• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فقه اوزاعی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: فقه اوزاعی.
پرسش: آیا امکان دارد مختصری در مورد فقه اوزاعی توضیح دهید؟
پاسخ: قبل از پرداختن به اصل پاسخ، تذکر این نکته ضروری است که «فقه اوزاعی» اکنون مکتب فقهی جداگانه‌ای در کنار دیگر مکاتب فقهی نیست؛ بلکه دیدگاهی فقهی «عمرو عبدالرحمن بن الأوزاعی» است.



أوزاعی که نام کاملش، عمرو عبدالرحمن بن عمرو بن یحمد الأوزاعی است، به سبب انتساب به منطقه «أوزاع»، چنین شهرت گرفته است.

۱.۱ - تولد

وی در سال ۸۸ ه.ق در بعلبک به دنیا آمد، و در بِقاع (نزدیک دمشق) رشد کرد و در بیروت سکنا گزید.
[۱] الذهبی، محمد بن أحمد بن عثمان، سیر أعلام النبلاء، ج ۷، ص ۸۰ و ۸۱، تقدیم سید حسن الفطامی، المکتبة التوفیقیة، مصر، ۱۴۲۲ق.
[۲] ابن زید، أحمد بن محمد ابن أبی‌بکر الموصلی الحنبلی، محاسن المساعی فی مناقب أبی عمر الأوزاعی، ص ۴۰ و ۶۱، مکتبة الحیاة، بیروت، ۱۹۶۷م.
[۳] ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج ۷، ص ۴۸۸، دار صادر، بیروت، ۱۹۹۷م.


۱.۲ - محل سکونت و وفات

او در عصر خود در میان اهل سنت، امام منطقه شام بود و بیشتر دوران زندگی خود را در بیروت گذراند و در همان‌جا از دنیا رفت.

۱.۳ - امتناع از فضا

اوزاعی مردی زاهد بود و از‌این‌رو از تصدی امور قضا امتناع کرد.
[۴] ابن زید، أحمد بن محمد ابن أبی‌بکر الموصلی الحنبلی، محاسن المساعی فی مناقب أبی عمر الأوزاعی، ص ۱۲۴، مکتبة الحیاة، بیروت، ۱۹۶۷م.

در مراسم تشییع جنازه وی بسیاری از مسلمانان و یهودیان و مسیحیان حضور داشتند.
[۵] الذهبی، محمد بن أحمد بن عثمان، سیر أعلام النبلاء، ج ۷، ص ۹۳، تقدیم سید حسن الفطامی، المکتبة التوفیقیة، مصر، ۱۴۲۲ق.



او کتابی در فقه به نام «السنن» داشت و جواب‌های سؤالات فقهی از او که به هفتاد هزار می‌رسید، در مجموعه‌ای با عنوان «المسائل» گرد آمده است.
[۷] گرجی، ابوالقاسم، تاریخ فقه و فقها، ص۹۳، موسسه سمت، تهران، ۱۴۲۱ق.



از جمله شاگردان او می‌توان به مالک بن انس، سفیان الثوری، عبدالله بن المبارک، یحیی بن سعید القطان و دیگر بزرگان اهل سنت در فقه، حدیث و علوم دینی اشاره کرد. او اولین کسی بود که در بلاد شام یک کتاب علمی را تألیف کرد. چنانچه شافعی کتاب سیر اوزاعی را از او نقل کرده است.
[۸] الذهبی، محمد بن أحمد بن عثمان، سیر أعلام النبلاء، ج ۷، ص ۱۱۱، تقدیم سید حسن الفطامی، المکتبة التوفیقیة، مصر، ۱۴۲۲ق.



اوزاعی در میان فقهای عصر خود عنایت ویژه‌ای به حدیث و اثر (آنچه از کلام فقهای اهل سنت برمی‌آید چنین است که در معنای اثر دو نظر وجود دارد: برخی آن‌ را هم معنای حدیث دانسته‌اند و برخی دیگر حدیث را مخصوص قول، فعل، تقریر و وصف نبی اکرم دانسته؛ ولی اثر را در مورد صحابه و توابع نیز تعمیم داده‌اند.) داشت. چنان‌چه امامت او در حدیث میان اهل سنت، با توجه به ارجاعات دانشمندان این مذهب به او و نیز دیگر قرائن روشن می‌گردد.
در فقه نیز شیوع مذهب اوزاعی نشان از امامت او در فقه اهل سنت دارد که بسیاری از دانشمندان این مذهب به این موضوع تصریح کرده‌اند.


