• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

کرامات امام حسین

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلید واژه: فضیلت، کرامت، امام حسین.
پرسش: فضایل و کراماتی از سیره‌ی امام حسین را بیان کنید؟
پاسخ: امام حسین سومین امام شیعیان است که فضائل و کرامات بی شماری برای آن حضرت شمرده‌اند.



وی شبیه ترین مردم به رسول خدا در صورت و سیرت بود.


در شب‌های تاریک، نور از پیشانی و اطراف گردن امام حسین می‌تابید که مردم آن حضرت را با آن نور می‌شناختند.
[۲] ابن شهر آشوب، مناقب، بیروت، دارالاضواء، چاپ دوم، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۸۳.



آن حضرت دارای علوم و کرامات و فضائل بی شماری است که از گوهر وجودش متجلّی می‌شود و این نمودهای الهی پرتویی از چراغ هدایت است که در مناسبت‌های زمانی و مکانی جلوه می‌کرد.

۳.۱ - شفای مرض پیسی

حبابة والبیه می‌گوید: من به دیدن امام حسین ـ علیه السّلام ـ می‌رفتم؛ اتفاقاً میان چشمانم پیسی پیدا شد و این امر بر من ناگوار آمد و چند روزی به دیدن ایشان نرفتم.
سراغ مرا گرفت. گفتند میان چشمان او عارضی پیدا شده، امام ـ حسین ـ علیه السّلام ـ با اصحابش به دیدن من آمدند، آن حضرت فرمود: ای حبابه! چرا نزد من نیامدی؟ علت را گفتم، پس ایشان آب دهان مبارک خود را به آن مالید و فرمود: حبابة خدا را شکر کن که آن علت را از تو دور کرد، به سجده افتادم، فرمود: حبابة، سر بردار و در آینه نگاه کن؛ سر برداشته (نگاه کردم ) اثری از آن ندیدم، خدا را شکر کردم.

۳.۲ - برطرف کردن اندوه دیگران

از ویژگی‌های امام حسین ـ علیه السّلام ـ عواطف سرشار انسانی و دگر دوستی و نوع پروری آن حضرت است به ویژه نسبت به کسانی که در زندگی روزمره دچار گرفتاری و مشکلات و غم و اندوه می‌شدند.
اسامة بن زید، بیمار بود و در خانه بستری شده بود امام برای عیادت اسامة به خانه او رفت و مشاهده کرد که اسامة بسیار آشفته و نگران است.
حضرت فرمود: اسامة چرا این قدر نگران هستی؟ اسامة اظهار نمود که بدهکار هستم و حقوق دیگران در گردنم می‌باشد و می‌ترسم بمیرم و نتوانم بدهی خود را پرداخت کنم.
امام فوراً دستور داد بدهی او را پرداختند. آنگاه اسامه آسوده خاطر گردید و بعد از چند روز در همان بستر بیماری از دنیا رفت.

۳.۳ - فضائل بی‌شمار امام حسین

مردی نزد حسین ـ علیه السّلام ـ آمد و گفت: از فضایلی که خدا بر شما قرار داده برای من بفرمائید؛ فرمود: تو طاقت تحمل آن‌ها را نداری، گفت: چرا، تحمل می‌کنم.
امام حسین ـ علیه السّلام ـ حدیثی برای او بیان کرد، هنوز تمام نشده بود که سر و ریش آن مرد سفید شد و حدیث از یادش رفت، حضرت فرمود: رحمت خدا او را دریافت که فراموش کرد.
[۴] حر عاملی، اثباة الهداة المطبعة العلمیه، قم، ج۵، ص۱۹۵.


۳.۴ - تکلم با حیوانات

راشد بن مزید نقل می‌کند که گفت: از مکه تا قطقطانه (جائی است نزدیک کوفه) همراه امام حسین ـ علیه السّلام ـ بودم، دیدم (در بین راه) درندة گزنده‌ای به او رو آورد و با او تکلم کرد. حضرت به جهت او توقّف کرد و کلامی طولانی از آن درنده نقل کرد.
[۵] اثباة الهداة، ج۲، ص۵۸۸.


۳.۵ - در آوردن انگور از ستون مسجد

کثیر بن شاذان روایت می‌کند که گفت: خدمت امام حسین ـ علیه السّلام ـ بودم که فرزندش علی اکبر در غیر فصل، از او انگور خواست. حضرت دست به ستون مسجد زد و انگور و موزی بیرون آورد و به او خورانید و فرمود آن چه برای دوستان خدا نزد او هست بیشتر است.
[۶] اثباة الهداة، ج۲، ص۵۸۸.


۳.۶ - سبز شدن درخت خشک

از حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ در حدیثی روایت شده که امام حسین ـ علیه السّلام ـ در سفری زیر درخت خرمای خشکی منزل کرد. دعا نمود درخت سبز شد و برگ و خرما آورد. بالای درخت رفتند و به قدر کفایت خوردند.
[۷] اثباة الهداة، ج۲، ص۵۸۹.


۳.۷ - یافتن شتر گم شده

اعرابی به امام حسین ـ علیه السّلام ـ گفت: یابن رسول الله: شترم را گم کرده ام و غیر از آن شتری ندارم، پدرت حیوان گم شده را پیدا می‌کرد و هر گم شده‌ای را به صاحبش می‌رساند.
امام ـ علیه السّلام ـ فرمود: در فلان مکان برو، شترت را می‌بینی ایستاده و در مقابلش گرگ سیاهی است. اعرابی به آن جا رفت و بر گشت و به امام حسین ـ علیه السّلام ـ گفت: شتر خود را در همان جا یافتم.


۱ـ فضایل و سیره امام حسین در کلام بزرگان، عباس عزیزی.
۲ـ سیمای امام حسین، علی اکبر بابازاده.
۳ـ فرازهایی از سیره امام حسین، حسین اسعدی.


۱. قندوزی حنفی، ینابیع المودة، ج۲، ص۴۲.    
۲. ابن شهر آشوب، مناقب، بیروت، دارالاضواء، چاپ دوم، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۸۳.
۳. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۴، ص۱۸۹.    
۴. حر عاملی، اثباة الهداة المطبعة العلمیه، قم، ج۵، ص۱۹۵.
۵. اثباة الهداة، ج۲، ص۵۸۸.
۶. اثباة الهداة، ج۲، ص۵۸۸.
۷. اثباة الهداة، ج۲، ص۵۸۹.



اندیشه قم.    







جعبه ابزار