• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

علت برخی محدودیت‌ها در اسلام

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: محدودیت‌، نظام اسلامی، آزادی تکوینی، آزادی تشریعی، بی‌حجابی، مشروبات الکلی.

پرسش: چگونه اسلام را مهد آزادی می‌دانیم، در‌حالی‌که زنان حق ندارند بی‌حجاب باشند، مشروبات الکلی ممنوع؛ و آن وقت به فرانسه اعتراض می‌کنیم که چرا قانون منع حجاب وضع کرده است؟

پاسخ: محدودیت آزادی شهروندان در برابر مقررات، ویژه حکومت اسلامی نیست؛ بلکه مورد تصدیق و تأکید همه نظام‌های حکومتی جهان است، منتها در هر نظام حقوقی این مجازات‌ها بر مبنای خاص خود جعل و اجرا می‌شود. در نظام‌های سکولاریستی و دموکراتیک برای تضمین بخشیدن به اجرای مقاصدی است که در آن نظام‌ها تعبیه شده و در اسلام هم برای تأمین اهدافی که در این نظام مورد نظر است.
اگر در اسلام تفاوت‌هایی با دیگر نظام‌ها در نوع و عامل مجازات‌ها مشاهده می‌شود، به دلیل تفاوت‌هایی است که در اهداف اجتماعی وجود دارد.
اما اینکه چرا در نظام اسلامی برخی محدودیت‌ها وجود دارد، به وحی و دستورات الهی برمی‌گردد. قرآن کریم، انسان‌ها را هشدار می‌دهد که با التزام به قوانین شرع خود را از آتش دوزخ که محصول اعمال و کردار آنان است، مصون دارند.
از سوی دیگر، برخی محدودیت‌هایی که در شریعت برای زندگی انسانی وجود دارد، به دلیل نقشی است که در سلب امنیت دیگران و تضییع حقوق افراد جامعه دارند.
از موارد دیگری که آزادی انسان، شرعاً محدود می‌شود، تظاهر به منکرات در محیط جامعه است؛ گاهی تظاهر به برخی منکرات، سبب استحقاق حد و گاه موجب تعزیر می‌شود.



ابتدا باید دید برداشت ما از آزادی چیست؟

۱.۱ - سخن جان استوارت

جان استوارت میل، می‌گوید: «آزادی، عبارت است از اینکه هر انسانی بتواند مصلحت خویش را به شیوه مورد نظر خود دنبال کند، مشروط به اینکه به مصالح دیگران، آسیبی نرساند».
[۱] جان استوارت میل، رساله آزادی، ترجمه جواد شیخ‌الاسلامی.

همان‌طور که مشاهده می‌شود جان استوارت میل، در این تعریف، قید «مشروط به اینکه به مصالح دیگران آسیب نرساند» را آورده است؛ زیرا در نگاه او، آن آزادی که مزاحم با مصالح دیگران باشد، آزادی مقبول و پذیرفته عقلا نخواهد بود.

۱.۲ - دیدگاه کانت

کانت، آزادی را مستغنی از اِعمال قانون اخلاقی نمی‌شناسد و رعایت آن را در تحقق آزادی مقبول، ضروری می‌شمارد.
[۲] ظهیری، عباس، «مقاله حدود آزادی از نگاه کلام و فقه و عرفان»، فصل‌نامه حکومت اسلامی، ش۱۷.



برای تبیین چرایی محدودیت‌هایی که در نظام سیاسی برای آزادی وجود دارد، چاره‌ای جز این نداریم که جایگاه این نوع آزادی را تبیین کنیم. در این رابطه باید بدانیم که آزادی در دو عرصه قابل طرح است، تکوین و تشریع.

۲.۱ - آزادی تکوینی

در تکوین هر انسانی آزاد آفریده شده است و می‌تواند هر گونه که می‌خواهد و انتخاب می‌کند، زندگی کند. کافر یا مؤمن، خوش‌بخت یا بدبخت؛ اما در عالم قانون‌گذاری و تشریع نمی‌تواند هر گونه که خواست رفتار کند. توضیح این دو مطلب را به طور جداگانه مطرح می‌کنیم.

۲.۱.۱ - نمونه‌هایی در قرآن

در قرآن کریم، آیات بسیاری وجود دارد که آزادی تکوینی انسان را مطرح ساخته است:
در جایی می‌فرماید:
ــ «اِنَّا هَدَیْناهُ السَّبِیلَ اِمَّا شاکِراً وَ اِمَّا کَفُوراً»؛ «راه را به انسان نشان دادیم، او یا سپاس‌گزار است یا ناسپاس».

