• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عوامل درک نکردن والدین و فرزندان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: درک کردن، شناخت، والدین، فرزندان، احترام، توقعات.

پرسش: من برادری دارم که پدر و مادرم او را خوب تربیت نکرده‌اند و حالا که بزرگ شده، می‌خواهند که ۲۴ ساعت در خدمت آن‌ها باشد و او هم از آن‌ها اطاعت نمی‌کند و با هم جر و بحث می‌کنند، لطفاً آن‌ها را راهنمایی کنید. آیا من می‌توانم برادرم را کمک و راهنمایی کنم، در‌حالی‌که دو سال از من بزرگ‌تر است؟

پاسخ:




شاید بسیاری از والدین، آن‌چنان‌که باید، فرزندان و روحیات دوران رشد و تحول آن‌ها را نشناخته باشند و به امر پرورش و تربیت آن‌ها توجه کافی نکنند و فرزندان نیز، به دلیل نشناختن روحیه و شخصیت والدین خویش، توقعات نابجا و غفلت نسبت به امور مهم زندگی، نداشتن تجربه، نچشیدن سرد و گرم روزگار، آنان را دشمن خود تصور کنند.
از‌این‌رو ضروری است که خانواده‌ها، در پرتو قرآن و روایات و مسائل دقیق تربیتی، جایگاه و وظایف خود را بشناسند، تا نسبت به وظایف خود، آشنایی کامل داشته باشند. شما برادر گرامی چون حلقه رابط بین والدین و برادرتان هستید، می‌توانید نقش حساس و تعیین‌کننده در حل مشکل داشته باشید و نکاتی را به موقع و با زبانی نرم و آرام به پدر و مادرتان گوشزد کنید و مطالبی را نیز به برادرتان بیان کنید.


مهم‌ترین دلایلی که باعث می‌شود والدین، فرزندان خود را درک نکنند، عبارت‌اند از:

۲.۱ - نشناختن میزان سطح درک فرزندان

عدم شناخت والدین از میزان سطح درک فرزندان.
در ارتباط با فرزندان، اغلب توجهی به مراحل رشد ذهنی، سطح درک و میزان فهم آنان نمی‌شود؛ یعنی والدین می‌انگارند که ‌کودک درست مانند ما می‌فهمد و آن‌چه را احساس و درک می‌کنیم، او هم همان‌طور احساس و درک می‌کند. در‌حالی‌که این طور نیست. توجه دقیق به مراحل رشد، سطح توانایی‌های عقلی، میزان اطلاعات، از وظایف اولیه شناخت کار اولیا و مربیان در ارتباط با کودکان و نوجوانان است. ما عموماً توجه به سطح توانایی‌های عقلی و ظرفیت ذهنی کودکان و نوجوانان نداریم. بنابراین در درجه اول، باید بفهمیم که کودکان و نوجوانان، ‌به نحوی، متفاوت از بزرگ‌سالان می‌اندیشند.

۲.۲ - عدم شناخت موقعیت فعلی

عدم شناخت موقعیت فعلی و آمادگی روانی فرزند.
هنگامی که می‌خواهیم با فرزند خود، ارتباط برقرار کنیم، باید اولاً بدانیم او در چه سنی است.و در چه موقعیتی از جهت روحی و روانی قرار دارد. آیا در موقعیت هیجانی است، در حال خشم و غضب است، در غم و ‌اندوه به سر می‌برد، یا در حالت سرور و شادی و سرشار از خوشحالی است. شناخت موقعیت فعلی فرزند، کمک بزرگی در نحوه برقراری ارتباط با وی می‌کند. اگر توجهی به این حالت‌ها نداشته باشیم و یا به آن‌ها دقت نکنیم، در برخورد اولیه و ارتباط با فرزندان، دچار مشکل و دشواری خواهیم شد.

۲.۳ - عدم تعدیل انتظارها

عدم تعدیل انتظارها با توانایی‌های فرزندان.
والدین در اکثر موارد، فرزندان خود را باهوش‌تر از بچه‌های دیگر تصور می‌کنند و بدون در نظر گرفتن توانایی‌ها و استعدادهای فرزندان، از آن‌ها انتظار دارند در تمام امور و در تمام دروس مدرسه، پیشرفت عالی داشته باشند و زمانی که فرزندان، مطابق انتظارهای آن‌ها عمل نمی‌کنند (در حقیقت نمی‌توانند عمل کنند) مورد بی‌مهری و سرزنش قرار می‌گیرند و پی‌آمد آن، اضطراب، احساس بی‌ارزشی و احساس حقارت است. والدین، متأسفانه به دلایل گوناگون، انتظارهای خود را به فرزندانشان تحمیل می‌کنند، بنابراین والدین باید، انتظارهای خود را با توان فرزندان تعدیل کنند و در حد وسع و توان آن‌ها، از آن‌ها انتظار رفتار خاصی را داشته باشند.