شهرت علمی او به‌حدی بود که مذهب وی در فتوا و قضا به مدت ۲۲۰ سال بر منطقه شام چیرگی داشت تا آن‌که در سال ۳۴۰ مذهب شافعی بر آن غالب آمد. مذهب اوزاعی در اندلس نیز تقریباً به مدت ۴۰ سال ادامه یافت، تا آن‌که در عهد حکم بن هشام، مذهب مالکی بر آن تسلط یافت.
[۱۴] ابن زید، أحمد بن محمد ابن أبی‌بکر الموصلی الحنبلی، محاسن المساعی فی مناقب أبی عمر الأوزاعی، ص ۶۹، مکتبة الحیاة، بیروت، ۱۹۶۷م.
[۱۵] ابن العماد، شهاب‌الدین عبد‌الحی بن أحمد الحنبلی، شذرات الذهب فی أخبار من ذهب، ج ۲، ص ۳۷۴، دار ابن کثیر، بیروت، ۱۹۸۹م.

در جملات رسیده از اوزاعی و عنایت او به حدیث و اثر چنین برمی‌آید که وی مخالف مطلق رأی و اجتهاد نبود؛ ولی اگر رأی و اجتهادی را مخالف حدیث پیامبر و صحابه می‌دید، آن‌را کنار می‌گذاشت و بدان عمل نمی‌کرد؛
[۱۶] الذهبی، محمد بن أحمد بن عثمان، سیر أعلام النبلاء، ج ۷، ص ۸۸، تقدیم سید حسن الفطامی، المکتبة التوفیقیة، مصر، ۱۴۲۲ق.
[۱۷] ابن زید، أحمد بن محمد ابن أبی‌بکر الموصلی الحنبلی، محاسن المساعی فی مناقب أبی عمر الأوزاعی، ص ۸۰، مکتبة الحیاة، بیروت، ۱۹۶۷م.
و همین اهتمام او به حدیث یکی از اختلافات عمیق وی با مذهب ابوحنیفه به شمار می‌رفت.


اگرچه امروزه در بین چهار مکتب فقهی اهل سنت، اثری از فقه اوزاعی باقی نمانده است، اما بهترین شاهد بر رجحان مسلک وی در عصر خودش، عنایت علمای قرن دوم و سوم نسبت به مذهب فقهی امام اوزاعی است. البته شاگردان اوزاعی مانند باقی فقها، دارای یک نظام تعلیمی در تدوین و کتابت نبودند و بیروت نیز مانند مکه و بغداد مورد توجه نبود؛ چنان‌چه بی‌میلی اوزاعی بر نگارش کتابی غیر از قرآن و سنت و در نتیجه بی‌توجهی به تألیف در نزد شاگردانش موجب شده است که مطالب دقیقی از مذهب فقهی او به مانند چهار مکتب دیگر در دست نباشد.


اوزاعی نیز به مانند بسیاری از فقهای اهل سنت، قرآن، سنت پیامبر اکرم، اجماع
[۱۸] الذهبی، محمد بن أحمد بن عثمان، تذکرة الحفاظ، ج ۱، ص ۱۸۰، دار إحیاء التراث، بیروت، بی‌تا.
[۱۹] أبویوسف، یعقوب بن إبراهیم الأنصاری، الرد علی سیر الأوزاعی، ص ۲۳، لجنة إحیاء المعارف النعمانیة، حیدر آباد، ۱۳۵۷ق.
و قول صحابه
[۲۰] الترکی، عبدالله بن عبدالمحسن، أصول مذهب الإمام أحمد بن حنبل، ص ۳۰۹، جامعة الإمام محمد، ریاض، ۱۹۹۶م.
[۲۱] ابن القیم الجوزیة، محمد بن ابی‌بکر، أعلام الموقعین، ج ۲۱، ص ۳۰، دارالجیل، بیروت، ۱۴۰۹ه.ق.
[۲۲] ابن قدامه، عبدالله ابن أحمد بن محمد، روضة الناظر، ص ۱۴۵، جامعة الإمام محمد بن سعود الإسلامیة، ریاض، ۱۹۷۹م.
را از اصول مذهب خود می‌شمرد و زمانی که دلیلی از این اصول می‌یافت، به سراغ قیاس نمی‌رفت.
[۲۳] ابن قدامه، عبدالله بن أحمد بن محمد المقدسی، المغنی، ج ۳، ص ۵۱۰، مکتبة الریاض الحدیثة، ریاض، ۱۹۹۹م.
[۲۴] ابن قدامه، عبدالله بن أحمد بن محمد المقدسی، المغنی، ج ۷، ص ۳۵۷، مکتبة الریاض الحدیثة، ریاض، ۱۹۹۹م.

