌تر از مرد است. پس هیچ‌کدام به‌صورت مطلق قوی یا ضعیف نیستند و اصلاً مقایسه بین زن و مرد از این جهت درست نیست؛ زیرا همان‌طور که پدر (مسئول نفقه) بودن مرد اقتضا می‌کند که دارای نیروی بدنی بیش‌تری نسبت به زن باشد، هم‌چنین مادر (مسئول رشد و تربیت کودک) بودن زن اقتضا می‌کند که دارای عاطفه بیش‌تری نسبت به مرد باشد و این همان عدل است که گفتند جای گرفتن هرچیز است در جای خودش.


بله به مقتضای طبیعت و وظایفی که بر عهده زن است، خداوند لطافت و ظرافتی در وجودش قرار داده تا بتواند جواب‌گو باشد.

اما با توجه به مطلب مذکور باز هم اگر کسی بخواهد مقایسه‌ای بین این دو انجام دهد، به این نتیجه خواهد رسید که زن نسبت به مرد موجودی لطیف‌تر و ضعیف‌تر است.



۱. آل‌عمران (۳)، آیه ۱.    
۲. نحل (۱۶)، آیه ۹۷.    
۳. احزاب (۳۳)، آیه ۳۵.    
۴. تحریم (۶۶)، آیه ۱۱.    
۵. آل‌عمران (۳)، آیه ۳۷.    
۶. آل‌عمران (۳)، آیه ۴۲.    
۷. نساء (۴)، آیه ۲۸.    
۸. نمل (۲۷)، آیه ۴۰.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱۵، ۴۶۹.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۱۵، ۳۵۳.
۱۱. کلینی، اصول کافی، ج ۵، ص ۵۱۰، باب اکرام زوجه.    



پایگاه اسلام کوئست.    



جعبه ابزار