عدالت درباره همسران
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کلیدواژه: عدالت، همسران، شرایط تعدد، ما.
پرسش: منظور از عدالت درباره همسران چیست که جزء شرایط تعدد همسران ذکر شده است؟
پاسخ:
پیش از پرداختن به پاسخ این پرسش لازم است که معنای
عدل دانسته شود.
شهید بزرگوار
مطهری اعلی الله مقامه برای عدل چهار معنا ذکر میکند و ما در این نوشتار به خاطر اختصار فقط اشاره به آن چهار معنا نموده، سپس به پاسخ سؤال میپردازیم:
اگر مجموعهای را در نظر بگیریم که در آن اجزا و ابعاض مختلفی به کار رفته است و هدف خاصی از آن منظور است، باید شرایط معینی در آن، از حیث مقدار لازم هر جز و از لحاظ کیفیت ارتباط اجزا با یکدیگر رعایت شود و تنها در این صورت است که آن مجموعه میتواند باقی بماند و اثر مطلوب خودش را داشته باشد. به همین معناست که گفته شده است: «بالعدل قامت السموات و الارض» یعنی
آسمان و زمین به سبب عدل برپاست.
گاهی میگویند فلانی
عادل است، منظور این است که هیچگونه تفاوتی میان افراد قایل نمیشود. بنابراین عدل یعنی
مساوات.
رعایت حقوق افراد و عطا کردن حق هر صاحب حقی به او.
به همین معناست که گفته میشود، عدل عبارت است از گذاشتن و قرار دادن هر چیزی در جای خودش.
رعایت استحقاقها در افاضة وجود و امتناع نکردن از
افاضه و
رحمت به آنچه امکان وجود یا
کمال وجود دارد.
حال کدام یک از معانی مذکور به درد ما میخورد و عدالت مورد بحث در اینجا میباشد؟
معنای اول عدالت،
عدالت تکوینی است که در مورد توازن وجودی اشیا به کار میرود و معنای چهارم مربوط به
عدل الهی است و اگر گفته میشود آیا خداوند عادل است یا نه؟ با همین معنا به پاسخ پرسش از عدالت خداوند میرویم؛ اما معنای دوم را
شهید مطهری (رحمةاللهعلیه) به معنای سوم بازگردانده است؛ به این بیان که
عدالت یعنی رعایت تساوی در زمینه استحقاقهای متساوی، عدل ایجاب میکند این چنین مساواتی را.
پس فقط معنای سوم باقی میماند و عدالتی که در باب تعدد همسر مطرح است، به همین معناست.
علامه طباطبایی (رحمةاللهعلیه) در ذیل آیه شریفه ۱۲۹ از
سوره نساء عدل را چنین
تفسیر میکند: «... والعدل هو الوسط بین الافراط و التفریط»؛
یعنی آن رفتار حد وسطی که نه زیادهروی است و نه کوتاهی، عدالت میباشد.
تساوی در رفتار که با همه یکسان و آنگونه که مستحقاند برخورد نماییم، همان حد وسط است. پس اینکه گفته میشود با همسران باید با عدالت برخورد نمود، منظور چیست؟ آیا مراد این است که آنها را با یک دید باید نگریست و
عشق و علاقه قلبی و محبت درونی شوهر نسبت به همه مساوی باشد؟ یا اینکه این عدالت مربوط به امور
زندگی (از قبیل همخوابگی و وسایل زندگی و رفاه و آسایش) است؟
بدون
شک عدالت در محبت و علاقه قلبی، خارج از قدرت و کنترل انسان است و چون این نوع از عدالت، از محدوده توانایی انسان خارج است،
خداوند او را
مکلف به رعایت چنین امری نمیکند: «لایکلف الله نفساً الّا وسعها».
به همین دلیل خداوند در سوره نساء میفرماید: «وَ لَنْ تَسْتَطِیعُوا اَنْ تَعْدِلُوا بَیْنَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ فَلا تَمِیلُوا کُلَّ الْمَیْلِ فَتَذَرُوها کَالْمُعَلَّقَةِ»؛
یعنی شما هر چند کوشش نمایید، هرگز نمیتوانید در میان همسران خود از نظر تمایلات قلبی عدالت و مساوات برقرار سازید. پس منظور از عدالت، این قسم از عدالت نمیباشد.
مراد از عدالتی که درباره همسران باید رعایت نمود، مساوات در خوراک، پوشاک، خانه، حق همخوابگی، رعایت نوبت و بودن در خانه همسران،
نفقه و خلاصه در حقوق زوجیت است؛ مثلاً با هر دو زن با چهره باز و خندان برخورد نماید و با گشادهرویی سخن بگوید نه اینکه با همسر مورد علاقهاش بشّاش و خندان باشد؛ ولی با آن یکی دیگر، همیشه با حالت قهر و ناراحتی برخورد نماید.
۱. دکتر احمد بهشتی، خانواده در قرآن، ص۳۲۰، دفتر تبلیغات، دوم، ۱۳۷۷ ش.
۲. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۱۹، ص۳۵۸-۳۶۲، سوم، ۱۳۸۱ ش.
۳. طاهره نور حسن فتیده، حقوق زن در قرآن و عهدین، ۱۰۰-۱۰۴، فرهنگ گستر، تهران، بیتا.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «عدالت درباره همسران»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۸/۲۰.