ــ «قُلْ یا اَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَکُمُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنِ اهْتَدی فَاِنَّما یَهْتَدِی لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَاِنَّما یَضِلُّ عَلَیْها وَ ما اَنَا عَلَیْکُمْ بِوَکِیلٍ»؛ «بگو: ‌ای مردم! حق، از جانب پروردگارتان برای شما آمده است. پس هر کس به راه آید، به یقین، به سود خویش هدایت می‌یابد و هر کس از راه به در رود، به یقین، به زیان خود، گمراه می‌گردد؛ من، بر شما، نگاهبان نیستم».

ــ «وَ قُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ شاءَ فَلْیُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْیَکْفُرْ»؛ «بگو: حق، آن چیزی است که از سوی پروردگارتان آمده است. اینک هر کس خواست، بدان ایمان آورد و هر کس نخواست، به آن کفر ورزد».

چون این نوع از آزادی برای انسان وجود دارد، هدف تکامل آدمی معنا پیدا می‌کند و ثواب و عقاب حسن خواهد بود؛ چنان‌که آیات متعددی، ثواب و عقاب، پاداش و کیفر انسان در دنیا و آخرت را، نتیجه اعمال نیک و بد خود انسان می‌شمرد و این زمانی معقول و حکیمانه خواهد بود که انسان مجبور نباشد؛ زیرا کیفر و پاداش، هرگز بر عملی که بر سبیل جبر، از انسان صادر می‌شود، معنای معقولی نخواهد داشت؛ بلکه درباره پاداش و کیفردهنده حکیمی (مانند خداوند متعال) محال خواهد بود.

۲.۲ - حدیثی از امام علی

امام علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند:
«ان اللهَ اُمر عباده‌ُ تخییراً و نهاهم تحذیراً و کلف یسیراً. تحقیقاً خداوند، بندگان خود را به صورت اختیاری و گزینشی (و نه از روی جبر)، فرمان داده است و آنان را به گونه‌ برحذر داشتن (که حاکی از آزادی آنان است) نهی کرد و بندگان را (به تکالیفی که امتثالش برای آنان آسان است و حرجی در آن نیست) تکلیف کرده است».

بنابراین انسان بدون تردید آزاد است و این دایرمدار کمال آدمی و حسن تکلیف ثواب و عقاب است؛ یعنی اگر پرسیده شود چرا انسان آزاد آفریده شده است؟ پاسخ چنین است که اگر غیر از این باشد، کمال آدمی بی‌معنا بوده و اساساً ثواب و عقاب مفهوم و مبنا نخواهد داشت.

۲.۳ - آزادی تشریعی

گذشته از آزادی تکوینی، نوع دیگری از آزادی به نام آزادی در تشریع و قانون‌گذاری وجود دارد؛ البته با مبنایی متفاوت از نوع نخست و در عالم حقوق و سیاست سخن از این نوع آزادی است؛ یعنی چرا انسان «نباید» آزاد باشد، نه این‌که چرا انسان آزاد «نیست»؛ اولی آزادی در عرصه هست‌هاست و دومی آزادی در عرصه بایدهاست. آزادی تشریعی، آزادی انسان از نگاه شرع و نظام قانون‌گذاری اوست.

۲.۳.۱ - محدودیت آزادی تکوینی

پاسخ به چرایی محدودیت این بخش از آزادی، به فلسفه قانون‌گذاری باز می‌گردد. اگر سؤال شود که چرا در قانون، انسان‌ها نسبت به انجام هر کاری آزاد نیستند؟ پاسخ آن به چرایی قانون‌گذاری برمی‌گردد به اینکه قانون برای چه گذاشته می‌شود؟ این‌جاست که نظام‌ها و مکاتب حقوقی از یکدیگر جدا و متمایز می‌شوند. در نظام‌های غربی قانون برای این گذاشته ‌می‌شود که انسان در دنیا راحت و ایمن زندگی کند و در اسلام قانون برای این وضع شده است که انسان در دنیا و آخرت راحت و ایمن زندگی کند. حیات دنیوی و اخروی او از خطرات محفوظ باشد. به همین خاطر بر او هر عمل فردی یا اجتماعی که حیات مادی و معنوی و رشد و تکامل دنیوی و اخروی او را تهدید می‌کند، ممنوع و حرام می‌شود.