چنانچه خبر واحد را نیز حجت می‌دانست و در صورتی که خبری از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله پیدا می‌نمود، رأی را جایز نمی‌دانست.
[۲۵] الذهبی، محمد بن أحمد بن عثمان، سیر أعلام النبلاء، ج ۷، ص ۱۲۰، تقدیم سید حسن الفطامی، المکتبة التوفیقیة، مصر، ۱۴۲۲ق.
[۲۶] الذهبی، محمد بن أحمد بن عثمان، تذکرة الحفاظ، ج ۱، ص ۱۸۰، دار إحیاء التراث، بیروت، بی‌تا.



در نهایت از مهم‌ترین ویژگی‌های مذهب فقهی او می‌توان چنین نام برد:

۸.۱ - اعتماد بر حدیث

همان‌گونه که شافعی بر این خصوصیت تصریح کرده و گفته است: «کسی که مانند اوزاعی فقهش مانند حدیثش باشد، ندیده است».

۸.۲ - مبنای عمل قرار ندادن قیاس

قیاس را بدان گستردگی که ابوحنیفه و اهل عراق معتقد بودند، مبنای عمل قرار نمی‌داد.
[۲۸] الشافعی، محمد بن إدریس، الأم، ج ۱، ص ۳۰۳، دارالفکر، بیروت، ۱۹۸۸م.
[۲۹] الشافعی، محمد بن إدریس، الأم، ج ۱، ص۳۳۶.


۸.۳ - حجت ندانستن عمل اهل مدینه

برخلاف مالک، عمل اهل مدینه را به‌طور مطلق حجت نمی‌دانست.
[۳۰] الشعار، مروان بن محمد، سنن الأوزاعی، ص ۲۹۵، دار النفائس، بیروت، ۱۹۹۳م.


۸.۴ - رعایت عنصر آسان‌گیری بر امت

در فقه خود عنصر آسان‌ گرفتن بر امت را مراعات می‌نمود.

۸.۵ - معتبر دانستن اجتهاد به رأی در ضرورت

اجتهاد به رأی را تنها در جایی که تکیه‌گاهی از قرآن و سنت برایش می‌یافت، معتبر می‌دانست. در این امر او بی‌تردید امتداددهنده روش معاذ بن جبل بوده است.
[۳۲] ابن القیم الجوزیة، محمد بن ابی‌بکر، أعلام الموقعین، ج ۲۱، ص ۳۰، دارالجیل، بیروت، ۱۴۰۹ه.ق.
[۳۳] البیهقی، أحمد بن الحسین بن علی، السنن الکبری، ج ۱۰، ص ۱۱۴، دارالفکر، بیروت، ۱۳۵۵ق.