۲.۴ - عدم توجه به نیازهای فرزندان

عدم توجه به نیازهای اساسی فرزندان (نیاز به نشاط، تفریح، دوست و...) عدم آگاهی والدین نسبت به نقش و وظیفه خود، بیان جملات در قالب امر و نهی، عدم توجه به عنصر زمان و مکان، نداشتن شیوه انتقاد سالم، توصیه‌های مکرر در یک جلسه، عدم توجه والدین به شناخت روحیات دوران رشد، مقایسه جوانان با گذشته پرمشقت خود، منت‌گذاری فرزندان، و بحران بلوغ، عدم شناخت اصول تعلیم و تربیت، عدم آشنایی با روش‌های ارتباط با فرزندان نیز باعث می‌شود که والدین نتوانند به خوبی فرزندانشان را درک کنند.


عواملی که موجب می‌شود فرزندان نتوانند والدینشان را درک کنند:

۳.۱ - نشناختن وظایف الهی و انسانی

عدم شناخت وظایف الهی و انسانی خود نسبت به والدین.
یکی از مهم‌ترین وظایفی که در آیات مختلف قرآن و روایات، نسبت به پدر و مادر ذکر شده است، رعایت حقوق پدر و مادر و احسان و نیکی در گفتار و رفتار به آن‌هاست، که متأسفانه، امروزه به فراموشی سپرده شده است.

۳.۱.۱ - سخن خداوند متعال

از جمله در سوره مبارکه اسراء آیه ۲۴-۲۳ می‌فرماید:
«... پروردگارت فرمان داده، جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید. هرگاه یکی از آن‌ها یا هر دوی آن‌ها، نزد تو به سن پیری برسند، کم‌ترین اهانتی به آن‌ها روا مدار و بر آن‌ها فریاد نزن و گفتار لطیف و سنجیده بزرگوارانه به آن‌ها بگو. بال‌های تواضع خویش را در برابرشان از محبت و لطف فرود آر و بگو پروردگارا! ‌همان‌گونه که آن‌ها مرا در کوچکی تربیت کردند، مشمول رحمتشان قرار ده».
از آن‌جا که اصل وجود هر انسانی از پدر و مادر است و هر شخصی در واقع ادامه‌ وجود همان پدر و مادر و از شاخه‌های آن‌هاست، می‌توان گفت: در میان پیوندهای خویشاوندی و اعضای خانواده، هیچ‌کس به ‌اندازه آن‌ها با انسان مهربان‌تر نیست. بنابراین ارزش و احترام آن‌ها از همه خویشاوندان بالاتر است؛ زیرا آن‌ها حق حیات بر گردن فرزندان دارند. آن‌ها هستند که در دوران ضعف و بیچارگی کودک، او را حفظ می‌کنند. نقش حیاتی و بسیار ارزشمند پدر و مادر در رشد فرزند، بر کسی پوشیده نیست و فرزندان که در اثر زحمت‌های طاقت‌فرسای والدین خود بزرگ می‌شوند و به جایی می‌رسند، لازم است که زحمت‌ها و مشقت‌هایی که پدر و مادر برای بزرگ شدن او تحمل نموده‌اند، فراموش نکنند و ارزش و مقام پدر و مادر را بشناسند و بدانند که وجود آن‌ها، پس از خداوند، از وجود پدر و مادر است.

۳.۲ - گرایش جوانان به گروه همسالان

گرایش جوانان به گروه همسالان و دوستان.
جوانان در دوره بلوغ با رفقای هم سن خود، ارتباط بیش‌تری دارند و همین امر در روابط آن‌ها با والدین، تغییراتی به وجود می‌آورد. آن‌ها میل دارند، کم‌تر به والدین خود، در زمینه عاطفی متکی باشند و به تدریج روابط خود را با دیگران توسعه می‌دهند. از سوی دیگر، چون والدین، نگران آینده فرزندان خود هستند و می‌دانند که افراد، بسیاری از عقاید، آرمان‌ها و الگوهای خویش را از گروه می‌گیرند. فرزندان چون در این مسائل تجربه‌ای ندارند، دخالت‌های پدر و مادر و راهنمایی آن‌ها را بد تلقی می‌کنند. در‌حالی‌که هیچ پدر و مادری، بد فرزندش را نمی‌خواهد، از آن‌جا که انسان فطرتاً موجودی تأثیرپذیر است، می‌توان گفت که گروه‌های سالم و دوستان شایسته، چه اثرات مثبت و گروه‌های فاسد، چه گمراهی و آلودگی و چه عواقب وخیمی به بار می‌آورند. بنابراین اگر کسی با فرد شایسته‌ای که دارای صفات عالی انسانی است، هم‌نشین باشد، ‌کم‌کم آن خصال در او نیز پیدا می‌شود و عکس آن نیز صادق است و این آرزوی پدران و مادران است که فرزندانشان با افراد شایسته‌ای هم‌نشین شوند.
[۲] دهشیری، افضل السادات، تربیت اخلاق از دیدگاه اسلام، ص۱۰۲، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۰ ش.

