• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

غیرت و تعصب

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: غیرت، تعصب، حمیت، قرآن مجید.

پرسش: غیرت و تعصّب در قرآن به چه معناست؟

پاسخ: غیرت در اصطلاح صفتی است که انسان را وادار به دفاع شدید از دین و آیین، عِرض و ناموس، مال و کشور خود کند؛ به ویژه این واژه در مواردی به کار می‌رود که چیزی حق اختصاصی شخص یا گروهی است و دیگران می‌خواهند حریم آن را بشکنند و صاحب آن به دفاع شدید برمی‌خیزد. تعصب به معنای جانب‌داری کردن از کسی یا از طریقه و مذهبی، حمایت و یاری کردن، به چیزی دل‌بسته و مقید بودن و سخت از آن دفاع کردن است.



واژه غیرت به فتح «غین و را» در لغت به معنی حمیت و غضب، ناموس‌پرستی و رشک بردن است و به انسان بسیار غیرتمند و ناموس‌پرست «غیور» می‌گویند.
[۵] عمید، حسن، فرهنگ عمید، ص۸۹۶، تهران، انتشارات امیرکبیر، اول ۱۳۶۳.



غیرت در اصطلاح صفتی است که انسان را وادار به دفاع شدید از دین و آیین، عِرض و ناموس، مال و کشور خود کند؛ به ویژه این واژه در مواردی به کار می‌رود که چیزی حق اختصاصی شخص یا گروهی است و دیگران می‌خواهند حریم آن را بشکنند و صاحب آن به دفاع شدید برمی‌خیزد.


واژه تعصب از ماده «عصب» در لغت به معنی پی‌هایی است که مفاصل را به هم ارتباط می‌دهد؛ سپس هرگونه ارتباط و به هم پیوستگی (مثبت و منطقی یا منفی و غیر منطقی) را تعصب نامیده‌اند.
به تعبیری دیگر به معنای جانب‌داری کردن از کسی یا از طریقه و مذهبی، حمایت و یاری کردن، به چیزی دل‌بسته و مقید بودن و سخت از آن دفاع کردن است.
[۱۰] عمید، حسن، فرهنگ عمید، ‌ص ۴۰۴-۴۰۳، تهران، انتشارات امیرکبیر، اول ۱۳۶۳.



واژه «حمیّت» ‌از ماده «حمی» به معنی حرارت است و سپس در معنی غضب و سپس به معنی نخوت و تعصب آمیخته با غضب به کار رفته است. این واژه‌ گاه در همین معنی مذموم و گاه در معنی ممدوح و پسندیده به کار می‌رود و اشاره به غیرتِ منطقی و تعصب در امور مثبت و سازنده است.



«اِذْ جَعَلَ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّةَ حَمِیَّةَ الْجاهِلِیَّةِ فَاَنْزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلی رَسُولِهِ وَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ وَ اَلْزَمَهُمْ کَلِمَةَ التَّقْوی وَ کانُوا اَحَقَّ بِها وَ اَهْلَها وَ کانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْ‌ءٍ عَلِیماً؛ (به خاطر بیاورید) هنگامی را که کافران در دل‌های خود خشم و نخوت جاهلیت داشتند، و (در مقابل) خداوند آرامش و سکینه خود را بر فرستاده خویش و مؤمنان نازل فرمود و آن‌ها را به حقیقت تقوا ملزم ساخت و آنان از هر کس شایسته‌تر و اهل آن بودند و خداوند به همه چیز داناست».


تقسیم واژه‌ها و اشتراکات و تفاوت آن‌ها:
بنابراین هر سه واژه تقریباً در معنی خشم و غضب هم‌خانواده و مشترک بوده و «هر سه واژه ریشه در خشم و غضب دارند که غیرت، تعدیل قوه خشم است و جنبه افراط آن جنگ و خون‌ریزی است و جنبه تفریط آن بی‌غیرتی است.
[۱۴] فیض کاشانی، محسن، اخلاق حسنه، ص۵۳-۵۶، ترجمه محمدباقر ساعدی، نشر کانون، انتشارات پیام عدالت، چاپ طلوع آزادی، چاپ دوم، ۱۳۷۵.
و هر یک به دو تقسیم می‌شوند:
۱. منطقی (مثبت، پسندیده و بدون افراط)؛
۲. غیر منطقی (منفی، ناپسند و افراطی).