۱. سید الأهل، عبدالعزیز، الأوزاعی فقیه أهل الشام، القاهرة، طباعة المجلس الأعلی للشئون الإسلامیة، ۱۹۶۶م؛
۲. الملاح، حسین بن محمد، الإمام الأوزاعی محدثاً، بیروت، المکتبة العصریة، ۱۹۹۳م؛ طبارة، شفیق، الإمام الأوزاعی، بیروت، مطابع دارالریحانی، ۱۹۶۵م؛
۳. شیخو، خضر محمود، بذل المساعی فی جمع ما رواه الأوزاعی، بیروت، دارالبشائر الإسلامیة، ۱۹۹۳م؛
۴. الشعار، مروان بن محمد، الإمام الأوزاعی إمام أهل السلف، بیروت، دارالنفائس، ۱۹۹۲م؛
۵. الجبوری، عبدالله بن محمد، الإمام الأوزاعی حیاته و آراؤه و عصره، بغداد، دارالرسالة، ۱۹۰۸؛
۶. الشعار، مروان بن محمد، سنن الأوزاعی، بیروت، دارالنفائس، ۱۹۹۳م؛
۷. الضویحی، علی بن سعد، أصول مذهب الأوزاعی، الریاض، رسالة ماجستیر بجامعة الإمام محمد بن سعود الإسلامیة، ۱۴۰۵ه.ق؛
۸. الجبوری، و عبدالله بن محمد، فقه الإمام الأوزاعی، بیروت، إحیاء التراث الإسلامی، العراق، بغداد، وزارة الأوقاف، مطبعة الإرشاد، ۱۳۹۷ه.ق؛
۹. محمصانی، صبحی بن رجب، الأوزواعی و تعالیمه الإنسانیة، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۹۷۸م.