۲.۳.۲ - کلام خداوند

اگر در قرآن آمده است:
«وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ اِذا قَضَی اللَّهُ وَ رَسُولُهُ اَمْراً اَنْ یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ اَمْرِهِمْ وَ مَنْ یَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مُبِیناً»؛ «هیچ مرد و زن مؤمنی حق ندارد، هنگامی که خدا و پیامبرش، به کاری فرمان دهند، برای آنان، در آن کار، اختیاری باشد و هر کس خدا و رسولش را نافرمانی کند، قطعاً دچار گمراهی آشکاری شده است».
به‌خوبی در این آیه فلسفه عدم جواز تخطی از اوامر و نواهی شرعی مشخص شده است؛ یعنی گمراهی از مسیر تکامل.


علت برخی محدودیت‌ها در نظام اسلامی، عبارت‌اند از:

۳.۱ - وحی و دستورات الهی

اما اینکه چرا در نظام اسلامی برخی محدودیت‌ها وجود دارد، به وحی و دستورات الهی برمی‌گردد. قرآن کریم، انسان‌ها را هشدار می‌دهد که با التزام به قوانین شرع خود را از آتش دوزخ که محصول اعمال و کردار آنان است، مصون دارند:
«یا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا اَنْفُسَکُمْ وَ اَهْلِیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ»؛ «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن، مردم و سنگ‌هاست، حفظ کنید».

۳.۲ - سلب امنیت دیگران

از سوی دیگر، برخی محدودیت‌هایی که در شریعت برای زندگی انسانی وجود دارد، به دلیل نقشی است که در سلب امنیت دیگران و تضییع حقوق افراد جامعه دارند؛ مانند: تعدی به مال و جان و ناموس و عرض دیگران، تعدی به حقوق دیگران، ایجاد مزاحمت برای دیگران، تظاهر به منکرات، تخلف از مقررات حکومتی و عدم رعایت مصالح نظام، اهانت به مقدسات و ... هر کدام به نحوی در حیات معقول آدمی خدشه وارد می‌کند؛ به عنوان مثال [[|خداوند متعال]] در مورد تعدی به جان دیگران فرموده است: ‌
ــ «وَ لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ یا اُولِی الْاَلْبابِ برای شما در قصاص، حیات و زندگی است، ‌ای صاحبان خرد!».

۳.۳ - تظاهر به منکرات در محیط جامعه

از موارد دیگری که آزادی انسان، شرعاً محدود می‌شود، تظاهر به منکرات در محیط جامعه است؛ گاهی تظاهر به برخی منکرات، سبب استحقاق حد و گاه موجب تعزیر می‌گردد؛ به عنوان مثال، یکی از مصادیق حد، حد شراب‌خواری است که به اتفاق فقها، براساس نصوص متواتر، حد آن، هشتاد تازیانه است.
مصداق دیگر، زناست که حد آن، به صراحت قرآن کریم ـ «الزَّانِیَةُ وَ الزَّانِی فَاجْلِدُوا کُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ» ـ صد تازیانه است و نیز زنای محصنه که حد آن، براساس روایات دینیرجم است، یکی از مصادیق بارز استحقاق تعزیر، تظاهر به بی‌حجابی است.

۳.۳.۱ - دیدگاه محقق حلی

محقق حلی (رحمة‌الله‌علیه) در این باره می‌نویسد: «کُلُّ منً فَعل محرماً اوً ترک واجباً، فللامام تعزیره بما لا یبلغ الحد و تقدیره الی الامام»؛ هر کس، حرامی را مرتکب شود یا واجبی را ترک کند، حاکم شرع، می‌تواند او را تعزیر کند».

۳.۳.۲ - دیدگاه صاحب جواهر

و صاحب جواهر (رحمة‌الله‌علیه)، حکم مذکور را مورد وفاق فقها و روشن و بی‌اشکال از نظر نص و فتوا دانسته و فرموده است: «لا خلاف و لا اشکالَ نصّاً و فتوی».

۳.۳.۳ - دیدگاه امام خمینی

امام راحل نیز در این باره می‌فرماید: «من ترک واجباً او ارتکب حراماً فللامام (علیه‌السلام) و نائبه تعزیره، بشرط ان یکون من الکبائر و التعزیر دون الحد و حده بنظر الحاکم».
و غیر اینها از موارد بسیاری است که در شریعت اسلامی برای گناهان مجازات‌هایی مشخص شده است.