۶.۱ - حمیت غیر جاهلی

در آیه ضمن عدم تصریح به موضوع مورد بحث با کلمه «حمیّت جاهلی» قسم دوم حمیت غیر منطقی را می‌گوید و می‌رساند که حمیّت غیر جاهلی هم داریم که همان غیرت (تعصب یا حمیّتِ) منطقی باشد». «این صفت اگر به صورت معتدل در انسان باشد، فضیلتی بزرگ است. چه فضیلتی از این بالاتر که انسان را اجازه ندهد بیگانه‌ای به حریم ناموس یا کشور یا دین و آیین او هجوم برد؛ بلکه در مقابل او بایستد و تا سرحد جان دفاع کند. متأسفانه در دنیای امروز که ارزش‌های اخلاقی کم‌رنگ شده و انحرافات اخلاقی خانواده‌هایی را فرا گرفته ـ به ویژه در غرب که ارتباط زنان و مردان با افراد بیگانه ناپسند شمرده نمی‌شود ـ این واژه (غیرت) به‌تدریج به فراموشی سپرده می‌شود و گاه در نظر بعضی، ضد ارزش و ناشی از تعصب کور قلمداد می‌شود و این یک فاجعه عظیم است؛ در حالی که بدون غیرت، حمایت و دفاع قوی از ارزش‌ها و افتخارات امکان‌پذیر نیست.

۶.۲ - برخورد با منافقان

این غیرت خدایی که سبب دفاع شدید از عِرض و نوامیس و کیان مسلمانان می‌شود، سرمشقی برای همه در مسئله غیرت دینی و ناموسی است و نشان می‌دهد که در برابر اراذل و اوباش و منافقان کوردل و بیماردلان نباید بی‌تفاوت یا خونسرد بود.
این تعبیر با آن‌چه از فعل پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) در تاریخ نقل شده که در این‌گونه موارد سخت‌گیر بود و با متخلفان برخورد شدید می‌کرد، نشان می‌دهد که این مسئله به عنوان یک فضیلت اخلاقی و وظیفه اجتماعی پذیرفته شده است.

۶.۳ - برخورد قاطعانه قرآن

برخورد قاطعانه قرآن به عنوان غیرت دینی در برابر مزاحمان و منافقان و شایعه‌پراکنان:

«لَئن لَم یَنَتهِ المُنافِقُونَ و الّذین فی قلوبهم مَرَضٌ و الُمُرْجِفُونَ فی المدینة لَنغفریَنَّکَ بِهِم ثُمَّ لایُجارونَکَ فیها اِلاّ قلیلاً مَلعُونینَ اَینَما ثَقفوا اُخِذُوا و قُتّلِوُا تقتیلاً سُنَّةَ اللهِ فی الّذین خَلَوا مِن قَبلُ و لَن تَجِدَ لِسُنَّةِ الله تبدیلاً؛ اگر منافقان و بیماردلان و آن‌ها که اخبار دروغ و شایعات بی‌اساس در مدینه پخش می‌کنند، دست از کار خود برندارند، تو را ضد آنان می‌شورانیم؛ سپس جز مدت کوتاهی نمی‌توانند در کنار تو در این شهر بمانند و از همه جا طرد می‌شوند و هر جا یافته شوند، گرفته خواهند شد و به‌سختی به قتل خواهند رسید. این سنت خداوند در اقوام پیشین است، و برای سنت الهی هیچ‌گونه تغییر نخواهی یافت».

۶.۴ - مراد از تعبیرهای سه‌گانه

«تعبیرهای سه‌گانه در آیه «الْمُنافِقُونَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ الْمُرْجِفُونَ» ممکن است همه اشاره به گروه معینی باشد که با انواع کارهای خلاف به تضعیف مسلمانان می‌پرداختند؛ ولی ظاهر آیه و پاره‌ای از شان نزول‌ها نشان می‌دهد که اشاره به سه گروه مختلف است:

أ. منافقان با پخش شایعاتی درباره غزوات پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) در مدینه سعی داشتند روحیه مسلمانان را تضعیف کنند.
ب. گروهی از اراذل و اوباش با ایجاد مزاحمت در مورد زنان مسلمان، اسباب ناراحتی آن‌ها را فراهم می‌کردند؛
ج. گروه دیگری با پخش شایعات درباره زنان با ایمان، آن‌ها را سخت آزار می‌دادند.
آیه، هر سه گروه را تهدید به مجازات شدید، تبعید و قتل می‌کند ... و مفهوم غیرت همین است؛ گرچه آیه تصریح به غیرت ندارد».


