• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ضرورت تبعیت از فقها

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کلیدواژه: اهل بیت ، تبعیت ، فقیه
پرسش: با وجود این که اهل بیت علیهم‌السلام اهل ذکرند؛ چرا تبعیت از فقها لازم است؟
پاسخ:اهل ذکر در آیه شریفه "فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْر"، به معصومان علیهم‌السلام تفسیر شده است که کامل‌ترین مصداق اهل ذکرند.





۱.۱ - در نظر علامه طباطبایی

از آیه شریفه، انحصار استفاده نمی‌شود؛ زیرا معنای اهل ذکر، وسیع است و شامل تمام کسانی که علم و آگاهی بیش‌تری دارند می‌شود. علامه طباطبایی (ره) در تفسیر این آیه می‌گوید: آیه شریفه، ارشاد به یکی از اصول عقلایی و احکام عام عقلی است و آن عبارت از وجوب رجوع جاهل به عالم در هر فن و رشته است و به همین جهت روشن است که این دستور، یک دستور تعبدی نبوده و امر آن هم، امر مولوی نیست.

۱.۲ - در روایات

برای اطلاع بیش‌تر، خلاصه‌ای از آن‌چه را که دراین باره، در برخی تفاسیر به آن اشاره شده، بیان می‌نماییم:
۱) "روایات متعددی از جمله روایتی از امام رضا علیه‌السلام در تفسیر "فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْر" وارد شده است که آن حضرت فرمود: "مائیم اهل ذکر و مائیم پرسش‌ شوندگان. راوی می‌گوید عرض کردم: شما پرسش‌ شونده و ما پرسش‌ کننده‌ایم؟ فرمود: آری‌...
۲) در روایت دیگری امام صادق علیه‌السلام در تفسیر آیه فرمود: ذکر، قرآن است و اهل بیت پیامبر علیهم‌السلام اهل ذکرند و از آن‌ها باید سؤال کرد.
۳) در روایاتی نیز می‌خوانیم که "ذکر"، شخص پیامبر صلوات‌الله‌علیه است و اهل بیت او، اهل الذکر هستند. روایات متعدد دیگری نیز به همین مضمون رسیده است....


در روایاتی که در تفسیر آیات قرآن وارد شده است، بیان مصداق‌های معینی را می‌بینیم که مفهوم وسیع آیه را هرگز محدود نمی‌کند و همان گونه که گفتیم: ذکر به معنای هر گونه آگاهی و یاد آوری و اطلاع است و اهل الذکر، آگاهان و مطلعین را در همه زمینه‌ها دربر می‌گیرد.
ولی از آن جا که قرآن مجید ، نمونه بارز یادآوری و علم و آگاهی است؛ به آن "ذکر" اطلاق شده و همچنین شخص پیامبر صلوات‌الله‌علیه نیز مصداق روشن ذکر است، به همین ترتیب امامان معصوم که اهل بیت او و وارث علم او هستند، روشن‌ترین مصداق اهل ذکرند.
ولی قبول این مسئله هیچ گونه منافاتی با عمومیت مفهوم آیه و همچنین مورد نزول آن، که دانشمندان اهل کتاب است ندارد و به همین دلیل، علمای اصول و فقهای ما، در مباحث مربوط به اجتهاد و تقلید و پیروی ناآگاهان در مسائل دینی از آگاهان و مجتهدین به این آیه استدلال کرده‌اند.


به هر حال آیه فوق بیانگر یک اصل اساسی اسلامی در تمام زمینه‌های زندگی مادی و معنوی است و به همه مسلمانان تأکید می‌کند که آن‌چه را نمی‌دانند از مطلعین بپرسند و پیش خود در مسائلی که آگاهی ندارند دخالت نکنند.
به این ترتیب "مسئله تخصص" نه تنها در زمینه مسائل اسلامی و دینی از سوی قرآن به رسمیت شناخته شده، بلکه در همه زمینه‌ها مورد قبول و تأکید است و روی این حساب، بر جامعه اسلامی لازم است که در هر عصر و زمانی، افرادی آگاه و صاحب نظر در زمینه‌های مورد نیاز داشته باشند، که اگر کسانی مسائلی را نمی‌دانند به آن‌ها مراجعه کنند.


ولی ذکر این نکته نیز لازم است که باید به متخصصان و صاحب‌ نظرانی مراجعه کرد که صداقت و درستی و بی ‌طرفی آن‌ها ثابت و محقق است، آیا ما هرگز به یک طبیب آگاه و متخصص در رشته خود که از صداقت و درستکاریش در همان کار خود نیز، مطمئن نیستیم مراجعه می‌کنیم؟! لذا در مباحث مربوط به تقلید و مرجعیت، صفت عدالت را در کنار اجتهاد و یا اعلمیت قرار داده‌اند، یعنی مرجع تقلید هم باید عالم و آگاه به مسائل اسلامی باشد و هم با تقوا و پرهیزکار.



۱. المیزان فی تفسیر القرآن، طباطبایی، سید محمد حسین، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ج ۱۲، ص ۲۵۹.    
۲. کافی، کلینی، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ج ۱، ص ۲۱۰- ۲۱۱.    
۳. کافی، کلینی، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ج ۱، ص ۲۱۱.    
۴. وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، مؤسسة آل البیت (ع)، قم، ج ۲۷، ص ۷۳.    
۵. کافی، کلینی، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ج ۱،ص ۲۱۰.    
۶. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ج ۱۱، ص ۲۴۳-۲۴۴.    



پایگاه اسلام کوئست    


رده‌های این صفحه : تقلید | فقه




جعبه ابزار