۱. الذهبی، محمد بن أحمد بن عثمان، سیر أعلام النبلاء، ج ۷، ص ۸۰ و ۸۱، تقدیم سید حسن الفطامی، المکتبة التوفیقیة، مصر، ۱۴۲۲ق.
۲. ابن زید، أحمد بن محمد ابن أبی‌بکر الموصلی الحنبلی، محاسن المساعی فی مناقب أبی عمر الأوزاعی، ص ۴۰ و ۶۱، مکتبة الحیاة، بیروت، ۱۹۶۷م.
۳. ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج ۷، ص ۴۸۸، دار صادر، بیروت، ۱۹۹۷م.
۴. ابن زید، أحمد بن محمد ابن أبی‌بکر الموصلی الحنبلی، محاسن المساعی فی مناقب أبی عمر الأوزاعی، ص ۱۲۴، مکتبة الحیاة، بیروت، ۱۹۶۷م.
۵. الذهبی، محمد بن أحمد بن عثمان، سیر أعلام النبلاء، ج ۷، ص ۹۳، تقدیم سید حسن الفطامی، المکتبة التوفیقیة، مصر، ۱۴۲۲ق.
۶. الرازی، ابو محمد عبد‌الرحمن بن أبی‌حاتم، الجرح والتعدیل، ج ۱، ص ۲۰۲، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ۱۹۵۳م.    
۷. گرجی، ابوالقاسم، تاریخ فقه و فقها، ص۹۳، موسسه سمت، تهران، ۱۴۲۱ق.
۸. الذهبی، محمد بن أحمد بن عثمان، سیر أعلام النبلاء، ج ۷، ص ۱۱۱، تقدیم سید حسن الفطامی، المکتبة التوفیقیة، مصر، ۱۴۲۲ق.
۹. الرازی، ابو محمد عبد‌الرحمن بن أبی‌حاتم، الجرح والتعدیل، ج ۱، ص ۱۸۷، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ۱۹۵۳م.    
۱۰. ابن عساکر، علی ابن الحسن، تاریخ دمشق، ج ۳۵، ص ۱۶۷، دارالفکر، بیروت، ۱۹۸۴م.    
۱۱. ابن کثیر، أبوالفداء عماد الدین إسماعیل بن عمر. البدایة والنهایة، ج ۱۰، ص ۱۱۷، دارالفکر، بیروت، ۱۹۷۸م.    
۱۲. السبکی، عبدالوهاب بن علی، طبقات الشافعیة، ج ۱، ص ۳۲۶، المکتبة العلمیة، بیروت، ۱۹۸۷م.    
۱۳. ابن کثیر، أبوالفداء عماد الدین إسماعیل بن عمر. البدایة والنهایة، ج ۱۰، ص ۱۱۵ و ۱۱۶، دارالفکر، بیروت، ۱۹۷۸م.    
۱۴. ابن زید، أحمد بن محمد ابن أبی‌بکر الموصلی الحنبلی، محاسن المساعی فی مناقب أبی عمر الأوزاعی، ص ۶۹، مکتبة الحیاة، بیروت، ۱۹۶۷م.
۱۵. ابن العماد، شهاب‌الدین عبد‌الحی بن أحمد الحنبلی، شذرات الذهب فی أخبار من ذهب، ج ۲، ص ۳۷۴، دار ابن کثیر، بیروت، ۱۹۸۹م.
۱۶. الذهبی، محمد بن أحمد بن عثمان، سیر أعلام النبلاء، ج ۷، ص ۸۸، تقدیم سید حسن الفطامی، المکتبة التوفیقیة، مصر، ۱۴۲۲ق.
۱۷. ابن زید، أحمد بن محمد ابن أبی‌بکر الموصلی الحنبلی، محاسن المساعی فی مناقب أبی عمر الأوزاعی، ص ۸۰، مکتبة الحیاة، بیروت، ۱۹۶۷م.
۱۸. الذهبی، محمد بن أحمد بن عثمان، تذکرة الحفاظ، ج ۱، ص ۱۸۰، دار إحیاء التراث، بیروت، بی‌تا.
۱۹. أبویوسف، یعقوب بن إبراهیم الأنصاری، الرد علی سیر الأوزاعی، ص ۲۳، لجنة إحیاء المعارف النعمانیة، حیدر آباد، ۱۳۵۷ق.
۲۰. الترکی، عبدالله بن عبدالمحسن، أصول مذهب الإمام أحمد بن حنبل، ص ۳۰۹، جامعة الإمام محمد، ریاض، ۱۹۹۶م.
۲۱. ابن القیم الجوزیة، محمد بن ابی‌بکر، أعلام الموقعین، ج ۲۱، ص ۳۰، دارالجیل، بیروت، ۱۴۰۹ه.ق.
۲۲. ابن قدامه، عبدالله ابن أحمد بن محمد، روضة الناظر، ص ۱۴۵، جامعة الإمام محمد بن سعود الإسلامیة، ریاض، ۱۹۷۹م.
۲۳. ابن قدامه، عبدالله بن أحمد بن محمد المقدسی، المغنی، ج ۳، ص ۵۱۰، مکتبة الریاض الحدیثة، ریاض، ۱۹۹۹م.
۲۴. ابن قدامه، عبدالله بن أحمد بن محمد المقدسی، المغنی، ج ۷، ص ۳۵۷، مکتبة الریاض الحدیثة، ریاض، ۱۹۹۹م.
۲۵. الذهبی، محمد بن أحمد بن عثمان، سیر أعلام النبلاء، ج ۷، ص ۱۲۰، تقدیم سید حسن الفطامی، المکتبة التوفیقیة، مصر، ۱۴۲۲ق.
۲۶. الذهبی، محمد بن أحمد بن عثمان، تذکرة الحفاظ، ج ۱، ص ۱۸۰، دار إحیاء التراث، بیروت، بی‌تا.
۲۷. ابن عساکر، علی ابن الحسن، تاریخ دمشق، ج ۳۵، ص ۱۶۷، دارالفکر، بیروت، ۱۹۸۴م.    
۲۸. الشافعی، محمد بن إدریس، الأم، ج ۱، ص ۳۰۳، دارالفکر، بیروت، ۱۹۸۸م.
۲۹. الشافعی، محمد بن إدریس، الأم، ج ۱، ص۳۳۶.
۳۰. الشعار، مروان بن محمد، سنن الأوزاعی، ص ۲۹۵، دار النفائس، بیروت، ۱۹۹۳م.
۳۱. ابن حجر، أحمد بن علی العسقلانی، تهذیب التهذیب، ج ۶، ص ۲۴۱، دارالمعارف النظامیة، هند، ۱۹۹۳م.    
۳۲. ابن القیم الجوزیة، محمد بن ابی‌بکر، أعلام الموقعین، ج ۲۱، ص ۳۰، دارالجیل، بیروت، ۱۴۰۹ه.ق.
۳۳. البیهقی، أحمد بن الحسین بن علی، السنن الکبری، ج ۱۰، ص ۱۱۴، دارالفکر، بیروت، ۱۳۵۵ق.



پایگاه اسلام کوئست.    


رده‌های این صفحه : فرق و مذاهب | مذاهب فقهی اهل سنت




جعبه ابزار