غیرت در روایات اسلامی (غیرتِ بجا و بی‌جا):
در روایات اسلامی اهمیت بسیار زیادی به مسئله غیرت به عنوان یک فضیلت داد شده و حتی از خداوند به عنوان غیور (کسی که بسیار غیرت دارد) یاد شده است؛ از جمله:

۷.۱ - روایتی از امام صادق

امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید: «اِنَّ اللهَ غَیُورُ یحبُّ کُلَّ غَیُورٍ و لِغیرَتِهِ حَرَّمَ الفَواحِشَ ظاهِرَ‌ها و باطِنَها؛ خداوند غیور است و هر غیوری را دوست دارد و به خاطر غیرتش تمام کارهای زشت را ـ اعم از آشکار و پنهان ـ تحریم فرموده است».

۷.۲ - روایتی دیگر

در حدیث دیگری همان بزرگوار می‌فرماید: «اِذا لَم یَغُرِ الرَّجُلُ فَهُوَ مَنکُوسُ القَلْبِ؛ اگر انسانی غیرت نداشته باشد، قلب و فکرش وارونه است».

۷.۲.۱ - مراد از قلب وارونه

به گفته علامه مجلسی منظور از قلب وارونه در این‌جا این است که همانند ظرف وارونه است که چیزی در آن جای نمی‌گیرد. قلب افراد فاقد غیرت نیز، تهی از صفات و اخلاق برجسته انسانی است.
این تعبیر نشان می‌دهد که صفت غیرت رابطه نزدیکی با سایر اوصاف برجسته انسانی دارد.

۷.۳ - روایتی از پیامبر

پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) می‌فرماید: «کان ابراهیمُ اَبی غَیُوراً و اَنَا اَغْیَرُ مِنهُ وَ اَرْغَمَ اللهُ اَنْفَ مَن لا یُغارُ مِنَ المؤمنینَ؛ پدرم ابراهیم، مرد غیوری بود و من از او غیورترم. خداوند بینی مؤمنانی را که غیرت ندارند، به خاک بمالد».

۷.۴ - روایتی از امام علی

در حدیث دیگری از امیرمؤمنان علی (علیه‌السلام) آمده است که ضمن نکوهش از بعضی مردم عراق که زنانشان در بیرون منزل به صورت زننده‌ای با مردان اختلاط داشتند، فرمود: «لَعَنَ اللهُ مَنْ لا یُغارُ؛ خدا لعنت کند کسی را که غیرت ندارد».

۷.۵ - روایتی از امام سجاد

در حدیثی از امام سجاد (علیه‌السلام) رسیده است که فرمودند: «لَم یَدخُلِ الجَِنَّة حَمّیَّة غیر حَمّیَّة حمزة بن عبد المطلب ...؛ هیچ حمیّتی به بهشت نرود، مگر حمیّت حمزة بن عبدالمطلب زمانی که برای حمایت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) خشم کرد و مسلمان شد، در داستان شکمبه‌ای که (توسط ابوجهل) بر سر پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) انداختند. (این حمیّت و غیرت بجاست).


ناگفته نماند که در نکوهش غیرت بی‌جا هم سخنانی از ائمه معصومین (علیهم‌السلام) داریم؛ از جمله این‌که:

۸.۱ - حدیثی از امام علی

امام علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: «... و ایّاک و التّغایر فی غیر موضع غَیرَةٍ فَاِنَّ ذلکَ یَدْعُوا الصَّحیحَةَ الی السقم و البَریّةَ اِلی الرَّیب؛ بپرهیز از این‌که در غیر موردش غیرت کنی؛ زیرا غیرت نابجا، زنان پاک را به ناپاکی و بی‌گناهان را به آلودگی سوق می‌دهد».
[۲۷] امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، قم، دارالهجره، ص۴۰۵.


