• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

علم به غیب

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



پرسش: آیا از نظر قرآن ممکن است انسان از غیب و آینده آگاهی داشته باشد؟
کلیدواژه: علم غیبت، علم به آینده، غیب، علم و غیب
پاسخ:



برای پاسخ به سوال، لازم است آیه‌های از قرآن را در این باره بررسی نماییم.
با دقت و بررسی در آیات مختلف قرآن، به خوبی روشن می‌شود که دو دسته آیات در زمینه علم و غیب و آگاهی از آینده وجود دارد.
دسته اول: آیاتی که علم و غیب را مخصوص خدا معرفی می‌کند و از غیر او نفی می‌کند؛ مانند: (و عنده مفاتیح الغیب لا یعلمها الا هو) «کلیدهای غیب نزد خداست که جز او کسی آنها را نمی‌داند» (قل لا یعلم من فی السموات و الارض الغیب الا الله) «بگو هیچیک از کسانی که در آسمان‌ها و زمین هستند غیب را نمی‌دانند، جز خدا» و آیات دیگر مانند: (انعام، آیه ۵۰)، (اعراف، آیه ۱۸۸)، (یونس، آیه ۲۰) و... به صراحت دلالت دارند که علم به غیب، ‌مخصوص خداوند است.
گروه دوم از آیات، به روشنی نشان می‌دهد که اولیای الهی «اجمالاً» از غیب آگاهی دارند؛ مانند: (و ما کان الله لیطلعکم علی الغیب و لکن الله یجتبی من رسله من یشاء) «چنان نبود خدا شما را از علم غیب آگاه کند ولی خداوند از میان رسولان خود هر کس را بخواهد بر می‌گزیند (و قسمتی از اسرار غیب را در اختیار او می‌گذارد)» و در معجزات حضرت مسیح ـ علیه السّلام ـ می‌خوانیم که فرمود: (و انبئکم بما تأکلون و ما تدخرون فی بیوتکم) «من شما را از آنچه می‌خورید، یا در خانه‌هایتان ذخیره می‌کنید؛ خبر می‌دهم» در نتیجه خداوند تمامی اسرار غیب را رسولان خود را نداده است؛ ولی به طور اجمال به آنها اعطا نموده است.


از طرف دیگر روایات زیادی وارد شده است که، نشان می‌دهد که پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ و امامان ـ علیهم السّلام ـ، آگاهی از غیب داشتند و گاه از آن خبر می‌دادند و در نهج البلاغه پیشگویی‌های زیادی به چشم می‌خورد که نشان می‌دهد که حضرت علی ـ علیه السّلام ـ به بعضی از اسرار غیب آگاهی داشت؛ مانند: آنچه در خطبه ۱۳ در مذمت اهل بصره آمده است که می‌فرماید: «گویا می‌بینم عذاب خدا از آسمان و زمین بر شما فرود آمده و همه غرق شده‌اید، تنها قله بلند مسجدتان همهچون سینه کشتی در روی آب نمایان است.» یا نسبت به «حجر بن قیس» فرمود: «که تو را بعد از من مجبور به لعن می‌کنند»
[۵] . مستدرک الصحیحین، حاکم نیشابوری، بیروت، دار المعرفه، ج ۲، ص ۳۵۸.
و آنچه درباره «مروان» فرمود: که او پرچم ضلالت را بعد از پیری به دوش خواهد کشید.
[۶] . طبقات ابن اسعد، بیروت، دار الفکر، ج ۵، ص ۳۰.
و آنچه کمیل بن زیاد به حجاج گفت که امیر المؤمنین علی ـ علیه السّلام ـ به من خبر داده که تو قاتل منی.
[۷] . الاصابه ابن حجر، عقلانی، بیروت، دار الکتاب العربی، ج ۵، ص ۳۲۵.
و آنچه درباره خوارج نهروان فرمود: که جنگ با آنها، از گروه ما ده نفر کشته نمی‌شوند و از آنها ده نفر نجات نمی‌یابند
[۸] . شرح ابن ابی حدید، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۹۶۷ م، چ ۲.
و مطلب عیناً چنین شد.
مرحوم علامه مجلسی(ره) در جلد ۲۶ بحار الانوار، بالغ بر ۲۲ حدیث در زمینه آگاهی پیامبران و امامان بر اسرار غیب آورده است.


