لجاجت کودکان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: کودکان، لجاجت.
پرسش: چگونه است که بعضی بچهها لجوج میشوند و برخی به حرف بزرگترها گوش میدهند و چه کنیم که فرزند مطیعی داشته باشیم، لطفاً توضیح دهید؟
پاسخ:
حالت لجباری و لجاجت اختلال شایعی است که ریشه در خانواده و نحوه برخورد پدر و مادر و همچنین محیط دارد. مهمترین عوامل لجاجت، عبارتند از:
در مواردی روش تربیتی
پدر و مادر به گونهای است که فرزندان خود را افرادی پرمدعا، سلطهجو، آزارده و رنجآفرین بار میآوردند. مهر و محبتشان درباره فرزندان به گونهای است که بچهها این احساس را دارند که پدر و مادر، کلفت و نوکر آنهایند و هر چه را که بخواهند و طلب کنند، باید برآورده گردد. بدیهی است چنین کودکانی، به هنگامی که با منعهایی مواجه گردند با تمام
قدرت در برابر آنها ایستاده و تلاش میکنند به خواسته خود دست یابند؛ حتی اگر از راه لجبازی و به ستوه آوردن والدین خود باشد.
در مواردی کودک از وضع
خانواده و
زندگی ناراضی است. درگیریها و بگومگوهای والدین و روابط خصمانهشان برای
طفل غیر قابل تحمل است. او قدرت و جرئت آن را ندارد که به این رابطهها اعتراض کند یا سخنی به میان آورد. ناگزیر با سرکشی و
عصیان خویش و با بهانهگیریها و لجبازیها، خود را
آرامش میبخشد و هرگاه روابط خانوادگی مسالمتآمیز گردد، طفل احساس شادمانی کرده و لجبازیهایش تعدیل خواهد شد.
روش تربیتی برخی والدین بهگونهای است که فرزندانشان مستبد و خودخواه بار میآیند و پدر و مادر را کوچک میانگارند و بر سر آنها بلا و رنج وارد میکنند. پدران و مادران ضعیف در برابر این وقایع و جریانات به جای اینکه موضعی شایسته اتخاذ کنند، سر از
عجز و لابه درمیآورند و یا از بخت بد خود شکایت کرده و به خود
نفرین میفرستند و این خود سبب خواهد شد که طفل بر جرئت و جسارت خود بیفزاید و نقطه ضعف آنها را بهتر و بیشتر بشناسد و بر عزم خود راسختر و در نتیجه مستبدتر گردد.
همه ما پدران و مادرانی را میشناسیم که در برخورد خود با
کودکان خشونت میورزند، بدان خاطر که آنها لوس و بیبندوبار نشوند. این خشونتها اگر به طور مکرر صورت گیرد، موجبات انحراف کودکان، از وضع عادیشان را فراهم آورده و زمینه را برای تشدید لجبازیشان مهیا میسازد.
گاهی کودکان بدان خاطر سر از لجبازی و عصیان درمیآورند که وضع مزاجی طبیعی و مناسبی ندارند. بررسیهای علمی نشان میدهد که وضع مزاجی انسانها میتواند از عواملی باشد که در رفتارها تأثیر میگذارد. جلوههای آن، در بیماری زیستی است؛ مثلاً یبوست، انگلهای معدهای، اختلالهای گوارشی، دردهای مداوم و جانکاه، خود از عواملی هستند که به نابسامانیهای رفتاری افراد دامن میزند.
در بدرفتاری و
لجبازی کودکان عوامل بسیاری مؤثرند؛ از جمله آنها دوستان نامناسب و بدآموزند. حالات و رفتار کودکان سرایتکنندهاند، عواطف کودکان بر یکدیگر اثر میگذارند، خنده و گریهشان، شادی و غمشان، لجبازی و اطاعتشان. کودکانی که با لجبازان معاشر و همدم باشد، همان اخلاق و رفتار را فرا میگیرد و
عمل میکند.
عامل بسیاری از نافرمانیهای کودکان خود پدر و مادر هستند؛ زیرا به
کودکان دستوراتی میدهند که کودک قادر به انجام آنها نیست. در نتیجه کودکان سر از مخالفت و
عصیان درمیآورند و در صورت
تنبیه، وضعشان بدتر میشود و بهانهجوییهاشان زیادتر میگردد.