۸.۲ - حدیثی از امام صادق

یا امام جعفر صادق (علیه‌السلام) فرمود: «لا غیرةَ فی الحلال؛ در امور حلال، غیرت بی‌مورد است».


۱. ابن‌منظور، لسان العرب، ج۱۰، ص۱۵۶ و ۳۴۸، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۰۸ ه‌ ق.    
۲. ابن‌منظور، لسان العرب، ج۱۰، ص۱۵۶ و ۳۴۸، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۰۸ ه‌ ق.    
۳. زبیدی، مرتضی، تاج العروس، ج۷، ص۳۳۳.    
۴. طریحی، فخرالدین، مجمع‌ البحرین، ج۳، ص۳۴۷، قم، مؤسسه البعثه، چاپ اول.    
۵. عمید، حسن، فرهنگ عمید، ص۸۹۶، تهران، انتشارات امیرکبیر، اول ۱۳۶۳.
۶. مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، ج۳، ص۴۳۱، قم، مدرسة الامام علی بن ابی‌طالب، چاپ اول، ۱۳۸۰.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۳۵۳، قم، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۶۲.    
۸. جمعی از نویسندگان، المعجم الوسیط، ج۲، ص۶۰۳.    
۹. ابن فارس، مقاییس اللغه، ج۴، ص۳۴۰-۳۳۶، تحقیق عبدالسلام محمد‌هارون، دارالکتب العلمیه اسماعیلیان.    
۱۰. عمید، حسن، فرهنگ عمید، ‌ص ۴۰۴-۴۰۳، تهران، انتشارات امیرکبیر، اول ۱۳۶۳.
۱۱. راغب اصفهانی، ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ القرآن، ج۱، ص۵۷۹۵۷۷، مترجم سیدغلام‌رضا خسروی حسینی، کتاب‌فروشی مرتضوی، ۱۳۶۲.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۲، ص۱۰۰ ۹۹، قم، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۶۲.    
۱۳. فتح/سوره۴۸، آیه۲۶.    
۱۴. فیض کاشانی، محسن، اخلاق حسنه، ص۵۳-۵۶، ترجمه محمدباقر ساعدی، نشر کانون، انتشارات پیام عدالت، چاپ طلوع آزادی، چاپ دوم، ۱۳۷۵.
۱۵. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۳۹۴، ترجمه سیدجواد مصطفوی، انتشارات گلگشت، چاپ اول، ۱۳۷۵.    
۱۶. قریشی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۱۸۶ با کمی تغییر، تهران، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ ششم.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، ج۳، ص۴۳۱ ۴۳۳، قم، مدرسة الامام علی بن ابی‌طالب، چاپ اول، ۱۳۸۰.    
۱۸. احزاب/سوره۳۳، آیه۶۰-۶۲.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، ج۳، ص۴۳۱ ۴۳۴، قم، مدرسة الامام علی بن ابی‌طالب، چاپ اول، ۱۳۸۰.    
۲۰. مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، ج۳، ص۴۳۶، قم، مدرسة الامام علی بن ابی‌طالب، چاپ اول، ۱۳۸۰.    
۲۱. مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، ج۳، ص۴۳۶، قم، مدرسة الامام علی بن ابی‌طالب، چاپ اول، ۱۳۸۰.    
۲۲. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۵، ص۵۳۶، ترجمه سیدجواد مصطفوی، انتشارات گلگشت، چاپ اول، ۱۳۷۵.    
۲۳. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۵، ص۵۳۶، ترجمه سیدجواد مصطفوی، انتشارات گلگشت، چاپ اول، ۱۳۷۵.    
۲۴. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۰، ص۲۴۸، بیروت، دارالاحیاء التراث، ۱۴۰۴ ق.    
۲۵. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۰، ص۲۴۸، بیروت، دارالاحیاء التراث، ۱۴۰۴ ق.    
۲۶. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص۳۰۸، ترجمه سیدجواد مصطفوی، انتشارات گلگشت، چاپ اول، ۱۳۷۵.    
۲۷. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، قم، دارالهجره، ص۴۰۵.
۲۸. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۵، ص۵۳۷، ترجمه سیدجواد مصطفوی، انتشارات گلگشت، چاپ اول، ۱۳۷۵.    




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «غیرت و تعصب»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۱/۲۲.    



جعبه ابزار