از مطالب گذشته درباره علم غیب پیامبران و امامان و اولیاء خدا می‌توان چند نتیجه گرفت:
۱. منظور از اختصاص علم غیب به خدا، علم ذاتی و استقلالی است، بنابراین غیر او هیچ کس مستقلاً آگاهی از غیب ندارند و هر چه دارند از ناحیه خداست. «خداوند هیچکس را از اسرار غیب آگاه نمی‌کند، مگر رسولانی را که مورد رضایت او هستند» در نهج البلاغه نیز به همین معنا اشاره شده است حضرت علی ـ علیه السّلام ـ زمانی که از حمله مغول به کشورهای اسلامی پیش بینی می‌فرمود: یکی از یارانش گفت: ای امیر المؤمنین آیا دارای علم غیب هستی؟ حضرت خندید و فرمود: لیس هم بعلم غیب و انما هم تعلم من ذی علم» این علم غیب نیست این علمی است که از صاحب علمی (پیامبر) آموخته‌ام.
[۱۰] . نهج البلاغه، خطبه ۱۲۸.

۲. اسرار غیب دو گونه است. قسمتی مخصوص به خدا است و هیچ کس جز او نمی‌داند مانند: قیام قیامت، برزخ، بهشت و... و قسمتی دیگر را به اولیاء خود می‌آموزد چنانکه در نهج البلاغه نیز اشاره کرده است که بعضی از علوم غیبی تنها مخصوص خداست و غیر از خدا کسی نمی‌داند و بعضی از علوم غیبی دیگر را به پیامبر آموخته و او به من آموخته است.
[۱۱] . نهج البلاغه، خطبه ۱۲۸.

۳. اسرار غیب در دو جا ثبت می‌شود، یکی در لوح محفوظ، خزانه مخصوص خداوند است که هیچ گونه دگرگونی در آن رخ نمی‌دهد و هیچکس از آن آگاه نیست و دیگری در لوح محو و اثبات که علم به مقتضیات است نه علت تامه. امام صادق ـ علیه السّلام ـ در این زمینه می‌فرماید: «خداوند علمی دارد که جز خودش نمی‌داند و علمی دارد که فرشتگان و پیامبران را از آن آگاه ساخته، آنچه را به فرشتگان و پیامبران و رسولانش داده، ما می‌دانیم».
۴. خداوند بالفعل از تمامی اسرار عالم باخبر است ولی انبیاء و اولیاء ممکن است بالفعل بسیاری از اسرار غیب را نمی‌دانند، اما هنگامی که اراده کنند خداوند به آنها تعلیم می‌دهد امام صادق ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: «اذا اراد الامام ان یعلم شیئاً اعلمه الله بذلک» «هنگامی که امام اراده می‌کند چیزی را بداند خداوند به او تعلیم می‌دهد»
در نتیجه می‌توان گفت انسانها با تقویت و پرورش بعد روحانی خود می‌توانند از آینده و غیب، آنهم به خواست و اراده خداوند آگاهی داشته باشند.



۱. . انعام(۶) آیه ۵۹.    
۲. . نمل(۲۷) ‌آیه ۶۵.    
۳. . آل عمران(۳) آیه ۱۷۹.    
۴. . آل عمران(۳) آیه ۴۹.    
۵. . مستدرک الصحیحین، حاکم نیشابوری، بیروت، دار المعرفه، ج ۲، ص ۳۵۸.
۶. . طبقات ابن اسعد، بیروت، دار الفکر، ج ۵، ص ۳۰.
۷. . الاصابه ابن حجر، عقلانی، بیروت، دار الکتاب العربی، ج ۵، ص ۳۲۵.
۸. . شرح ابن ابی حدید، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۹۶۷ م، چ ۲.
۹. . جن(۷۲) آیه ۲۶.    
۱۰. . نهج البلاغه، خطبه ۱۲۸.
۱۱. . نهج البلاغه، خطبه ۱۲۸.
۱۲. . بحار الانوار، علامه مجلسی، بیروت، دار الفکر، ج ۲۶، ص ۱۶۰.    
۱۳. . اصول کافی، کلینی، دار الاسوه، چ ۱، ۱۳۷۶، قم، ج ۱، ص ۲۸۴.    
۱۴. . ر.ک:تفسیر نمونه، حضرت آیت الله مکارم شیرازی، ج ۲۵، ص ۱۴۲ ۱۵۱.    
۱۵. . ر.ک:تفسیر نمونه، حضرت آیت الله مکارم شیرازی، ج ۵، ص ۲۴۵.    
۱۶. . ر.ک:تفسیر نمونه، حضرت آیت الله مکارم شیرازی، ج ۷، ص ۴۶.    




۱. تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ذیل سوره انعام، آیه ۵۹، نمل، آیه ۶۵.
۲. تفسیر نمونه، حضرت آیت الله مکارم شیرازی، ج ۲۵، ص ۱۴۲ ـ ۱۵۱.
۳. اصول کافی، کلینی، ج ۱، ص ۲۸۴.



سایت اندیشه قم    






جعبه ابزار