پس پدرها باید تنها به منع کردن اکتفا نکنند؛ یعنی اگر فردی را لایق دوستی فرزندشان نمی‌دانند، در عوض کمک کنند او دوستی صالح انتخاب کند.

۳.۳ - عدم توجه به گفتار والدین

ما یاد گرفته‌ایم که حتی خواهش‌هایمان را در قالب جملات امر و نهی بیان کنیم. فرزندان چون با این نوع گفتار آشنایی ندارند، ناراحت می‌شوند و گمان می‌کنند که مرتب امر و نهی می‌شوند. پس هم والدین سعی کنند رابطه صمیمانه‌ای داشته باشند و کم‌تر از کلمات با ساختارهای امر و نهی استفاده کنند و هم فرزندان متوجه باشند که این منطق، منطق زور نیست؛ زیرا در این کلمات خواهش نهفته است.

۳.۴ - بحران بلوغ

بلوغ مرحله حساس از زندگی یک جوان است که با طوفان غرایز، مزاج‌ها، فعال شدن هورمون‌ها ـ مخصوصاً جنسی ـ و... همراه است و این وضعیت برای او حساسیت‌هایی ایجاد می‌کند. هم‌چنین برای جوانان در این دوران عواطف و هیجانات پایان ندارد، زود خوشحال می‌شود و زود غمگین. در مدت زمانی کوتاه ممکن است حالات متضاد پیدا کند. همین تغییرات مداوم و گاه عمیق او را خسته و رنجور می‌کند و صبر و شکیبایی را از او می‌گیرد و گویی طاقت این همه فشار را ندارد؛‌ ازاین‌رو به‌ اندک ناملایمتی برمی‌آشوبد و آن را وسیله‌ای برای خالی کردن دل خسته خود می‌بیند که این، اساس سرکشی، ناسازگاری و برآشفتگی از پدیده‌های رایج این دوران است که حساسیت بیش‌تر برخورد با او را می‌طلبد.

۳.۵ - روحیه استقلال‌طلبی

یکی از عمده‌ترین روحیه‌های جوان، استقلال‌طلبی و عدم تقلید است. فرد در این سن به هویت و شخصیت خود پی می‌برد و برای شخصیت خود استقلال قائل است و انتظار دارد به استقلال و شخصیت او به دیده کودک نگاه نکنند و به شخصیت و فکر و عمل او بها دهند، پس لازم است والدین نظارت خود را از دور اعمال کنند، با مشورت و گفت‌وگوهای صمیمانه به او جهت دهند و از نقد زیاد، امر و نهی پی‌در‌پی خودداری کنید.

۳.۵.۱ - بیان یک نکته

برادرم شما نقش حساسی در این برخوردها دارید. اگر والدین شما تندروی‌هایی داشته‌اند و بدون توجه به مطالب فوق با برادرتان برخورد کرده‌اند، آن‌ها را کمک کنید؛ البته گفت‌وگوی شما با آن‌ها نیاز به ظرافت دارد، هرگز به خود حالت آمرانه نگیرید و غیر مستقیم و در خلوت، با والدین خود صحبت کنید و خود متوجه باشید که برای تحول و تغییر یک رفتار نیاز به زمان دارید و نباید اصل تدریج را فراموش کرد؛ چراکه این صفات ناهنجار نیز به شکل تدریجی در افراد شکل می‌گیرد.


۱. اصول برقراری رابطه انسانی با کودک و نوجوان، احمد به‌پژوه، نشر رویش، چاپ اول.
۲. آن‌چه یک جوان باید بداند، (پسران ـ دختران)، رضا فرهادیان، بوستان کتاب قم.
۳. آن‌چه والدین و مربیان باید بدانند، بوستان کتاب قم.
۴. مشکلات تربیتی را چه‌گونه حل کنیم، دکتر محمدرضا شرقی، انتشارت تزکیه.
۵. هشدارهای تربیتی، علی‌اکبر مظاهری، ‌انتشارت هجرت.


۱. اسراء/سوره۱۷، آیه۲۳-۲۴.    
۲. دهشیری، افضل السادات، تربیت اخلاق از دیدگاه اسلام، ص۱۰۲، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۰ ش.




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «عوامل درک نکردن والدین و فرزندان»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۹/۰۶.    



جعبه ابزار