• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عالم تجرد

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



پرسش: مقام چهارم تجرد عالم ماوراء از دیدگاه فلاسفه به چه کسی تعلق داره؟
پاسخ:



جنانکه حقیر از فرمایشات حضرتعالی استنباط کردم احتمال می دهم منظور شما از عالم تجرد همان عالم عقول باشد لذا پاسخ را در همین راستا خدمت شما عرض می کنم:
حضرت علامه حسن زاده آملی ــ دامت برکاته النوریّه ــ در کتاب اتحاد عاقل به معقول، ص ۹۳ از حضرت صادق آل محمد- صلوات اللَّه و صلوات المصلین علیهم- نقل فرموده اند که آن حضرت فرمودند:« انّ اللَّه عزّ و جلّ خلق ملکه علی مثال ملکوته، و اسّس ملکوته علی مثال جبروته لیستدلّ بملکه علی ملکوته و بملکوته علی جبروته.»
[۱] اتحاد عاقل به معقول،علامه حسن زاده آملی.ص۹۳

همانا خداوند عزّ وجلّ عالم ملک خویش را به سان ملکوتش آفرید؛ و ملکوتش را به سان جبروتش تأسیس نمود تا با ملکش به ملکوتش استدلال کند( یا استدلال شود و با ملکوتش بر جبروتش.
از آیات و روایات فراوانی بر می آید که عالم طبیعت (ملک) دارای باطنی است؛ که عبارت است از عالم ملکوت؛ و هر چه در این عالم است از آن عالم باطن (ملکوت ) بر این عالم ظاهر (طبیعت ) نازل می شود؛ و هر چه در ملکوت است از عالم جبروت نازل شده و اصل آن در جبروت است؛ و هر چه در جبروت است از عرش خدا که علم الهی است نازل گشته است؛ لذا حضرت حق تعالی فرمود: «وَ إِنْ مِنْ شَیْ‌ءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ؛ و هیچ چیزی نیست مگر آن که خزائن آن نزد ماست؛ و ما آن را نازل نمی کنیم مگر به اندازه معیّن و معلوم »
« رَوَی جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ (ع ) أَنَّهُ قَالَ: فِی الْعَرْشِ تِمْثَالُ مَا خَلَقَ اللَّهُ مِنَ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ قَالَ وَ هَذَا تَأْوِیلُ قَوْلِهِ: وَ إِنْ مِنْ شَیْ‌ءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُه‌؛ امام صادق (ع) از پدرش از جدّش(ع) روایت کرده که فرمود: در عرش نمونه هر آنچه خدا در خشکی و دریا آفریده موجود است؛ و اینست تاویل قول خداوند متعال که فرمود:«هیچ چیزی نیست مگر آنکه خزائن آن نزد ماست؛ و ما آن را نازل نمی کنیم مگر به اندازه معیّن و معلوم »


حکمای اسلامی و بالاخص ملاصدرا ــ قدّس سرّه القدّوسی ــ نیز سعی نموده اند کلیات این حقایق را با براهین عقلی به اثبات رسانند؛ ایشان با ادله عقلی، وجود عالمی را فراتر از عالم طبیعت اثبات نموده اند، که عالمی مجرد و مبرّا از ماده و آثار خاصّ ماده مثل حرکت و زمان است؛ امّا برخی از آثار ماده نظیر شکل و رنگ و مقدار و... را داراست؛ موجودات این عالم، از جهاتی شبیه به موجوداتی هستند که انسان در خواب می بیند که دارای شکل و رنگ و امثال آن هستند ولی مادّی نیستند. حکما این عالم را عالم مثال نامیده اند؛ و مدّعی اند که این عالم مثال،همان عالم ملکوت است که در برخی روایات ــ مثل روایت مطرح شده در اوّل بحث ــ آمده است. این عالم، باطن عالم طبیعت و علّت وجودی آن است؛ و در رتبه وجودی، بالاتر از عالم ماده قرار دارد؛ یعنی شدّت وجودی آن بسیار بیشتر از عالم ماده است؛ لذا گفته می شود،


عالم مثال یا ملکوت فوق عالم ماده است؛ و مراد از این بالا بودن بالا بودن مکانی نیست؛ چرا که عالم مثال، لامکان است و مکان ندارد؛ و چیزی که مکان ندارد بالا بودن مکانی برای آن بی معنی است.


حکما برای عالم مثال نیز باطن و علّتی اثبات نموده اند که نه تنها از ماده که از آثار ماده نظیر شکل و رنگ و مقدار نیز مجرد و منزّه است؛ حکما این عالم را عالم عقل یا عالم عقول نامیده اند؛ این عالم را عالم ارواح مجرده و عالم مفارقات تامه و عالم ملائک نیز می گویند؛ موجودات این عالم از جهاتی شبیه عقل و روح انسان هستند که فاقد آثار ماده اند. این عالم نیز از نظر وجودی شدیدتر از عالم مادّه و عالم مثال است؛ حکما ادّعا می کنند که این عالمی که وجودش را اثبات نموده اند، همان عالم جبروت مطرح شده در روایات است؛ و عقولی که در این عالم وجود دارند همان ملائکند. اولین و قوی ترین موجود این عالم که اوّلین مخلوق خدا نیز هست، عقل اول نامیده می شود؛ و عقل بعد از او، عقل دوم است و... و آخرین عقل از این عقول را عقل فعال گویند که پایین تر از او عالم مثال است؛ و او علّت مستقیم عالم مثال است. در آثار حکما، عقل‌اول را گاه قلم اعلی و روح کلّی نبی اکرم (ص) نیز می گویند؛ که این اسامی را از برخی روایات اخذ نموده اند.


۱. اتحاد عاقل به معقول،علامه حسن زاده آملی.ص۹۳
۲. الحجر/سوره۱۵،آیه۲۱.    
۳. بحار الأنوار؛ ج‌۵۵؛ص ۳۴.    



شهرسوال.    






جعبه ابزار