محدودیت آزادی شهروندان در برابر مقررات، ویژه حکومت اسلامی نیست؛ بلکه مورد تصدیق و تأکید همه نظام‌های حکومتی جهان است، منتها در هر نظام حقوقی این مجازات‌ها بر مبنای خاص خود جعل و اجرا می‌شود. در نظام‌های سکولاریستی و دموکراتیک برای تضمین بخشیدن به اجرای مقاصدی است که در آن نظام‌ها تعبیه شده و در اسلام هم برای تأمین اهدافی که در این نظام مورد نظر است.
اگر در اسلام تفاوت‌هایی با دیگر نظام‌ها در نوع و عامل مجازات‌ها مشاهده می‌شود، به دلیل تفاوت‌هایی است که در اهداف اجتماعی وجود دارد و اکنون مجال پرداختن به آنها نیست.


اما این‌که در سوال آمده است، چرا به فرانسه خرده گرفته می‌شود که قانون منع حجاب وضع می‌کند، به خاطر اصولی است که خود آنها شعارش را می‌دهند؛ یعنی آزادی مذهب. در جامعه دینی ما، اقلیت‌های دینی در انجام فرامین مذهبی و دینی خود آزادند و می‌توانند به واجبات و محرمات خود پایبند باشند؛ اما تا جایی که به مبانی اسلامیت نظام لطمه وارد نسازد. در قانون اساسی ما، اسلام معیار است و براساس همین معیار با دیگران تعامل داریم. در فرانسه که معیار و قانون حاکم، اعلامیه جهانی حقوق بشر است و در این اعلامیه، آزا دی مذهب به طور مطلق مورد پذیرش است، قابل پذیرش نیست که مسلمانان نتوانند به واجبات دینی خود پایبند باشند. اعتراض مردم دنیا به این وضع، ناشی از تناقضی است که در رفتار و گفتار غربی‌ها مشاهده می‌شود. به نظر می‌رسد روش امروز آنان که ژست دموکراسی گرفته‌اند، با روش دیروز دیکتاتور ایران رضاخان پهلوی هیچ تفاوتی ندارد.


نکته بسیار مهمی که نباید از آن غفلت کرد، آثار متعدد بدحجابی و استفاده از مشروبات الکلی و سایر مفاسد اخلاقی و اجتماعی است. هر کدام از این ناهنجاری‌ها و مفاسد، آثار مخربی ـ هم از بُعد فردی و هم از بعد اجتماعی ـ دارند که اگر اسلام از آنها نهی کرده، به دلیل مصالح و فوایدی است که در صورت ترک آنها نصیب فرد و جامعه می‌شود؛ مانند: مصونیت جامعه و خانواده از اضمحلال، کاهش جرم و جنایت، رسیدن انسان‌ها به کمال و زدودن موانع رشد و تعالی انسان، ایجاد جامعه‌ای امن، با نشاط و سرشار از معنویت.


۱. جان استوارت میل، رساله آزادی، ترجمه جواد شیخ‌الاسلامی.
۲. ظهیری، عباس، «مقاله حدود آزادی از نگاه کلام و فقه و عرفان»، فصل‌نامه حکومت اسلامی، ش۱۷.
۳. انسان/سوره۷۶، آیه۳.    
۴. یونس/سوره۱۰، آیه۱۰۸.    
۵. کهف/سوره۱۸، آیه۲۹.    
۶. امام علی (علیه‌السلام)، نهج‌البلاغه، حکمت ۷۸.    
۷. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۶.    
۸. تحریم/سوره۶۶، آیه۶.    
۹. بقره/سوره۲، آیه۱۷۹.    
۱۰. نجفی، محمدحسن، جواهرالکلام، ج۴۱، ص۴۵۶.    
۱۱. نور/سوره۲۴، آیه۲.    
۱۲. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۳۷۴.    
۱۳. محقق حلی، جعفر بن حسن، شرایع الاسلام، ج۴، ص۱۵۵.    
۱۴. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴۱، ص۴۴۸.    
۱۵. امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه)، سیدروح‌الله، تحریرالوسیله، ج۲، ص۴۷۷۵۱۰.    




سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «علت برخی محدودیت‌ها در اسلام»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۳/۲۳.    



رده‌های این صفحه : آزادی | حقوق بشر | دین اسلام | فساد | محدودیت




جعبه ابزار