گاهی
لجاجت و لجبازی کودکان از زمانی آغاز میشود که طفلی جدید در خانه به
دنیا میآید و بخش مهمی از حمایت و
محبت والدین را به خود اختصاص میدهد. کودک زبان آن را ندارد که از
تبعیض والدین سخن به میان آورد، به همین خاطر عقدههای درونی خود را از طریق لجاجت و سرکشی نشان میدهد.
موارد دیگری هم برای لجاجت است؛ مثل احساس سرکوبی شدید تمایلات، ناکامیهای متعدد، عدم ارضای خواستههای نامشروع، خستگی مداوم و... که شرح و بسط آن از حوصله این نوشتار خارج است.
اما چه کنیم فرزند طبیعی داشته باشیم؟ کودکان، انسانهایی بیتجربه و قابل ترحم هستند. گاهی برای سعادت خود راهی را در پیش میگیرند و در اندک مدتی درمییابند این راهی است که به
بدبختی و تیرهروزی او منجر میشود. بدین منظور ضروری است به او کمک کنیم تا به چنین وضعی دچار نشود.
برای حل دشواریهای تربیتی و از جمله لجبازی آنها میتوان از موارد زیر کمک گرفت:
این نکته مهم و قابل ذکر است که تدریجاً به کودک تفهیم کنیم چگونه
زندگی کند از نظر
اسلام این والدین و
مربیان کودکند که باید راه زندگی سالم را به کودک بیاموزند و کودکان خود را به نحوی هدایت کنند که قوانین را رعایت کنند پایهگذاری این امر باید از دوران خردسالی باشد تا در سنین بعدی دچار دشواری و مشکل نشوند.
همچنین لازم است
ارزش و قدر کودک به او تفهیم شود تا دریابد که فرد مهمی است و حیف است که سر از لجبازی و کجرفتاری درآورد و از این طریق آبروی خود و ارزش
شخصیت خویش را از بین ببرد. اگر کودک احساس کند که
مقام و موقعیت او در نزد شما فوقالعاده است، سعی خواهد کرد خود را بسازد و
اصلاح کند.
اگر والدین و مربیان روش ثابت برخورد خود را عملاً و تدریجاً به کودک بفهمانند، طفل درمییابد از اتخاذ چه شیوههایی باید خودداری کند و در برابر هر مسئلهای چگونه موضع بگیرد. در این بین توجه به کودک در برابر نیازهای منطقی و بیتوجهی و بیاعتنایی در برابر خواستههای غیر منطقی روش و منش مناسبی است که والدین میتوانند در برابر کودکان لجباز اتخاذ کنند.
سرگذشتها و داستانهای آموزنده از زندگی افراد مختلف و حتی داستانهای مربوط به
حیوانات برای مهار کردن لجبازیهای کودک بسیار مهم و مؤثر است و اتفاقاً کودکان هم با تمام وجود به آن گوش فرا داده و سعی خواهند کرد خود را در قالب الگوهای آن قرار دهند.
به کودک شخصیت میدهد تا احساس ارزش کند و برای حفظ آن با تمام وجود با شما همکاری نماید. یکی از شیوههای شخصیت دادن این است که مسئولیتی ولو کوچک را به آنها واگذار کنید و با
تشویق و ایجاد دلگرمی او را به انجام آن تشویق کنید. کودکان در طریق انجام مسئولیت، راه و روش آقامنشی را در نظر میگیرند و تا حدودی افرادی آرام، مطیع و با تعهد بار میآیند و از آثار آن، این است که از لجبازی هم دست میکشند.
کنت ونینگ میگوید: «پس از سالها کار با
کودکان و خانوادههای آنان، بدین نتیجه رسیدهام که بعضی مشکلات خاص والدین، در کمک به بهبود رفتار کودکان نافرمان ممانعت ایجاد میکند».
۱. چگونه فرزند نابغه داشته باشیم.محسن کاظمی، تهران: انتشارات مؤسسة فرزندانی سماء، ۱۳۸۲.
۲. سفر پرماجرای کودک.پاول اس، کاپلان ترجمه: مهرداد فیروزبخت.تهران: انتشارات خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۸۱.
۳. کودک از نظر وراثت و تربیت، محمدتقی فلسفی، تهران: انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۸.
۴. خانواده و دشواریهای رفتاری کودکان، علی قائمی، تهران: انتشارات انجمن اولیا و مربیان بیتا.
۵. چگونه کودکان را تربیت کنیم؟ کنت ونینگ، ترجمه: مهدی تهرانی دوست، تهران: انتشارات سنا، ۱۳۸۲.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «لجاجت کودکان»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۱۲/۰۳.